🔺 2-من کیستم؟
سوال دوم: با اينكه جسم من در رختخواب بود پس چرا من ترسيدم؟
چرا با اينكه چشمم بسته بود تصاويري را ديدم؟ چرا با اينكه در عالم ماده نه فعاليّت بدني كردم و نه اتفاق ترسناكي برايم افتاد با اين حال قلبم به شدت شروع به تپش كرد؟
پس اين چشم و گوش من نيست كه ميبيند و ميشنود بلكه من هستم كه به وسيلهي چشم و گوشم ميبينم و ميشنوم.
البته اينكه در بيداري اگر چشم و گوشم را ببندم نميتوانم ببينم و بشنوم به اين خاطر است كه اين چشم و گوش وسيلهي ديدن و شنيدن است و «من» بدون اين وسيلهها نميتوانم ببينم و يا بشنوم
#من_عرف_نفسه_فقد_عرف_ربه
🆔 @maghsoudi_ir
🔺من کیستم؟
2ـ #هيجانات
مشغول ديدن بازي تيم مورد علاقهتان هستيد كه اكنون يك صفر عقب است. ناگهان در يك ضدّ حمله تيم شما صاحب توپ شده و وارد زمين حريف ميشود. در همين لحظه بازيكن مورد علاقهي شما وارد محوطهي جريمه شده و با يك پاس عالي صاحب توپ ميشود. آمادهي ضربه زدن است كه با يك تكل مواجه ميشود ولي ميبينيم كه با مهارت تمام خودش را از تكل نجات داد. در يك فرصت طلايي توپ روي پايش جفت ميشود و ضربهاي ديدني به توپ ميزند. توپ به خاطر كاتي كه دارد از كنار مدافع رد ميشود و به طرف دروازه حركت ميكند. دروازهبان جهش غير قابل باوري كرده و با نوك انگشت دست چپ خود توپ را از مسيرش منحرف ميكند و موجب ميشود توپ به تيرك افقي دروازه برخورد كند و با سرعت تمام به زمين برخورد ميكند ولي معلوم نيست كه روي خط خورده يا ....
هنگام ديدن اين صحنه اگر برايتان پيامكي بيايد چقدر متوجه صداي آن ميشويد؟
مگر گوشتان باز نيست؟ مگر مكانيسم شنوايي انجام نميگيرد؟ پس چرا نميشنويد؟
همه ميدانيم كه پس از به صدا در آمدن گوشي، امواج صوتي ايجاد شده پس از گذر از لولهي گوش خارجي و رسيدن به پردهي صماخ وارد گوش مياني شده و پس از ورود در سه استخوانچه و تبديل به ارتعاش، از گوش مياني عبور كرده و وارد گوش داخلي و مايع داخل حلزون شنوايي شده و به علائم عصبي تبديل ميشوند و سپس مغز انسان آنها را پردازش ميكند.
حال سوال اين است كه چرا با وجود تحقق تمامي مراحل فيزيولوژيكي مكانيسم شنيدن، شما چيزي نشنيديد؟
⭕️ جواب اين است كه: چون آنكسي كه بايد ميشنيد اينجا حاضر نبود.
آري نفس ما كه به وسيلهي گوش ميشنود اگر چه وسيلهاش آماده بود ولي چون خودش در گوش حاضر نبود چيزي نشنيد.
#من_عرف_نفسه_جاهدها
هرکس خودش را شناخت،با آن مجاهده و تلاش می کند
🆔 @maghsoudi_ir
🔺 من کیستم؟
3ـ #پرتي_حواس
سر كلاس نشستهاي و شديدا در حال مرور خاطرات مسافرتي هستي كه سال گذشته رفتهبودي و اتفاقاتي كه در آن مسافرت برايت رخ داده است را پيش خود حاضر مييابي.
در اين زمان هر چند چشم و گوش ظاهريات را به كلاس آوردهاي اما به محض اينكه به ياد آن مسافرت ميافتي و خاطرهاي آن را در نفس خود ميآوري ديگر اصلا و اصلا معلّم را نميبيني.
.... و معلم نيز همچنان مشغول درس دادن است كه متوجه ميشود كه حواست در باقاليهاست. آرام آرام جلو ميآيد و صورتش را جلوي صورتت ميگيرد و با صداي بلند ميگويد «حواست كجاست؟؟»
شما تازه معلم را ميبينيد كه جلوي شما ايستاده.
چرا تا قبل از اين معلّم را نميديدي؟ آيا چشمت بسته بود؟
همه ميدانيم كه پس از انعكاس نور از جسم معلّم، عدسي وظيفهي خود كه تطابق و متمركز كردن نور بر روي شبكيه بود را انجام داد نور پس از عبور از عدسی و زجاجیه، از طریق سلولهای عقدهای به شبکیه وارد شده و بعد از پشت سر گذاشتن سایر لایههای شبکیه، سرانجام به سلولهای گیرندهی نور رسيدند. این سلولها جریان نور را به پیام عصبی تبدیل کرده و آن را از طریق سلولهای افقی به سلولهای دوقطبی منتقل نموده و به این ترتیب، پیام عصبی از سلولهای عقدهای به عصب بینایی منتقل شده و به مغز رسيد.
چرا با اينكه چشمتان باز بود و تماما مكانيسم بينايي فعّال بود ولي شما معلم را نديديد؟
باز هم جواب همان است كه: #آن_كسي_كه_بايد_مي_ديد_اينجا_حاضر_نبود.
🆔 @maghsoudi_ir
🔺من کیستم؟
4ـ #داستان_حضرت_يوسف
همگي داستان حضرت يوسف و مجلس زنان مصر را شنيدهايد.
در اين داستان وقتي زنان مصري زيبايي يوسف را ديدند دستهاي خود را بريدند به طوري كه از دستان آنها خون جاري شد ولي نفهميدند.
اين مسأله به خاطر اين بود كه آن زنان آنقدر محو جمال حضرت يوسف شدند كه نفسشان از بدن خود غافل شد و به همين خاطر بعد از مدتي كه آن جلسه تمام شد و به خود بازگشتند تازه فهميدند كه دستان خود را بريدهاند و آنگاه بود كه احساس درد آنها شروع شد.
پس در عين اينكه «منِ» انسان به وسيلهي گوش ميشنود و به وسيلهي چشم ميبيند و به وسيلهي رشتههاي رشتههاي عصبي، درد و سوزش را حسّ ميكند اما اگر خود «من» يا «نفس» انسان در صحنه نبوده و متوجه صحنهي ديگري بشود ديگر نه گوش و نه چشم و نه ساير حواس ميتوانند نقشي در ادراك داشتهباشند.
#من_جهل_نفسه_اهملها
هرکس خودش را نشناسد،آن را معطل و بی استفاده میگذارد
🆔 @maghsoudi_ir
🔻 من کیستم!
5ـ #كم_شدن_عضو_و_كم_نشدن_حقيقت_انسان
تا كنون شده عضوي از اعضاء بدنتان را از دست بدهيد؟
نه! انكار نكنيد خيال نكنيد كه حتما بايد دستتان و يا پايتان قطع شود. همينكه پوست بدنتان كنده شده باشد كافي است كه اين مسأله را تجربه كردهباشيد.
حال سوال اين است كه آيا بعد از اينكه پوستتان كنده شود و يا خداي ناكرده دستتان قطع گردد احساس ميكنيد از حقيقتتان چيزي كم شد؟ آيا احساس ميكنيد كه اگر تا كنون ميگفتيد «من اهل ايران هستم» از اين پس بايد بگوييد «نيم من اهل ايران هستم»؟ آيا چيزي از «منِ» شما كم شده؟
به روشني هويداست كه وقتي عضوي از بدن انسان كم ميشود انسان احساس نمي كند كه منِ او كم شدهاست و اگر دست و پاي او را نيز قطع كنند باز هم همان شخص ديروزي است اگر چه ظاهر جسمانيِ او تفاوت كرده. هم خود او احساس ميكند كه همان «منِ» ديروزي است و «نيم من» نشده و هم ما كه با او صحبت و تعامل ميكنيم احساس ميكنيم كه او همان انسان ديروزي است و چيزي از خودِ خودِ او كم نشده است.
از اين تجربه ميتوان نتيجه گرفت كه «من» همان جسمم نيستم بلكه من حقيقتي غير از جسمم بوده و در حقيقت چيزي هستم كه جسم دارم.
در همين راستا اگر همهي تن انسان هم از نفسِ او جدا شود هيچ چيزي ا زحقيقت انسان كاسته نميگردد وابداً انسان احساس نميكند از نفس او چيزي كم شده.
#انسان_شناسی_اسلامی
#معرفت_النفس
🆔 @maghsoudi_ir
🔻من کیستم؟
6- #مجازاتها
فرض كنيد شخصي دزدي كرده و دادگاه معيّن نموده كه بايستي دست او قطع گردد ولي آن دزد فرار كرده و پس از گذشت ده سال آن را دستگير ميكنند. حال که ميخواهند حدّ شرعي را بر او جاري كنند او ميگويد «من يك زيست شناس هستم و بايستي بگويم در علم زيست شناسي ثابت شده بدن انسان هر هفت سال يكبار به طور كامل عوض ميشود پس اين دستي كه شما قصد قطع كردن آن را داريد آن دستي نیست كه من با آن دزدي كرده بودم. بنابر اين شما حق نداريد آن را قطع كنيد».
به نظر شما كجاي استدلال اين شخص اشتباه است؟
آفرين! ما به او جواب ميدهيم تو چه انسان تحصیلکردهای هستی كه نميفهمي اين دست تو و يا اين مغز تو نبوده كه آن دزدي را انجام دادهاست بلكه خود تو بودهاي كه اين كار را كردهاي و خودِ تو هنوز هم باقي هستي هر چند كلّ بدن تو و دست و مغز تو به طور كامل و تمام تغيير كرده و به بدني ديگر تبديل شده. اگر ما اين دست تو را قطع ميكنيم از آن روست كه «منِ» تو كه اين مجازات را درك ميكند همان «من» ي است كه آن دزدي را انجام داده و الآن مجازات و درد را ادراك ميكند.
بنابر اين روشن ميشود كه همهي ادراكات از آنِ «من» انسان است و بدن فقط وسيلهاي است تا نفس بتواند درك كند.
🆔 @maghsoudi_ir
🔺 من کیستم؟
۷- #پيوند_اعضاء
همسايهي ما در حادثهاي به بيمارستان منتقل شد و چشمش را تخليه كردند ولي در همان روز چشم يكي از بيماراني كه تازه فوت كردهبود را با رضايت پدرش به او پيوند زدند.
چرا همين چشم وقتي به بدن آن شخص ميّت بود فاقد بينايي بود؟
چرا وقتي به بدن اين انسان زنده متصل شد توانست ببيند؟
آيا چشم تغيير كرد؟
آيا چشم شروع به ديدن كرد؟
از اين مثال متوجه ميشويم وقتي چشم سالمي را به شخصي كه نفْسش توانايي بينايي دارد پيوند ميزنند چون نفس قادر به بينايي بود حال كه وسيلهي بينايي را به دست آورد ميتواند با آن وسيله ببيند.
پس نفس است كه ميبيند ولي البته به وسيلهي چشم.
بنابر اين:
تمامي ادراكات از آنِ نفس انسان است و بدن فقط وسيلهاي است كه نفس بتواند درك كند.
🆔 @maghsoudi_ir
🔺من کیستم؟
۸- #رؤياي_صادقه
تاكنون شده صحنهاي را ببينيد و بگوييد «عجب! من اين صحنه را قبلا ديدهبودم»؟ تا كنون شده وارد يك مكاني بشويد و ببينيد با اينكه تا كنون به آن مكان نرفتهبودهايد ببينيد آن مكان برايتان آشناست؟
اين مسأله به اين خاطر است كه ما آن صحنهها را در خواب ديدهايم.
بلكه حتي ما سالها قبل از به وجود آمدن و يا ساختهشدن مكاني خواب آن را ميبينيم و وقتي در خارج با آن مواجه ميشويم با خود ميگوييم: «عجب! من دقيقا اين ساختمان را قبل از اين كه ساخته شود به خواب ديده بودم».
در اينجا مربّي يكي از همين تجربياتي كه براي خودش و يا براي يكي از دوستان و يا نزديكانش به وقوع پيوسته را بيان ميكند و از دانشآموزان ميخواهد آنها نيز يكي از همين خوابهايشان را تعريف نمايند.
اين گونه خوابها را رؤياي صادقه ميگويند كه به نمونههايي از آن در قرآن نيز اشاره شده.
1ـ خوابي كه حضرت ابراهيم در مورد ذبح فرزندشان ديدند .
2ـ خواب حضرت يوسف در مورد سجدهي ستارگان و ماه و خورشيد .
3ـ رؤياي دو زنداني در كنار حضرت يوسف .
4ـ رؤياي پادشاه مصر .
5ـ رؤياي رسول خدا در رابطه با فتح مكه
خب، نتيجهاي كه ميتوان از اين رؤيا هاي صادقه گرفت چيست؟
وقتي ميبينم با صحنههايي مواجه شدهام كه پس از آن در زمان و مكاني كه بعدا به وجود ميآيند با آنها روبهرو ميشوم نشان ميدهد كه «من» فوق زمان و مكان هستم.
من، خودم، با حقيقت خودم و بدون اين بدن و اين جسم در صحنههايي واقعي حاضر ميشوم كه هنوز در اين زمان و مكان محقق نشدهاند.
تجربهي رؤياي صادقه خبر از آن ميدهد که جنس ما چيزي است غير از جنس زمان و مکان.
بنابر اين ميتوان نتيجه گرفت
#انسان_فوق_زمان_و_مکان_است
به همين خاطر است كه ميبينيم تمامي انبياء الهي به انسان سفارش ميكنند كه خود را تا حدّ دنيا و لذات و شهوات آن پايين نياورد و انتخابهايي كند كه به اندازهي ابديّت برايش باقي است.
🆔 @maghsoudi_ir
📍حفظ الصحه ماورائی
🤝 مداومت بر خواندن روزانه سوره های #لقمان و #یس برای محافظت نفس از ماوراء بد(شیاطین و اجنه) و همراه کردن ماوراء خوب با خود
▪️امام باقر علیه السلام فرموده اند: هر کس که هر شب سوره لقمان را قرائت نماید خداوند سی فرشته را مأمور حفظ و نگهداری او از ابلیس و سپاهیان او می کند و اگر صبحگاه نیز این سوره را قرائت کند، تا شب در امان و حفظ الهی خواهد بود.
▪️حضرت صادق علیه السلام فرمودند: براستی برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یاسین است هر کس آن را قبل از خواب یا در روز، قبل از آنکه شام شود بخواند در آن روز از محفوظین و بهره مندان باشد تا آنکه شام کند و هر کس در شب قبل از خواب آن را تلاوت کند خداوند بر وی 1000 فرشته بگمارد تا او را از شر بدی و هر شیطان رانده شده و هر آسیب حفظ کنند.
🆔 @maghsoudi_ir
MENSH031.mp3
2.55M
🔈 صوت ترتیل سوره شریفه لقمان
💠 قارئ: استاد محمد صدیق منشاوی
🆔 @maghsoudi_ir
036-_ya-sin.mp3
2.87M
🔈 صوت ترتیل سوره شریفه یس
💠 قارئ: استاد محمد صدیق منشاوی
🆔 @maghsoudi_ir
📝 سیب زمینی خوردن باعث بی رگ شدن وبی غیرتی،ترس و بی ارادگی می شود..
#قسمت_اول
این قلب است که سلطان بدن و به واسه ی ارتباطی که با روح و نفس دارد،مرکز اراده،خواست،احساسات و شجاعت است.آدمی بدون داشتن اراده میتواند کاری از پیش ببرد؟ آدمی که به شرایط وخیم خودش بسنده کرده و خواستی برای تغییر ندارد،یک پله رشد میکند؟ فردی که هیچ احساساتی خرج خود و اطرافیانش نمی کند،خوش حال نمی شود،نشاط ندارد یا هیچ چیز او را به وجد نمی آورد،مریض نیست؟
افرادی که با وجود دیدن وضعیت های نابسامان اطرافشان،دیدن ظلم ها و اذیت ها ونابود شدن سرمایه ها و آرزوهایشان،خم به ابرویشان نمی آید و می ترسند که بخواهند اعتراض کنند،بی رگ و بی غیرت نیستند؟
◽ مداومت بر خوردن هرچیزی،به مرور تاثیرش را بر نفس می گذارد و صفت اخلاقی مناسب باخودش را در شخصیت انسان،ایجاد می کند.سیب زمینی یک ماده غلیظ و دیرهضمی است که با سردی شدیدی که دارد،حرارت قلب را خاموش می کند. #قلب_سرد،تنبل و خسته،ترسو و بی تفاوت می شود.حالا در اقلیم های سردسیر که خودشان قوت غالبشان این ماده باشد،تاثیرایجاد این صفات،شدیدتر خواهد بود.
این طور است که چون تبلیغ کرده اند که بدن هیچ ربطی به روح نداره،تو بی رگ شده ای ودست خودت نیست که در برابر ظلم،سکوت کرده ای و می گویی چه کار کنم و کاری از دستم نمیاد و آخرش هم می گویی ول کن بابا،بی خیال شو و زندگی خودتو بکن،به ما چه!!!!
بچرخید و ببینید آیا این حرف ها،ادعاست یا اینکه در واقعیت هم چنین است!
╭─┅─🌸🍃🍃🌸─┅─╮
🆔 @maghsoudi_ir
╰─┅─🌸🍃🍃🌸─┅─╯