#خاطـره:🎞
خیلیایندرواوندرزدکهبرهولیجورنمیشد
رفتهبودسپاهبستنشستهبودخیلی
اصرارکردحتیگفتهبوداگهمنونبرید
داخللاستیکماشینقایم میشممیامتابالاخرهبااعزامش
موافقتکردنورفت.....
شھیدبابڪنوࢪ؎ھِࢪیس❤️
#خاطـره:🎞
خیلیایندرواوندرزدکهبرهولیجورنمیشد
رفتهبودسپاهبستنشستهبودخیلی
اصرارکردحتیگفتهبوداگهمنونبرید
داخللاستیکماشینقایم میشممیامتابالاخرهبااعزامش
موافقتکردنورفت.....
شھیدبابڪنوࢪ؎ھِࢪیس❤️
#خاطره🎞
•
•
#بهنقلازدوستشهید :
مناولینروزبودبابکودیدمهرچندازلحاظ
پوششیتقریباشبیهبابکبودمولیاینقدرشهامت دارمبگمکهدرموردشچهفکریمیکردیم... 🤦🏻♂
برگشتمبهخودمگفتماینیعنیمردجنگه
بااینتیپوقیافهاومدهاینجا!؟😬
ایناومدهوقتشوبگزرونه،😄
ولیمدتیگذشتومتوجهشدمتصمیمش
واقعاجدیهتوهمهچیزجزاولینهابود✌️🏼
ازشپرسیدمبابکهدفتچیهکهبهمنگفتش داداش...🚶🏻♂
میخوامواسهخداوبندگانپاکشکهائمهو
معصومینوحضرتزینب(س)وبرایدفاعاز
ناموسوجهاددرمقابلشیاطینزمانبرمبجنگم...
گفتم:دمتگرمداداشازجوونیتزدیودنبالراه درستافتادی🌱
برگشتگفت:حالاببینخداازماقبولمیکنه❤️
بهشگفتم:پسچیقبولمیکنهداداشهمینکه
نیتبهاینپاکیکردیخودشکلیارزشداره
وجهادحسابمیشه🦋
همشمیگفتخداتامارونبخشیدهازایندنیانبره
خداپاکشکردوخاکشکرد.🌸
•
•
#اللهمالرزقناشهادتفیسبیلک🤲🏻
🌿 #خاطره
| متعهد به قـول و قـرار |
به قول و قرارش خیلی متعهد بود.
با هم عهد بسته بودیم که چهل روز یک کاری را انجام بدهیم، اگر هم کسی حواسش نبود و انجام نمیداد، باید یک مبلغی را برای جریمه میگذاشت کنار. روزهای اول داغ بودیم، انجام میدادیم و اگر یادمان میرفت هم جریمه پرداخت میکردیم. کمی که جلوتر رفت، سهلانگارتر شدیم.
آرمان اما، تا آخر چله پیگیر بود و سعی میکرد به عهدش وفادار بماند. اگر هم یادش میرفت، جریمهاش را همان روز پرداخت میکرد به ستاد بازسازی عتبات عالیات؛ برای ساخت صحن حضرت زینب سلاماللهعلیها درحرم امام حسین علیهالسلام. هنوز پیامهای پیگیریاش را دارم...
به روایت دوست شهید
#آرمان_عزیز 💚
#شهید_آرمان_علی_وردی
----------
📣 کانال شهید آرمان علیوردی
#خاطــره🎞
برادرشہید :
سپاهرفتنبابکیکدگرگونی
درزندگیشایجادکرد.
دوستشهید :
بابکبعدسپاهمسیروهدفزندگیش
ودیدشعوضشدبهشمیگفتیم
بابکچطوریاینقدرتغییرکردی؟!🤔
میگفت:راهمروپیداکردم🙂
تویخدمتکلااعتقاداتبابکخیلیقویشدهبود انگارزندگیهدنیاییبراشمهمنبود⛓🌍
رویگناهنکردنخیلیحساسشدهبود
بعدخدمتیهکاراییکهقبلاانجاممیداد
دیگهانجامنمیداد …
بابکپتانسیلایناعتقادودفاعروداشت
اززمانیکهبهخدمترفت
اینپتانسیلبهعملتبدیلشد
بابکآدمینبودکهیهشبه🌔
انقلابدرونیدرشایجادبشه🇮🇷
بابکدرطولزمانتغییرکرد⏳
حاجآقـا :
موقعیکهبابکسربازبود
تویبرنامهفصلشیداییشرکتکردهبود
واونجابهشنقششهیددادن
ومنشنیدماینتغییرازاونجانشاتمیگیره
⸾💫⃟🌸⸾↫ #شهیدبابکنوری💚•
#خاطره📒
#دۅسټ_ܝܚ̈̇ܤـ̤ــܒᏱ᭳ꦿ
مهم ترین خصوصیت #بابڪ میشه
به مرام و پشتڪاٰرش اشاره ڪرد.
فوق العاده انسان بامرامی بود ،🌱
یعنےی شما توهرمشڪلے ڪه
گیر میکردی میتونستی
بهش زنگ بزنی که #بابڪᯓ من فلان
مشڪل رو دارم و اگه میتونے
بیا حلش ڪטּ، 🦋
یعنی هرجا بود خودش رو میرسوند.
یه همچین آدمے بود!
و پشتڪار زیادش .. 🌙
اگه ڪاٰر؎ رو دنبال میکرد،
ڪلا دیگه بیخیال اونکار نمیشد
تاتهش میرفت که اونکارو انجام بده.
این یڪے ازخصوصیاتی بود
ڪه باعث شهادتش شد.🕊
یعنے اگه این خصوصیت رو نداشت
مطمئنم هیچوقت
به این درجه نمیرسید...⚜
🕊 #خاطره
واقعا بیریا کار میکرد. دنبال این نبود که همه بفهمند چه کارهایی میکند؛ با این که در کانون تربیتی خیلی به من کمک میکرد. خیلیها حتی نمیدانستند آرمان در کانون تربیتی بوده!
بیسر و صدا کارش را میکرد...
• به روایت از دوست شهید آرمــٰان علـیوردی
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
♦️ #خاطره
| دعا کنید شهیـد بشم... |
یه روز آقا آرمان بهمون گفت: بچهها همهتون فردا روزه بگیرید بیاید حوزه، قراره افطاری بدیم.
فرداش همه موقع اذان مغرب سر سفره نشسته بودیم. آقا آرمان رو کرد به بچهها گفت: خب انشاءالله که نماز و روزههاتون قبول باشه؛ شما دلهاتون پاکه و چیزی به افطار نمونده، ازتون میخوام برام یه دعا کنید.
همه گفتیم: آقا چه دعایی کنیم؟
آقا آرمان گفت: دعا کنید شهید بشم...
همهمون دستامون رو گرفتیم بالا دعا کردیم؛
اصلا انگار نمیدونستیم داریم چه دعایی میکنیم؛
شاید بعضیها معناش رو هم نمیدونستند...
• یکی از متربیهای شهید
#آرمان_عزیز 🌹
#شهید_آرمان_علی_وردی
#خاطــره🎞
رفیقشهید:🙍🏻♂
بابڪبهخیلیچیزاهاباورداشتوانگیزه❤️ اصلیاشدفاعازجان،مالوناموس🌱
ڪشورشبود🇮🇷
ووقتیایناتفاقهاراازرسانههادنبالمیڪرد🖥
ڪهچطورداعشدرسوریه😈
درگیرےایجادڪرده،💣
بحثشپیشمیآمدومیگفتاگرمانباشیم
ڪهبرایدفاعپیشقدمشویمهمیناتفاقها
ممڪناستدرڪشورخودمان🥺
وبراےخواهرومادروبچههاےخودمانرخبدهد💔
وبرایهمینرفتتاازآنچهڪهاعتقاد داشت،دفاعڪند.✌️🏼