#یک_فنجان_چای_با_خدا
#قسمت_هفتم
هنوز کفش هایم را در نیاورده بودم که،صدای جیغ مادر و سپس طوفانی از جنس دانیالِ مسلمان به وجودم حمله ور شد.همان برادری که هیچ وقت اجازه نداد زیر کتک های پدر بروم، حالا هجوم بی مهابایش،اجازه نفس کشیدن را هم میگرفت.و چقدر کتک خوردم...و چقدر جیغ ها و التماس های مادر،حالم را بهم میزد..و چقدر دانیال،خوب مسلمان شده بود...یک وحشیِ بی زنجیر....
و من زیر دست و پایش مانده بودم حیران،که چه شد؟؟
کی خدایم را از دست دادم؟؟ این همان برادر بود؟؟و چقدر دلم برایِ دستهایش تنگ شده بوده...چه تضاد عجیبی...روزی نوازش...روزی کتک!
یعنی فراموش کرده بود که نامحرمم؟؟الحق که رسم حلال زاده گی را خوب به جا آورد و درست مثل پدر میزند...سَبکش کاملا آشنا بود... و بینوا مادر که از کل دنیا فقط گریه و التماس را روی پیشانی اش نوشته بودند...
دانیال با صدایی نخراشیده که هیچگاه از حنجره اش نشنیده بودم؛عربه میزد که (منو تعقیب میکنی؟؟ غلط کردی دختره ی بیشعور...فقط یه بار دیگه دور و برم بپلک که روزگارتو واسه همیشه سیاه کنم)
و من بی حال اما مات مانده...نه، حتما اشتباه شده...این مرد اصلا برادر من نیست...نه صدا...نه ظااهر...این مرد که بود؟؟؟لعنت به تو ای دوست مسلمان،برادرم را مسلمان کردی...
از آن لحظه به بعد دیگر ندیدمش، منظورم یک دل سیر بود...از این مرد متنفر بودم اما دانیالِ خودم نه...فقط گاهی مثل یک عابر از کنارم درست وسط خیابان خانه و آشپزخانه مان رد میشد...بی هیچ حسی و رنگی...و این یعنی نهایت بدبختی...حالا دیگر هیچ صدایی جز بد مستی های شبانه پدر در خانه نمیپیچید...و جایی،شبیه آخر دنیا….
مدتی گذشت.و من دیگر عابر بداخلاقِ خانه مان را ندیدم،مادر نگران بود و من آشفته تر...این مسلمان وحشی کجا بود؟؟دلم بی تابیش را میکرد.هر جا که به ذهنم میرسید به جستجویش رفتم.اما دریغ از یک نشانی...مدام با موبایلش تماس میگرفتم،اما خاموش... به تمام خیابانهایی که روزی تعقیبش میکردم سر زدم،اما خبری نبود...حتی صمیمی ترین دوستانش بی اطلاع بودند...من گم شده بودم یا او؟؟؟
هروز به امید شناسایی عکسی که در دستم بود در بین افراد مختلف سراغش را میگرفتم،به خودم امید میدادم که بالاخره فردی میشناسدش.اما نه... خبری نبود...و عجیب اینکه در این مدت با خانواده های زیادی روبه رو شدم که آنها هم گم شده داشتند!!! تعدادی تازه مسلمان...تعدادی مسیحی و تعدادی یهودی...
مدت زیادی در بی خبری گذشت. و من در این بین با عثمان آشنا شدم. برادری مسلمان با سه خواهر. مهاجر بودند و اهل پاکستان.میگفت کشورش ناامن است و در واقع فرار کرده که اگر مجبور نبود،می ماند و هوای وطن به ریه می کشید.که انگار بدبختی در ذاتشان بود.و حالا باید به دنبال کوچکترین خواهرش هانیه، که ۲۲ سال داشت،خیابانها وشهرها را زیرو رو میکرد....
✍ ادامه دارد ....
🕊
💚🕊
🕊💚🕊
🆔👉🏻 http://eitaa.com/mahdavieat
#پاییزوغمهجرِتوافزونشدهبرگرد
🍁مهر آمد و مهربان نیامد
آن صاحب جانمان نیامد...
🍁فرزند علی و جانِ زهرا
محبوب دلِ زمان نیامد...
#العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
#صبحتونمهدوی
http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه بدانند ... ما به اونها سیلی خواهیم زد🇮🇷
http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️💢⭕️💢⭕️
خدایا چقدر دشمنان ما را احمق آفریدی😅😅
🎥 درگیری و کتککاری براندازهای خارج نشین در تجمعشان در لندن، علیه جمهوری اسلامی سوژه رسانههای خارجی شد.
پ ن: خداوکیلی، یکی نیست بهشون بگه شما ۳۰ نفر نیستید و نمیتونید فضا را مدیریت کنید، چطور ادعای براندازی و حکومت یه کشور ۸۵ میلیونی را دارید.
خدا شفاتون نده یکم بخندیم😅
✍سادات عسگری
#حجاب بهانه بود....
🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــ
http://eitaa.com/mahdavieat
💠 وندی شلیت نویسنده فمنیست آمریکایی در خصوص فعالیت های #مسیح_علینژاد می نویسد:
🔻«...من او را در یک برنامه تلویزیونی دیدم که خطاب به مردم ایران میگفت اینجا (آمریکا) نهایت امنیت و آزادی زنان است!!!
🔻او با یک دوربین در خیابان هاي آمریکا راه میرفت و زنان ایران را تشویق به ترک حجاب و شبیه شدن به زنان آمریکایی میکرد. او را نمیشناسم و نمیدانم در چه شرایطی قرار گرفته که این کار را انجام میدهد.
🔻 اما این را میدانم که او یا آمریکا را نمیشناسد یا میخواهد از زنان کشورش انتقام بگیرد!
#حجاب
🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ
http://eitaa.com/mahdavieat
8.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"این چادری که رو سر خواهرامونه...
🎧 کربلایی حسین طاهری
◀️ #استوری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅ کانال برتــر #حجاب
✅ برگزیده ی رصدنمای فضای مجازی👇🏻
http://eitaa.com/mahdavieat
💔و من....
یقین دارم که آخر
روزی....
دوست داشتن تو
عاقبت بخیرم میکند
یا حسین (علیه السلام)
🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿
#استوری
#امام_حسین ع
http://eitaa.com/mahdavieat
⭕️بخشی از تصاویر صفحه نخست تعدادی از روزنامههای روز دوشنبه ۴ مهر ۱۴۰۱
http://eitaa.com/mahdavieat