eitaa logo
❥♥مهدویت❥♥
370 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
166 فایل
#ڪلیپ_استورے_مذهبے #پست_ثامن #رمان_از_شهــــــدا #مطالب_پزشڪی #مسابقه😊 ڪپی آزاد به شرط صلوات برای سلامتی آقام امام زمان❤ @mahdavieat 🍃اللهـــــ💞ـــــم عجل لولیڪ الفرج🍃 ارتباط بامدیرکانال @Rostami987
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃 ❤️عمه جان! چشمان امیدوار ما و دستان مهربان تو، به التماس دعای فرج... سلام الله علیها 🍃🌹🔸ــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃 🔸اولین شرط شما توی زندگی چیه؟ عجل الله سلام الله علیها 🍃🌹🔸ـــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹🍃 فرشته! انگار خدا بیشترین سهم از عشق و محبت را به قلب مهربان تو بخشیده است روزت مبارک فرشته سپیدپوش! 🍃🌹🔸ـــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیرزن ایرانی که ۳۳ سال در کانادا زندگی کرده اینگونه شبکه بهایی را ضربه فنی می‌کند تلویزیونی که حتی تحمل شنیدن حرف مخالفین را ندارد و اینگونه مجری آن عصبی می‌شود و تماس را قطع می‌کند! https://eitaa.com/mahdavieat
🌸🌸🌸🌸🌸 🍁کوچه‌ی هشت ممیز یک🍁 قسمت نود بخش اول 🔹سفره پهن بود و استکان های چای و آب جوش، خورده شده داخل سینی کنار زن عمو، نشسته بودند. سفره بی خرما بود و عوضش، بسته سوهانی که سید به یاد قم، خریده بود، جلوه ای دیگر به سفره داده بود. هنوز کسی دست به سوهان ها نبرده بود. پارچ تخم شربتی، تا نصفه خالی شده و کل خانواده در فاصله انتظارشان برای آمدن سید، به گپ و گفت های پر خنده شان ادامه می دادند. زن عمو دلش می خواست نذری بدهد اما می گفت دیگر پاهایم یاری ایستادن های طولانی سر حلوا و شیرینی های نذری را نمی دهد. زهرا و بچه ها یاد شیرینی پنجره ای‌های خاص و خوشمزه زن عمو را کردند و به به و چه چه شان زن عمو را ترغیب کرد که دوباره بپزد. زینب گفت:"شما دستورش را بدهید من می‌پزم. راز شیرینی هایتان را به من بگویید." و چنان مرموز این جمله را گفت که همه به لحنش خندیدند. زن عمو مشتاق شروع به گفتن دستورالعمل شیرینی پنجره ای کرد. زینب با عجله پرید وسط حرف زن عمو و گفت:"زن عمو، نگویید. نگویید دیگر. فقط به من بگویید. این طور که مادرم هم می شنود." مجدد همه خندیدند. حاج عمو دلش پیش سید و حرف او بود. از طرفی هوای قم و زیارت حضرت معصومه را داشت و از طرفی از گرمای قم می ترسید و ریسک فروش خانه آن هم در این سن، برایش سخت بود. زن عمو فهمید که همسرش مثل همیشه نیست. پرسید:"درد داری حاجی؟" حاج عمو گفت:"نه جانم. تو فکرم" زن عمو پرسید:"چه فکری؟" حاج عمو گفت:"فکر رفتن از این شهر" نگاه همه روی حاج عمو قفل شد. صدای زنگ در، سکوت را شکست. 🔸سید، با ظرف کوچکی از زولبیا بامیه، وارد خانه شد. علی اصغر همان بدو ورود در حیاط، دو بامیه پشت لپ‌هایش گذاشت و داخل شد. نمی توانست حرف بزند فقط اشاره به قد بابا کرد که یعنی بابا آمده. سید به همه سلام گرمی داد به سمت حاج عمو رفت و حال و احوال پرسی انرژی بخشی کرد و همان جا پایین پای حاج عمو نشست. زهرا به آشپزخانه رفت و غذای مختصر افطاری را آورد. آش رشته ای که حسابی نخود و لوبیاهایش خیسانده شده و پخته شده بود تا معده و روده‌های حاج عمو اذیت نشود. کاسه ای کشید و وسط سفره گذاشت. سید بشقابی برداشت وبرای زن عمو کشید. برای حاج عمو، برای زهرا وبرای زینب. در این فاصله، علی اصغر دو بامیه دیگر هم خورد و بشقابش را به سمت بابا دراز کرد. سید برای او هم ملاقه ای آش کشید و ملاقه کوچکی هم برای خودش. رفت کنار حاج عمو نشست و یک قاشق دهان عمو گذاشت و یک قاشق دهان خودش تا حاج عمو احساس ناراحتی و خجالت نکند. زن عمو که تا به حال به خاطر حضور سید ساکت بود رو به عمومحسن کرد و گفت:"جریان رفتن از این شهر چیست؟" نگاه سید و حاج عمو در هم قفل شد. سید گفت:"راستش را بخواهید استاد رفعتی، چند بار تماس گرفتند و ..." همه ماجرا را مفصل و کامل برای زهرا و زن عمو توضیح داد. سکوتی عمیق حکمفرما شده بود. هیچکس حرفی نزد. حتی علی اصغر هم که معمولا بلبل زبانی می‌کرد چیزی نگفت. 🔹 زینب گفت: "حالا کی قرار است برویم؟" سید گفت:"شما راضی هستی برگردیم قم بابا جان؟" زینب دودل بود. از طرفی تازه دوستان جدید پیدا کرده بود و از طرف دیگر، دلش برای دوستان قدیمی اش خیلی تنگ شده بود. با همان حال گفت:"نمی دانم. اینجا خوب است. قم هم خوب است." زهرا سرش را به هم زدن آش گرم کرد. زن عمو بشقاب آش را بالا آورد و قاشقی آش در دهانش گذاشت و آرام آرام جوید. حاج عمو منتظر بود پاسخ همسرش را بشنود. سید، همان طور که نگاهش به بشقاب آش بود گفت:"زن عمو جان، زهرا خانم، عمو جان، همه شما بر من حق دارید و من خادم همه تان هستم. نمی خواهم به سختی بیافتید و به خاطر من، اذیت بشوید. شرمنده همه تان هم هستم که تا امروز، اینقدر به خاطر من اذیت شده اید. حلالم کنید. من به استاد رفعتی گفتم که مشکلاتی برای بازگشتمان است اما ایشان مصر هستند و این اصرارشان لابد بی جهت نیست." زهرا، سکوت را شکست و گفت:"آقا سید، از اول ازدواجمان هر جا قرار بود بروید، من همراهی تان کردم. درست است که تازه اینجا منتقل شده ایم اما همراهی شما مهم تر از مکان و جاست. هر جا بروی من کنارت خواهم بود. نگران سختی ها هم نباش. مگر خودتان نمی گفتید که دنیا، محل سختی است. این هم یک سختی. شاید اگر نرویم بیماری یا مشکلی بزرگ تر گریبان گیرمان شود." سید از زهرا مطمئن بود چرا که همه تغییرات زندگی‌شان را خیر و لطف خدا می دید. از او تشکر کرد. زن عمو هنوز چیزی نگفته بود https://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹🍃🌹🍃🔹 ﷽ ✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃 🍃🌹🍃ـــــــــــــــــــــــ 🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿 علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷تقدیم به دوستان گلم 🍁کوتاه دستي ام راببخشید 🌷که وسعت توانم 🍁اندک است 🌷اماهمین اندک را با احترام 🍁پیشکشتان ميکنم 🌷هر کجا هستیـد 🍁خــدا پناهتون باشـد 🌷دوشنبه تون پُر از عطـر خـدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹🍃🌹🍃🔹 ﷽ ✨🌸اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸🍃 🍃🌹🍃ـــــــــــــــــــــــ 🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿 علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹🍃🌹🍃🔹 امروز اسرائیل تنها شاهد گوشه ای از توان رزمی و تاکتیکی انصارالله یمن با پرتاب موشک بالستیک به سمت اسرائیل و هلی برن روی کشتی گلکسی لیدر با Mil-17 هست، انصارالله در گذشته با طی بیش از هزار کیلومتر! به سلامت از همه سامانه های پدافندی سعودی عبور کرد و به عمق خاک عربستان رسید و موفق به هدف قرار دادن آرامکو شد. پ.ن: شجاعت خلبان و مجاهدان درون هلیکوپتر در فرود اومدن روی سطح پر از موانع و کوچک غیر ایمن و غیر علامتگذاری شده حتی در هالیوود هم قابل تصویرگری نیست! 🍃🌹🔸ــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹🍃🌹🍃🔹 🏥پرستار کارش پرستاری است یا نان پختن؟ در غزه همه چیز بهم ریخته است..! 🍃🌹🔸ـــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹🍃 اسلام شکست بردار نیست... به تفاله های دشمنان هشدار دهید... 🍃🌹🔸ـــــــــــــــــــــــــ
🍃🌹🍃 / اوصاف بسیج و بسيجی از منظر امام خمینی رحمة الله عليه 🌺حقيقتاً اگر بخواهيم مصداق كاملى از ايثار و خلوص و فداكارى و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهيم، چه كسى سزاوارتر از بسيج و بسيجيان خواهند بود! 🌹بسيج شجره طيبه و درخت تناور و پر ثمرى است كه شكوفه ‏هاى آن بوى بهار وصل و طراوت يقين و حديث عشق مى‏ دهد. 🌴بسيج مدرسه عشق و مكتب شاهدان و شهيدان گمنامى است كه پيروانش بر گلدسته‏ هاى رفيع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده‏ اند. 🌺بسيج ميقات پابرهنگان و معراج انديشه پاك اسلامى است كه تربيت يافتگان آن، نام و نشان در گمنامى و بى‏ نشانى گرفته‏ اند. 🌷بسيج لشكر مخلص خداست كه دفتر تشكل آن را همه مجاهدان از اولين تا آخرين امضا نموده ‏اند. 🌹من همواره به خلوص و صفاى بسيجيان غبطه مى‏خورم و از خدا مى‏خواهم تا با بسيجيانم محشور گرداند، چرا كه در اين دنيا افتخارم اين است كه خود بسيجى‏ ام. 📚صحیفه امام، ج 21، ص194 🇮🇷هفته بسیج گرامی باد 🇮🇷 🍃🌹🍃
🇮🇷🇵🇸 🎥 | مغرور نشویم‼️ 🍃🌹🍃 | |
🇮🇷🇵🇸 🎥 (۲) | تو هر سیل و آبگرفتگی این بسیجی های جهادگر هستن که به کمک مردم میرن تا "سیلِ بدنامی" براندازا رو ببره...! 🍃🌹🍃 | |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا