17.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ماجراهای نیلز 🚶♀️🚶♀️
نیلز پسری حدودا ۱۴ ساله و روستایی از خانواده ای کشاورز است. او دربرابر هم نوعان خود تنبل و بی اعتنا بود. در اوقات فراغتش از اذیّت کردن حیوانات مزرعه شان لذّت می برد.
قسمت : هشت
ماه مهر
╔═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کاردستی
ساخت فرفره
ماه مهر
╔═🌸🌿☃️.══════╗
𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تزیین_تخم_مرغ 🥚
مامانای گل، اگه بچه هاتون تخم مرغ آبپز دوست ندارن این فیلمو ببینین و ایده بگیرین. مطمئناً با یه کم خلاقیت، عاشق این ماده ی غذایی مفید میشن😍
جهت ایده تزیین غذای کودکان
تزئین بشقاب کودک🌸😍
@mah_mehr_com
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
بابام بهم گفت:
که همیشه باشه یادت!
فقط امام رضاست(ع)
که میرسه به دادت
@mah_mehr_com
#شعر
بغ بغ بغو بغ بغ بغو
کبوتر امام رضا!
وقتی که پرواز میکنی
به دور گنبد طلا
دعا بخون برای من
تو از امام رضا(ع)بخواه
خدا نصیب من کنه
گنبد و صحن و بارگاه
خیلی دلم میخواد یه روز
بیام پیش امام رضا(ع)
بال و پرامو وا کنم
به دور گنبد طلا
@mah_mehr_com
#داستان زیبا #حضرت_ابراهیم و قربانی کردن فرزندش
بچه های عزیز حضرت ابراهیم علیه السلام یکی از پیامبران بود.
این پیامبر خدا پسری داشت به اسم اسماعیل که او هم از پیامبران بود.
در یکی از شب ها حضرت ابراهیم علیه السلام در خواب دید که یه فرشته ای نزدش آمد و فرمود خداوند متعال می فرماید:
اسماعیل فرزند خود را برای من قربانی کن.
حضرت ابراهیم علیه السلام وحشت زده از خواب بیدار شد. و با خود فکر کرد که این خواب یه دستوری از خداست یا وسوسه شیطان.
دو شب دیگر هم این خواب را دید و کاملا متوجه شد که مامور به انجام این کار شده است.
صبح روز بعد به هاجر ( هاجر همسر حضرت ابراهیم علیه السلام و مادر اسماعیل بود ) گفت: برخیز و به اسماعیل لباس های زیبا بپوشان! زیرا می خواهم او را به مهمانی دوست بسیار بزرگی ببرم.
هاجر، اسماعیل را شستشو داد و معطر ساخت .
حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهم السلام از هاجر خداحافظی کردند.
حضرت ابراهیم فرزند خود را برداشت و برای اینکه قربانی کردن اسماعیل از چشم مادرش دور باشد بسوی منا حرکت کرد ( بچه ها منا محلی است که در حدود ۱۰ کیلومتری مکه واقع شده است و حجاج در آنجا قربانی می کنند)
در هنگام حرکت بسوی منا، در سه جا شیطان در برابر حضرت ابراهیم ظاهر شد و به وسوسه او پرداخت (این محل هم اکنون جمرات سه گانه است و حجاج به هر ستون از ستون شیطان که می رسند سنگ پرت می کنند)
اما حضرت ابراهیم (ع) با اراده ای استواری که داشت شیطان را از نزدیک خود راند و بسوی منا ادامه مسیر داد.
دست های جوان خویش را بست و او را مانند قربانی به زمین خواباند و کارد خود را بر گلوی او گذاشت و محکم کشید اما کارد گلوی اسماعیل را نبرید. دو بار، سه بار اینکار تکرار شد اما ابراهیم (ع) در کمال تعجب دید که کارد گلوی اسماعیل را نمی برد.
بچه های عزیز اینجا بود که خداوند متعال در قرآن کریم فرموده اند (سوره صافات- آیات ۱۰۴ و ۱۰۵):
ای ابراهیم ! آن رویا را تحقق بخشیدی (و به ماموریت خود عمل کردی)
سپس خداوند متعال قوچی را فرستاد و حضرت ابراهیم (ع) هم بسیار خوشحال شد و پسرش را بوسید و به جای او، گوسفندی که از بهشت برای او فرستاده شده بود را قربانی کرد.
از آن روز به بعد که روز قربان نام گرفت رسم و سنت شد که حجاج پس از انجام اعمال حج، حیوانی را قربانی کنند و گوشت آنرا در بین فقرا تقسیم نمایند و رضایت خداوند متعال را جلب کنند.
🌼🌼🌼🌸🌸🌸
✅ لطفا مارا به دوستان خود معرفی کنید
@mah_mehr_com
هدایت شده از امام زمان و من
هدایت شده از امام زمان و من