5.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️انتشار برای نخستین بار | تصاویری از دقت بالای دوربینهای نظارتی فراجا در اماکن عمومی
https://eitaa.com/mahdavieat
9.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زخمی رها کردند و رفتند
رها کردند در زندان بمانم
دعا کردند سرگردان بمانم
#شهید_حبیبالله_کریمی
فرمانده توپخانه ۶۳ خاتم الانبیاء ﷺ
مبتکر ساخت سکوی توپهای دوربرد در هور
تولد: ۱۳۳۶/۱۲/۷
محل تولد: خوزستان-آبادان
شهادت : ۱۳۶۶/۱/۲۲
محل شهادت: خرمشهر
📌 #خداحافظ_حبیب_جانم...
🔹 وداع جانسوز یاران و همرزمان
با پیکر مطهر شهید حاج حبیب الله کریمی
#شهیدحبیباللهکریمی
#فرماندهتوپخانه۶۳خاتمالانبیاءﷺ
#وداع_یاران
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
یاد و خاطره شهدا تا ابد گرامی باد🌷🌷🇮🇷
https://eitaa.com/mahdavieat
در حسرت روی دوست دل بی تاب است
لب تشنه ی دیدار رخ ارباب است
چشمان ترم تمام شب ها تا صبح
دلواپس نادیدن یک مهتاب است
#لبیک_یا_خامنه_ای
https://eitaa.com/mahdavieat
#زندگی 💕🌻
زندگی برایت پر معناتر خواهد شد
وقتی که،
این حقیقت ساده را درک کنی
که، هرگز هیچ لحظهای را
دوبار نخواهی داشت
صبح بخیر 🌞🌻
─━━━⊱🎀⊰━━━─
http://eitaa.com/mahdavieat
‼️ای انسان؛
یادت باشد...
⚠️اگر وارد دوزخ شدی،از
"" تلخـــی عذاب""
به خدا شکایت نکن
این همان
""شــیرینی گناهی""
است که در دنیا از آن لذت میبردی ...
#سرباز_مهدی 🇮🇷
همانا بهترین کارها کار برای #امام_زمان است ♡♡♡
http://eitaa.com/mahdavieat
💢خاطراتی از شهید حججی💢
#حجت_خدا
خانه اش #طبقه ی_چهارم بود توی یک مجتمع مسکونی. آسانسور هم نداشت. باید چهل پنجاه تا پله را بالا میرفتی.😖
یک بار که رفتم ببینمش، دیدم همه پله ها را از اول تا آخر رنگ کرده.خیلی هم قشنگ و تمیز.
گفتم: "ای والله آقا #محسن. عجب کار توپی کرده ای."😜
لبخندی زد و گفت: "پله های اینجا خیلی زیاده.این ها رو رنگ کردم که وقتی خانمم میخواد بره بالا، کمتر خسته بشه. کمتر اذیت بشه."😍😇👌🏻
☜✧✧✧✧✧✧
خیلی زهرایم را #دوست ❤️ داشت. همیشه زهرا جان و خانمم صدایش میکرد.😌
اگر هم احیانا باهم بگو مگویی میکردند، زود #کوتاه_می_آمد.😇
بعضی موقع ها که خانه مان بودند، میدیدم سرد و سور و بیحال است. می فهمیدم با زهرا حرفش شده. 😞
از خانه که بیرون میرفت زهرا موبایلش را می گرفت توی دستش و با خنده 😃 بهم میگفت: "مامان نیگا کن.الانه که محسن منت کشی کنه و بهم پیامک بده."😍
هنوز نیم ساعت نگذشته بود که پیام میداد به زهرا: "بیام ببرمت بیرون؟"😇
دلش کوچک بود. اندازه یک گنجشک. طاقت دوری و ناراحتی زهرا را نداشت.😔👌🏻
~~~~~~~~~
حساس بود روی #نماز صبح هایش.
اگر احیانا قضا میشد یا میرفت برای آخر وقت، تمام آن روز #ناراحت و پکر بود.😞
بعد از نماز صبح هایش هم هر روز، #حدیث_کسا و #دعای_عهد و #زیارت_عاشورا میخواند.😔
هر سه اش را.
برای دعا هم میرفت می نشست جایی که سرد باشد.
میخواست چشمانش #گرم نشود و خوابش نبرد.
میخواست بتواند دعاهایش را #باحال و با #توجه بخواند..😌👌🏻
#سرباز_مهدی
همانا بهترین کارها کار برای #امام_زمان است♡♡♡
http://eitaa.com/mahdavieat
24.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌹🍃
🤦♂من مسئول رسمی این کشور نیستم ، اما از این جوان خجالت کشیدم!
🔹چندی پیش تصویری از یک جوان #معلول به نام احمدرضا آل احمدی ، در نماز عید فطرِ شهرستان الیگودرز در فضای مجازی منتشر شد. یکی از بچه های رسانهای الیگودرز به همراه امام جمعهی این شهر به منزل این جوان عزیز رفت و از او و خانوادهاش گزارش تهیه کرد و برایم ارسال نمود!
🔹با چشمانی تر مینویسم و شرمندهی روی این خانوادهی محترم و مردم عزیز کشورم هستم ، که فکر نمیکنم مردمی بهتر و مهربان تر از اینان در دنیا وجود داشته باشد!
🔹مردمی که اقتصاد نابسامان ، کارد را به استخوان هایشان رسانده اما باز هم پای کار انقلاب اسلامی ایستادهاند و در بزنگاه ها حتی شده سینه خیز ، خود را به میدان حضور میرسانند!
⛔️نکند برخی مسئولین در حق چنین مردمی کم فروشی کنند ، که اینها جز خدا فریاد رسی ندارند!
✍میلاد خورسندی
🍃🌹ـــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃
🔎جسارت به یک روحانی و فرامتنی هویت سوز
🔺چند ثانیه فیلم از لحظه #زیرگرفتن_یکروحانی توسط یک خودروی شخصی با انگیزه نامعلوم فعلا؟؟ اما یک #فرامتن خطرناکی دارد...
🔸تولید #دومینوی_نفرت علیه #نمادها بعنوان یک استراتژی برای ذبح فرهنگ از مسیر میانبر. فقط بحث دیانت و ناامن کردن فضا برای #روحانیت نیست.
🔸روزی #حجاب، روزی #عمامه و روزهای بعد #پرچم #سرودملی و #زبانفارسی و #نقشه و...
فراموش نکنیم که جزءلاینفک #هویت یک ملت، نمادهای ملی و مذهبی آن است که اگر آسیب ببیند، بنیادهای معرفتی و ارتکازات تاریخی مردم آن خاک را هم به تدریج درمینوردد.
🔸خلاصه اینکه عادی سازی توهین به نمادها و پایین آوردن میزان حساسیت عمومی به این قبیل جسارتهای جهت دار، به نفع فرهنگ و تاریخ و انسجام یک جامعه نخواهد بود.
✍علیرضامحمدلو
🍃🌹ـــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃
🎥احیاء ۴ هزار و ۲۰۰ واحد راکد صنعتی و تولیدی در کشور/ ۱۶۰ واحد تولیدی راکد در خوزستان فعال شد
رئیسجمهور در مراسم جشن احیاء ۱۶۰ واحد راکد صنعتی و تولیدی:
🔹برخی از واحدهای تولیدی استان خوزستان که امروز احیاءشده، بیش از ۱۰ سال راکد و یا تعطیل بودهاند.
🔹تولید و اشتغال در استان فعال شده است. در برخی از این کارگاهها بیش از ۱۵۰ نفر مشغول بهکار شدهاند.
🔹هزاران میلیارد تومان از سرمایه راکد مردم به گردش افتاده است و هزاران شغل ایجاد شده است.
🔹برخی محصولات تولید شده در این کارگاهها علاوه بر مصرف و نیاز داخلی، تجاریسازی شده و زمینه صادرات هم دارند.
🍃🌹ـــــــــــــــــــــ
17.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با کوشش و پشت کار
می توان به قله کوه رسید
تا زنده ایم رزمنده ایم ❤️❤️❤️
https://eitaa.com/mahdavieat
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗خانم خبرنگار وآقای طلبه💗
پارت٨٧
صبح زود با صدای اذان که از پنجره باز اتاق میومد بیدار شدم.
رفتم وضو گرفتم و دوباره اومدم توی اتاقم سجاده رو پهن کردم و نماز خوندم.
امروز چند تا کلاس نظری پشت سرهم داشتم.
تصمیم گرفتم یکم جزوه هامو بخونم.
تا ساعت هشت خوندم و بعد وسایلم رو گذاشتم تو کولم و از اتاق اومدم بیرون که برم دانشگاه
مامان: حداقل یه لقمه صبحانه بخور که ضعف نکنی دختر
_وای نه مامان ساعت نه کلاس دارم همینجوریم کلی دیرم شده بخدا دوییدم از خونه بیرون و دیدم ماشین نیست... پس بابا بردش... باید با تاکسی برم...
بالاخره بعد یه رب معطلی تاکسی رسید و این ساعتم اوج ترافیک و شلوغی ولی بالاخره ساعت نه و رب رسیدم دانشگاه.
پله هارو دوتا یکی بالا رفتم و رسیدم بلاخره به کلاس بعد کلاس رفتم یه شیرکاکائو و کیک گرفتم و خوردم.
بعدم دوباره سه تا کلاس پشت سر هم
از آخرین کلاس که بیرون اومدم مامان زنگ زد بهم
_سلام مامان.
مامان:سلام دختر کجایی؟
_کلاسم دیگه مامان
مامان: امشب خالت اینا میان ها دختر من دست تنهام.
_یادم نبود اسلا... باشه الان میام...
مامان: بدو دختر دیر میشه
دلم میخواست دیر برسم... میخواستم یه خراب کاری بکنم... ای کاش یه اتفاق میوفتاد تا مهدی یا خاله از من بدشون میومد و همه چیزو بهم میزدن...
تصمیم گرفتم تا خونه پیاده برم
از در دانشگاه اومدم بیرون و از همون اول سعی کردم از دورترین راه برم
به خودم که اومدم دیدم روی پل عابر پیاده وایسادم و دارم پایین رو نگاه میکنم
به آسمون نگاه کردم دم غروب شده بود و صدای اذان بلند شد
وای خدا واقعا مامان منو میکشهههه
سریع از از پل اومدم پایین و پیچیدم توی کوچه و کلید انداختم و رفتم تو داشتم دعا میخوندم به جون خودم که مامان قیمه قیمه م نکنه
_سلام مامان عزیزم
مامان با جیغ: الان وقت اومدنه؟؟؟
زود باش برو آمده شو دختره دیوونه الان خالت اینا میان
_حالا چرا جیغ میکشی بابا رفتمممم
خوشبختانه سریع دوییدم توی اتاقم و جارویی که پرت کرد تو سرم نخورد
حوصله لباس آن چنانی نداشتم.
یه تنیک ساده پوشیدم و یه چادر سر کردم.
همون لحظه زنگ در به صدا اومد....
فکر کنم خودشونن...
http://eitaa.com/mahdavieat
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸