eitaa logo
کانون تخصصی مهدویت اراک
1.4هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
96 فایل
💠 ارتباط با ما👇 ادمین کانال: @adminn_m آدرس: اراک، خیابان آیت‌ الله غفاری، حد فاصل چهار راه جهرم و چهار راه آیت الله سعیدی، کوچه شهید سعیدی، پلاک ۳۱۳. ☎️شماره تماس: ۰۹۰۳۹۸۰۵۶۹۷– ۰۸۶۳۲۲۶۴۵۸۹
مشاهده در ایتا
دانلود
کانون تخصصی مهدویت اراک
🕊فرزند محمد قلی ، اسمش عبدالمطلب اکبری متولد ۱۳۴۲ ، با مدرک پنجم ابتدایی ، متأهل ، از بدو تولد ناشنوا و ناگویا ( کر و لال) بود .🕊 🌿 در آن زمان امکان دسترسی به مدارس استثنایی نبود. با توجه به هوش و استعداد سرشار، در دبستان عشایری همانند سایر دانش آموزان مستمع آزاد حاضر می شد وتا کلاس پنجم ابتدایی ، مطالب خواندن و نوشتن و محاسبات را به خوبی فرا گرفت. باعضویت بسیج به میدان های رزم شتافت و در بیش ازشش مرحله اعزام دوشادوش دیگر رزمندگان اسلام دراکثر خطوط و مناطق جنوب از فاو تا دهلران حضور داشت و در عملیات رمضان، والفجر مقدماتی، خیبر، والفجر ۸، کربلای ۴ و ۵ و کربلای ۸ شرکت فعال داشت . در جبهه ها به طور معجزه آسا، صدای توپ و خمپاره ها و مکان زمین خوردنشان راخیلی خوب می شنید و تشخیص می داد. ✨دوستانش می گویند: زمان جنگ در محله ما بنّایی می‌کرد و چون کر و لال بود، خیلی ها او را جدی نمی گرفتند.یک روز رفتیم سر مزار پسر عموی شهیدش ”غلامرضا اکبری“.  عبدالمطلب کنار قبر پسر عمویش با انگشت یک چارچوب قبر کشید و نوشت ”شهید عبدالمطلب اکبری“! ما هم خندیدیم و مسخره بازی درآوردیم! هیچی نگفت فقط نگاهی به قبر کرد و با دست، نوشته‌ اش را پاک کرد و سرش را پایین انداخت و آرام رفت… فردای آن روز عازم جبهه شد و دیگر هیچ وقت او را ندیدیم. ۱۰ روز بعد شهید شد و پیکرش را آوردند. جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست، قبر خودش را کشیده بود و ما فقط مسخره کردیم!  وصیت نامه‌اش بسیار سوزناک بود؛ نوشته بود: 👇🏻 💠 ” بسم الله الرحمن الرحیم “ یک عمر هر چی گفتم به من می‌خندیدن! یک عمر هر چی می‌خواستم به مردم محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخره‌م کردن! یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم. اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام (عج) حرف می‌زدم. آقا خودش گفت: «تو شهید میشی...»  ✨ 🔹حامد نادرزاده جوانی از دیار گروس و اهل شهرستان بیجار، کتاب زندگینامه شهید "عبدالمطلب اکبری"، تنها شهید ناشنوای کشور را به نام "دانه های خاکشیر" به رشته تحریر در آورده است. 🌹شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات🌹 @mahdaviat_arak
کانون تخصصی مهدویت اراک
🕊شهید عبدالحمید حسینی، حاصل ازدواج پدری کارگر و مادری خانه دار در سال ۱۳۴۱در شیراز در یک خانواده مذهبی، فرزند اول و شمع محفل خانواده بود، پس از پیروزی انقلاب به عضویت سپاه درآمد.🕊 🔹ارتباط قلبی‌اش با (عج) خیلی قوی بود و می‌گفت، یک قدم به طرفشان برداری صد قدم به طرفت برمی‌دارند. این شهید عاشق امام زمان بود و هنگامی که نام مبارک آن حضرت را می‌شنید به عنوان احترام بلند می‌شد و ارادت خاصی به آن حضرت داشت.  همیشه توصیه می‌کرد در قنوت نماز بخوانید: «اللهم اجعلنی من المحبین المهدی و المنتظرین المهدی(عج)».👌🏻 ✨خاطره شهید از عنایت (عج) در جبهه:👇🏻 عبدالحمید در یکی از مرخصی هایش که به شیراز می آید برای دوستانش این گونه تعریف می‌کند: « در یکی از عملیات‌های کردستان بچه‌ها در یک جای دره مانندی محاصره شده بودند؛ یک تعداد شهید و تعدادی هم زنده مانده بودند. ۳ روز در محاصره بودند. اصلاً نمی‌توانستند حرکت کنند با هر حرکتی به رگبار بسته می‌شدند؛ خارها را از زمین در می‌آورند و توی دهانشان می‌گذاشتند تا زنده بمانند. در همین حین یکی از بچه‌ها می‌نشیند ویک مشت خاک را برمی‌دارد و آن را دست به دست می‌کند (از این دست به آن دست و از آن دست به این دست) و می‌گوید آقا امام زمان(عج) قربونت بروم مگر نگفتی اگر یاریم کنید، یاریتان می‌کنم، مگر خدا نگفته ان تنصرالله ینصرکم ... و با یک حال معنوی خوبی با امام زمان(عج) رابطه برقرار می‌کند. همه تعجب می‌کنند چی شد این شخص که نشست و شروع با درد دل با مولا کرد دیگر صدای تیر نیامد، اول پیش خودشان فکر می‌کنند حتماً دشمن گذاشته اینها احساس خستگی کنند، حرکت کنند و همه را به رگبار ببندد یا زنده بگیردشان. این آقا اول سینه خیز می‌رود بعد بلند میشود و به بچه ها می‌گوید اگر من را زدند که خوب عراقی‌ها هستند ولی اگر نزدند شما هم بیاید. و از این صخره به آن صخره می‌رود و بعد می‌بیند قرار نیست تیری شلیک بشود، می‌آید بالا این دره دو تا دهنه داشت، تانک‌های عراقی به شکل اریب ایستاده بودند و لوله‌های تانکشان را به طرف داخل کوه تا آنجایی که می‌شد آوردند پایین شهید عبدالحمید در سخنرانی‌اش این جوری می‌گوید وقتی سر تانک را باز کردیم دیدیم آدم‌های داخل تانک مردند ولی خفه نشدند، تیر و ترکش هم نخوردند ولی گویی با خط کش، یک خطی، از وسط آنها را به دو نصف کرده و آنجا سجده می‌کنه و قلبش محکم‌تر می شه» بعدها ما متوجه شدیم خودش بوده ولی در سخنرانی اش گفته بود یکی از بچه‌ها.✨ 🌹حدود یک ماهی می‌شد به جبهه باز گشته بود که به خانۀ آقای آیت الله سیدعلی‌اصغر دستغیب، تماس گرفته و وصیت می‌کند: من جمعه صبح، ساعت ۴شهید می‌شوم. جنازه من را برای شما می‌آورند، مرا شبانه( دقیقا ساعت ۹ شب) تشییع کنید. به غیر از پدر و مادرم و هفت نفر از بچه‌های سپاه که اسمشان را گفته بود، کسی در مراسم من نباشد. می‌خواست تشییع جنازه اش مثل حضرت زهرا(س) غریبانه باشد. تا این که شهید عبدالحمید حسینی در مرحله دوم عملیات بیت المقدس آن طوری که خودش دوست داشت «با تنی تب دار، لبی تشنه و ترکشی که در حلقومش خورده بود» در۱۳ اردیبهشت ماه شهید شد و بهار شیراز را بارانی کرد.🌹 🦋شادی روح همه شهدا و امام شهدا صلوات🦋 @mahdaviat_arak
(عج) 🌹شهید جلال افشار: شهید جلال افشار از شاگردان خاص آیت الله بهاءالدینی بود. یک بار ایشان به جمع طلبه‌ها وارد شدند و فرمودند: بین شما یکی از سربازان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است و به زودی از میان شما می‌رود.✨ بعدها که جلال افشار شهید شد عکسش را بردند خدمت استادش آیت الله بهاءالدینی بی‌اختیار گریه کردند و طوری که اشک‌هایشان از گونه سرازیر می‌شد و روی عکس جلال می‌افتاد، فرمودند: امام زمان(عج) از من یک سرباز می‌خواستند من هم آقای افشار را معرفی کردم؛ اشک من اشک شوق است. از مزار جلال نور خاصی به سوی آسمان ساعد است.🌱✨ شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات🌹 @mahdaviat_arak
🌹شهید محسن حججی🌹 ✨ خودتان را برای ظهور (عج) روحی لک الفداء و جنگ با کفار بخصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است. 🪴 شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات ۱۸مرداد سالروز شهادت شهید محسن حججی گرامی باد 🌱 @mahdaviat_arak
(عج) 🌹شهید مجتبی اکبرزاده: از عمق دل شهادت می‌دهم جز راه اهل بیت علیهم السلام برای رسیدن به خدا راهی نیست و جز توکل به خدا برای صعود کاری نیست.✨ شهادت می دهم که حجت خداوند در روی زمین آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حیّ و حاضر و ناظر بر اعمال ماست🌱✨ شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات🌹 @mahdaviat_arak
✨عشق و ارادت شهید عبد المهدی مغفوری به امام زمان (عج)✨ عبد المهدی واقعا مرید و دلباخته امام زمان (عج) بود... 🔸برش اول: در یکی از روزهای بارانی اعزام نیرو در پادگان امام حسین (ع) همراهش بودم. پیشانی بندی در میان گل و لای بود. خم شد و برداشتش. رویش نوشته شده بود: «یا مهدی».🌿✨ گفتم: حاج آقا! از این پشانی بندها زیاد داریم. چنان نگاهی به من کرد که جا خوردم. گفت: مغفوری زنده باشد و نام امام زمان (عج) زیر پا و در میان گل و لای باشد؟! فوری رفت پیشانی بند را شست و در جیبش گذاشت. 🔸برش دوم: یک بار از ایشان پرسیدند: آقا مهدی! چه آرزویی داری؟ گفت: آرزو دارم امام زمان (عج) ظهور کند و در خدمت شان باشم. بعد انگار بداند به زودی شهید می شود، گفت: اگر من نبودم و آقا ظهور کرد، سلام مرا به او برسانید و بگویید مهدی آرزوی ظهور و دیدار شما را داشت. بگوئید مهدی عاشق عدالت بود و از فساد و تباهی و کار ناصواب دلتنگ و آماده خدمت در رکاب شما بود.🥲💔 راوی: برادر دانایی و احمدیه 🌹شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات🌹 @mahdaviat_arak
🌱 حسن خیلی به (عج) ارادت داشت و نشانه‌ای از آن حضرت در زندگی‌اش مشهود بود؛ بالای همه نامه‌هایش می‌نوشت: «به‌نام‌خدا و به یاد حضرت‌مهدی(عج)» راوی: همسر شهید کتاب ملاقات در فکه شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات🌹 @mahdaviat_arak
🌹◇🕊 «شهید حاج حسین بهمنی» زمانی که شهید حاج حسین بهمنی مجروح شد و در بیمارستان بستری بود، تقریبا دو بامداد بود که شروع کردم به خواندن دعای توسل زمانی که رسیدم به اسم آقا (عج) ناگهان‌‌‌...‼️ 🔸ادامه در تصویر👆🏻 شادی روح شهدا صلوات🪴 @mahdaviat_arak
🌹◇🕊 «شهید حاج حسین بصیر» 🔸 تصویر باز شود👆🏻✨ شادی روح شهدا صلوات🪴 @mahdaviat_arak
'🪴◇💠' 🌹شهید مهدی باکری: برادران! فرمانده‌ی اصلی ما ؛ خدا و (عج) است اصل آنها هستند و ما موقت هستیم وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است...🌱 @mahdaviat_arak
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 آخرین نوشتهٔ شهید سید هاشم صفی‌الدین ساعاتی قبل از شهادتش خطاب به امام زمان(عج) 🪴 شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🕊 @mahdaviat_arak
🌹◇🕊 «شهید جلال افشار» 🔸شهید جلال افشار از شاگردان خاص آیت الله بهاء‌الدینی بود یک بار ایشان به جمع طلبه ها وارد شدند و فرمودند: بین شما یکی از سربازان (عج) هست و به زودی از میان شما می‌رود... ادامه در عکس👆🏻✨ شادی روح شهدا صلوات🪴 @mahdaviat_arak