eitaa logo
❥♥مهدویت❥♥
347 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
166 فایل
#ڪلیپ_استورے_مذهبے #پست_ثامن #رمان_از_شهــــــدا #مطالب_پزشڪی #مسابقه😊 ڪپی آزاد به شرط صلوات برای سلامتی آقام امام زمان❤ @mahdavieat 🍃اللهـــــ💞ـــــم عجل لولیڪ الفرج🍃 ارتباط بامدیرکانال @Rostami987
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ حسینی، نماینده مجلس: سردار رادان عزیز! احضار و معرفی افراد به دستگاه قضایی به خاطر عدم حجاب نه حکیمانه است، نه عملی / در دام جدیدی که دشمن پهن کرده، ورود نکنید 💢 نماینده میانه در مجلس: 📌 کشف حجاب خلاف بیّن شرع و قانون است، اما سردار رادان عزیز احضار افراد و معرفی آنها به دستگاه قضایی به خاطر این موضوع نه حکیمانه است و نه عملی. باید هر اقدامی در این زمینه مبتنی بر قانون مصوب مجلس شورای اسلامی باشد. 📌 در دام جدیدی که دشمن پهن کرده، ورود نکنید. لطفاً توان و نیروی خود را صرف مبارزه با مردان هنجارشکن، زورگیر و معتادان متجاهر و امنیت راه‌ها و جاده‌ها کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ... 🌱سلام بر گوشه‌ی روشن قبایت که آسمان را بر ما زمینگیران دوری‌ات می‌تکاند. سلام بر تو و بر ریسمان مهربان دستانت که تنها راه نزول ملکوت آسمان‌ها بر برهوت غفلت زمین‌اند... 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. http://eitaa.com/mahdavieat
📖دعای روز نوزدهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤 دل را ز علی اگر بگیرم چه کنم  بی مهر علی اگر بمیرم چه کنم  فردا که کسی را به کسی کاری نیست  دامان علی اگر نگیرم چه کنم 😭 🏴🖤فرا رسیدن ایام سوگواری امیرالمومنین علی علیه‌السلام را تسلیت عرض میکنیم اَللّهُمَّ عَجِّل الِوَلیِّکَ الفَرَج 🙏التماس دعا. http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌❌ لطفاً هنگام دریافت چنین پیامی به هیچ عنوان روی لینک، کلیک نکرده و پاک کنید ⭕️این پیام بدافزار هکر بوده و با نشستن روی گوشی شما حساب بانکی شما را تخلیه میکند 👆 🍂🥀▪️ـــــــــــــــــ http://eitaa.com/mahdavieat
♨️ ناگهان زمین لرزید... ◾️ ناگهان زمین لرزید، پایه‌های هدایت در هم شکست و فرق عدالت به دست شقی‌ترین اشقیاء و همدستانش شکافت. ◽️ آری! ابن ملجم تنها نبود، غمِ فاطمه، بیست و پنج سال سکوت و تنهایی، قاسطین و مارقین و ناکثین، نادانیِ مردمانی که حقیقت را رها کردند و دروغ و تزویر را باور، همه و همه همدست او بودند برای از پا درآوردن علی و وای از این مؤمن‌نماهای امام نشناس... ◾️ این شمشیرِ جهلِ اُمّت بود که از آستین پسرِ ملجم بیرون آمد و بر فرق علی نشست. و وای بر ما اگر از تاریخ عبرت نگیریم. امام خویش را نشناسیم و دلش را خون کنیم، خارِ چشمش شویم و استخوانی در گلویش. خدا نکند... اللّهمَّ العَن قَتلَة اَميرَالمُومِنين علیه السلام 🏴سالروز ضربت خوردن مولا امیرالمومنین علیه السلام را به محضر ارواحنا فداه تسلیت می‌گوییم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[یاران شتاب کنید...گویند قافله­ ای در راه است که گنهکاران را در آن راهی نیست، آری گنهکاران را راهی نیست ،اما پشیمانان را می­پذیرند.] شهید سید مرتضی آوینی🕊 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆎 آتــش به اختیــار
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗خانم خبرنگار وآقای طلبه💗 پارت۵٩ یک ماه از اون روز میگذره و تقریبا همه چیز برای همه عادی شده... بابام هنوزم باهام سرسنگینه... مامانم نگرانه... علی دلگیره... و این وسط فقط فاطمه اس که حالم رو درک میکنه و تکیه گاهی واسه گریه هام... محمد مثل اون دو هفته بازم هر روز زنگ میزنه و التماس میکنه تا باهام حرف بزنه و مامان هردفه با شرمندگی جوابشو میده... حال و روز خودمم که..... هی... بگذریم. توی اتاقم پشت به پنجره نشسته بودم و به آهنگ آخرین قدم حامد رو گوش میدادم و نم نم اشک گونه هامو خیس کرده بود... (بیا بجرم عاشقی بکش منو نرو... نگاه کن این تن نحیف و زار و خسته رو... تورو به جون خاطرات خوبمون بمون... تورو به جون خاطرات تلخمون نرو...) مامان در اتاق رو زد و اومد تو اشکامو پاک کردم و اهنگ رو قطع کرد. مامان: فائزه جان بابا کارت داره برو پیشش _نمیدونید چیکارم داره مامان: برو خودش بهت میگه. برو مادر _چشم از اتاق بیرون رفتم و کنار بابا نشستم. خیلی جدی و محکم گفت: فردا آخرین روز محرمیت تو و محمدجواده. تا امروز فقط حق فکر کردن داشتی. اگه تصمیمت عوض شده بهش خبر بدم و اگرم هنوز سر همون تصمیمی باید همه این مسخره بازیا رو تموم کنی. غذا نخوردن و حال خراب و اشک رو میندازی بیرون. اونم دیگه حق نداره از فردا زنگ بزنه خونه . امشب بهش خبرمیدم. توهم تا شب بیشتر فرصت فکر کردن نداری. متوجه ای؟ _بله بابا... بابا: حالا برو خوب فکراتو بکن. امروز بشه فردا حتی اگه نظرتم برگرده دیگه با من طرفی. دوباره برگشتم اتاقم و همونجا نشستم... امروز فردا ساعت دوازده شب صیغه محرمیت من و محمد تموم میشه... هه... چرا اصلا این موضوع یادم نبود که هنوز محرمشم... پس بگو... آقای طلبه بخاطر محرمیت این قدر اصرار داشت و هنوز ادعای عشق میکرد... حرفای بابارو تو ذهنم مرور کردم... نه... محمد منو نمیخواد... حاضر نیستم با خودخواهی من اون بدبخت شه... شب به مامان گفتم تا به بابا بگه من هنوز سر تصمیمم هستم... شب تا صبح نخوابیدم نماز خوندم... تنها چیزی بود که آرومم میکرد... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 http://eitaa.com/mahdavieat