‹ مَحــٰـاءْ ›
-
بغلم کن که مرا گریه مجالی بدهد ؛
زخمها خوردهام از مرهم این آدمها ..
ای کاش میشد ..
بعضی عکس و فیلمارو ؛
از گوشی آورد بیرون
و محکم بغلشون کرد
مثلاً عکسای کربلا :)
در این وادی هرگاه جز شما را
در مشکلات خواندم ؛
خویش را تنها یافتم ..
و هرگاه به شما پناه آوردم ؛
دستِ خالی مرا راهی نکردی ..
و آن هنگام که در مردابِ گناه
دست و پا میزدم ؛
جز شما دستگیری نیافتم ..
آقای مهربونِ امام رضا(ع)!
دلم براتون خیلی زیاد تنگ شده :)
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
از لحاظِ روحی ..
به تار شدنِ چشمام موقع
دیدنِ گنبد حرم امام رضا
نیاز دارم :))💔
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
چند وقتیست نخورده به ضریحش دستم ؛
بفرستید به مشهد غمِ هجرانِ مرا ..
106.6K
دردم زیاد بود و طبیبی مرا ندید
دردم زیاد بود و دوایی نداشتم ؛
گفتم مگر امام رضا چاره ای کند :)
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
وَ أَمِنَ مَنْ لَجَأَ إِلَيْكُم
و هر که به تو پناه برد در امان است ..
آقای امام حسین ؛
ولی انگار که عادت شماست ..
باز کردن آغوش برایِ قلبهای بیپناه
که به شما پناه آوردن :))
آرامش اون زائری رو میخوام که
تو حرمِ امام رضا ؛ تکیه داده به
کنجِ حرم و با صدای هقهقهاش
سکوت حرمو شکسته :))💔
آقای امام رضا ؛
من نمیدونم مشکل کجاست
واقعاً نمیدونم چمه :)
اما اینو میدونم اگه بیام مشهد
حالم خوب میشه..
‹ مَحــٰـاءْ ›
آقایامامرضا(ع)
ما همیشه درد و دلا و حرفامونو از راه دور
به شما میگیم و شما از نزدیک می شنوید :)
- یه جایی هست تو اذن دخول که میگیم:
يَرَوْنَ مَقَامِي وَ يَسْمَعُونَ كَلاَمِي وَ يَرُدُّونَ سَلاَمِي
یعنی شما منو می بینید ؛ حرفامو می شنوید و
سلامم رو جواب می دید...💔
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
شعرهایم همگی دردِ فراق است ببخش ؛
صحبت از کربلایت نکنم میمیرم ..
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
ولی من هرجا کارد به استخونم رسید
هنوز امید داشتم که بالاخره امام رضا
یه کاری میکنه :)
میگفت..
وقتی خدا بخواهد
بزرگی آدمی را اندازه بگیرد
به جای قدش ؛
قلبش را اندازه میگیرد ..
به کم قانع شدن در خوبیها
آغازِ سقوط است ؛
آغازِ خراب شدنِ انسان
با محبت به دنیاست ..
دنیا بد نیست ؛ کم است !
#استاد_پناهیان