eitaa logo
تبیان مهدوی
3هزار دنبال‌کننده
36 عکس
18 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 📣 (سخنرانی امام علیه السلام در آغاز خلافت در سال٣٥ هجری نوشتند که نخستین سخنرانی آن حضرت است. ) 1⃣ويژگيهای قرآن ♦️همانا خداوند بزرگ کتابی هدايت گر فرستاد، نيکی و بدی، خير و شر را آشکارا در آن بيان فرمود. پس راه نيکی در پيش گيريد، تا هدايت شويد و از شرّ و بدی پرهيز کنيد، تا در راه راست قرار گيريد. واجبات! واجبات! در انجام واجبات کوتاهی نکنيد، تا شما را به بهشت رساند. همانا خداوند چيزهايی را حرام کرده که ناشناخته نيست، و چيزهايی را حلال کرده که از عيب خالی است، و در اين ميان حرمت مسلمان را بر هر حرمتی برتری بخشيد و حفظ حقوق مسلمانان را به وسيله اخلاص و توحيد استوار کرد. 2⃣ويژگيهای مسلمانی ♦️پس مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دست او آزاری نبينند، مگر آنجا که حق باشد، و آزار مسلمان روا نيست، جز در آنچه که واجب باشد. به سوی مرگ که همگانی است، و فرد فرد شما را از آن گريزی نيست بشتابيد، همانا مردم در پيش روی شما می روند، و قيامت از پشت سر، شما را می خواند. سبکبار شويد تا به قافله برسيد، که پيش رفتگان در انتظار بازماندگانند. از خدا بترسيد، و تقوا پيشه کنيد، زيرا شما در پيشگاه خداوند، مسئول بندگان خدا، و شهرها، و خانه ها و حيوانات هستيد. خدا را اطاعت کنيد و از فرمان خدا سر باز نزنيد، اگر خيری ديديد برگزينيد و اگر شرّ و بدی ديديد از آن دوری کنيد. 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
═════ ೋღ💎ღೋ════ : «...و حفظ حقوق مسلمانان را بوسیله ی اخلاص و توحید استوار کرد...» 1⃣: حفظ حقوق بوسیله ی توحید، قابل درک است اما اخلاص چقدر در رعایت حقوق دیگران نقش دارد؟ 2⃣: یعنی با این حساب اگر ما از ابتدا روی همین توحید و اخلاص فرزندانمان متمرکز شویم، می توانیم در آینده، جامعه ای سالم بدور از پایمال حقوق ، انتظار بکشیم؟ : ✍ یعنی همان مقدار که در ساحت اعتقادات و باورها و در بندگی اهمیت دارد در ساحت عمل و رفتار با جامعه رعایت حقوق مسلمین اهمیت دارد. 💯هرچقدر مسلمان موحدتر و مخلص تر باشد نسبت به حقوق دیگران مراعات کننده تر است. ... و آزار مسلمان روا نیست ، جز در آنچه که واجب باشد . 3⃣: منظور از این جمله چیست ؟ : ✍حضرت یکی از نشانه توحید و اخلاص مسلمان را این می دانند که مسلمانان دیگر از شرّ زبان و دست او در امان باشند. ↩️سپس عدم آزار مسلمانان را دو قید می زنند یکی را با " الا بالحق" بیان می کنند و دومی را با " الا بما یجِب"! ⚠️اولی یعنی آزار مسلمان "جایز " نیست مگر آنجا که طبق شریعت الهی حق و جایز باشد؛ 🔴مثل حدّ و تعزیر و قصاص و ... که اگرچه با اجرای آن مسلمان آزرده می شود ولی حق است و باید انجام شود. ⚠️و دومی یعنی در مواردی هم که طبق مجوز شرع آزاری به مسلمان باید برسد نباید از میزان و کیفیتی که شرع واجب کرده بیشتر بشود. 📚در حدیث آمده است که قنبر با تمام احترامى که داشت، هنگامى که بر اثر سهل انگارى به هنگام اجراى حدّ، سه تازیانه اضافه زد، امام(علیه السلام)فرمود: باید قنبر به مقدار این سه تازیانه قصاص شود! 📣«إِنَّ اَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ اَمَرَ قَنْبراً أَنْ یَضْرِبَ رَجُلا حَدّاً فَغَلِطَ قَنْبَرٌ فَزَادَهُ ثَلاَثَةَ أَسْواط فَأقادَهُ عَلِىٌّ(علیه السلام)مِنْ قَنْبَر بِثَلاَثَةِ أَسْواط» : «...همانا مردم در پیش روی شما میروند و قیامت از پشت سر شما را میخواند...» 4⃣: آیا چون قیامت را در پیش رو داریم نباید می‌فرمودند قیامت هم از پیش رو ما را می خواند ؟ : 📢در اینجا مراد از قیامت همانطور که از عبارت هم معلوم است ، مرگی است که آغاز ورود به عالم قیامت است . ☑️مرگ در واقع کشیده شدن به فضای قبر و ورود به عالم برزخ است . 📣لذا می فرمایند: در مقابل چشمان شما و جلوتر از شما عده ای از مردم رفتند و شما مرگ آنها را دیدید ، مرگ خودتان هم که از پشت سر انگار شما را می خواند و هل می دهد به سمت رفتن . ◼️یعنی در واقع مثل قافله ای است کاروان بشریت که یک نفر از پشت سر دائما می خواند برای آنها آواز مرگ را و آنها را سوق می دهد به سمت حیات ابدی . ↩️بنابراین مرگ پیشینیان ما در مقابل چشمان ماست و مرگ خود ما هم از پشت سر مارا می خواند و هل می دهد بسمت قبر. «...تَخَفَّفوا تَلحَقوا... سبکبار شوید تا به قافله برسید...» 5⃣: ما خیلی وقت ها سعی می کنیم بار عیوب و نواقص مان را بر زمین بگذاریم تا سبکبار‌ شویم اما چه تضمینی وجود دارد که این بار دوباره وبال مان نشود؟... 6⃣: چه کنیم که آن بار را تا ابد زمین بگذاریم ؟ : ✍ باری که بر دوش ما سنگینی می کند سه گونه است: 🔴1- گناهان گذشته که با توبه فرو می ریزد. 🔴2_ ملکه رذایل که در جان ریشه دوانده که با مراقبه و محاسبه دائمی و انجام حسنات و .. ریشه کن می شود. 🔴3_ تعلقات و دلبستگیها به دنیای فانی با زهد و عقلانیت روحانی از بین می رود : «... و تقوا پیشه کنید زیرا شما در پیشگاه خدا، مسئول بندگان خدا، شهرها، خانه ها و حیوانات هستید...» 7⃣: ما درمورد خانه ها و شهرها هم مسئولیم؟ چه مسئولیتی داریم؟ 8⃣: مسئولیت مان در مقابل حیوانات چیست؟ : ✅مفهوم تقوا در برابر بندگان خداوند روشن است و آن ترک آزار آن ها و حفظ حقوق و احترام به شخصیت آنان مى باشد. ‼️و اما تقوا درباره بلاد، آن است که در آبادى آن ها بکوشند و از تخریب و ویرانى بپرهیزند و اجازه دهند همه مردم از محیط سالم بهره گیرند. ⬅️و اما مسئولیت در برابر بهایم و چهار پایان این است که آن ها را بى جهت آزار ندهند و فوق طاعت شان بر آن ها بار نکنند و به نیازهاى آن ها از نظر غذا و آب و حتى پوشش لازم و نیز دارو و درمان به هنگامى که گرفتار جراحتى مى شوند، رسیدگى کنند. 🖊حجت الاسلام مهدوی ارفع ═════ ೋღ💎ღೋ════
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 1⃣احترام متقابل اجتماعی ♦️بايد خردسالان شما از بزرگان شما پيروی کنند، و بزرگسالان شما نسبت به خردسالان مهربان باشند، و چونان ستم پيشگان جاهليّت نباشيد که نه از دين آگاهی داشتند و نه در خدا انديشه می کردند. همانند تخم افعی در لانه پرندگان نباشيد که شکستن آن گناه و نگهداشتن آن شر و زيانبار است. (به جای جوجه، ماری از آن بيرون می آيد.) 2⃣ آينده بنی اميه ♦️ مسلمانان، پس از وحدت و برادری به جدايی و تفرقه رسيدند، و از ريشه و اصل خويش، پراکنده شدند. تنها گروهی شاخه درخت توحيد را گرفتند و به هر طرف که روی آورد همسو شدند. امّا خداوند مسلمانان را به زودی برای بدترين روزی که بنی اميّه در پيش دارند جمع خواهد کرد، آن چنان که قطعات پراکنده ابرها را در فصل پاييز جمع می کند. خدا ميان مسلمانان ألفت ايجاد می کند، و به صورت ابرهای فشرده در می آورد، آنگاه درهای پيروزی به رويشان می گشايد، که مانند سيلی خروشان از جايگاه خود بيرون می ريزند. «چونان «سيل عَرِم» که دو باغستان «شهر سَبا» را در هم کوبيد، و در برابر آن سيل هيچ بلندی و تپّه ای برجای نماند، نه کوه های بلند و محکم، و نه برآمدگی های بزرگ، توانستند برابر آن مقاومت کنند». خداوند بنی اميّه را مانند آب در درون درّه ها و رودخانه ها پراکنده و پنهان می کند، سپس چون چشمه سارها بر روی زمين جاری می سازد، تا حقّ برخی از مردم را از بعضی ديگر بستاند، و گروهی را توانايی بخشيده، در خانه های ديگران سکونت دهد. به خدا سوگند! بنی اميّه پس از پيروزی و سلطه گری، همه آنچه را که به دست آوردند از کفشان می رود، چنان که چربی بر روی آتش آب شود!. 3⃣علل پيروزی و شكست ملتها ♦️ای مردم! اگر دست از ياری حق بر نمی داشتيد، و در خوار ساختن باطل سُستی نمی کرديد، هيچ گاه آنان که به پايه شما نيستند، در نابودی شما طمع نمی کردند، و هيچ قدرتمندی بر شما پيروز نمی گشت، امّا چونان امّت بنی اسرائيل در حيرت و سرگردانی فرو رفتيد. به جانم سوگند! سرگردانی شما پس از من بيشتر خواهد شد، چرا که به حق پشت کرديد، و با نزديکان پيامبر(صلی الله علیه و آله) بريده، به بيگانه ها نزديک شديد. آگاه باشيد! اگر از امام خود پيروی می کرديد، شما را به راهی هدايت می کرد که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) رفته بود، و از اندوه بيراهه رفتن در امان بوديد، و بار سنگين مشکلات را از دوش خود بر می داشتيد. 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
═════ ೋღ🕊ღೋ════ : باید خردسالان شما از بزرگان شما پیروی کنند ... 1⃣: آیا ترجمه ی صغیرکم، به خردسالان، دقیق است؟ 2⃣: و آیا مراد از پیروی از بزرگسالان، در موارد اخلاقی است ؟ : ✍اگرچه معنای عرفی "صغیرُکم" همان خردسالان است اما در اینگونه عبارتها که ناظر به انسجام لایه ها و نسل های اجتماع است مراد، نسل جدید است که تازه وارد عرصه اجتماع شده است و باید از سیره و روش درست پیشینیان صالح خود درس بگیرد و به آنها تأسّی کند. 👌🏻چه در اخلاق اجتماعی و چه سایر عرصه ها مانند مدیریت و دیپلماسی خارجی و ... : «و چونان ستم پیشگان جاهلیت نباشید که نه از دین آگاهی داشتند و نه در خدا اندیشه میکردند» 3⃣: این جمله با جمله قبل، ارتباطی دارد؟ : ✅ بله چون حضرت برای برقراری ارتباط فکری و عاطفی بین نسل جدید جامعه و نسل های قبلی و پیش گیری از رخداد ناگوار اجتماعی که امروز تحت عنوان "شکاف بین نسلی" مطرح می شود؛ دو راه را معرفی می فرمایند: 🔴نخست: احترام نسل نو به نسل گذشته 🔴و دوم رأفت و مهربانی نسل گذشته نسبت به نسل جدید. ☑️در توصیه سوم در واقع تأکید می کنند بر اینکه اگر چنین رابطه بین دو نسل برقرار نشود و سنگدلی دوران جاهلیت، دوباره برگردد آن گاه آن اتفاق ناگوار خواهد افتاد... 4⃣ : «و همانند تخم افعی نباشید که ...» مراد، کسی است ک نه از دین آگاهی دارد نه در خدا اندیشه می کند؟ : ✍ آرى، افراد نادان که نه تربیت دینى یافته اند و نه عقل و خرد خویش را به کار گرفته اند مردمى خشن و بى انصاف و بى ادب و در مجموع براى جامعه مشکل آفرین مى باشند؛ نه به صغیر رحم مى کنند و نه از کبیر پند مى پذیرند. ↩️ ادامه دارد... 🖊حجت الاسلام مهدوی ارفع ═════ ೋღ🕊ღೋ════
═════ ೋღ🕊ღೋ════ : ... اما خداونــــــــد مسلمانان را بزودی برای بدترین روزے ڪہ بنی امیہ در پیش دارند جمع خواهد ڪرد ، آنچنان ڪہ قطعات پراڪنده ابرها را در فصل پاییز جمع می ڪند . خدا میان مسلمانان الفت ایجاد می ڪند و بصورت ابرهای فشرده در می آورد ، آنگاه درهای پیروزی برویشان می گشاید .... 5⃣: حضرت چه برهه ای از زمان و کدام واقعه را پیشگویی می فرمایند ؟ : ✍ در این که چه کسانى این بلا را بر سر بنى امیّه مى آورند ، دو دیدگاه وجود دارد: 🗯گاه به بنى عبّاس تعبیر شده 🗯و گاه به شیعیانى که بر ضد بنى امیّه قیام کردند. 👌🏻ولی ظاهراً هر دو به یک معنا باز مى گردد. ⏪زیرا مى دانیم قیام بنى عبّاس، نخست به نام قیام علویین صورت گرفت هر چند در ادامه راه بنى عبّاس مسیر آن قیام را تغییر داده و به صورت قیام عبّاسیین درآوردند و آن ها نیز مظالم بنى امیّه را تکرار کردند و سرانجام خودشان نیز نابود شدند. ‼️بعد از شهادت امام حسین(علیه السلام) و یارانش در کربلا، گروه هاى متعددى ضد بنى امیّه شوریدند. 💯بسیارى شهید شدند و بعضى براى مدتى پیروز گشتند. ⚠️این قیام ها به پانزده قیام بالغ مى شود که آخرین آن ها قیام ابومسلم بود که به نابودى کامل حکومت بنى امیّه انجامید. ✅بر خلاف آن چه بعضى مى پندارند، ابومسلم و یارانش هرگز براى سپردن حکومت به بنى عبّاس قیام نکردند؛ بلکه در ابتدا جمعى از سران شیعه با ابومسلم ـ که مرد شجاعى بود ـ در خراسان متحد شدند و براى درهم کوبیدن آخرین خلیفه اموى یعنى «مروان حمار» و تأسیس حکومت آل محمّد(صلى الله علیه وآله) تصمیم گرفتند و شعار آنان «الرضا لآل محمّد(صلى الله علیه وآله)» بود. ↩️چیزى نگذشت که ابومسلم توانست بر خراسان و بیش تر نقاط ایران و عراق مسلّط شود. ⁉️اگرچه «ابراهیم امام» که از دودمان عبّاس بود و «عبدالله بن محمّد» معروف به «سفاح» و «ابوجعفر منصور» که هر دو از برادران ابراهیم امام بودند خود را به ابومسلم نزدیک کردند و در انتظار فرصت براى به دست گرفتن زمام حکومت بودند، ولى ابومسلم هرگز به این کار مایل نبود؛ به همین دلیل کارگزار او در کوفه به نام ابوسلمه آن سه برادر را در هنگامى که به نزد او رفته بودند در جایى پنهان کرد . ⬅️و براى این که یکى از فرزندان على(علیه السلام) را به رهبرى مسلمین برساند سه نامه به مدینه فرستاد: 📩یکى براى امام صادق(علیه السلام) 📩و دیگرى عبدالله بن حسن 📩و سوّمى را براى عمر بن على بن الحسین 👈🏻و به فرستاده خود سفارش کرد ابتدا خدمت امام صادق(علیه السلام)برود؛ اگر او زعامت مسلمین را پذیرفت، دو نامه دیگر را پاره کند و گرنه به نزد آن ها برود. 🗡 امام صادق(علیه السلام) چون از توطئه هاى پشت پرده که حتى از نظر ابومسلم مخفى بود، آگاهى داشت این دعوت را نپذیرفت و آن دو نفر نیز به تبع امام صادق(علیه السلام)نامه ها را جواب ندادند. ↩️ولى پیش از آن که فرستاده ابوسلمه به کوفه بازگردد، جمعى از خراسانیان ـ که ارتباطى با سفاح و همراهانش داشتند ـ از مخفى گاه سفاح و همراهانش با خبر شدند و نزد آن ها رفته با او بیعت کردند. ⛔️ابوسلمه و ابومسلم که خود را در برابر عمل انجام شده دیدند به آن ها پیوستند و بعد از درگیرى هاى شدیدى که بین آن ها و طرفداران «عبدالله بن على» عموى ابوجعفر منصور رخ داد حکومت به عباسیان رسید و ابوجعفر منصور که بعد از مرگ برادرش سفاح به جاى او نشست ابومسلم را به بغداد دعوت کرد و با توطئه از پیش طراحى شده او را به قتل رساند. ‼️شاید به این دلیل که مى دانست ابومسلم در دل طرفدار حکومت آل على(علیه السلام) است؛ نه آل عبّاس بنابراین خطرى براى حکومت بنى عبّاس محسوب مى شود. 🖊حجت الاسلام مهدوی ارفع ═════ ೋღ🕊ღೋ════
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌘شكوه ها از ستمكارى امّت •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈• 💠سلام بر تو اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، سلامى از طرف من و دخترت كه هم اكنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسيده است. 🔹اى پيامبر خدا، صبر و بردبارى من با از دست دادن فاطمه عليها السّلام كم شده، و توان خويشتندارى ندارم امّا براى من كه سختى جدايى تو را ديده، و سنگينى مصيبت تو را كشيدم، شكيبايى ممكن است. اين من بودم كه با دست خود تو را در ميان قبر نهادم، و هنگام رحلت، جان گرامى تو ميان سينه و گردنم پرواز كرد «پس همه ما از خداييم و به خدا باز مى گرديم» 🔹پس امانتى كه به من سپرده بودى برگردانده شد، و به صاحبش رسيد، از اين پس اندوه من جاودانه، و شبهايم، شب زنده دارى است، تا آن روز كه خدا خانه زندگى تو را براى من برگزيند. به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امّت تو چگونه در ستمكارى بر او اجتماع كردند، از فاطمه عليها السّلام بپرس، و احوال اندوهناك ما را از او خبر گير، كه هنوز روزگارى سپرى نشده، و ياد تو فراموش نگشته است. 🔹سلام من به هر دوى شما، سلام وداع كننده اى كه از روى خشنودى يا خسته دلى سلام نمى كند. اگر از خدمت تو باز مى گردم از روى خستگى نيست، و اگر در كنار قبرت مى نشينم از بدگمانى بدانچه خدا صابران را وعده داده نمى باشد. 📘 •┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 (قسمت_اول) 1⃣شگفتی آفرينش انواع پرندگان ♦️خداوند پديده های شگفتی از جانداران حرکت کننده و بی جان، برخی ساکن و آرام، بعضی حرکت کننده و بی قرار، آفريده است، و شواهد و نمونه هايی از لطافت صنعت گری و قدرت عظيم خويش بپاداشته، چندان که تمام انديشه ها را به اعتراف واداشته، و سر به فرمان او نهاده اند، و درگوش های ما بانگ براهين يکتايی او پيچيده است. آن گونه که پرندگانِ گوناگون را بيافريد، و آنان را در شکاف های زمين، و رخنه درّه ها و فراز کوه ها مسکن داد، با بال های متفاوت و شکل و هيأت های گوناگون، که زمام آنها به دست اوست، پرندگانی که با بال های خود در لابلای جوّ گسترده و فضای پهناور پرواز می کنند. آنها را از ديار نيستی در شکل و ظاهری شگفت آور بيافريد، و استخوان هاشان را از درون در مفصل های پوشيده از گوشت به هم پيوند داد. برخی از پرندگان را که جثّه سنگين داشتند از بالا رفتن و پروازهای بلند و دور بازداشت، آن گونه که آرام و سنگين در نزديکی زمين بال می زنند. پرندگان را با لطافت قدرتش و دقّت صنعتش، در رنگ های گوناگون، با زيبايیِ خاصّی رنگ آميزی کرد، گروهی از آنها را تنها با يک رنگ بياراست که رنگ ديگری در آن راه ندارد؛ دسته ای ديگر را در رنگ مخالف آن فروبرد، جز اطراف گردنشان که چونان طوقی آويخته، مخالف رنگ اندامشان است. 2⃣شگفتيهای آفرينش طاووس ♦️و از شگفت انگيزترين پرندگان در آفرينش، طاووس است، که آن را در استوارترين شکل موزون بيافريد، و رنگ های پر و بالش را به نيکوترين رنگ ها بياراست، با بال های زيبا که پرهای آن به روی يکديگر انباشته و دُم کشيده اش که چون به سوی مادّه پيش می رود، آن را چونان چتری گشوده و بر سر خود سايبان می سازد، گويا بادبان کشتی است که ناخدا آن را برافراشته است. طاووس به رنگ های زيبای خود می نازد، و خوشحال و خرامان دُم زيبايش را به اين سو و آن سو می چرخاند، و سوی مادّه می تازد، چون خروس می پرد، و چون حيوانِ نرِ مستِ شهوت، با جفت خويش می آميزد، اين حقيقت را از روی مشاهده می گويم، نه چون کسی که بر اساس نقل ضعيفی سخن بگويد: اگر کسی خيال کند؛ باردار شدن طاووس به وسيله قطرات اشکی است که در اطراف چشم نر حلقه زده و طاووس مادّه آن را می نوشد آنگاه بدون آميزش با همين اشک ها تخم گذاری می کند، افسانه بی اساس است، ولی شگفت تر از آن نيست که می گويند: زاغ نر، طعمه به منقار ماده می گذارد، که همين عامل باردار شدن زاغ است!. گويا نی های پر طاووس چونان شانه هايی است که از نقره ساخته، و گِردی های شگفت انگيز آفتاب گونه که به پرهای اوست از زر ناب و پاره های زَبَرجد بافته شده است. اگر رنگ های پرهای طاووس را به روييدنی های زمين تشبيه کنی، خواهی گفت دسته گُلی است که از شکوفه های رنگارنگ گل های بهاری فراهم آمده است، و اگر آن را با پارچه های پوشيدنی همانندسازی، پس چون پارچه های زيبای پرنقش و نگار يا پرده های رنگارنگ يَمَن است، و اگر آن را با زيورآلات مقايسه کنی، چون نگين های رنگارنگی است که در نواری از نقره با جواهرات زینت داده شده است. 3⃣ روانشناسی حيوانی طاووس ♦️طاووس، چون به خود بالنده مغرور راه می رود، دُم و بال های زيبايش را برانداز می کند، پس با توجّه به زيبايی جامه و رنگ های گوناگون پر و بالش قهقهه سر می دهد، امّا چون نگاهش به پاهای او می افتد، بانگی برآورد که گويا گريان است، فرياد می زند گويا که دادخواه است، و گواه صادق دردی است که در درون دارد، زيرا پاهای طاووس چونان ساق خروس دورگه (هندی و پارسی) باريک و زشت و در يک سویِ ساقِ پايش ناخنکی مخفی روييد است. 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 (قسمت_دوم ) 4⃣ شگفتی رنگ آمیزی پرهای طاووس ♦️بر فراز گردن طاووس به جای يال، کاکلی سبز رنگ و پر نقش و نگار روييده، و برآمدگی گردنش چونان آفتابه ای نفيس و نگارين است، و از گلوگاه تا روی شکمش به زيبايی وَسْمِه يمانی رنگ آميزی شده، يا چون پارچه حرير بَرّاق يا آيينه ای شفّاف که پرده بر روی آن افکندند. در اطراف گردنش گويا چادری سياه افکنده که چون رنگ آن شاداب و بسيار می باشد، می پنداری با رنگ سبز تندی در هم آميخته است، در کنار شکاف گوش طاووس، خطی است باريک، مانند سَرِ قلم به سفيدی گل بابونه که در کنار سياهی آن جلوه خاصّی دارد. کمتر رنگی می توان يافت که طاووس از آن در اندامش نداشته باشد، يا با شفّافيّت و صيقل فراوان و زرق و برق جامه اش آن را جلای برتری نداده باشد. طاووس چونان شکوفه های پراکنده ای است که باران بهار و گرمای آفتاب را در پرورش آن نقش چندانی نيست، و شگفت آور آن که هر چند گاهی از پوشش پرهای زيبا بيرون می آيد، و تن عريان می کند، پرهای او پياپی فرو می ريزند و از نو می رويند، پرهای طاووس چونان برگ خزان رسيده می ريزند و دوباره رشد می کنند و به هم می پيوندند، تا ديگر بار شکل و رنگ زيبای گذشته خود را باز می يابد، بی آنکه ميان پرهای نو و ريخته شده تفاوتی وجود داشته باشد يا رنگی جابجا برويد. اگر در تماشای يکی از پرهای طاووس دقّت کنی، لحظه ای به سرخی گل، و لحظه ای ديگر به سبزی زَبَرجَد، و گاه به زردی زر ناب جلوه می کند. 5⃣عجز انسان از درك حقائق موجود در پديده ها ♦️راستی، هوش های ژرف انديش و عقل های پُرتلاش، چگونه اين همه از حقايق موجود در پديده ها را می توانند درک کنند؟ و چگونه گفتار توصيف گران، به نظم کشيدن اين همه زيبايی را بيان توانند کرد؟ و در درک کمترين اندام طاووس، گمان ها از شناخت درمانده و زبان ها از ستودن آن در کام مانده اند. پس ستايش خداوندی را سزاست که عقل ها را از توصيف پديده ای که برابر ديدگان جلوه گرند ناتوان ساخت، پديده محدودی که او را با ترکيب پيکری پرنقش و نگار، با رنگ ها و مرزهای مشخّص می شناسد، باز هم از توصيف فشرده اش زبان ها عاجز و از وصف واقعی آن درمانده اند! (حال چگونه خدا را می توانند درک کنند؟.) 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 (قسمت_سوم ) 6⃣ شگفتي آفرينش جانداران كوچک ♦️پاک و برتر است خدايی که در اندام مورچه، و مگس ريز، پاها پديد آورد، و جانداران بزرگتر از آنها، از ماهيان دريا، و پيلان عظيم الجثّه را نيز آفريد، و بر خود لازم شمرد، که هيچ کالبد جانداری را وانگذارد و به درستی اداره اش نمايد، جز آن که ميعادگاهش را مرگ و پايان راهش را نيستی قرار داد. 7⃣وصف ويژگيهاي بهشت ♦️ "اگر با چشم دل به آنچه که از بهشت برای تو وصف کرده اند بنگری، از آنچه در دنياست دل می کنی، هر چند شگفتی آور و زيبا باشد، و از خواهش های نفسانی و خوشی های زندگانی و منظره های آراسته و زيبای آن کناره می گيری، و اگر فکرت را به درختان بهشتی مشغول داری که شاخه هايشان همواره به هم می خورند، و ريشه های آن در توده های مشک پنهان، و در ساحل جويباران بهشت قرار گرفته، آبياری می گردند، و خوشه هايی از لؤلؤ آبدار به شاخه های کوچک و بزرگ درختان آويخته، و ميوه های گوناگونی که از درون غلاف ها و پوشش ها سر بيرون کرده اند، سرگردان و حيرت زده می گردی. شاخه های پر ميوه بهشت که بدون زحمتی خم شده در دسترس قرار گيرند، تا چيننده آن هر گاه که خواهد برچينَد، مهمانداران بهشت، گِرد ساکنان آن و پيرامون کاخ هايشان در گَردشند و آنان را با عَسَل های پاکيزه و شراب های گوارا پذيرايی کنند. آنها کسانی هستند که همواره از کرامت الهی بهره مندند تا آنگاه که در سرای ثابت خويش فرود آيند و از نقل و انتقال سفرها آسوده گردند. ای شنونده! اگر دل خود را به منظره های زيبايی که در بهشت به آن می رسی مشغول داری، روح تو با اشتياق فراوان به آن سامان پرواز خواهد کرد، و از اين مجلس من، با شتاب به همسايگی اهل قبور خواهی شتافت. خداوند با لطف خود، من و شما را از کسانی قرار دهد که با دل و جان برای رسيدن به جايگاه نيکان تلاش می کنند. 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
1⃣ :با توجه به این که محل زیست طاووس ، هندوستان است، حضرت چگونه طاووس را با این جزئیات توصیف میکنند؟ : ✅اولاً: اینکه امیرالمؤمنین در جزیرة العرب یا سایر بلادی که به آنها برای جنگ یا تبلیغ دین سفر کرده طاووس را ندیده باشد هیچ مدرک و دلیلی ندارد. ✅ثانیاً: مگر علم امیرالمؤمنین علیه السلام متوقف بر مشاهده با چشم سر است؟ 👈🏻اگر این‌گونه بود چگونه توانسته است بدن یک مورچه در آن زمان کالبد شکافی کنم و تمام سیستم هاضمه و غیره او تشریح کند؟ ⁉️چگوه توانسته است خلقت هفت آسمان و زمین را در اول با تمام جزئیات تبیین نماید؟ ↩️پس علم علی علیه السلام را نباید با علم خود و ابزار و روشهای خود قیاس نمود. 🔖بقول مثنوی: کار پاکان را قیاس از خود مگیر گرچه باشد در نوشتن شیر،شیر : «...طاووس چون به خود بالنده ی مغرور راه میرود، دم و بالهای زیبایش را برانداز میکند.پس باتوجه به زیبایی جامه و رنگهای گوناگون پرو بالش قهقهه سر می دهد...» 2⃣ :آیا اینها صرفا توصیفاتی از طاووس است یا او حقیقتاً در ذات خود غرور دارد و قهقهه ی سرمستانه سر می دهد؟... : ✍ اولاً: وقتی حضرت می فرماید: طاووس از سر غرور قهقهه مستانه سر می دهد ما می گوییم چشم! ✔️ثانیاً: بله مگر حیوانات خصلتهای ذاتی و غرائز ندارند همان طور که گرگ می درد و عقرب نیش می زند و خروس غیرتی می شود و کلاغ حیا می کند ... ⏪البته یقیناً بین این رفتارها و غرائز حیوانات با اخلاق و خصال انسانی تفاوت است و آن تفاوت عبارت است از این که: 🔴اولاً: در حیوانات فقط یک یا چند شبه خصلت خوب یا بد وجود دارد ولی انسان زمینه همه خوبیها و بدیها را دارد. 🔴ثانیاً: این شبه خصلت ها در سایر حیوانات بدون تلاش و غریزی است اما در انسان کمالات با ریاضت و خودسازی اختیاری شکوفا می شود. : «...اما چون نگاهش به پاهای او می افتد بانگی برآورد که گویا گریان است . فریاد میزند گویا که دادخواه است...!!...» 3⃣ :اینها توصیفات عادی ایی نیست که حضرت از طاووس کرده اند... ! غرور و قهقهه و گریه و... آیا حضرت با این اوصاف علاوه بر بیان زیبایی های خلقت این موجود ، قصد بیان این را دارند که خدا به هیچ کس همه چیز را یکجا نداده است ؟ 4⃣ :آیا در عالم، مسئله وجود نقص در هرموجودی(یعنی همه چیز یکجا به کسی داده نمی شود مثل پاهای زشت طاووس در مقابل زیبایی خیره کننده اش)، موجب مخدوش شدن چهره ی أحسن بودن نظام خلقت نمی شود؟ : ✍ می تواند چنین اثری هم داشته باشد و حتی آثار دیگری که قطعاً برای حضرت مهمتر از توصیف طاووس است مثل درس گرفتن از ترکیب خوبیها و بدیها، راه نجات و فرونشاندن آفت نفسانی غرور (از طریق توجه به عیوب خویش) و ... ⁉️تعریف شما از نظام احسن چیست؟ آیا منظور این است که همه موجودات اعم از مختار و غیرمختار از ابتدای خلقت بدون هیچ کمبود و نقصی باشند؟ طاووس پاهای زشت نداشته باشد؟ خفاش ضعف بینایی در روز نداشته باشد؟ و ... حتی انسان ناقص الخلقه یا معلول ذهنی نداشته باشیم؟ ⚠️نه! این دیگر نظام احسن نیست این یک نقاشی بی روح است که در آن اشتباه هیچ کس در عملش دیده اثر ندارد و کسی طعم شیرین اختیار و اراده نمی چشد و هیچ موجودی مانند طاووس وجود ندارد تا ظاهرش برای موجودی مانند انسان مایه درس و عبرت باشد! : «...پاک و منزه است خدایی که ... بر خود لازم شمرد که هیچ کالبد جانداری را وانگذارد و بدرستی اداره اش کند جز آنکه میعادگاهش را مرگ و پایان راهش را نیستی قرار داد...» 5⃣ :چرا موجودات در عالم ماده قرار گرفتند که حتماً نیاز به جسم داشته باشند؟ نمی شد بصورت مجرد مثل فرشته ها زندگی کنند؟ : 👌🏻در هستی موجودات مجرد کم نیستند که یک دسته ی آنها فرشتگانند اگر انسان ، حیوان و امثال این در عالم مادی خلق نمی شدند این ایراد به خدای متعال وارد بود که آیا علم به اینکه می توان موجوداتی داشت که در عالم مادی از نظر جسمانی باشند اما از نظر روحانی در عالم مجردات باشند و بعد با اختیار خودشان و عقل و اراده خودشان از این پست ترین مرتبه هستی که عالم مادی است خودشان را با هدایت انبیاء و اطاعت از دستورات عقل سلیم برسانند دوباره به عالم اعلی . ⁉️اولاً: این سوال پیش می آید که آیا خدا علمش را نداشته؟ ‼️سوال دوم اینکه: آیا اگر خدا علم به امکان خلقت این موجودات را که امروز به آنها می گویند انسان را داشته آیا عجز داشته از اینکه این علمش را پیاده کند و انسان را خلق کند ؟ ⏪و یا سؤال سوم ، اگر علم داشته و عجز هم نداشته ، قدرت داشته ، آیا بر سر لجاجت و لجبازی این کار را کرده که خلق نکرده انسان را ؟؟ ↔️که هر سه صفت جهل و عجز و این غرض ورزی هر کدام باعث می شود این اصلا خدا نباشد ، در حالیکه خدا هم بکل شیء علیم است هم علی کل شیء قدیر است و هم حکیم است . حجت الاسلام مهدوی
═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═ ═─═ঊঈঊ🌿🌸🌿ঈঊঈ═─═