eitaa logo
❥♥مهدویت❥♥
370 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
166 فایل
#ڪلیپ_استورے_مذهبے #پست_ثامن #رمان_از_شهــــــدا #مطالب_پزشڪی #مسابقه😊 ڪپی آزاد به شرط صلوات برای سلامتی آقام امام زمان❤ @mahdavieat 🍃اللهـــــ💞ـــــم عجل لولیڪ الفرج🍃 ارتباط بامدیرکانال @Rostami987
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج محمود کریمی در مراسم مناجات‌خوانی در حرم امام رضا علیه‌السلام: برخی مسئولین گله کردند که چرا نامه امیرالمؤمنین علیه‌السلام را میخوانی؟.... اگر بیشتر حساسیت نشان دهند تمام عمرم را پای این نامه می‌گذارم! https://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️🍃🌹🍃◾️ ⭕️فیلم // راهکار جدید پلیس در شناسایی هنجارشکنان () 🔹 بهره‌گیری پلیس از سیستم‌های هوشمند و پیشرفته در برخورد با قانون گریزان و هنجارشکنان حوزه حجاب در جامعه 🍂🥀▪️ـــــــــــــــ http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃چه شودکه نازنینا،رُخ خود به من نمائی به تبسّمی،نگاهی،گرهی ز دل گشائی... 🍃به کدام واژه جویم،صفت لطیف عشقت که تو پاک تر از آنی که درون واژه آئی... تعجیل در فرج مولایمان صلوات http://eitaa.com/mahdavieat
📖دعای روز بیستم http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔘 فعالیت مجدد کانال آمدنیوز که توسط زمِ اعدامی ساخته شده بود! 🔻این کانال مدتی بعد از فعال شدن توسط اطلاعات سپاه پاسداران حذف شد اما تله‌گرام در اقدامی خصمانه آن را مجدداً بازگشایی کرده و ادمین‌های جدید آن با عنوان آمدنیوز (صدای آزادی) درحال فعالیت هستند! 🔻این اقدام تله‌گرام، اعلان مجدد جنگ رسانه‌ای در برابر جمهوری اسلامی ایران است! و احتمال قرارگرفتن‌ش در لیست سازمان‌های تروریستی دشمن جمهوری اسلامی را افزایش می‌دهد. ⚠️ دستگاه‌های امنیتی باید شرکای داخلی تله‌گرام را شناسایی و بازداشت کرده و برای محاکمه و مجازات به دستگاه قضایی معرفی کنند. #⃣ جبههٔ اسلامی در فضای مجازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... ▪️باید علی برای ظهورت دعا کند... ▪️حرف پدر به روی‌‌‌ِ پسر میکنداثر... 🔅یا عالی بحق علی عجل لولیک الفرج 🤲 تعجیل در فرج مولایمان صلوات http://eitaa.com/mahdavieat
🏴آجرک‌ الله یا صاحب الزمان دیگر تمام شد... ▪️مرغ از قفس پرید و ندا داد جبرئیل ▪️ اینک شما و وحشت دنیای بی‌علی... ‌ ✨باسلام و عرض تسلیت به مناسبت شهادت مظلومانه‌ی اول مظلوم عالم، مولا اميرالمؤمنين علیه السلام خدمت شما همراهان مهدوی؛ 🔸به مناسبت شهادت جانسوز علیه السلام ختم صلواتی هدیه به ایشان و به نیت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان ارواحنا فداه برگزار خواهیم کرد،از شما بزرگواران روزه دار خواهشمندیم که‌ مثل همیشه با نفس های گرمتون همراهی بفرمایید. ان شاءالله به دعای خیر مولا اميرالمؤمنين علیه السلام گره های زندگی‌تون باز شود. لطفا تعداد صلواتهای خودتان را در ربات زیر وارد کنید👇👇👇 https://EitaaBot.ir/counter/83jo با تشکر از همراهی شما بزرگواران🌹🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️خونِ جبین به گلشنِ حسنش گلاب شد  چون شمع سوخته نور پراکند و آب شد...   ◾️از خون او به دامن محراب، نقش بست  بر این شهید، ظلم و ستم بی‌حساب شد...   ◾️شمشیر، گریه کرد به زخم سر علی  حتی به غربتش جگر خون کباب شد...   ◾️محراب! ناله از دل خونین کشید و گفت:  یا فاطمه! دعای علی مستجاب شد... 🥀شهادت مظلومانه اول مظلوم عالم، امیرالمؤمنین علیه السلام را بر عجل الله تعالی فرجه الشریف و منتظران حضرتش تسلیت عرض می کنیم.🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧مناجات با 🎙حاج محمود کریمیشب قدر من نور بارون میشه با ذکری که شیرین‌تره از عسل ✨به جای تموم مناجات ها میگم العجل العجل العجل... بسیار زیبا👌 http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما از کودکی عاشقت شدیم تا زنده ایم رزمنده ایم ❤️❤️
🚨 تایمز اسرائیل مقاله چاپ کرده با این عنوان: رژیم ایران مشغول ساختن خاورمیانهٔ جدیدی است! ⭕️ تمام داستان همینجاست؛ ایران ۴۴ ساله کاری میکنه که انگلستان و آمریکا و سایر قدرت‌های جهانی صدها سال ادعای اون رو داشتن! 👌خطرناکتر از ایران هسته‌ای برای دشمن، ایران تمدن‌سازه! ☝️☝️☝️ کسی به این ته مقاله ها دقت دارد؟ اینها چیه که خود غربی ها در باره ما میگویند؟😁
موضع این جناب رو ببینید!!!! چرا وقتی آمرین به معروف کتک خوردند به قانون شکنان نگفتین غلط میکنید الان سردار رادان رو میبرین مجلس که بگید ما خوبیم سردان رادان بدِ!!!!!!! شما به عنوان نماینده مجلس اگر حرف زدن بلد نیستین حرف نزدن که بلدین👍** 💢با انتشار مطالب ما، شما هم یک جهادگر تبیین باشید https://eitaa.com/mahdavieat
یه زن بی‌خانمان آمریکایی کنار خیابان بچه‌شو به دنیا آورده اما هیچ خبری از داد و فریاد سلبریتی‌هاشون تو فضای مجازی نیست! ای کاش به جای پول دادن به مصیح علی‌نژاد به فکر کمک به زنان بی‌سرپرست خودشون بودن https://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غریب ترین امام دنیا علی (ع) گره زده فاطمه (س) عشق تورو به دلها علی تنگه دلم چقدر برای حیدر؛ برای ایوون طلای حیدر 🖤🖤🖤
✏️ جمهوری اسلامی ایران حامی و طرفدار جبهه‌ی مقاومت است 📝 بخشی از دستخط رهبر انقلاب اسلامی ❤️❤️
🔵 خلاصه اعمال شب 23 ماه رمضان 🔺غسل 🔺احیاء 🔺نماز 7 توحید 🔺توبه واقعی (نصوح) 🔺دعاهای مفاتیح الجنان 🔺دعای اللهم کن لولیک (مکرر) 🔺خواندن سوره قدرهزارمرتبه 🔺قرآن به سر 🔺زیارت امام حسین (علیه السلام 🔺عنکبوت 🔺روم 🔺دخان داریم هستیم که هستیم التماس دعای مخصوصا لحظه و http://eitaa.com/mahdavieat حتما عضو کانال مهدویت بشوید
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗خانم خبرنگار وآقای طلبه💗 پارت۶٢ محمد کاملا بهم رسیده بود که یاعلی گفتم و شروع کردم به دوییدن محمدم نامردی نکرد و دویید دنبالم اون ساعت از روز همه جا خلوت بود یک آن غفلت کردم و اون بهم رسید و بازومو از پشت کشید درد زیاد باعث شد توقف کنم و برگردم طرفش بایه صدای پر از بغض و خشم و چشمای پر از اشک زل زدم توی چشماشو و دستام و مشت کردم و شروع کردم به کوبیدن تو سینش و گفتم : چیه لعنتی چیکارم داری چرا مزاحمم میشی چرا دست از سرم بر نمیداری ازت متنفرم محمد میفهمی متنفررررم یهو محمد منو کشید توی بغلش و محکم بغل کرد... شک بزرگی بهم وارد شده بود... حتی نفس کشیدنم یاد رفته بود... حتی نمیتونستم حتی پلک بزنم... بوسیدن روی سرم توسط محمد مثل یه تلنگر بود برای به کار افتادن مغذ و قلبم تازه فهمیدم کجام و چقدر دلم برای اینجا تنگ شده بود چقدر به این آغوش برای آرامش احتیاج داشتم چقدر این پسر برام شیرین و دوس داشتنی بود اشکای من لباس محمدو خیس میکرد و من لذت میبردم از آغوش تنها عشق زندگیم... محمد: فائزم... خیلی دوست دارم... دلم خیلی برات تنگ شده بود... دیگه هیچ وقت تنهام نزار... حرفای محمد باعث شد توی یه لحظه تمام اتفاقات از اون روز صبح توی خیابون تا اون شب توی حرم یادم افتاد... همه حرفاش دروغه... اگه دوسم داشت چرا تاحالا نیومده بود... چرا با همه نجنگید تو این مدت برام... چرا... هه... داشته میمرده... از ظاهرش کاملا معلومه... وقتی قیافه و حال الان خودمو با اون مقایسه کردم بیشتر اعصابم خورد شد و به دروغ بودن حرفاش پی بردمبا خشم خودمو از آغوش محمد بیرون کشیدم. از کارم شکه شد و همینجور مات و مبهوت داشت نگاهم میکرد. انگار اصلا توقع نداشت _ببینید آقای حسینی من تمام حرفامو از طریق خانوادم به شما اطلاع دادم. امشبم ساعت دوازده برای همیشه هر نسبتی که با شما دارم تموم میشه. پس لطفا برید دنبال زندگیتون. بزارید منم به زندگیم برسم. محمد: فائزه... زندگیت اینه؟ تویه آینه یه نگاه به خودت کردی؟ اگه این زندگیه پس چه فرقی با مردن داره؟ چرا میخوای پا رو دلت بزاری؟ جواب بده فائزه؟ قانعم کن تا برم و دیگه پشت سرمو نگاه نکنم. _ببین آقای حسینی همین که شما دارید زندگی میکنید کافیه. من پا رو دلم نمیزارم. من نمیخوام با شما ازدواج کنم. نمیتونید مجبورم کنید. محمد: آقای حسینی و مرگ مگه من محمدت نبودم؟ چه زود فراموش کردی همه حرفاتو... _شما فقط برای من حکم یه غریبه رو دارید. دیگه نمیخوام ببینمتون. محمد: باشه... فقط بگو دوسم نداری... میرم فائزه.... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 http://eitaa.com/mahdavieat
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗خانم خبرنگار و آقای طلبه💗 پارت۶٣ خدای من... محمدچی ازم میخواست... بگم دوسش ندارم... مگه میشه همچین چیزی بگم... نه... نه... غیرممکنه... من دوسش دارم... ولی...ولی اون که دوسم نداره... اون این همه دروغ به من گفت... چرا من نگم... محمد: فائزه بگو دیگه... به خدا قسم... (نفس عمیق کشید) به جون خودت قسم... اگه بگی دوسم نداری.... دیگه... دیگه منو تو زندگیت نخواهی دید... برای همیشه میرم و دیگه مزاحمت نمیشم... هه... پس منتظر یه بهانه اس تا بره و راحت شه از دستم... بعد از یه سکوت طولانی سرمو گرفتم بالا و تو چشماش خیره شدم... _دوست ندارم چند دقیقه طول کشید تا بفهمه چی گقتم... محمد با بهت و ناباوری نگاهم میکرد... منم سرمو انداختم پایین و از کنارش رد شدم... حالم خوب نبود اصلا چند قدم که ازش دور شدم صدای از پشت سر صدام زد: فائزه... _بله... محمد بهم نزدیک شد و یه جعبه کوچیک آبی گذاشت توی دستم محمد: تولدت مبارک زندگیم... محمد اینو گفت و مقابل چشمای پر از سوال و مبهوت من رفت... خدایا... امروز تولد منه....؟ امروز بیست و یکم آذره... چطور یادم نبود... محمد یادش بود... خدایا... نکنه... نه... چشمام پر از اشک شد و دنبالش دوییدم... سر کوچه که رسیدم نه خبری از محمد بود نه ماشینش... باورم نمیشد رفته باشه... برای همیشه... تقصیر خودمه... خودم باعث شدم بره... خدایا... کمکم کن دارم دیوونه میشم... ولی اون دختر خالشو دوس داره... من مطمئنم... اون.... اون حتی... نبودن من براش مهم نبوده... اون... اون... دوباره رفتم دانشگاه.... همه یجوری نگاهم میکردن... فکر کنم اکثر شاهده مکالمه عجیب و غریب تنها دختر چادری کلاسشون با یه پسر بودن.... سریع دوییدم سمت نیمکتی که روش نشسته بودم... دوربین و کیفم هنوز اونجا بود... به ساعت نگاه کردم... هنوز کلاس داشتم... ولی... با دو خودمو به در دانشگاه رسوندم... منتظر تاکسی شدم... الان فقط دلم آرامش میخواست... درد و دل میخواست... آرامشی از جنس شهدا... دردو دلی با شهدا... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 http://eitaa.com/mahdavieat