eitaa logo
ماه مــــهــــــــــر
4.7هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
11.4هزار ویدیو
375 فایل
آیدی کانال👇 @mah_mehr_com 🌹کاربران می توانند مطالب کانال با ذکر منبع فوروارد کنند🌹 مطالب کانال : 👈قصــــــــــــّه و داستان آمـــــــــــــوزشی 👈کلیب آموزشی و تربیتی ***ثبت‌شده‌در‌وزرات‌ارشاداسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀کمبودهای بدن کودکان رو بشناسیم 🔸اگر کودک پایش درد می‌کند، احتمالا ویتامین D بدنش کم است. 👈راه حل: آفتاب مستقیم صبح، قارچ، غذاهای دریایی مثل ماهی و میگو 🔹اگر پوست کودکتان خارش دارد، احتمالا روی (زینک) بدن کودک کم است. 👈راه حل: لوبیا سفید و زرده تخم مرغ 🔸اگر سر کودک شوره می‌زند، احتمالا به ویتامین A نیاز دارد 👈راه حل: آب هویج و کدو و سیب‌زمینی 🔹اگر به صورت مداوم عفونت می‌کند، احتمالا سلنیوم در بدنش کم است 👈راه حل: ماهی‌های مختلف و میگو و تخمه آفتابگردان 🔸اگر خوابش عمیق نمی‌شود، احتمالا کمبود کلسیم دارد 👈راه حل: فرآورده های لبنی(شیر، ماست و...) و تخم شربتی 🔹اگر بدون دلیل همیشه خسته است، احتمالا آهن بدنش کنه 👈راه حل: گوشت قرمز،اسفناج، عدس، کشمش، آلو و بعد از مصرف این مواد، چای و فرآورده های لبنی نباید خورده شود 🔸اگر دور دهان و بینی کودک خشک می‌شود، احتمالا کمبود ویتامین B12 دارد 👈راه حل: مصرف شیر و ماست و مرغ @mah_mehr_com
🌼جواهر فروش و مرد نوازنده   در روزگارن قدیم در شهری مردجواهر فروشی مغازه داشت. این مرد علاوه برجواهرات قیمتی مروارید هم  می فروخت، او علاقه خاصی به مروارید ها داشت ولی به تنهایی نمی توانست آنها را سوراخ کند، برای این کار نزد دوستش که جواهر فروش ماهری بود رفت و از او کمک خواست. مرد یکی از شاگردانش را که خیلی در سوراخ کردن مروارید مهارت داشت به او معرفی کرد ، جواهر فروش به همراه شاگرد جوان به خانه رفتند. جواهر فروش خانه ی بزرگ و زیبایی داشت در کنار اتاق او تار بزرگی وجود داشت مرد جواهر فروش برای آوردن مرواریدها به زیرزمین رفت، درهمین موقع شاگرد جوان که مهارتی در نواختن تار داشت به طرف تار بزرگ رفت و آن را در دست گرفت و شروع به نواختن کرد، وقتی مرد از زیرزمین آمد و اورا مشغول نواختن دید خوشحال شد و از او خواست به نواختن ادامه دهد، مرد جوان بامهارت فراوان تار می زد تا موقع ظهر شد و آماده برای خوردن غذا شدند، بعد از غذا جواهرفروش از او خواست به نواختن ادامه دهد. وقتی هوا تاریک شد شاگرد جوان از مرد جواهر فروش اجازه مرخصی خواست، مرد اجازه داد و شاگرد روبه او کرد و گفت: لطفا دستمزد امروز مرا بدهید، جواهر فروش با عصبانیت گفت تو که دست به مرواریدها نزدی من چگونه برای کاری که نکردی به تو دستمزد بدهم؟ شاگرد جوان ناراحت شد و گفت: من تمام روز به فرمان تو نواختم شما باید دستمزد امروز مرا بدهید ولی جواهر فروش قبول نکرد. مرد جوان از جواهر فروش نزد قاضی شکایت کرد قاضی مرد جواهر فروش را خواست و از او ماجرا را پرسید، اوهم تمام ماجرا را توضیح داد قاضی پرسید، آیا این مرد جوان به درخواست تو تار زده یا بی اجازه و به میل خود اینکار را کرده است؟ جواهر فروش پاسخ داد: البته من به او اجازه دادم و خواستم برایم بنوازد قاضی پاسخ داد: حق با مرد جوان است، او در استخدام شما بوده و هرچه خواستی انجام داده است تو باید دستمزد او را تمام بدهی مرد جواهر فروش وقتی فهمید اشتباه کرده است بنا به دستور قاضی دستمزد او را داد. @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ چرا بچه‌ها مسائل دینی رو قبول نمی‌کنند؟! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @mah_mehr_com
ضرب المثل “اشک تمساح می ریزد” ریشه ضرب المثل به شیوه کودکانه💚 خاصه گریه و اشكی كه نه از باب دلسوزی، بلكه از رهگذر ریا و تلدیس باشد، تا بدان وسیله مقصود حاصل آید و سو نیت گریه كننده جامه عمل بپوشد. سابقا معتقد بودند كه غذا و خوراك تمساح به وسیله اشك چشم تامین می شود. بدین طریق كه هنگام گرسنگی به ساحل می رود و مانند جسد بی جانی ساعت ها متمادی بر روی شكم دراز می كشد. در این موقع اشك لزج و مسموم كننده ای از چشمانش خارج می شود كه حیوانات و حشرات هوایی به طمع تغذیه بر روی آن می نشینند. پیداست كه سموم اشك تمساح آنها را از پای در می آورد. فرضا نیمه جان هم بشنود و قصد فرار كنند به علت لزج بودن اشك تمساح نمی توانند. از آن دام گسترده نجات یابند. خلاصه هربار كه مقدار كافی حیوان وحشره در دام اشك تمساح افتند، تمساح پوزه ای جنبانیده به یك حمله آنها را بلع می كند و مجددا برای شكار كردن طعمه های دیگر اشك می ریزد. @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مامان عزیز ؛ مربی عزیز حدیث ان الحسین مصباح الهدی وسفینه النجاه را برای بچه ها بخونید و کشتی نجات بودن امام حسین (ع) را برایشان توضیح دهید . @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️ در مورد امام سجاد ع که در اون هم یک کتاب معرفی کردم و هم در مورد امام سجاد ع با بچه‌ها صحبت کردم. @mah_mehr_com
درس حسنک کجایی یادتونه درس کلاس چندم بود ما غصه گاو و گوسفندهای حسنک هم می‌خوردیم، چقدر مهربون بودیم😍 @mah_mehr_com
38.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کارتون تشویق به حجاب اللهم عجل لویک الفرج @montazar
« اگه با گوشی زیاد بازی میکنه این رو براش بخون » یکی بود یکی نبود. آرتین چهار سال دارد و با پدر و مادرش در شهری بزرگ زندگی میکند. روزی از روزها که آرتین در حال بازی با ایپدش بود خوابش رفت در خواب زورافا کوچولو را دید که در حال گریه و زاری کردن است. وقتي آرتین نزدیکتر رفت صداي مادر زورافا را شنید که به او میگفت زورافا بازي با آیپد کافیه دوستانت براي بازي به دنبالت آمده اند. ولی زورافا با گریه می گفت بگو بروند میخواهم بقیه بازی ام را انجام بدهم زورافا زرافه کوچکی بود که به جاي بازي با پدر ومادر و دوستانش همیشه با تبلت بازی میکرد. مادر زورافا همیشه به او می گفت که بازی با تبلت براي سن شما مناسب نیست و به سلامتی ات صدمه میزند ولي او حرف مادرش را گوش نمي کرد فیلو شیران و هر کدام از حیوانات جنگل هم براي بازي به دنبالش می آمدند نمیرفت. مادر و پدر زورافا خیلی از این موضوع ناراحت بودند ولی او اهميتي نمي داد . روزي زورافا مادرش را صدا زد و به او گفت سرش خيلي درد می کند. مادر به او دمنوش داد و از او خواست استراحت کند ولی سر زورافا خوب نشد و دردش بیشتر و بیشتر شد. پدر و مادر که نگرانش شده بودند او را نزد جغد دانا بردند. جغد دانا او را معاینه کرد و گفت: حدس میزنم چشمهایش آسیب دیده اند. زورافا را باید چشم پزشک معاینه کند زورافا با پدر و مادرش به مطب عقاب تیزبین رفتند. کتاب چشمهای زورافا را معاینه کرد و متوجه شد چشمهایش دچار خشکی شده اند و همین باعث" سر درد او شده است. عقاب از او پرسید آیا تلویزیون یا تبلت زیاد نگاه کردی؟ زورافا با ناراحتي سري تكان داد سپس عقاب تیزبین به او گفت ميداني چرا به من تیزبین میگویند؟ چون من مراقب چشمانم هستم و با چشمان سالم میتوانم همه چیز را از فاصله دور هم ببینم. من و بقیه عقابها هیچ وقت آیپد و تبلت نگاه نمیکنیم تا به چشمانمان آسیبی نرسد. شما هم تا دیر نشده این قطره ها را روزی سه بار در چشمانت بریز تا هرچه زودتر خوب شوي. اگر بخواهي باز هم با آن بازی کنی چشمت آسیب بیشتری میبیند. در ضمن تا زمانی که به مدرسه و کلاس نرفتی با ایپد بازی نکن یادت باشد که بازی با دوستان و خانواده خیلی هیجان انگیز و بهتر است. " زورافا با دقت به حرفهای عقاب گوش کرد و از مطب بیرون آمد. در همین حال آرتین از خواب پرید و متوجه شد هنگام بازی با آیپد خوابش برده او خيلي سريع آیپد را خاموش کرد و آن را به مادرش داد. آرتین خوابش را برای مادرش تعریف کرد و قول داد دیگر با آیپد بازی نکند مادر آرتین هم برایش چند اسباب بازي فکري خريد تا با هم برای آموزش اعداد از آن استفاده کنند از آن روز به بعد آرتین هم با اسباب بازیهایش بازی میکرد و هم بیشتر در کارهاي خانه به پدر و مادرش کمک میکرد. پایان.... @mah_mehr_com
📲والدین در پر کردن وقت‌های خالی تابستان فرزندان خوب است به این نکته‌ها دقت کنند. \فارس @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قصه شب 💠 حلما کوچولوی قهرمان؛ قسمت پانزدهم 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 موضوع قصه: ارزش‌های اخلاقی و اهداف حرکت امام حسین علیه‌السلام. 📎 📎 📎 @mah_mehr_com
🌱 روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید 🔹امام سجاد(ع): خشنودی از پیشامدهای ناخوشایند، بلندترین درجه یقین است. امروز یکشنبه ۳۱ تیر ماه ۱۵ محرم ۱۴۴۶ ۲۱ ژولای  ۲۰۲۴ 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com