6.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اعتراف تکان دهنده متهم پرونده شهید آرمان علی وردی: با ناخونگیر ذره ذره گوشتشو کندم...
⬆️ #آثار_خواندن ⬆️
#انالله_واناالیه_راجعون
سلام وقت بخیر
اگر مقدور هست #امشب
برای حلیمه زنده دل نام پدر
حسین
#نماز_شب_اول_قبر بخوانید
رکعت اول بعد از #سوره_حمد
#آیت_الکرسی رکعت دوم بعداز
#سوره_حمد ده مرتبه #سوره_قدر
اعضاء محترم اگر کسی از بستگان یا دوستان شما از دنیا رفت و می خواهید برایش تو گروه و کانال نماز شب اول قبر را اعلام کنم
پی وی بنده اطلاع بدهید
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج #رسانه_باشید
🍃🌹🍃
🔻من ۱۴ روز بی#حجاب بودم/ ماجرای دختری که دوباره حجاب را انتخاب کرد
🔻بعضیها با نگاهشان تحسین و تشویقم میکردند. انگار که من با بیحجابی از آنها طرفداری و حمایت کردم. درمقابل بعضی با نگاه و زبان سرزنشم میکردند و با حالت بدی میگفتند: این چه وضعی است؟ خجالت نمیکشی؟
🔸از یک جایی به بعد اتفاقاتی افتاد که باعث شد احساس ناخوشایندی در من ایجاد شود و آن سرخوشی اولیه بهکلی از بین برود.
🔹یکی از روزهایی که موهایم را باز گذاشته بودم یک خانم چادری من و دوستم را به غرفهشان در ایستگاه مترو دعوت کرد. برایمان چای ریخت و گفت: «به نظرتان بهتر نیست یک مقدار از نظر ظاهری بهتر در جامعه حضور پیدا کنید که خودتان امنیت بیشتری داشته باشید». به نظرم این خیلی قشنگ بود. از ما سؤال کرد؛ امر نکرد. نگفت باید آن کار را میکردی یا چرا این کار را کردی؟
🔺این ماجرای دختر ۲۲ سالهای است که خبرنگار فارس در زمان خواندن کامنت یکی از اخبار او را شناخت. بیتا که در زمان اغتشاشات تحت تاثیر خواهر کوچکترش حجاب را کمکم کنار گذاشت از خاطرات تلخ آن دو هفته میگوید.
🍃🌹ـــــــــــــــــــ
http://eitaa.com/mahdavieat
قشنگترین حس زمانیست که؛
یه اتفاقِ خوب برات میفته🌱
و تو مطمئنی که اون اتفاقِ خوب
یه پاداش از طرف خدا بوده برای تو
امروزتون پُر باشه از این
اتفاقهای خوب....🌷🍃
🍃یکشنبه تون سرشار از ارامش🌺
http://eitaa.com/mahdavieat
1.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آرزوی رهبری برا ایران چیه؟
باغیرت تر از این رهبر پیدا میشه تو دنیا؟
ببینید و به داشتن اینچنین رهبری به خود ببالین😍😍
باسلام به درخواست بسیاری از،شما باز داخل کانال رمان میزاریم با ما باشید با اولین قسمت از رمان از سوریه تا منا😊😍
✿❀بِسمِـ الرَّبِّ الشُّهداء والصِّدیقین❀✿
💞 #ازســـوریہ_ٺامنـــا🕊
💞 قسمت #اول
ــ ببخشید مهدیه خانوم!
"بسم ا... این دیگه کیه؟؟!!"
رویم را برگرداندم و با صالح مواجه شدم.
سریع سرش را #پایین انداخت لبخندی زد و گفت:
ــ سلام عرض شد
ــ سلام از ماست
ــ ببخشید میشه سلما رو صدا بزنید؟
ــ چشم الان بهش میگم بیاد
هنوز از صالح دور نشده بودم که...
ــ مهدیه خانوم؟
میخکوب شدم و به سمتش چرخیدم و بی صدا منتظر صحبت اش شدم.
کمی پا به پا کرد و گفت:
ــ ببخشید سر پا نگهتون داشتم. سفری در پیش دارم خواستم ازتون #حلالیت بطلبم.😔 بالاخره ما همسایه هستیم و مطمئنا گاهی پیش اومده که حق همسایگی رو ادا نکردم البته بیشتر اون ماجرا... منظورم اینه که... بهر حال ببخشید حلال کنید.😔✋
هنوز هم از او دل چرکین بودم.. 😒
بدون اینکه جوابش را بدهم چــادرم را جلو کشیدم و به داخل حسینیه رفتم که سلما را صدا بزنم.
✨روز عرفه بود..
و همه ی اهل محل در حسینیه جمع شده بودیم برای خواندن دعا و نیایش.
ــ سلما... سلما...😵
ــ جانم مهدیه؟😊
ــ بیا برو ببین آقا داداشت چیکارت داره؟😕
سلما با اضطراب نگاهی به ساعت مچی اش انداخت و گفت:
ــ خدا مرگم بده دیر شد...😨
چادرش را دور خودش پیچاند و از بین خانم ها با گامهای بلندی خودش را به درب خروجی رساند
ــ سلما... سلماااا
ای بابا مفاتیحشو جا گذاشت. خواهر برادر خل شدن ها...😅
ادامه دارد...
http://eitaa.com/mahdavieat
🇮🇷
🖼 #پوستر | فوریت امروز مواجهه با کشف حجاب برخی از بانوان است
🍃🌹🍃
#حجاب
http://eitaa.com/mahdavieat