فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖥 استاد رائفی_پور
📁 «مغزهای کوچک غربزده»
📥 لینک دانلود سخنرانی کلیپ 👇
🌐 t.me/Masafbox/3947
#بصیرت
#سلبریتی_بیسواد
#سلبریتی_دوزاری
#خودتحقیرنباشیم
@mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل نهم صفحه اول ایثارگران برزول کتاب نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز حجتالاسلام حسین شیرا
فصل نهم : صفحه دوم :
نماز ناتمام
#خاطرات_رزمندۀ_جانباز،
حجتالاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
....................
خود آیت اگر خندهاش بگیرد دیگر نمیشود او را جمع کرد. میافتد و از خنده غش و ضعف میکند. آیت میافتاد و من دسته را حرکت میدادم. چند دور، اردوگاه را میگشتیم و هنوز آیت همانجا افتاده بود و میخندید. همین سوژه سبب میشد من چند دور بیشتر بچهها را بدوانم و حتی خودشان متوجه نشوند. بعضی به من میگفتند این نیروهای چپاندرقیچی تو به هیچ دردی نمیخورند و همهچیز را به شوخی و مسخره میگیرند. اما من میگفتم: «جوجه رو آخر پاییز میشمرن و چیزی که عیار این نیروها رو مشخص میکنه این چیزها نیست، بلکه توی صحنۀ نبرد نیروها باید استوار بمونن.»
یکی از برنامههای ثابت ما فوتبال بود. حتی وقتی به هتل پرشین آبادان رفتیم این برنامه هر روز ادامه داشت. خودم هم اهل فوتبال بودم و پابهپای بچهها بازی میکردم. بااینکه تمریناتِ سخت و خطرناکی در پشت جبهه انجام میدادیم، اما بیشترین جراحتها مربوط به همین فوتبال بود. تلفات آن هم کتانیهایی بود که بعد از چند بار بازی، پاره میشدند. بچهها دلنسوخته خطا میکردند و با حرکات کاراتهای میخواستند روی آسفالت فوتبال بازی کنند. علی و دوستانش وقتی میدیدند کتانیهایشان پاره شده، هر کتانیای که دم چادرها میدیدند میپوشیدند و یک کتانی پاره روی دست صاحبش میگذاشتند. از دست این بچهها، کتانی در حکم یک کالای حفاظتشده نگهداری میشد و نمیگذاشتند دست کسی به آن برسد.
یکی از بچههای دسته، مجتبی زیوری، جوانی از اهالی اسدآباد بود. او معلم بود و توانسته بود بهخوبی در دل همۀ ما جا باز کند. موهای لَختی داشت و با صدای خوبش روضهخوانی میکرد. واقعاً شیفتۀ او بودم. بااینکه از لحاظ سن و علم و معنویت از من بالاتر بود، اما وقتی برای بچهها صحبت میکردم با تواضع و ادب کامل در برابر حرفهایم مینشست. خودش را تحت امر من میدانست و در اوج ولایتپذیری بود. همین اخلاق او بیشتر مرا شرمنده میکرد. وقتی با او تنها میشدم میگفتم: «من این حرفها رو برای بچههای دیگه میزنم. تو اصلاً لازم نیست بیای یا اگر میآی لااقل به من نگاه نکن. من از نگاه تو خجالتزده میشم.»
میدانستم با یک شهید زنده روبهرو هستم. حتی از او در دفترچۀ شفاعت، دستخط داشتم؛ ولی او همانطور که در معنویت در اوج بود در تواضع نیز چیزی کم نمیگذاشت و دوشادوش دیگر بچهها در تنبیه و تشویق قرار میگرفت.
روضههای زیبای مجتبی بهانهای شد تا رسم نیکویی که از شهید حاجمحسن امیدی یاد گرفته بودم اینجا اجرا کنم. هر شب حدیثی از اهلبیت(علیهمالسلام) برای بچهها میخواندم و بعد با صدای گرم مجتبی ذکر توسلی میگرفتیم. همۀ بچهها اهل روضه بودند و مانند یک پیرغلام باسابقه که دهها سال است مجلس و حسینیه دارد، روی این مجالس شبانه حساس بودند. یکی چادر را آماده میکرد، یکی چای میگذاشت و دیگری پذیرایی میکرد. البته بعد از مراسم به دقیقهای نمیکشید که دوباره شوخی و جشنپتو شروع میشد و بهزور باید آنها را میخواباندیم.
اهالی برزول مجلس مجزایی داشتند و از هر گردانی، جدای از دسته و رسته، برای زیارت عاشورا دور هم جمع میشدند. محفلمان رنگوبوی خود برزول را داشت و با مراسمات مسجد و مهدیه مو نمیزد. بعد از مراسم، مینشستیم به چای نوشیدن و صحبت. از گذشتههای برزول حرف به میان میآمد تا اخبار جبهه و جنگ و یاد و خاطرۀ شهدا.
یک روز یکی از بچهها ماجرایی نقل کرد که برایمان درخور توجه بود. او گفت: «چندین روز روزه گرفتم و از خدا خواستم یکی از اولیای خود را به من نشان دهد. یک شب در عالم رؤیا خودم را در گلزار شهدای برزول دیدم و مرا بر سر مزار شهید سلطانمراد ترکی بردند. ناگهان قبر باز شد و شهید، حی و حاضر روبهرویم قرار گرفت. به من گفتند ایشان یکی از اولیای خداست.»
سلطانمراد بنایی بیش نبود و بااینکه او را به اخلاق خوبش میشناختیم، اما بین خود ما گمنام بود و این تعبیر، مقام بلند این شهید بزرگوار را برایمان نمایان کرد.
در همان روزها، تمامی فرماندهان را خواستند و با نشان دادن کالک عملیاتی کربلای4، کلیات و جزئیات عملیات را برای ما تشریح کردند. همهچیز دقیق و حسابشده بود. حتی مأموریت دستهها بهتفکیک مشخص بود. تنها چیزی که به چشمم آمد فرق این عملیات با عملیاتهای گذشته در نحوۀ اطلاعرسانی بود. در عملیاتهای گذشته فرماندهان میانرده هم تا دو روز قبل از عملیات از چیزی خبر نداشتند و حالا ما پایینردهها، یک ماه قبل از عملیات، در جریان امور قرار گرفته بودیم. بههرحال، با درایتی که از فرماندهان سراغ داشتیم جایی برای نگرانی ندیدیم و سعی کردیم بهنوبۀ خود حافظ اسرار نظامی باشیم.
#بیاد_شهدا
#رهبر_انقلاب
#دفاع_مقدس
#جنگ_تحمیلی
#هفته_دفاع_مقدس
@mahale114
9.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اولین بانکدار شیعه که بود؟
#تورم
#فساد
#ارز_ترجیحی
#جراحی_اقتصاد
#اقتصاد_اسلامی
#اصلاح_نظام_بانکی
@mahale114
shokr 41.mp3
6.81M
#شکر_در_سختی_ها 41
هـر وقت خودتو درست شناختی؛
دیگه آشتی کردن با آسمون برات سخت نیست!
آشتی می کنی...
رفیق میشی...
و بخاطر معرفی رفیقهات
از هیچ تلاشی دریغ نمی کنی.
#استاد_شجاعی 🎤
#مبارزه_با_نفس
#من_شاکرم
#من_شکرگذارم
#من_ناسپاس_نیستم
@mahale114
امیرالمؤمنین #امام_علی علیه السلام میفرماید:
✍️ ما عَفا عَنِ الذَّنبِ مَن قَرَّعَ بِهِ
💠 كسى كه به واسطه گناه كسى را سرزنش كند، گذشت نكرده است.
📚 غرر الحكم : ۹۵۶۷
@mahale114
#سلام_همسایه
#پندانه
✍ خودت را به خواب نزن
🔹مردی وارد کاروانسرایی شد تا کمی استراحت کند. کفشهایش را زیر سرش گذاشت و خوابید.
🔸طولی نکشید که دو نفر وارد آنجا شدند.
🔹یکی از آن دو نفر گفت:
طلاها را پشت آن جعبه بگذاریم.
🔸آن یکی گفت:
نه، آن مرد بیدار است، وقتی ما برویم طلاها را برمیدارد.
🔹دیگری گفت:
امتحانش کنیم. کفشهایش را از زیر سرش برمیداریم، اگر بیدار باشد، معلوم میشود.
🔸مرد که حرفهای آنها را شنیده بود، خودش را به خواب زد.
🔹آنها کفشهایش را برداشتند و مرد هیچ واکنشی نشان نداد.
🔸گفتند:
پس خواب است! طلاها را زیر جعبه بگذاریم.
🔹بعد از رفتن آن دو، مرد بلند شد و رفت که جعبه طلایشان را بردارد. اما اثری از طلا نبود و متوجه شد که همه این حرفها برای این بوده که در حال بیداری، کفشهایش را بدزدند.
🔸یادمان باشد در زندگی هیچوقت خودمان را به خواب نزنیم که متضرر خواهیم شد.
@mahale114
شبنامه 1046.mp3
10.38M
#خبر
ایران به شبیه سازی حمله به این کشور در رزمایش آمریکا و اسرائیل، پاسخ داد...
شبنامه / اخیرا رژیم صهیونیستی و آمریکا یک رزمایش برگزار کردهاند / در این رزمایش حمله به ایران شبیه سازی شده است / ایران همزمان یک بانک اهداف از مراکز مهم و حساس در رژیم صهیونیستی را منتشر کرده است / رسانههای رژیم صهیونیستی میگویند آنچه منتشر شده پاسخ ایران به این رزمایش است / آنگونه که برخی رسانهها میگویند ظاهرا ایران رینگ پدافندی خود را تا سوریه هم گسترش داده است.../ #آقای_تحلیلگر
@mahale114
26.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨
📹 حکم نماز خواندن با بدن یا لباس نجس
✅ استثنائی از حکم فوق
✅ شرایط صحت نماز با بدن یا لباس نجس
⁉️ قابل توجه نمازگزاران عزیز و ائمه ی جماعات محترم‼️
📝 توضیحی درباره ی جواز نجاست بدن و لباس در نماز:
1️⃣ نجاست خون باشد.
2️⃣ کمتر از درهم باشد.
3️⃣ خالص باشد.
4️⃣ خون ممنوعه نباشد.
-_-_-_-_-_-_-_-_-
#احکام
#کوتاه_اما_مفید
@mahale114
#خبر
اطلاعیه شورای امنیت کشور درباره اغتشاشات اخیر
▪️۲۰۰ نفر در اغتشاشات جان خود را از دست دادهاند
🔹در نتیجه آشوبگریها تاکنون ۲۰۰ نفر جان خود را از دست دادهاند که میتوان آنها را به اقسام: شهدای امنیت، شهدای مردمی در اقدامات تروریستی، افراد بیگناه قربانی پروژه کشته سازی گروهکها، مردم بیگناهی که در شرایط بههمریختگی امنیتی جان باختهاند، اغتشاشگران و نیز عناصر ضدانقلاب مسلح عضو گروهکهای تجزیه طلب، تفکیک نمود.
🔹همچنین در این حوادث، هزاران میلیارد تومان خسارت به مراکز دولتی، عمومی و خصوصی وارد شده است.
#بسیج_مظلوم
#شهدای_ترور
@mahale114
#حجاب_خط_مقدم_است و اگر سنگر حجاب توسط دشمن فتح شود خیلی زود سنگرهای دیگر هم فتح خواهد شد و دیری نخواهد پایید که از دین و عفاف و حیا و غیرت و خانواده چیزی نخواهد ماند!
به جمع متحصنین مطالبه عفاف و #حجاب بپیوندید و خواب راحت را بر صورتیها و مسئولین غفلت زده حرام کنید!
پ ن:
از هفته قبل در بسیاری از شهرها خانواده های دغدغه مند نسبت به بی عفتی وکشف حجاب در شهرهای مختلف تحصن کردند و خواستار برخورد با هنجارشکنان شدند...
خدارا هزاران بارشکر...
بازم اگر مردم از دین و اسلام و حجاب دفاع کنند ظاهراً ازمسئولین نباید انتظاری داشت.
✍️سیدنا
#حجاب
#قانون
#امنیت
@mahale114