ماهبندان | محمدرضا شهبازی
به امید ایجاد یک پاتوق فرهنگی جدید
پایین خیابان شانزده آذر، چند مغازه آجر سه سانتی بود که یکیش تابلوی سوره مهر داشت. آنجا شاید اولین پاتوقی بود که برای خرید کتاب و مجله از همان دوره دبیرستان حداقل هفتهای یکبار میرفتم. با اتوبوس از یاخچیآباد میآمدم نازیآباد و بعد خط عوض میکردم و خودم را میرساندم انقلاب و چند ساعتی لای کتابها وول میخوردم.
آنجا را چند سال بعد خراب کردند و خدا میداند چقدر غصهام شد.
بعدتر فروشگاه جمع و جوری به اسم کتاب صریر شد پاتوق که آنجا را جور دیگری خراب کردند! گفتند چه معنی دارد روی یک کتابفروشی اسم یک ناشر باشد ولی کتابهای همه ناشران را بیاورد!
بعد دلم خوش شد به کتابفروشی معارف که آن هم جابجا شد و رفت زیر پل کالج و از مرکزیت افتاد.
بعد از آن چند جوان کتابخوان و کاردرست فروشگاه کیهان را دست گرفتند و یک پاتوق جاندار درست کردند برای ماهایی که خراب کتاب بودیم. بعد ترنجستان... و کتابستان... و بعد اسم...
بعضی از اینها هنوز هستند و چشم و چراغ راسته انقلاباند. بعضی جابجا شده اند و بعضی از رونق افتادهاند و بعضی هم دیگر خبری ازشان نیست.
اما حالا من و امیرحسین ثابتی تلاش کردیم یک پاتوق به این فهرست اضافه کنیم. امیرحسین چند سالی بود که ویدئوها و کتابفروشی حافظه تاریخی ایرانی را راهانداخته بود. جای کوچکی بود در خیابان مظفر. حالا آوردیمش روبروی سردر دانشگاه تهران و یک کافه نقلی هم زدیم تنگش.
امید داریم این کافه کتاب، پاتوقی شود برای اهالی کتاب و فکر و فرهنگ.
چند وقتی بود چراغش را روشن کرده بودیم و درش را باز اما کسریهایی داشت که حالا تقریبا برطرف شده.
پس، از شنبه دوازده آبان رسمیتر شروع به کار میکنیم و غروب همین روز که شب سیزده آبان میشود یک برنامه شعرخوانی ضدآمریکایی داریم و فردایش که شام سیزده آبان است نشست جشن امضای کتاب ایستگاه خیابان روزولت را و صحبتهای نویسندهاش درباره ماجرای تسخیر لانه جاسوسی.
دعا کنید چرخش برایمان بچرخد و خیرش به جبهه فرهنگی انقلاب برسد و چراغش برای اهالی کتاب نور چشم باشد.
چشم به راهتان هستیم...
ماهبندان | محمدرضا شهبازی
https://eitaa.com/joinchat/1672544327Ce9f226d35a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بوس و رقص و عذرخواهی از ارباب!
حال و روز این روزهای خاورمیانه تقصیر ماست؟
ماهبندان | محمدرضا شهبازی
https://eitaa.com/joinchat/1672544327Ce9f226d35a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کتاب_در_صد / قسمت دوم:
عبور از بزرگراه یکطرفه ایران_آمریکا با سرعت بالا
«ایستگاه خیابان روزولت» از آن کتابهایی است که قوت و کیفیتش را مدیون تلاش نویسنده است و دیده شدنش را مدیون تقریظ رهبری.
مدیون نویسنده است چون او زمان زیادی برای نگارشش وقت صرف کرده و طبق آنچه در مقدمه نگاشته، چندین هزار سند را مورد بررسی قرار داده.
اما مدیون تقریظ رهبریست چون این دست کتابها بخاطر موضوعشان -تاریخ- غالبا خیلی به چشم مخاطب عام نمیآیند اما تقریظ رهبری و تمجید کمسابقه ایشان از کتاب و نویسنده، باعث شد مخاطبان یکدفعه متوجه شوند چه کتاب خوبی دم دستشان است.
در این ویدئوی خیلی کوتاه از آنچه که لابلای ورقهای این کتاب انتظارتان را میکشد، گفتهام.
اگر خواستید تهیهش کنید میتوانید از @ketab_hafezeh_tarikhi
سفارشش بدهید.
ماهبندان | محمدرضا شهبازی
https://eitaa.com/joinchat/1672544327Ce9f226d35a
هدایت شده از ماهبندان | محمدرضا شهبازی
.
صبح در توییتر به شوخی نوشتم:
«به لحظات ترامپ کاسبه میشه باهاش بست نزدیک میشیم»
عصر رسانهها از قول جناب عبدالعلیزاده، رییس ستاد آقای پزشکیان نوشتند:
«با ترامپ احتمال رفع تحریمها بیشتر است. ترامپ تاجر است و ما هم خوب زبان تجارت را میفهمیم.»
اینکه سیاستورزی در ایران با شوخیهای توییتری مو نمیزند یک درد است و اینکه نسخههای تصمیمگیران انقدر تکراری است که میشود حدس است زد قرار است از کدام سوراخ دوباره گزیده شویم، دردی دیگر.
ماهبندان | محمدرضا شهبازی
https://eitaa.com/joinchat/1672544327Ce9f226d35a
هدایت شده از کتابفروشی حافظه تاریخی ایرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشنهاد دکتر سعید جلیلی به یک جوان:
"کتاب ایستگاه خیابان روزولت را بخوانید. خیلی کتاب خوب و جذابی است، پنجشنبه و جمعه وقت گذاشتم و دو روزه آن را خواندم"
♦️سفارش اینترنتی👇
@Ketab_hafezeh_tarikhi
🔹خرید حضوری:
انقلاب، روبروی سردر دانشگاه تهران، پلاک ۱۲۴۸، کتابفروشی حافظه تاریخی
(کتاب اندیشه)
@kotob_tarikhi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازم خدا رو شکر که نمیخواست توی دولت باشه...
ماهبندان | محمدرضا شهبازی
https://eitaa.com/joinchat/1672544327Ce9f226d35a
گوشم به «در چشم باد» است که نمیدانم برای بار چندم دارم با ولع تماشایش میکنم و چشمم به ورقهای «نامه جمهور» است که چند شبیست قبل از خواب میخوانمش.
«در چشم باد» رسیده به فصل اشغال. ایران حرف متفقین را گوش داده و اتباع آلمان را اخراج کرده اما روس و انگلیس از شمال و جنوب مرزها را رد کردهاند و دارند کشور را اشغال میکنند. ایران در شرایط پیشا اشغال است.
اینطرف در نامه جمهور اما حکایت، حکایت پسا اشغال است. حکایت آدمهایی که از وقتی چشم باز کردهاند خاکشان اشغال بوده. آدمهایی که در خاک خودشان، در خیابانهای خودشان و حتی در خانه خودشان اختیاردار نبودهاند. آدمهایی که برای از اینور کشور رفتن به آن طرفش باید اجازه میگرفتهاند و اشغالگران نمیدادند. آدمهایی که بخاطر یک چاقوی آشپزی در ایست بازرسی اشغالگرها دستگیر شده و دو سال رفتهاند زندان. آدمهایی که با یک الاغ و گاری باربری میکردهاند و اشغالگرها الاغ را کشتهاند بیدلیل و اینها مجبور شدهاند گاری را به دوش خود بکشند و نان دربیاورند.
از تلویزیون در چشم باد میبینم و در نامه جمهور گفتگوهایی میخوانم با فلسطینیان که از زندگی در خاک اشغال شده میگویند.
آه میکشم، بغضم را فرو میدهم و صلوات میفرستم به روح هر کس که در تاریخ ایران در برابر اشغال و گلوله دشمن خارجی ایستاده است...
بعد نوشت:
شماره هشتم نامه جمهور را هر طور هست گیر بیاورید و این گفتگوهایش با فلسطینیان را بخوانید. گفتگوها در قالب روایتهایی روان تنظیم شدهاند و خوشخوان هستند.
از اینجا هم میتوانید سفارش دهید: @ketab_hafezeh_tarikhi
ماهبندان | محمدرضا شهبازی @mahbandan