eitaa logo
منتظران ظهور
297 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
20 فایل
خادمین کانال هماهنگی جهت تبادلات @mahdiadmin @mahdavi_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
(۱) فرش کوچکی انداخت گوشه حیاط خانه پدری اش؛ توی آفتاب.... پیرمرد را از حمام آورد، روی فرش نشاند و سرش را خشک کرد. دست و پیشانی‌اش را می‌بوسید و می‌گفت: " همه‌ی دل‌خوشی من توی این دنیا پدرمه...."