enc_17009347358486038235115.mp3
3.5M
اگه یِ چند روز دیگه میموندی
۱۹ سالت میشد عزیزم ! . .
کلافه بود . . .
نمیدانست چه کند
شب و روز برایش یکی شده بود
باچاه سخن میگفت . .
همه میپرسیدن:علی چرا؟
یک بهانه ای میآورد
اما زمزمهی ِ قلبش این بود،
دلتنگ فاطمهام(:💔
استادپناهیانمیگفت ..
چراخودترورهانمیکنی ؟
دادبزنیازامامحسینبخـوای ؟
برودرِخونهاباعبداللّٰه
منتشروبکش،دورشبگرد !
مناجاتکنباامامحسین:)
بگوامامحسینممنباتوآغازکردم ..
ولمنکنی !
دیگهنمیکشمادامهبدم
متوقفشدم ..
امامحسینبازمدستترومیگیره
فقـطبخـواهازش :)!
Mehdi Rasooli _ Engar Na Engar (128).mp3
3.24M
انگار نه انگار . .
دیروزهمینجایکیخوردبهدیوار💔:)
قطرهی ِاشكِ علی تا به تهِچاه رسید ،
چاهفهمیدکسیهمچونعلیتنهانیست💔
مادر هر کاری که کند ؛
اهل خانه هم یاد میگیرند !
مثلا اگر شهید شود . . . 💔
21.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نروتازهپاگرفتاینخونواده . . :)
ولی اونجا سوزناکه
که حضرت زهرا به مولا میگه :
علی جان ؛ شنیدم سلامت نمیکنن
و مولا جواب میده :
فاطمه جان ؛ سلامم که میکنم مردم جواب سلامم رو هم نمیدن . . :)