eitaa logo
❥♥مهدویت❥♥
370 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
166 فایل
#ڪلیپ_استورے_مذهبے #پست_ثامن #رمان_از_شهــــــدا #مطالب_پزشڪی #مسابقه😊 ڪپی آزاد به شرط صلوات برای سلامتی آقام امام زمان❤ @mahdavieat 🍃اللهـــــ💞ـــــم عجل لولیڪ الفرج🍃 ارتباط بامدیرکانال @Rostami987
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الفَرِیدُ... 🌱سلام بر تو ای یگانه دوران و ای همنشین ‌تنهایی! سلام بر تو و بر روزی که جهان با قدومت آباد خواهد شد. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ «خواب می‌دیدم...» 🔅السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠علامه طباطبایی رحمت الله علیه 🔸چنانچه با پایان یافتن ، در اعمال و کردار شما هیچ گونه تغییری پدید نیامد و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقی نکرد، معلوم می شود روزه ای که از شما خواسته اند محقق نشده است. 🔸 اگر دیدید کسی می خواهد غیبت کند، جلوگیری کنید و به او بگویید: «ما متعهد شده ایم که در این سی روز ماه مبارک رمضان از امور محرمه خودداری ورزیم» و اگر نمی توانید او را از غیبت باز دارید از آن مجلس خارج شوید! ننشینید و گوش کنید! باز تکرار می کنم تصمیم بگیرید در این سی روز ماه مبارک رمضان مراقب زبان، چشم، گوش و همه اعضاء و جوارح خود باشید. توجه بکنید که به آداب ماه مبارک رمضان عمل کنید؛ فقط، دعا خواندن نباشد، دعا به معنای واقعی اش باشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️آمار تکان‌دهنده رابرت اف. کندی، نامزد انتخابات ۲۰۲۴: ۱-یک‌چهارم آمریکایی‌ها شب گرسنه می‌خوابند. ۲- ۳۳هزار نظامی سابق آمریکایی بی‌خانمان‌اند. ۳-روزانه به صورت میانگین ۲۳ نظامی سابق خودکشی می‌کنند. ۴-جوانان اوکراینی قربانی سیاست دولت آمریکا برای تضعیف و براندازی دولت روسیه هستند http://eitaa.com/mahdavieat
حمید علیمی صریحا وارد رویارویی با آقای خامنه‌ای شده فارغ از اینکه رهبری گفتن عموم مردم امکان تحلیل ندارند ایشون نگفتن قدرت و اینکه زمستان سختی که آقای خامنه‌ای برای اروپایی ها پیش‌بینی کرد به اعتراف خود اروپایی ها ۱ تریلیون دلار خسارت رو دستشون گذاشته علیمی ضدیت و مخالفت خودشو با رهبر عیان کرده قبلا در حد لایک کردن توییتای مخالف رهبر بود الان دیگه رسما خودش توییت میزنهhttp://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏خبرنگار:خوشحالی اخوی،عملیات دیشب چطور بود؟ رزمنده:خیلی خوب شد حالت چطوره؟ خیلی خوبه،اول شب دستم قطع شده از مچ ولی با این دستم جنگیدم ❣http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از خاندان منحوس پهلوی که هر خیابان و میدان تهران، به نام خودشان و بچه هایشان نامگذاری شده بود، رسیدیم به امام قدرتمندی که در پاسخ تبریک تولدش می گوید: اصلا حادثه ی قابل اعتنایی نیست! شکر به خاطر معاصر بودن با او... http://eitaa.com/mahdavieat
ادعای وزیر جنگ اسرائیل: باید در قبال ایران به یکی از دو راه، «اقدام نظامی» یا یک «تهدید نظامی» معتبر عمل کنیم یوآف گالانت، وزیر جنگ اسرائیل با تکرار ادعاهای همیشگی علیه برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران گفت: 🔹️ایران از همیشه به توانایی هسته‌ای نظامی نزدیک‌تر است، در مواجهه با این تهدید، باید به یکی از دو راه، اقدام نظامی یا یک تهدید نظامی معتبر عمل کنیم. شتر در خواب بيند پنبه دانه گهی لوپ لوپ خورد گهی دانه دانه😊😊😊
امام جمعه موقت تهران: اولویت دولت باید مهار تورم باشد/ به عنوان طلبه دلسوز می گویم قیمت اقلام عمومی مثل نان، گوشت و خودرو و.. باید در حد قابل قبول باشد صدیقی، خطیب نماز جمعه این هفته تهران: 🔹اولویت دولت و مجموعه قوا و عناصر موثر امسال باید ‌مهار تورم و رشد تولید باشد و هرکس در حد امکانات قانونی و سخت افزاری و نرم افزاری که دارد باید کمک کند. 🔹با تمام اعتمادی که به رئیس‌جمهور دارم، اما به عنوان یک طلبه دلسوز می‌گویم؛ خودرو در اختیار دولت است، چرا این موضوع باید باعث آزار مردم شود؟ 🔹ثبات قیمت از توقعات مردمی است که همیشه از دولت و نظام حمایت کردند. قیمت اقلام عمومی مثل نان و گوشت و ... و خودرو باید در حد قابل قبول باشد و بالابردن ارزش پول ملی در راس برنامه‌ریزی‌ها قرار گیرد.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗خانم خبرنگار و آقای طلبه💗 پارت٧۴ روز ها به سرعت برق و باد گذشت و مراسم خراستگاری و نامزدی خیلی سریع انجام شد. نمیدونستم به چه گناه ناکرده ای اینجوری دارم مجازات میشم گردشم شده بود فقط دانشگاه رفتن و وقتیم توی خونه بود فقط آهنگ های حامد رو گوش میکردم و با خدا خلوت میکردم هی... هر روز به بهانه های مختلف مهدی میومد خونمون و میخواست منو ببینه و باهم بریم بیرون... شاید حق داشت... بحساب الان نامزدشم... ولی من دل و دماغ بیرون رفتن نداشتم... دل و دماغ عاشقی کردن نداشتم... هرچی بود و نبود محمد با خودش برد از همون شب خواستگاری تا همین لحظه هربار که بنا به شرایطی کنار مهدی قرار میگیرم هربار با یاد و خاطره محمد بودم من مهدی رو هیچ وقت حس نکردم... هیچ وقت خودشو ندیدم... در واقع نمیخواستم ببینم... من بودم و چشم و دل و قلبی و فکری که پر بود از محمد... مهدی هیچ وقت نمیتونه قلب منو تسخیر کنه... حتی اگه از اول محمدی نبود... هی... خیلی سخته کنار کسی باشی که ازش متنفری... امروز بیست و دوم بهمنه و روز پیروزی انقلاب... از بچگی عاشق دهه فجر بودم... کوچه و خیابونا پر از شربت و شیرینی و پرچم های سرخ و سفید و سبز میشد... از همه جا صدای آهنگای خاطره انگیز انقلابی میومد و از همه مهم تر آهنگ های مناسبتی حامد همه جا پخش میشد تصمیم گرفتم بعد مدت ها امروز به هیچ کدوم از بدبختیام فکر نکنم و کمی شاد باشم من و فاطمه و مهدیه سه تامون چفیه عربی پوشیده بودیم و سربند زرد لبیک یا خامنه ای سر کرده بودیم یه پرچمم روی دستمون کشیده بودیم مهدیه و فاطمه با ژست های خاص وایسادن و چندتا عکس هنری توپ ازشون گرفتم یه پسر کوچوله ناز اون روی شونه باباش نشسته بود و یه پرچم دستش بود. دستم بردم بالا و سعی کردم عکس ازش بگیرم دوربین به دست مشغول پیدا کردن یه سوژه توپ و ارزشی برای عکاسی بودم که یه یکی اسممو صدا کرد. فائزه... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸http://eitaa.com/mahdavieat
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗خانم خبرنگار و آقای طلبه💗 پارت ٧۵ به سمت صدا بر میگردم. از تعجب نزویک بود شاخام در بیارم خدایا... این آخه اینجا چیکار میکنه چرا نباید یه لحظه از شر این بشر راحت باشم... چرا با دیدن قیافه نحس این زامبی کل روزم خراب شد... آخه این جنگلی اصلا گروه خونیش به این حرفا میخوره که پاشده اومده راهپیمایی مهدی با یه لبخند دندون نمای مسخره: سلام بانو با حرص گفتم: سلام. سریع از کنارش رفتم یه گوشه دیگه و دوباره مشغول عکاسی شدم عمرا بزارم روزمو با وجود نحسش خراب کنه پشت سرم اومد و گفت: فائزه خانوم _بله امرتون؟ مهدی: بحساب من الان نامزدتم ها این چه طرز حرف زدنه عزیزم _هه... ببخشید من بلدم نیستم عاشقانه و خوب حرف بزنم. با پوزخند بهم گفت: نه بابا چطور واسه اون آقا محمدجوادتون بلد بودین سعی کردم مثل همیشه سرد و محکم باهاش حرف بزنم: بخاطر اینکه من اون آقا رو دوس داشتم. ولی من به شما علاقه ای ندارم. مهدی: آخی غصه نخور عزیزدلم. کم کم علاقه مند میشی بهم با حرص بهش گفتم: ببین آقامهدی من عزیز شما نیستم مهدی با خونسردی همونجور که لذت میبرد از حرص خوردنم گفت: اتفاقا هم عزیز مایی هم خانوم مایی _این آرزو رو به گور ببری که من... حرفمو ادامه ندادم... هه... واقعا داشت به آرزوش میرسید... و منم هیچ کاری نمیتونستم بکنم... مهدی: هه... خانم خبرنگار تا عید نوروز عقدتم میکنم تا خیالت راحت شه که زن من شدی و شکست خوردی لجباز خانم بغض کردم و سعی کردم از بین جمعیت عبور کنم تا به مهدیه و فاطمه برسم. دیگه یک لحظه هم نمیتونستم وجود آدم پستی مثل مهدی رو تحمل کنم آدمی که خودش همه جور کثافط کاری کرده و دنبال دخترای اهل دوستی بوده همیشه و الان میخواد زن آیندش پاک و چادری باشه... خدایا خودت میدونی ازدواج با این پسره عوضی برام عین مرگ تدریجی با درد همراهه... کاشکی منو میکشتی تا راحت شم از این زندگیه لعنتی... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸http://eitaa.com/mahdavieat
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗خانم خبرنگار وآقای طلبه💗 پارت٧۶ تسبیح آبیمو توی دستم جا به جا کردم و کلید رو توی قفل انداختم و درو با دست هول دادم و وارد خونه شدم مامان و بابا سر سفره نشسته بودن و داشتن ناهار میخوردن _سلام. بابا:علیک سلام مامان: سلام دخترگلم نشستم گوشه اتاق و سرمو گذاشتم روی زانوهام مامان: چیشده فائزه؟ حرف بزن دختر بابا: مامانت راس میگه چیشده؟ چرا اینجوری نیکنی؟ _خسته شدم بخدا.. مامان بلند شد اومد کنارم نشست و گفت: مامان الهی قربونت بشه دختر چیشدی؟ _این مهدی خره کی قراره برگرده نیشابور؟ (مهدی دانشجو مهندسی پزشکی توی نیشابور بود) مامان: نمیدونم مادر احتمالا دو سه روز دیگه بره... بابا با طعنه: چیه از الان دلت تنگش شده؟ با بغض گفتم: بابا اذیتم نکن. اسلا من محرم پسره الدنگ نیستم که میاد وسط راهپیمایی چرت و پرت میگه بهم؟ چه توقعی از من داره؟ روزی که اومد خواستگاری یه دختری که یه بار عاشق شده و اونو دوس نداره باید عقلش میکشید از جانب من توقع هیچ محبتی نداشته باشه... بابا: تو الان چه بخوای چه نخوای اون نامزدته حالا درسته محرم نیستید ولی دلیل نمیشه باهاش سرد و مثل غریبه ها باشی هه... مثل غریبه ها... اون از هر غریبه ای برام غریبه تره... _بله بابا جان چشم... نقشه بعدیتون چیه احتمالا؟ اول نامزدی... بعد مهربون شدن باهاش... آخرش چی؟؟؟ بابا: تا آخرش که خیلی مونده باباجان ولی نقشه بعدی اینکه تا عید نوروز میخوام عقدتون کنم مات و مبهوت به بابایی خیره شدم که لبخند زنان بلند شد و رفت تو آشپزخونه بعدشم مامان سرشو انداخت پایین و رفت اینجا چه خبره یکی الان باید به من توضیح بده این چه شوخیه مسخره ایه پدر من میکنه _باباااااااااا بابا: بله چرا جیغ میزنی؟ _منظورت از این حرفا چی بود؟ الکی گفتی دیگه مگه نه؟ بابا: تو فکر کن الکیه ولی از چند روز دیگه بیوفت دنبال لباس و وسیله خریدن دخترگلم وقتی جوون مردم رو نابود کردی باید منتظر می موندی خودتم بعدش نابود شی... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پاسداران آگاهانه انتخاب میکنند شجاعانه میجنگند غریبانه زندگی ‌میکنند مظلومانه شهید میشوند و بیشرمانه مورد توهین قرار میگیرند..... [شهیدبهشتی]
مولای ما ✨ ما لحظه‌ی شیرین وصال توست. همان لحظه که روزه‌ی فراق را نه با شهد و شکر، که با شیرینی لبخند تو باز کنیم. ✨همان روز که پشت سر تو، صف به صف بایستیم و سجده های نماز عیدمان را یکی کنیم با سجده‌های شکرانه ظهور. همان روز که طنین قنوت تو در گوش دنیا بپیچد: اللهم بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا...🤲 عید فطر مبارک💐 به امید دیدن عید ظهور... @mahdavieat
🌷 رهبرانقلاب: عید سعید فطر را تبریک عرض میکنم ❤️ خدا را شکر میکنیم که یک بار دیگر، یک ماه رمضان دیگر و یک عید فطر دیگر را نصیب ما کرد. تا زنده ایم رزمنده ایم ❤️❤️
🔹کیف مدرسه‌ای پسر و دخترم رو دادم برای تعمیرات، نو بودند ولی بند حمایل و یکی از زیپ‌های هر کدوم خراب شده بود کاغذ رسید‌ رو از تعمیرکار تحویل گرفتم و قرار شد یکی دو روزه تعمیرشون کنه و تحویلم بده.... 🔹دو روز بعد برای تحویل کیف‌ها مراجعه کردم هر دو تا کیف تعمیر شده بودند؛ کاغذ رسید رو تحویل دادم و خواستم هزینه تعمیر رو بپردازم که تعمیرکار به من گفت: شما میهمان امام‌ زمان هستید! هزینه نمی‌گیرم فقط یه تسبیح صلوات نذر ظهورش بخونید! 🔹از شنیدن نام مولا و آقایمان کمی جا خوردم! گفتم: تسبیح صلوات رو حتماً می‌خونم ولی لطفاً پول رو هم قبول کنید آخه شما زحمت کشیده‌اید و کار کرده‌اید 🔹گفت: این نذر چند سال منه هر صدتا مشتری پنج تای بعدیش نذر امام زمانه! بعد هم دسته‌ قبض‌هاش رو به من نشون داد هر از چند گاهی روی ته فیش قبض‌ها نوشته شده بود: میهمان امام زمان عجل الله 🔹گفت: این یه نذر و قراردادی هست بین من و عجل الله تعالی فرجه الشریف و نفراتی که این قبض‌ها به اونا بیفته هر کاری که داشته باشن مجانی انجام میشه فقط باید یه تسبیح صلوات نذر ظهور آقا بخونن! 🔹اصرار من برای پرداخت هزینه فایده نداشت از تعمیرکار خداحافظی کردم کیف‌ها رو برداشتم و از مغازه اومدم بیرون... اون شب رو تا مدت‌ها داشتم به کار ارزشمند و جالب این تعمیرکار عزیز فکر می‌کردم به این فکر کردم که اگر همه ما در همین حد هم که شده برای ظهور قدمی برداریم چه اتفاق زیبائی برای خودمون و اطرافیانمون میافته! من تصمیمم رو گرفتم،اولین قدم این بود که این عمل خداپسندانه رو برای دیگران هم نقل کنم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا