فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀شهیدانه
✦🌺❥🥀🕊❥🌺✦
🔸️الهی جز تو کسی نیست که بتواند اندوه بندگانش رابرطرف نماید...
🌹شهید حاج قاسم سلیمانی
..رفیق شهید،شهیدت میکند..🕊
#رفیق_شهیدم
#شهید
#شادی_روح_شهدا_صلوات
https://eitaa.com/mahdavieat
🔹🍃🌹🍃🔹
✅دستیابی سپاه به فناوری ساخت شناورهای هدایت پذیر بدون سرنشین و موشک انداز
🇮🇷 فرمانده نیروی دریایی سپاه با اشاره به ساخت انواع شناورهای هدایتپذیر بدون سرنشین، گفت: شناور هدایتپذیری جدیدی ساخته شده که قادر است ۵۰ شناور بدون سرنشین دیگر را کنترل و مدیریت کند و درعینحال از قابلیت پرتاب موشک هم برخوردار است.
🍃🌹🔸ـــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/mahdavieat
یکی از #بهترین هدیه ها در
شب و روز مادر
#دست_مادر_را_ببوسید 👆
.
بیایم به عشق حضرت #زهرا(سلام الله علیها) در ایام #ولادتشون ، همین الان #دست مادرمون رو ببوسیم و شکر گذار نعمت الهی #مادر باشیم..
.
آیا شما تا به حال
دست #مادرتون رو بوسیدید؟
آثار و #برکات بسیار بسیار
فراوانی دارد
مادرانی که از دنیا رفته اند
در حد امکان سر قبرشان بروید
یا به نیابت از آن ها کار خیر
انجام بدهید
#ابددرپیش داریم
هستیم که هستیم
التماس دعای #فرج
#رسانه_باشید
http://eitaa.com/mahdavieat
حتما عضو کانال مهدویت بشوید
🍃🌹🍃
شب میلاد زهرای بتول است
ز يُمن او دعا امشب قبول است
شب فیض و شب قرآن، شب نور
شب اعطای کوثر بر رسول است
🌟🌷🎉🌸🎊🌺🎈🌹✨
سالروز ولادت امابیها، حضرت فاطمه زهرا(س) را خدمت فرزند برومندشان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و تمامی دوستداران آن حضرت مخصوصاً بانوان بزرگوار تبریک و تهنیت عرض میکنیم.
#میلاد_حضرت_زهرا #روز_مادر
🍃🌹🔸ـــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/mahdavieat
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗نگاه خدا💗
قسمت11
شماره عاطفه رو گرفتم(عاطفه خواب بود)
- الو عاطفه خوابی؟
عاطی: اره خیره سرم ،اگه جنابعالی میزاشتین داشتم یه خواب خوب میدیدم
- دیوووونه حتمن داشتی خواب شاهزادتو میدیدی
عاطی : حالا چیکارم داشتی مزاحم - وایییی باورت نمیشه بابا ماشین گرفته برام ( انگار خوابش پرید)
عاطی: جانه عاطی، مرگ عاطی راست میگی؟ - به مرگه شاهزادت راست میگم
عاطی: بی ادب مگه من به شاهزاده تو کاری دارم
- بابا تو هم بیا شاهزاده منو تیر باران کن اگه من چیزی گفتم...
عاطی: اومدم باید ببری منو بیرونااااا گفته باشم - چششششم ، الان برو ادامه خوابتو ببین عشقم
عاطی: اره راست میگی ،شب بخیر
یه هفته گذشت و فردا اولین روز دانشگاه بود ،توی این یه هفته خاله زهرا و مادرجون هر روز به بهانه ازدواج بابا میاومدن خونمون خسته شده بودم
با شروع کلاسا خیلی خوشحال شدم که تا اطلاع ثانوی خونمون نمیان
صبح با زنگ گوشی ساعتم بیدار شدم
رفتم حمام یه دوش گرفتم لباسمو پوشیدو مو طبق معمول یه کم آرایش کردمو و کیفمو برداشتم رفتم پایین
نشستم یه کم صبحانه مو خوردمو سویچ ماشینو برداشتمو حرکت کردم
ماشینو کنار دانشگاه پارم کردم و پیاده شدم رفتم داخل دانشگاه
رفتم کلاسمو پیدا کردم
درو باز کردم اوهوکی چه خبره اینجا
چه وضعی بود کلاس
پسرا و دخترا یه جوری با هم حرف میزدن که یه عمری همدیگه رو میشناسن پوشش دخترا هم که نگم بهتره همونجور وایستاده بودم که یکی از پشت سر گفت :
:همینجور میخوای مثل چوپ خشک وایستی اینجا (برگشتم نگاهش کردم یه پسره چهار شونه هیکل ورزشی،با یه تیشرت سبز جذب ،که رو دستش خالکوبی کرده بود)
رفتم کنار : ببخشید بفرمایید
بعدن با حضور غیاب استاد فهمیدم فامیلیش یاسریه کلاسم که تمام میشد میرفتم داخل کافه دانشگا مینشستم تا کلاس دیگه ام شروع بشه.
https://eitaa.com/mahdavieat
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸