شیخ نخودکی اصفهانی (ره) میفرمودند:
برای توفــیق وگشایش در کار هر روز صـــــدقه دهید ولو به وجه مخــــتصر، و هر صـــبح از تلاوت قـــرآن مجید مخصوصا یــس غفلت نکنید!
http://eitaa.com/mahdavieat
#از_او_بگوییم
💠 منجی عالم بشریت...
🔹فردی به نام "ابوالوفای شیرازی" در زمان حکومت ابی علی الیاس زندانی و تهدید به قتل شد.
ایشان متوسل به حضرات معصومین علیهم السلام میشود. شب در عالم رؤیا، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را زیارت میکند.
حضرت فرمودند: «و أما الحجه فإذا بلغ منک السیف للذبح و أومأ بیده إلی الحلق فاستغث به فإنه یغیثک و هو غیاث و کهف لمن استغاث فقل یا مولای یا صاحب الزمان أنا مستغیث بک؛اگر کارد به استخوان رسید و شمشیر به گردنت رسید، به فرزندم استغاثه کن که او فریادرس و پناهگاه هرکسی است که به او پناهنده شود و بگو: یا صاحبَ الزَّمان اَنا مُستَغیثٌ بکَ الغَوثَ اَدرِکنی»
(مهدی جان؛ من به تو پناهنده شدم. به فریادم برس؛ یا غوث حقیقی؛ به فریادم برس…).
🔹ابوالوفا میگوید: من این جملات را در عالم رؤیا گفتم و از خواب پریدم.
یک وقت دیدم مامورین ابی علی الیاس آمدند و ما را پیش او بردند.
وی گفت: به چه کسی متوسل شدی؟ گفتم: "به منجی عالم بشریت، به فریادرس درماندگان و بیچارگان"
🔹سپس معلوم شد در خواب به ابی علی الیاس گفته بودند:
اگر دوست ما را رها نکنی نابودت می کنیم و حکومتت را بهم می ریزیم…
بعد مبلغی پول و هدایا به ابوالوفا داد و آزادش کرد.
📚 بحارالانوار جلد۵۳ ص۳۲۳
#امام_زمان
http://eitaa.com/mahdavieat
♨️دعاي شيطان
🔹مؤمني شيطان را در وسط دريا ديد كه سرش را رو به آسمان گرفته و ميگفت:
خداوندا (به حقّ آقا اميرالمؤمنين علي علیه السلام) مرا عذاب مكن.
مرد مؤمن به شيطان گفت: آيا تو هم دست به دامان ولايت اميرالمؤمنين شده اي؟
شيطان گفت: شش هزار سال قبل از اينكه حضرت آدم خلق شود من در عالم اعلا و در ميان ملائكه بودم. اطلاعات زيادي در رابطه با علي علیه السلام دارم كه شما نمي دانيد. و تا آنجا كه اطلاع دارم بعد از رسول خدا كسي مقربتر و عزيزتر و گرامي تر و آبرومندتر از امیرالمؤمنین نزد خداوند متعال نيست و ميدانم كه هركس خداوند را به حق اميرالمؤمنين علي قسم بدهد، خداوند او را ميآمرزد از اين رو من هم خدا را به خورشيد ولايت قسم ميدهم.
مرد گفت: اي ابليس تو معلِّم فرشتگان بوده اي و علم زيادي داري مرا نصيحت كن.
شيطان گفت: يك جمله براي دنيا و يك جمله براي آخرتت ميگويم اگر ميخواهي كه زندگي به تو خوش بگذرد قناعت پيشه
كن و اگر قانع باشي، حتي اگر غذايت نان خشك باشد به تو خوش ميگذرد و آرام و آسوده زندگي ميكني.
امّا اگر حرص بزني و ثروت جمع كني و به خواست خداوند راضي نباشي هيچوقت در دنيا خوشبخت نمي شوي.
اما يك پند نيز براي آخرتت بگويم براي ساعت مرگ، سرازيري قبر، سر از قبر در آوردن، ماندن در برزخ، صحراي محشر، صراط و ميزان همه جا محبت و ولايت امیرالمومنین را ذخيره داشته باش اگر تكيه ات به پيشواي مؤمنان باشد امنيت خواهي داشت.
🔹مرد مؤمن شيعه نزد امام جعفر صادق رفت و ماجرا را براي حضرت تعريف كرد.
حضرت فرمود چنگ زدن شيطان به ولايت و محبّت امیرالمومنین به زبان است و از صميم قلب نيست بنابراين ابليس بهره اي از اين سخنان نمي برد.
اگر او واقعا و از صميم قلب به آقا اميرالمؤمنين علي پناه ميبرد، از عذاب الهي نجات مييافت.
📚کرامات العلویه ص۴۷_
http://eitaa.com/mahdavieat
15.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#کلیپ_مهدوی
🎙آیت الله ناصری دولت آبادی
🔸#امام_زمان عجل الله هفتاد برابر از پدر و مادر مهربانتر است!
🔸بسیار شنیدنی و تأثیرگذار👌
👈حتما ببینید و نشر دهید.
http://eitaa.com/mahdavieat
@Aminikhaah459_12226226699531.mp3
زمان:
حجم:
17.5M
#حتماتاآخرگوش کنید
🔈#زیارت_با_اجازه
اذن دخول
* حالات بزرگان و اولیا الهی در زیارت امام رضا علیه السلام
* اذن دخول سیره بزرگان در زیارت امام رضا علیه السلام
* لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ
*حرم امام رضا علیه السلام مزار کسی است که پیغمبر فرموده پاره وجود من است.
*از زائر امام رضا علیه السلام پیامبر پذیرایی میکند.
*از کجا بفهمیم اذن دخول به ما در زیارت و حرم امام رضا علیه السلام داده میشود؟
* ورقههای آسمانی پرسش و پاسخ از آیت الله بهجت
* پیک ملاقات و اذن دخول اشکی است که در چشم جلوه میکند.
* اشک چشم به اعلی علیین مربوط است.
* چه بخشی از وجود ما اتصال به اعلی علیین دارد؟
* قلب مؤمن عرش خداست و اشک اتصال به عرش دارد.
* علامت اذن زیارت به حالات انسان بستگی دارد.
* خاطراتی از بزرگان و اذن دخول زیارت امام رضا علیه السلام
* ارتباط و اتصال برخی بزرگان
* توجه به حفظ ادب در زیارت امام
* احترام به زائر امام رضا علیه السلام احترام به خود امام است و باعث خوشحالی امام رضا میباشد.
* آن چیزی که از امام رضا علیه السلام محسوس است اینکه وظیفه خود میداند، زائرش را راضی کند.
⏰مدت زمان: ۳۴:۵۸
📆1402/03/11
#اذن_دخول
#امام_رضاعلیه السلام
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
http://eitaa.com/mahdavieat
حتما عضو کانال مهدویت بشوید
🔴 دحو الارض جزو چهار روز سال که به فضیلت روزه گرفتن ممتاز است
🔵 طبق حدیثی از امام صادق و امام باقر (علیهمالسلام)، که در انتهای مطلب آمده است،مضمون آن چنین است که در طول سال، چهار روز است که در فضیلت روزه، امتیاز ویژهای دارند:
1⃣ روز هفدهم ربیع الاول؛ که ولادت پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله و سلم) است.
2⃣ روز بیست و هفتم ماه رجب؛ که پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله و سلم) در آن روز به پیامبری مبعوث شدند.
3⃣ روز بیست و پنجم ذى القعده؛ که روز دحو الارض است.
4⃣ روز هجدهم ذى الحجه؛ که عید غدیر است و روزی است که پیامبر اکرم (ص)، حضرت علی(علیه السلام) را به امامت نصب کردند.
🌕 قَدْ وَرَدَ الْخَبَرُ عَنِ الصَّادِقِینَ علیهمالسلام بِفَضْلِ صِیَامِ أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ فِی السَّنَةِ إِلَى أَنْ قَالَ یَوْمُ السَّابِعَ عَشَرَ مِنْ رَبِیعٍ الْأَوَّلِ- وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی وُلِدَ فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ ص فَمَنْ صَامَهُ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ صِیَامَ سِتِّینَ سَنَةً وَ یَوْمُ السَّابِعِ وَ الْعِشْرِینَ مِنْ رَجَبٍ وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی بُعِثَ فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله- وَ مَنْ صَامَهُ کَانَ صِیَامُهُ کَفَّارَةَ سِتِّینَ شَهْراً وَ یَوْمُ الْخَامِسِ وَ الْعِشْرِینَ مِنْ ذِی الْقَعْدَةِ (فِیهِ دُحِیَتِ الْأَرْضُ) وَ یَوْمُ الْغَدِیرِ- فِیهِ نَصَبَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع إِمَاماً
📚 وسائل الشیعه ج ۱۰ ص ۴۵۶ ح ۱۳۸۳۶
🔴 طبق روایت مندرج در مفاتیح الجنان روزه گرفتن دحوالارض معادل ۷۰ سال روزه گرفتن و در روایت دیگر کفاره ۷۰ سال است.
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
http://eitaa.com/mahdavieat
حتما عضو کانال مهدویت بشوید
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بسیارمهم
حتماببینید
🎥این همه منکر بدتر از بی حجابی داریم، چرا انقدر گیر دادید به حجاب؟!
✍ حجت الاسلام عالی
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
http://eitaa.com/mahdavieat
حتما عضو کانال مهدویت بشوید
✿❀بِسمِـ الرَّبِّ الشُّهداء والصِّدیقین❀✿
💞 #ازســـوریہ_ٺامنـــا🕊
💞 قسمت #سی_وسه
دلم توی مشتم بود.
می خواستم صالح را ببینم اما نمی توانستم. بارها می خواستم به زبان بیاورم که از پشت درب اتاق و پنهانی صالحم را از دور ببینم اما پشیمان می شدم.😞
دلم می خواست توی این شرایط کنارش باشم، سنگ صبور و غمخوارش باشم اما... خلاء فرزندم مرا ناتوان کرده بود. 😣به اصرار، خودم را مرخص کردم و بارضایتِ خودم، به منزل بازگشتم که روحم را تا آمدن صالح آماده کنم.
اشک چشمم خشک شده بود و سکوت محض را مهمان قلب و لبم کرده بودم. هر چه می توانستم قرآن✨ می خواندم و توی اتاقمان کِز می کردم.
صالح از طریق چند نفر از دوستانش با من تماس می گرفت. می دانست متوجه کد تلفنی ایران می شوم به همین خاطر از طریق دوستانی که بازگشته بودند برایم پیغام می گذاشت. هر روزی یک نفرشان تماس می گرفتند و می گفتند ماتازه از آنجا بازگشته ایم و صالح حالش خوب است و فقط دسترسی به تلفن ندارد و توضیحاتی از این جنس برای آرام کردن من.
هیچکدام نمی دانستند که مهدیه ی رنجور، با دل پر بغضش منتظر آغوش نیمه شده ی صالحش نشسته و خوب می داند چه اتفاقی افتاده.😣
دلم برای صالح هم می سوخت. می دانستم که حسابی ذهنش درگیر است و با خودش کلنجار می رود که چگونه با من رو به رو شود و من، درمانده از این بودم که بعد از فقدان دستش چگونه از خلاء فرزندمان برایش بگویم؟😭
خیلی سردرگم بودم و تنها با دعا✨و نیایش✨ و معنویات✨ خودم را آرام می کردم. کاش گریه می کردم. قفسه سینه ام تنگ شده بود و نفس هایم سنگین.
حس بدی داشتم. درب اتاق را بستم و روضه ی "حضرت علی اصغر و قمر بنی هاشم" را در تنهایی اتاقمان گوش دادم. روضه به #لالایی_رباب که رسید زجه ام بلند شد. 😭😫آنقدر با صدای بلند هق زدم که گلویم می سوخت.
#دستان_جداشده_ی_قمربنی_هاشم را که تصور می کردم دلم ریش می شد. صالح را و دل پردردم را به دستان آقا #گره زدم و از اهل بیت #کمک خواستم. خدا را صدا زدم و با زجه و اشک، التماس می کردم به هردوی ما #صبر دهد و کمکمان کند.😭🙏
روزی که صالح را می خواستند مرخص کنند...
پر از تشویش و اضطراب بودم. صبح زود بیدار شدم و دوش آب سرد گرفتم و خانه را مرتب کردم.
هنوز نا توان بودم و دلم درد می کرد و قرار بود عصر به دکتر بروم. انگار برایم بی اهمیت بود.
لباسی که صالح خودش برای عیدم خریده بود پوشیدم😍
و چای را دم کردم😋
و سلما هم ناهار را درست کرد. ☺️
زهرا بانو مدام غر می زد که حواسم به موقعیتم نیست و باید استراحت کنم. ساعت از 11 گذشته بود که پدر جون و بابا، صالح را آوردند.
چند نفر از دوستانش و همان آقای میان سال مسئول قرارگاه، همراهش بودند. تا جلوی درب منزل آمدند و رفتند و هر چه اصرار کردند نماندند.
انگار شرایط را درک کرده بودند و نخواستند جو راحت خانواده را سنگین کنند. 👌
تمام این وقایع را از پس پرده ی اتاق شاهد بودم. نمی توانستم بیرون بروم و از شوهرم استقبال کنم.
دلم شور می زد و به قفسه ی سینه ام چنگ زدم.😥
حلقه ی صالح را گرفت
http://eitaa.com/mahdavieat
😍ادامه قسمت 33👇😍
حلقه ی صالح را گرفتم
دلم فشرده شد. انگار جای حلقه تا ابد مشخص شد.
دستی نبود که جای گیرد. حلقه میهمان گردن آویزم شده بود صالح را که توی حیاط دیدم چشمم تار شد. اشک از گونه ام سرازیر شد😭 و اتاق روی سرم خراب شد.
آستین دست چپش خالی بود و آستین لباس اش تاب می خورد.
گونه اش زخم بود
و لبش ترک عمیقی داشت.
چهره اش تکیده و زرد شده بود.
لبه ی تخت نشستم و چند نفس عمیق کشیدم.
🙏"یا حضرت زینب تو را به جان مادرت یه قطره، فقط #یه_قطره از صبر خودت رو به من عطا کن. یا خدا کمکم کن"🙏
بلند شدم و روسری ام را مرتب کردم و از اتاق بیرون رفتم.
دسته گل نرگس🌼 را به دستم گرفتم و نزدیک درب ورودی ایستادم. سلما و زهرا بانو هم کنار من بودند.
وارد که شدند لبخند زدم. ☺️صالح که مرا دید، ایستاد.
به چشمانم خیره شد و لبش لرزید. دلم آتش گرفت. لبش را به دندان گزید و لبخندی کج و کوله روی لبش نشاند و اشکش سرازیر شد.😊😢
به هر ترتیبی شد خودم را کنترل کردم و به سمتش رفتم. دسته گل را به طرفش گرفتم. گل را از دستم گرفت.
آستین خالی را بلند کردم و به لبم چسباندم.😭😘 آنرا بوسیدم و اشکم سرازیر شد. همه گریه می کردند. صالح از شدت گریه شانه اش می لرزید. خودم را کنترل کردم و گفتم:
ــ خوش اومدی عزیزم.. پدر جون، بابا، آقای ما رو سر پا نگه ندارید. می خوای بشینی یا دراز می کشی؟
چیزی نگفت و همراهم راهی پذیرایی شد و روی مبل نشست. با آبمیوه تازه از آنها پذیرایی کردم و کنار صالح نشستم.
دلم نمی آمد نگاهش کنم اما چاره چه بود؟
"از این به بعد باید صالحو اینجوری ببینی😠 محکم باش مهدیه. 😠 #دست که چیزی نیست. #تموم_زندگیت فدای خانوم زینب بشه."😠☝️
نگاهش کردم و گفتم:
ــ خوبی؟☺️
چشمش را روی هم فشرد.😍
ادامه دارد...
http://eitaa.com/mahdavieat
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌹🍃
🎥 بخاطر هستهای، ملت رو بیچاره کردین؟!
⁉️ اصلا #انرژی_هستهای به چه درد میخوره؟!
🎙 #حجت_الاسلام_راجی
🍃🌹ـــــــــــــــ
http://eitaa.com/mahdavieat
🍃🌹🍃
#پندانه
گـــــــاهی باید کَـــــر باشی
✍ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ. عدهای ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﮐﻤﮏ کنند. ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺷﺪﺕ ﺁﺏ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ناامید شده و ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺠﺎت ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍرد. ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽﮔﻔﺘﻨﺪ تلاش شما ﺑﯽﻓﺎﯾﺪﻩ است ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ مُرد. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮد. ﺍﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮ تمام تلاشش را برای نجات از آب به کار گرفت. ﺑﻴﺮﻭﻧﯽﻫﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺷﺖ ﺑﯽﻓﺎﯾﺪﻩ است …
ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ.
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﺪ ﮐﻪ آن ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺷﻨﻮﺍﺳﺖ. دﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ! ﻧﺎﺷﻨﻮﺍ ﺑﺎﺵ ﻭﻗﺘﻰ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ رسیدن به خواستههایت سخن می گویند.
#داستانک
🍃🌹ـــــــــــــــ
http://eitaa.com/mahdavieat