#طنز_جبهه
غذا می خورد،جویده و نجویده لقمه اول را که می گذاشت سر دهانش لقمه دوم در دستش بود.
پشمک را به این سرعت نمی خوردند که او غذا می خورد.با هم رفیق بودیم😀
گفتم: اگر وقت کردی یک نفس بکش،هواگیری کن دوباره شیرجه برو تا ما مطمئن بشویم که زنده ای و خفه نشده ای😢
سری تکان داد و به بغل دستی اش اشاره کرد:چه می گوید؟🤨
اوهم با دست زد روی شانه اش که کارت را بکن،چیز مهمی نیست،بیخودی دلش شور می زند😂😂
🌱|@mahalee_man
هدایت شده از 🇮🇷بچههایامیرالمؤمنین_ع 🇮🇷
#طنز_جبهه
دوتا بچه بسیجی غولی را همراه خودشان آورده بودند و های های میخندیدن
گفتم: این کیه؟
گفتن: عراقی
گفتـم: چطوری اسیرش کردید؟
مےخندیدند😆
گفتن: از شب عملیـات پنهان شده بود
تشنگی فشار آورده بود با لباس بچههای خودمون آمده بود ایستگاه صلواتی و شربت گرفته بود
پول داده بود!
اینجوری لو رفته بود..
و هنوز میخندیدند
@b_amirallmomnin
🌱|@mahalee_man