eitaa logo
مهدویت_بصیرت
9.4هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
27 فایل
سلام،به‌کانال مهدویت_بصیرت‌ خوش‌آمدید💕 ✨️نوربصیرت‌جان زندگی است وایمان،سودی نمی بخشد،مگربابصیرت،   💟منتظربرای پیمودن راه‌انتظارتاظهورنیازمند#بصیرت است.اللهم إنّی‌أسْألك قوّة فی‌عِبادتك وتَبصُّرا فی‌كتابك‌وفَهمافی‌حكمك. #ادمین‌تبلیغات👇 @Mesbah_mhdaviat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اندیشه‌های دیکتاتوری، گفتگوگریز هستند. مسیرهای فرایندی حل مسئله برای آنان دست و پا گیر و بی‌معنی است. آنها می‌دانند که اگر مسیر گفتگو به درستی آغاز شود، مسائل نه به صورت شخصی که بر اساس یک شخصیت فراگیر اجتماعی حل و فصل خواهد شد. از همین جاست که دیکتاتورها امکان‌های گفتگو را تهدید به شمار می‌آورند و به روش‌های مختلف با آن مقابله می‌کنند. آنها نمی‌خواهند توضیح دهند و تسلیم هیچ منطقی گردند و پاسخگوی هیچ قاعده‌ای باشند. در نقطه مقابل، شخصیت ولایت است. ولایت پیش و بیش از این که بر قامت یک شخص برازنده بنشیند، یک نرم‌افزار است. یک نرم‌افزار اساسا اجتماعی و نه دارایی فردی و شخصی. ولایت مانند روحی است که به یک جامعه تعلق می‌گیرد، مگر اینکه افراد جامعه از آن سر باز بزنند و این امانت، فرد یا افراد خاصی را در بر گیرد. ولایت با افراد و مصادیق خود مهربان است؛ اما وجودی شامل و عالی دارد که همگان را به یک نسبت ساختارمند و غیر شخصی می‌شناسد. ولایت منحصر به فرد نیست. منتشر در افراد است و هر کس به میزانی که بتواند تمنای آن روح عالی را برآورده کند، مظاهر بیشتری از آن در او تجلی خواهد یافت. همگان دعوت می‌شوند به سمت عضویت در آن افتخار شامل و کامل و هیچ بخل و حسد و محدودیتی وجود ندارد، مگر حفظ حرمت و مناسبت ولایت. وقتی بناست ولایت در جامعه منتشر شود، تمام مسیرهای اتصال و ارتباط و معارفه و مناظره مغتنم و محترم است. از همین جاست که محافظت و مراقبت از جامعه و مشارکت و معاونت در تشکیل و تقویت آن ارزش پایه و پسندیده است. هر نوع خودخواهی فروکاهنده و انزواطلبی فزاینده و مسیرهای منتهی به آن و مقدمات پدید آمدن آن ضد ارزش و مذموم است. ادامه دارد ...
💥لزوم تدوین سند راهبردی صنعت کشوریادداشت‌اقتصادی‌دبیرقرارگاه‌بصیر 🔹پیش‌نیاز هرگونه سیاست‌گذاری برای جهش تولید، در اختیار داشتن برنامه‌ای مشخص برای توسعه‌ی صنعتی کشور است. با این وجود با گذشت بیش از دو سال از مطالبه رهبر معظم انقلاب در خصوص تدوین سند توسعه صنعتی کشور (۱۴۰۱/۳/۴)، هنوز یک سند لازم الاجرا در این زمینه تدوین و تصویب نشده است. با توجه به تأکیدات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و همچنین الزام دولت مبنی بر تهیه سند «راهبرد ملی پیشرفت صنعتی و ارتقای زنجیره‌های ارزش کشور» در برنامه هفتم، ضروری است این سند هر چه سریع‌تر تهیه و به چارچوبی برای حمایت‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها تبدیل شود. 🔹فقدان چنین سند راهنمایی، افت شدید کارایی و بهره‌وری در هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری‌های دولت را به همراه خواهد داشت. محدودیت منابع ریالی و ارزی کشور ایجاب می‌کند منابع در بهترین پروژه‌ها -و نه در پروژه‌های صرفاً خوب- هزینه شوند و این تشخیص، مبتنی بر یک چارچوب راهنما ممکن می‌شود. در حال حاضر شاهد هستیم که منابع برای پروژه‌هایی نظیر ساخت ورزشگاه و فاز دوم فرودگاه امام خمینی(ره) تأمین می‌شود ولی برای جلوگیری از افت فشار در میدان گازی پارس جنوبی یا نوسازی ناوگان حمل‌و‌نقل ریلی و جاده‌ای با مشکل تأمین منابع مالی مواجه هستیم. در حالی که اهمیت پارس جنوبی بارها در بیانات رهبر معظم انقلاب مورد تأکید قرار گرفته است(۱۳۹۹/۵/۱۰). همچنین ایشان حمل‌و‌نقل ریلی را نیز یکی از «زیرساخت‌های پیشرو» و «بسیار بسیار مهم» می‌دانند(۱۳۹۹/۲/۱۷). 🔹خسارت دیگر در فقدان چنین راهنمایی، کور بودن حمایت‌ها و به تعبیری آبیاری غرقابی در برابر آبیاری قطره‌ای است؛ در حالی که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای معتقدند «در این جهش تولید، برخی از بخشها، بخش های پیشرو هستند، به اینها باید اولویّت داده بشود.» ۱۳۹۹/۰۲/۱۷ 🔹وقتی ندانیم کدام تولید اولویت کشور است و از تولید بماهو تولید حمایت شود، اولاً توان حمایت دولت تحلیل می‌رود. در ثانی با تولیدات غیربهره‌ور مواجه خواهیم شد؛ به‌طور مثال تأمین گاز و برق ارزان برای کلیه صنایع در اقتصاد ایران، منجر به توسعه‌ی کاریکاتوری برخی زنجیره‌ی ارزش‌ها -نظیر متانول در زنجیره ارزش پتروشیمی- شده است. همچنین حمایت غیرمشروط به هدف نیز منجر به تضعیف توان نوآوری و زایندگی در تولید و به تبع آن، افت تولید در بلندمدت خواهد شد. 🇮🇷قرارگاه‌رسانه‌ای‌بصیر_واحد‌اقتصادی🇮🇷
🔴 خواب زمستانه یکباره تمام حیوانات ◀️یکی از عجایب مهم خلقت آن هم برای مخلوق دو پا در ایام اخیر خواب رفتن یکباره تمام حیوانات است که در نوع خود قابل تعجب دنیا شده است. بسته شدن چشم حیوانات مدعی سلطان بودن جنگل در اروپا و غرب هرچند خیلی وقت است اتفاق افتاده لیکن در این شش ماه و ایام اخیر رکورد شکسته است.😂 ◀️امیرعبداللهیان در تماس تلفنی با بورل: اگر این اتفاق علیه ساختمان یک سفارت غربی در اوکراین رخ می داد، واکنش اروپا چه بود؟ وزیر امور خارجه: 🔻مقامات اروپایی همواره جمهوری اسلامی ایران را به خویشتن‌داری دعوت می کنند. این درحالیست که رژیم اسرائیل با نقض قوانین و مقررات بین المللی، یک مکان دیپلماتیک که براساس کنوانسیون حقوق دیپلماتیک و کنسولی از مصونیت کامل برخوردار است را مورد حمله قرار داده است. 🔻در صورت عدم اراده جدی آمریکا برای کنترل و توقف حمایت از جنایات جنگی رژیم اسرائیل، آمریکا مسئول مستقیم توسعه دامنه تنش در منطقه خواهد بود. 🔻انتظار این است که اتحادیه اروپا در یک اقدام واقع‌بینانه و فوری، این جنایات را قویا محکوم کند. 🔻تصور کنید اگر چنین اتفاقی در محیط جنگی اوکراین علیه ساختمان یک سفارت غربی رخ می‌داد، واکنش اتحادیه اروپا چه بود؟ مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: 🔻ما هم بر این عقیده هستیم که اقدام اخیر اسرائیل در تضاد با تنش‌زدایی در منطقه است. 🔻نگرانی‌های جدی ایران را با سایر اعضای اتحادیه اروپا در میان خواهم گذاشت. خواستار تداوم خویشتنداری ایران هستیم. 🔻متاسفانه تلاش‌های ما برای توقف جنگ در غزه تاکنون موفق نبوده، اما به تلاش‌های خود در این زمینه ادامه خواهیم. 🌍 🇮🇷🇮🇷قرارگاه رسانه‌ای بصیر🇮🇷🇮🇷
جرعه‌ای از بی‌نهایت ۲۶ شرحی مختصر بر ادعیه روزانه ماه رمضان دعای روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان 《اللّهم اجعل سعیی فیه مشکورا خدایا کوششم را در این ماه مورد سپاس خود قرار بده》 بار پروردگارا، من برای تقرب به تو، در این ماه کوشیدم، هر چند کوششم همراه با کاستی بود و ضعف... و برای کسب رضایت تو، خود را به زحمت انداختم، هرچند زحمتم قلیل بود و بی‌مقدار... و برای رسیدن به سعادت و کمال، به درگاهت آمدم، هرچند آمدنم، دیر هنگام بود و کوتاه...اما... ياأَيُّهَاالعَزِيز، مَسَّنَا وَأَهلَنَا الضُّر وَجِئنَا بِبِضَاعَةٍ مُزجَاةٍ فَأَوفِ لَنَا الكَيلَ وَتَصَدَّق عَلَينَا... ای عزیز عالمیان؛ همین مقدار، نهایت بضاعت من بی‌مقدار بود، و از چون تو کریمی انتظار است، کم این بنده کمترین را زیاد ببینی و از فضل بی‌نهایت خویش کیل مرا پر کنی و به من نیز عطا نمایی آنچه به خوبان درگاهت عطا فرمودی چقدر تاسف‌بار است که اعمال انسان، به چشم خداوند نیاید و از نماز و روزه و دعا و نیایش و شب‌زنده‌‌داری‌های خود، مزد و پاداشی نگیرد... وااسفا که من از زیانکارانی باشم که تو در کتابت فرمودی: آیابه شما خبردهم که زیان­کارترین افراد چه کسانی­‌اند؟ آنان که درزندگی دنیا، تلاش­شان گم و نابود می­شود و درعین حال، خیال می­‌کنند که نیکو عمل می‌کنند! سوره کهف بی‌چاره آن بنده‌ای که می‌رود و نمی‌رسد، عمل می‌کند و نتیجه نمی‌گیرد، می‌جوید و نمی‌یابد، رنج می‌کشد و گنج نمی‌برد... آن عملی سعی مشکور است که رنگ الهی داشته‌باشد و لعاب اخلاص و صدق خورده‌باشد. چرا که خداوند فقط اعمال با اخلاص را می‌پذیرد، نه اعمال زیاد همراه با ریا و شک و شرک را... امام صادق علیه‌السلام فرمودند: از رياكارى بپرهيز؛ زيرا هر كس براى غير خدا كارى كند، خدا او را به همان كسى كه برايش كار كرده‌است واگذارد. اصول كافي 《و ذنبی فیه مغفورا و گناهم را در این ماه بیامرز》 آه که گاهی چقدر زود دیر می‌شود... همه‌ی سال را منتظر رمضان بودم تا تو به برکت آن مرا بیامرزی و بار زشت گناه را از شانه‌هایم برداری... ابتدای رمضان با خودم گفتم؛ نیمه رمضان وقتی‌ست که به درگاهت توبه میکنم و از گناهانم به پیشگاهت ابراز ندامت خواهم نمود... نیمه رمضان، به دلم وعده‌ی شب‌های قدر را می‌دادم و می‌گفتم؛ یقینا در آن لیالی مبارک، خداوند مرا خواهد بخشید و قلبم از غم رذائل پاک میفرماید... و امروز به پایان رمضان نزدیک شدیم، و من هنوز غرقم در گناه و غفلت و نمی‌دانم تو با من چه معامله‌ای خواهی‌نمود... ای غفور بی‌همتا، تا از این دیرتر نشده، مرا ببخش و دلم آرام کن، که بار گناه و عصیان پشتم را خم کرده و توان حرکت را از من گرفته‌است... من مدام بر در بارگاهت میکوبم و با اشک چشم میگویم الهی العفو، که تو خود در کتاب شریفت فرمودی: وَاستَغفِرالله اِنّ اللهَ کان غَفُوراً رَحیما؛ و از خداوند طلب آمرزش نما که همانا او آمرزنده و مهربان است. سوره کهف 《و عملی فیه مقبولا و عملم را در این ماه بپذیر》 کدام خریداری منصف‌تر از توست برای کالای ناچيز من؟ اگر تو نپذیری اعمال کهنه و فرسوده‌ی مرا، به کدام دکان بفروشم آنها را؟ و اگر مقبول درگاه تو نیافتد عملم، کدام بازار این اجناس ناقابل و بُنجُل مرا طالب است؟ بپذیر ای بزرگ تاجر سخاوتمند، که من برای اعمال خویش، مشتري بهتر از تو نمی‌شناسم... تنها تو هستی که با نهایت کرم، جنس نامرغوب بندگان را به بهای فراوان خریداری تا احدی را دست خالی از تجارت‌خانه بی‌انتهای خود رد نکرده باشی... و البته که من شرط قبولی عمل را به همراه آورده‌ام قال رسول‌الله: من أحبّ عَلِيّاً تقبل اللّه‏ منه حسناته‏؛ هر کس محبت علی را در دل داشته باشد، خداوند اعمال خوب او را می‌پذیرد.بحارالانوار 《و عیبی فیه مستورا و عیبم را در این ماه بپوشان》 بپوشان زشتی‌های مرا،ای ستار‌العیوب و رسوایم مکن و آبرویم مریز، که هیچ مولایی چون تو در حفظ آبروی عبد سیه‌رویش چنین مشتاق نیست... مضموم روایتی عجیب از امام صادق علیه‌السلام؛خداوندمتعال، برای حفظ آبروی بندگانش، گناهان آنها را حتی از چشم ملائک هم می‌پوشاند تا نکند ملائکه، بنده‌ای را در حال گناه ببیند و از او بی‌زار شوند.بحارالانوار و چه زیباست،مناجات سید‌الساجدین امام زین‌العابدین؛ معبود من! شکر و سپاس تو را که چه بسیار عیبم را پوشاندی و رسوایم نکردی و چه فراوان گناهم را پنهان کردی و در گناهان، مشهورم نساختی و چه بسیار زشتی‌ها که انجام دادم و پرده آبرویم را ندریدی و بدی‌های آن را بر همسایگان که در جست‌وجوی عیب‌هایم هستند و بر حسودانی که تحمل دیدن نعمت‌هایت را ندارند، آشکار نساختی. صحیفه سجادیه 《یا اسمع السامعین ای شنواترین شنوایان》 مرا به فریاد چه حاجت، که تو نجوا را هم می‌شنوی... و مرا به نجوا چه حاجت، که تو سکوت را هم می‌فهمی... ✍محمدصادق‌ناطقی/خبرگزاری حوزه
یکی از مزیت های حرف زدن با خدا اینه که لازم نیست منظورتو براش توضیح بدی... اِنَّ رَبُّکَ یَعلَم خدا به حال تو آگاه است...
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🚩حمایت از مظلوم وظیفه ماست🚩 ☀️سلام‌ بر شما که صبور و مقاومید، صبحتان‌بخیر🌷 🌤اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ذکر روز یکشنبه :یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام پيامبر صلي الله عليه و آله: مَنْ أَخَذَ لِلْمَظْلومِ مِنَ الظّالِمِ كانَ مَعىَ فِى الْجَنَّةِ تَصاحُبا؛ هر كس داد مظلوم را از ظالم بگيرد، در بهشت با من يار و هم نشين باشد. [بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۳۵۹، ح ۷۴] : ما هر مقداری که بتوانیم از مظلوم حمایت میکنیم و هر مقداری که توانایی‌های ما و وسع ما باشد وظیفه‌ی ما است؛ اسلام به ما گفته است که «کُن للِظّالِمِ خَصماً وَ لِلمَظلومِ عَونا»(۱) - این سفارش امیرالمؤمنین است - ما نمیگوییم «اُنصُر اَخاکَ ظالِماً اَو مَظلوما» - این شعار جاهلی است؛ میگفتند اگر برادرت ظالم هم هست یا مظلوم است، باید از او دفاع کنی و حمایت کنی - قرآن این را نمیگوید؛ معرفت اسلامی این را منع میکند. نخیر؛ ظالم هر کسی بود باید با او مقابله کرد و جلوی ظلم او را گرفت؛ مظلوم هرکسی هست باید از او حمایت کرد. 🆔 @mah_davit313
4_5767153983374235379.mp3
10.57M
✨بسم‌الله‌الرحمن‌اارحیم✨ ☘ محمدرضا رنجبر /تفسیرگزیده 📚 🎧سروران عزیز و ارجمندمهدوی، سعی کنید وقت بگذاریدبشنوید 👌🏻 [روزتان را بدون قرآن سپری نکنید، اما با توجه و حضور قلب❤️ ] ❤️ثواب نشرش هم هدیه کنید محضر قرآن کریم ،کلام الله جل وعلا ، امیداست در زمره ی ذاکرین و صالحین محشور شویم ،ان‌شاءالله‌تعالی... 🌤 🌴 🆔 @mah_davit313 ➕صوت تحدیر،جزء۲۷استادآقایی ➕صوت تحدیر،جزء۲۷شاکرنژاد ➕صوت تحدیر،جزء۲۷سعدالغامدی ➕زیارت‌عاشورا ➕صوت دعای‌عهد ➕زیارت‌ جامعه کبیره التماس دعا.
❓من چرا نباید این گناه را انجام بدهم؟ 👈 عمیق‌بودن دین را برای خودت جا بینداز تا راحت دین‌داری کنی 🔸چرا ما این‌قدر باید وقت صرف کنیم تا نسبت به دین‌داری متقاعد بشویم؟ آیا دین‌ خیلی تلخ یا سخت است؟ دین نه تلخ است، نه سخت؛ بلکه عمیق است! این‌طور نیست که دین مقولۀ سختی باشد و فقط به‌درد یک گروه یا یک تیپ‌های خاصی بخورد! 🔸دین به نیازهای عمیق بشر اشاره دارد؛ نیازهایی که معمولاً انسان به آنها پی نبرده است. ضمن اینکه دین با برخی از نیازهای سطحی بشر مقابله می‌کند (مثل پرهیز از آب و غذا هنگام روزه) لذا انسان‌ها به سادگی برای دین‌داری متقاعد نمی‌شوند. 🔸هرکسی می‌خواهد راحت دین‌داری کند باید عمیق‌بودن دین را بفهمد و برای خودش جا بیندازد. البته منظور از «فهم دین» بسیاری از این آموزش‌های دینی در مدرسه و دانشگاه نیست! منظور این است که «آدم متقاعد بشود این کار، گناه است و نباید انجامش بدهد!» 🔸اینکه برای شما لیست کنند «اینها گناه است و اینها کارهای خوب است...» این فهم عمیق از دین نیست! محور فهم عمیق از دین، این است که «من متقاعد بشوم گناه نکنم» و اینکه چرا نباید گناه کنم؟ چرا خدا به من دستور داده و گناه و ثواب گذاشته است؟ 🔸متقاعدکردن انسان برای ترک گناه، کار سختی است، چون اولاً ترک گناه مربوط می‌شود به یک نیاز عمیق انسان و تو نیاز عمیقت را به‌سادگی درک نمی‌کنی که متقاعد بشوی گناه نکنی. 🔸ثانیاً برای ترک گناه باید در مقابل یک نیاز سطحی خودت بایستی و تو به‌سادگی نمی‌توانی از نیاز سطحی خودت چشم‌پوشی کنی، مگر اینکه عمیقاً بفهمی ترک کاری که گناه هست، به نفع خودت است! @mah_davit313
🔰 سی روز سی آیه (27) 💠 روش های شیاطین (14) سخنان درگوشی و محرمانه إِنَّمَا النَّجْوى‏ مِنَ الشَّيْطانِ لِيَحْزُنَ الَّذينَ آمَنُوا وَ لَيْسَ بِضارِّهِمْ شَيْئاً إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (المجادلة:10) ✍ ترجمه: جز اين نيست كه گفتگوى محرمانه از [ناحيه‏] شيطان است تا مؤمنان را اندوهگين كند، ولى نمى‏تواند هيچ گزندى به آنان برساند مگر به فرمان خدا و مؤمنان فقط بايد بر خدا توكل كنند. نکات: 🔹 1- در آیات پیش از این آیه در رابطه با نجوی (سخنان درگوشی) مطالبی بیان شده است. از جمله اینکه خداوند از هر سخن محرمانه آگاه است و عده ای با اینکه از این گونه سخنان نهی شده اند ولی بازهم برای گناه و تعدی به حقوق دیگران و تمرد از سخن پیامبر و نافرمانی مدنی جلسات محرمانه می گیرند و سخنان مخفیانه بیان می کنند و مؤمنین از چنین کاری نهی شده اند و باید سخنان مخفیانه بین آنها برای نیکی و تقوای باشد. أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فىِ الْأَرْضِ مَا يَكُونُ مِن نَّجْوَى‏ ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَ لَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لَا أَدْنىَ‏ مِن ذَالِكَ وَ لَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كاَنُواْ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ(7) أَ لَمْ تَرَ إِلىَ الَّذِينَ نُهُواْ عَنِ النَّجْوَى‏ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ وَ يَتَنَاجَوْنَ بِالْاثْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ مَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَ إِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ وَ يَقُولُونَ فىِ أَنفُسِهِمْ لَوْ لَا يُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِمَا نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمَصِيرُ(8) يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْاْ بِالْاثْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ مَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَ تَنَاجَوْاْ بِالْبِّرِ وَ التَّقْوَى‏ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِى إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ(9). 🔹 2- بعید نیست لام در «لِيَحْزُنَ الَّذينَ آمَنُوا» لام عاقبت باشد نه لام تعلیل، در نتیجه معنای آیه چنین خواهد بود: «همانا نجوا از ناحیه شیطان است و نتیجه ی آن این است که مؤمنان را غمگین می کند ولی شیطان نمی تواند به آنها ضرری برساند» چه اینکه اگر در مقام بیان هدف و مطلوب شیطان از این جلسات محرمانه باشد طبیعتاً شیطان به دنبال ضرر رساندن است نه فقط غمگین کردن. 🔹 3- جلسات دورهمی اهل نفاق و شیاطین و گفتگوهای محرمانه برای تضعیف جریان حق یکی از شایع ترین روش های شیاطین برای تقویت خود، کادرسازی، همفکری، انگیزه بخشی به نیروهای باطل و اموری از این دست است. در آیه 14 سوره مبارکه بقره نیز این مطلب آمده است که منافقان زمانی که با شیاطین خود خلوت می کنند و در واقع موقعیت برای سخنان محرمانه آماده می شود واقعیت درون خویش را آشکار می سازند: «وَ إِذا لَقُوا الَّذينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى‏ شَياطينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ». 🔹 4- به طور کل شیطان به حضور در دورهمی ها و مجالسی که در آن علیه دین و بزرگان دین سخن گفته می شود تشویق می کند زیرا این مجالس نقش بسیار زیادی در تحریک افراد علیه نافرمانی با حکم خداوند و نافرمانی از امام جامعه دارند. در آیه 68 سوره انعام نیز آمده است: « وَ إِذا رَأَيْتَ الَّذينَ يَخُوضُونَ في‏ آياتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا في‏ حَديثٍ غَيْرِهِ وَ إِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى‏ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمينَ» (و هرگاه كسانى را ديدى كه در آيات ما به ياوه گويى و سخن بى‏منطق مى‏پردازند از آنان روى گردان [و مجلسشان را ترك كن‏] تا در سخنى ديگر در آيند. و اگر شيطان تو را [نسبت به ترك مجلسشان‏] به فراموشى اندازد، پس از ياد آوردن [به سرعت بيرون برو و] با گروه ستمكاران منشين.) 👈 برای پیوستن👇🏻👇🏻👇🏻 قرارگاه‌رسانه‌ای‌بصیر_قرب
37.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ 🖌 چهار انگشت سرنوشت ساز تحلیل و‌جمع بندی استاد مهدوی ارفع، از ماجرای زمین حوزه علمیه ازگل و آیت الله صدیقی 🌤 🆔 @mah_davit313
؛🍃 صِبۡغَةَ ٱللَّهِ وَمَنۡ أَحۡسَنُ مِنَ ٱللَّهِ صِبۡغَةٗۖ وَنَحۡنُ لَهُۥ عَٰبِدُونَ رنگ آميزى خدا است كه به مسلمانان رنگ فطرت ايمان و توحيد بخشيده و هيچ رنگى بهتر از ايمان بخدا نيست و ما او را از روى خلوص پرستش مى كنيم بقره۱۳۸ 💟 جان‌ جانان🙏 دلم را رنگ بزن، رنگی خدایی، تا هیچ رنگی بالاتر از رنگ تو، در دلم جولان ندهد. مرا سرمست از عشقت کن، تا پروانه کنار شمع از من یاد بگیرد که چگونه شیدایی کند ... مرا از نعمت سپاسگزاریت محروم نکن ... بگذار  زندگی ام پر شود از برکت و نعمت و رحمتت ... از سفره رحمتت، توشه ای عطا کن تا خیلی ها رو میهمان قلبم کنم، ثروتی ببخش تا زندگی ام پر از بخشش و صفا شود ...! @mah_davit313
🍃🌸🍃 مسلمانی ما مایه ی ننگ اسلام نباشد! اسلام دینى اجتماعى است و آیات قرآن و روایات اسلامى به طور گسترده از معاشرت خوب با مردم سخن گفته است و روایات متواترى در این باره در منابع حدیث وارد شده. کلام امام(علیه السلام) در اینجا نیز ناظر به همین معناست که مى فرماید: «آن گونه با مردم معاشرت کنید که اگر بمیرید بر مرگ شما اشک ریزند و اگر زنده مانید به شما عشق ورزند». 🌅خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَکَوْا عَلَیْکُمْ، وَإِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَیْکُم [بامردم چنان معاشرت كنيد كه اگر بميريد بر شما بگريند و اگر زنده باشيد [غايب شويد ]مشتاق ديدن شما باشند.] ✍🏻در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه و آله) حسن معاشرت با مردم، نشانه اسلام شمرده شده مى فرماید: «أَحْسِنْ مُصَاحَبَةَ مَنْ صَاحَبَکَ تَکُنْ مُسْلِماً; با کسى که همنشین توست خوش رفتارى کن تا مسلمان باشى». -ابی اسامه زید شحّام گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: به آنان که از من اطاعت و به سخنانم عمل می کنند سلام برسان و به آن ها بگو: شما را به تقوای خدای عزوجل، پرهیزگاری در دین، کوشش در راه خدا، راستی در گفتار، برگرداندن امانت به صاحبانش، سجده طولانی، و خوش رفتاری نسبت به همسایگان سفارش می کنم، زیرا حضرت محمد به همین منظور مبعوث شده است. به کسانی که به شما اعتماد می کنند چه نیکوکار باشند چه بدکار، امانت را برگردانید. زیرا رسول خدا حتی به پس دادن سوزن و نخ سوزن[که ارزش اندکی دارد] فرمان داده است. صله رحم به جا آورید در تشییع جنازه شرکت کنید و به عیادت بیمار بروید و ادای حقوق نمایید، زیرا به کسی از شما می توان جعفری مذهب گفت که در دینش پرهیزکار، درست گفتار و امانت دار و با مردم خوش خو باشد. چنین شخصی با این گونه کارهایش مرا شادمان می سازد و این است روش و آیین جعفری. اگر شیعه ما دارای این ویژگی ها نباشد برایم مایه اندوه و ننگ است و مردم می گویند: این است آیین جعفرصادق. به خدا سوگند پدرم[امام باقر به من فرمود: کسی از پیروان حضرت علی زینت قبیله است که از همه کس بیش تر ادا کننده امانت، برآورنده حقوق، و صادق در گفتار و امانت باشد به گونه ای که اگر از هرکس درباره او سوال شود بگویند مانند فلانی باید بود، زیرا از ما امانت دارتر و درست گفتارتر است. منابع نهج البلاغه شرح نهج البلاغه اصول کافی @mah_davit313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | اِنَّ هٰذَا القُرآنَ یَهدی لِلَّتی‌ هِیَ اَقوَم 🔹️ رسانه KHAMENEI.IR در بهار معنویت -ماه مبارک رمضان- مجموعه آیات قرآنی در بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را در قالب مجموعه با تلاوت آیات توسط قاریان بین‌المللی منتشر میکند. 💗 تلاوت اختصاصی توسط آقای سیدمحمد حسینی پور - قاری بین المللی 💻 Farsi.Khamenei.ir @mah_davit313
معیت قرآن و اهل بیت در حدیث شریف ثقلین تنها ظاهری نیست. قرآن و اهل بیت حقیقتا در کنار هم هستند و هیچ گاه از هم جدا نمی‌شوند. لذا صفات قرآن تبعا در مورد اهل بیت نیز صادق است و گرنه معیت وجهی نداشت. در جمهوری اسلامی ایران که شعبه‌ای از حکومت رسول الله است و امتداد امکان حکومت مستضعفین در دوران غیبت است، دو وزنه ی اساسی یکی قانون اساسی ودیگری ولایت فقیه است. این دو در واقع امتداد همان حقیقت هستند. شأن هدایتگری، شأن یادآوری، شأن انذارگری، شأن بشارتگری، شأن درمانگری اجتماعی، شأن حکمت‌افزایی اجتماعی، شأن تبیین‌گری و زدودن ابهام‌ها و جهالت‌ها و جاهلیت‌ها از جامعه، شأن مجد و کرم و نورانیت و نگاه برهانی، شأن پاسخگویی به نیازهای جوامع، شأن سیاسی و اداره جامعه، شأن سازندگی نظام اجتماعی، از شئون ولایت در مقام اصیل و ریشه‌ای آن و از شئون ولایت فقیه در امتداد آن است. حال می‌توان بر این اساس قضاوت کرد که آیا ولیّ فقیه زمان حضرت آیت الله خامنه‌ای در مسیر درست انجام وظیفه قرار دارد یا خیر؟ همان کاری را انجام می‌دهد که شایسته مقام و جایگاه اوست یا از آن منصرف و منحرف شده است؟ اکثر غریب به اتفاق دشمنی‌ها با این مرد بزرگ تنها به این خاطر است که تلاش کرده در تمام شئون خود به درستی عمل کند و نقطه ضعفی به دست دشمن ندهد و همیشه از آنجا آسیب خورده که بخشی از جامعه درک درستی از جایگاه ایشان ندارند و انتظاراتشان هیچ تناسبی با وظیفه و شئون ایشان ندارد.
📚زنگ‌مطالعه 📝بابت مطالبی که باید سر کلاس میگفتم بدجور توی فکر بودم به آخرین پله ی طبقه ی دوم که رسیدم صدای کشیده شدن ته کفش یکی از دانش آموزان به کف سالن مرا به خودم آورد صدا آن قدری بود که غده های فوق کلیوی‌ام را به زحمت انداخت و بیچاره ها مجبور شدند آدرنالین ترشح کنند. چشمهایم را گرد کردم سمت خط ترمزش؛ تقریباً یکی- دو متری کشیده شده بود کمی ابروهایم را درهم کشیدم نگاهش کردم و خیلی رسمی پرسیدم ترمزت ای بی اس نیست؟ طفلی وقتی دید مثل اَجَل معلّق سر راهش سبز شدم، جا خورد، اما دیگر انتظار چنین سؤالی را نداشت و نزدیک بود از پرسشم شاخ در بیاورد؛ آخر، یک حاج آقا معمولاً اصول دین میپرسد چه کارش به ترمز ای بی اس! قشنگ پیدا بود که آخوند باحال ندیده است همین طور هاج و واج به من زل زده بود؛ مثل آدم برق گرفته یا جن دیده خشک و بی حرکت ماند. دستم را گذاشتم روی سینه ام و با تقلید از بازیگر فرشته‌ی وحی در سریال یوسف پیامبر ،گفتم: سلام خدا بر شما! دست و پایش را گم کرد و گفت اِ حاج آقا شمایید، ببخشید! لبخند زدم و با لحن داش مشدی گفتم داداش این سری بخشیدمت ولی دیگر این جوری تخته گاز نرو تا مجبور نشی خط ترمز بکشی. هم لنتهایت صاف میشوند و هم عابر پیاده از ترس کُپ میکند. حس کردم موعظه لاتی‌ام زمینه‌ی تحول اساسی را در وجودش رقم زده، اما احتمال دادم در تشخیص شخصیت من دچار تحیر شده و از اساس بین آخوند یا مکانیک بودن بنده‌ی حقیر بدجور گیر کرده. گمانم این دفعه دچار مشکل هنگ کردن سیستم مغزی شده بود حالا برای اینکه زیاد فسفر نسوزاند دستم را بردم جلوی صورتش و بشکن صداداری حواله‌اش کردم. لبخندی از شرم روی صورتش یخ زد برای این که یخش آب شود، دستم را بردم پشت سرش آرام به سمت خود کشاندم و سرش را بوسیدم. با لحنى مهربان گفتم: ما مخلص پهلوونا هستیم اگر کاری، باری دارید با کمال میل در خدمتم، اصلاً پول نمیگیرم از واکس زدن کفش میتوانی روی من حساب کنی تا جلد گرفتن کتاب و دفتر به هر حال ما چاکر شما هستیم. بالاخره لبخند شیرینش را دیدم، گفتم: خب پهلوون حالا باید حق رفاقتمان را ادا کنی، بگو ببینم کلاس یازدهم تجربی کجاست؟ سمت راست سالن را نشانم داد و گفت حاج آقا آنجاست، آخرین کلاس. به او دست مریزاد گفتم و راهی انتهای سالن شدم. چند قدم بعد پشت در کلاس بودم «بسم الله گفتم و در زدم. دستگیره را پایین کشیدم و وارد شدم سلام کردم ولی از بس همهمه بود صدای من نتوانست عرض اندام کند هرکی هرکی بود از صدای سوت بلبلی گرفته تا کوبیدن روی نیمکت و صوت جانسوز پس‌کله‌ای. بعضی‌ها مشخص بود برای خالی کردن دق و دلشان از آخوند و نظام چنان کف دستشان را شلاق وار، روانه‌ی پس گردن جلویی میکردند که طرف برق از چشمانش میپرید و مرا دوتا میدید. مبصر تپل کلاس هم که از آمدن بی‌خبر من، یکه خورده بود و معلوم بود کسی برایش تره هم خُرد نمیکند بعد از تأخیر چند ثانیه‌ای و دستپاچگی، گلویی صاف کرد و بلند گفت: برپا! فریاد مبصر، چندان هم بی‌تأثیر نبود؛ چند نفر از جایشان پریدند بالا، دو سه نفر هم با حرکت آهسته از جا بلند شدند دلم به حالشان سوخت که چرا دارند به خودشان زحمت‌ میدهند. تعداد ایستاده‌ها خیلی کم بود؛ چیزی شبیه تعداد درختهای صحرای آفریقا روی هم رفته تقریباً به اندازه‌ی بازیکنانی که کنار زمین فوتبال گرم میکنند، از جایشان بلند شده بودند. جالب این بود که نود درصد از این مقدار قلیل، کتِشون باز و سینه کفتری بودند؛ تیپ و تریپشان به لاتی میزد و معلوم بود که نمیشود به راحتی با آنها هم‌کلام شد. اوضاع قمر در عقربی بود. بعضیها هم الحق و الانصاف اعصاب معصاب نداشتند. انگار نه انگار که بنده سر کلاسم یکی به راحتی از جناح چپ کلاس بلند میشد و با ادبیات جالیزی سر دوستش هوار میکشید چند نفری هم سرشان را گذاشته بودند روی میز و مثل آدمهای بی دغدغه بِرّوبِرّ نگاهم میکردند. گویا منتظر عکس العمل من بودند. در همین هیس و بیس، یکی از آخر کلاس که به حساب خودش میخواست به من خط بدهد، صدایش را برد بالا و گفت: حاج آقا! تا آستین نزنید بالا و چندتایشان را چپ و راست نکنید، رام نمی‌شوند. همین طور که روبه روی بچه‌ها ایستاده بودم برای آنهایی که با برپای مبصر بلند شده بودند سری تکان دادم و همراه با تبسم و اشاره‌ی دستم گفتم: بفرمایید تجربه‌ی این جور کلاسها را زیاد داشتم ... ✍🏻ادامه دارد ... @mah_davit313
💢 ✍خاطراتی از آخرین روز و لحظه شهادت فرمانده دلاور لشگر۳۱ عاشورا 💠 قسمت چهارم _ آنسوی دجله 🖌...در زیر بارانی از گلوله های توپ و خمپاره و کاتیوشا شتابان و سراسیمه عرض نخلستان را طی کرده و از کنار دیواره رودخانه به راه خود ادامه دادیم تا اینکه بعد از مدتی پیاده روی ، نفس زنان و عرق ریزان وارد یک خندق بسیار بزرگ و طویل شدیم که دارای دیواره های بلند و چندمتری بود. خندق چنان عمق و وسعتی داشت که عراقیها چند دستگاه تانک دورزن در داخلش مستقر و مشغول زدن عقبه بودند که دیشب در حین عملیات غافلگیر و کاملاً سالم به دست رزمندگان افتاده بودند. به کنار تانکها رسیده و‌ فرمان توقف صادر و همه در کنار دیواره های بلند خندق مشغول استراحت شدیم. چند رزمنده خاک آلوده در حال انتقال تعدادی اسیر سالم و مجروح به عقبه بودند. برخاسته و با سلام ، از اوضاع خط و میدان نبرد پرسیدم. رزمنده ای که جلوی همه حرکت می کرد. شاد و خندان گفت: بچه‌ها ، عراقیها را تار و مار کرده و به اتوبان رسیده‌اند و برای تثبیت خط ، فقط به مهمات و نیروی کمکی نیاز دارند. حرف هاش خیلی دل گرم کننده و روحیه بخش بود و حس و حال خوبی را هم به وجود خسته ام بخشید. اما رزمنده ایی که آخر ستون زخمی و لنگان لنگان راه می رفت . همینکه‌ به کنارم رسید. خیلی هراسان و وحشت زده گفت: تا وقت هست و دیر نشده سریع برگردید! اون جلو ، فقط مرگ و اسارت است! عراقیها بقدری تانک و نیرو وارد منطقه کردند که تا ساعتی دیگر همه جا را به خاک و خون می کشند! در عرض چند لحظه دو حرف کاملاً متناقض و متفاوت شنیدم و طوری سردرگم و گیج شدم که اصلأ نفهمیدم باید کدام یک از این حرفها را باور کنم. دیواره های بلند خندق ، جان پناهی امن و ایمن بودند و خیالمان از شر انفجارات و تیر و ترکش ها کاملاً آسوده بود و برای همین هم رزمندگان با خیال راحت گروه گروه کنار هم نشسته و مشغول گپ و گفت بودند. در کنار هم‌رزمان دلاور برادران پاسدار احد اسکندری و خلیل آهومند و رضا رسولی و مهدی حیدری نشسته و مشغول گفتگو بودیم که ناگهان سر و کله هلیکوپترهای عراقی بالای سر خندق پیدا شد و با رگبار مسلسل و راکت شروع به زدن داخل خندق کردند و در عرض چند دقیقه بقدری گلوله و راکت و موشک بر سرمان ریختند که همه جای خندق را دود و آتش و خاکستر فراگرفت و دوباره ترکش های ریز و درشت شروع به زوزه کشیدن کردند.  از شر تیر و ترکش ها به دیواره خندق چسبیده و پناه گرفته بودیم که یکدفعه سردار میرزاعلی رستمخانی فرمانده دلاور تیپ اول لشگر ۳۱ عاشورا به همراه چند بیسیم چی و جمعی از یارانش شتابان از سمت خط رسیده و مشغول صحبت با برادر تاران فرمانده گردان شدند. طولی هم نکشید که برادر احد اسکندری پیک دلاور گردان را فرا خواندند. احد هم با شنیدن دستور، سراسیمه برخاست که برود سمت فرماندهان که ناگهان مثال یک تیکه چوپ خشک کف زمین افتاده و دیگر تکون نخورد. همگی بالای سرش جمع شده و هر کدام از طرفی صدایش زده و تکانش دادیم. اما هیچ عکس‌العمل و واکنشی نشان نداد. بیشتر نگران شده و شروع به وارسی هیکلش کردیم تا شاید زخم و جراحتی در بدنش پیدا کنیم. اما هرچه گشتیم ، هیچی پیدا نشد! واقعاً صحنه عجیب و غریبی بود! نه قطره ای خون !؟ نه جای زخمی ‍‍‍‍‍!؟ نه آخی !؟ نه اوخی !؟ همه مات و مبهوت پیکر بی جان احد را نگاه می کردیم که یکی از بچه‌ها کلاه سیاه رنگ احد را از سرش برداشت و با تعجب دیدیم که یک قطره خون سرخ و بسیار کوچولو از سمت راست سرش بیرون زده! اصلاً باور کردنی نبود اما همان زخم کوچک باعث شهادتش شده و احد بدون اینکه کسی متوجه شود. خیلی آروم و بیصدا تا محضر دوست پرواز نموده بود. حیران و گریان دور پیکر پاک شهید اسکندری نشسته بودیم که فرمان حرکت صادر و رزمندگان کم کم شروع به حرکت کردند. پاسدار شهید احد اسکندری از جمله عاشقان و دلباختگان مخلص و جانبرکف حضرت امام (ره) بود که عمر و جوانی اش را وقف اسلام نموده و شبانه و روز برای حراست و پاسداری از نهال نوپای انقلاب اسلامی تلاش و فداکاری میکرد! شهید اسکندری آنچنان شیفته خدمت و جانفشانی در راه اسلام و انقلاب بود که درست چند روز بعد مراسم ازدواج ، همسر نوعروس اش را تنها گذاشته و روانه جبهه شده بود.او جوانی زیبا و خوش هیکل و بلند قامت با قلبی نترس و شجاع بود که در هیچ کاری کم نمی آورد و در چند روزه ماموریت گردان ، بقدری شجاعت و مردانگی از خودش نشان داده بود که واقعا شیفته مرام و کردارش شده بودم. اما افسوس و هزاران افسوس که دیگر مجال و فرصتی برای رفاقت و دوستی باقی نمانده بود و احد راضی و خشنود تا بارگاه دوست پرواز نموده بود... ... 🖍 خاطره از بسیجی جانباز @mah_davit313
، 📚 نفرین گنجشک ها ✍️در سال ۱۹۵۶ دولت چین برنامه ای برای افزایش محصولات کشاورزی ارائه داد، به این صورت که مردم را تشویق به کشتن چهار موجودی که مقامات چین گمان می کردند، باعث کاهش محصولات می شوند، کرد . این برنامه به نام "کارزار چهار آفت" معروف شد  و برای از بین بردن پشه، مگس، موش و گنجشک راه افتاد. سه حیوان اول را که مردم همیشه می‌کشتند و در واقع هدف اصلی کارزار گنجشک‌ها بودند. دلیل حذف گنجشک‌ها این بود که حکومت چین پیش خودش حساب کرده بود که هر گنجشک در طول یک سال ۴.۵ کیلو غله می‌خورد، پس با نابودی گنجشک‌ها چند صد میلیون تن گندم و برنج اضافه می‌کرد. نیروی اصلی از بین بردن گنجشک‌ها بچه‌ها بودند، که با سنگ قلاب به دنبال گنجشک‌ها راه می‌افتادند و مردم هم در تمام طول روز با طبل و قاشق و بشقاب سروصدا ایجاد می‌کنند تا گنجشک‌ها بترسند و روی زمین ننشینند و همچنین لانه های آنها را هم ازبین می بردند و تخم های آنها را هم می شکستند . طبق گزارش گاردین به طور کلی در این مدت، جسد یک میلیارد گنجشک و یک و نیم میلیون موش از سطح کشور جمع آوری شد. در سال ۱۹۵۸ جمعیت گنجشک‌ها به شدت کاهش یافت اما سال بعد، برداشت برنج در کشور نه تنها زیاد نشد، بلکه کمتر از حد معمول شد،  زیرا جمعیت ملخ‌ها و حشرات دیگر به شدت افزایش یافته بود.  مقامات چین در سال ۱۹۶۰ دستور توقف گنجشک ستیزی را دادند و ساس را در کارزار چهار آفت جایگزین گنجشک کردند، ولی دیگر دیر شده بود  و مرگ گنجشک‌ها و افزایش حشرات باعث ایجاد قحطی بزرگی در چین شد که منجر به کشته شدن ۴۵ میلیون نفر شد، این رویداد در چین به "نفرین گنجشک‌ها " معروف گشت. تجربه چین یاد داد که حذف هر گونه ای از زنجیره ی غذایی، باعث به هم خوردن نظم اکوسیستم خواهد شد و عواقب بدی را نیز به دنبال دارد. @mah_davit313