مَـجـنـونِحُـسِـیـن:)
مصیبتی است علی را که پیش چشمانش ، عدو امید دلش را به تازیانه گرفت !
حیدر و این همه غم ؟ یا رب ارحَم !
خیالِراحتِمن ، سایهوخیالشدی !
رسیدهیعلیازچهچنینهلالشدی ؟
قسمبهحرمتچشمتربت ، بیاوبمان
قسم، بهچادرِ رویسرت ؛ بیاوبمان
enc_16713270271985148556067.mp3
1.89M
میدونیحالمخوبمیشه ؛
مادرباتو . . 💔
مَـجـنـونِحُـسِـیـن:)
-
گفت :
بیابانهمکهباشی"حسین" آبادتمیکند ،
درستمثلکربلا ، کهبیابانیبیشنبود . .
مَـجـنـونِحُـسِـیـن:)
-
یلدا شده هجران ِ تو ؛ آقا برگرد . .
یلدایِ من آن شب است که در شهرِ نجف ،
شصت ثانیه بیشتر نامِ حیدر ببرم (:
تکه ای از ماه را جدا کرد
و آن را به دستان خورشید
سپرد و سفارش کرد که
بسیار مراقب او باشد
مبادا این هلال ماه
از آن هلال دیگر باز بماند :)
ولادتحضرتمادرمبارك