آقا واقعه کربلا خیلی سریع اتفاق افتاد، و کل جنگ در یک روز رخ داد، برخی از جنگ های پیامبر(ص) و امام علی(ع) چندین ماه طول میکشید ولی کربلا خیلی سریع شروع شد و تموم شد. دشمن خیلی عجله داشت.
🔻بخاطر همین شهدای کربلا خیلی خاص هستن، یعنی یک لحظه غفلت نکردن و سریع به امام پیوستن، مثلا حبیب بن مظاهر داشت صبحانه میخورد نامه امام به دستش رسید و همون موقع بلند شد و رفت کربلا، تو راه هم به مسلمبنعوسجه گفت، اونم سریع راه افتاد. و خیلی موانع هم سر راهشون بود ولی خودشونو رسوندن. اتفاقا به افراد قبیلهشون هم گفتن بیان، ولی جلوی اونارو تو راه گرفتن و نرسیدن. ولی اون دوتا منتظر قبیلهشون نشدن رفتن
🔻بعضیاهم مثل سلیمان بن صرد خزاعی که از بزرگان کوفه بود، وقتی امامنیاز داشت به امام لبیک نگفت، بعد واقعه عاشورا عذاب وجدان گرفت و قیام کرد و قیام توابین رو راه انداخت، ولی چه فایده؟
امام به برخی از افراد بصره هم نامه نوشت که بیان کربلا، از بصره تا کربلا خیلی راهه. بعضیاشون راه افتادن ولی نرسیدن. چون تو مسیر نیروهای دشمن نمیگذاشتن کسی به کربلا برسه.
🔻هفافبنمهند بصری بکوب از بصره تا کربلا تاخت و باوجود موانع زیادی که وسط راه بود عصر عاشورا رسید کربلا، گفت حسین کو؟ گفتن دیر اومدی بابا، کشته شد. بیخیال نشد برگرده، بی تفاوت نبود. دید دارن به خیمهها حمله میکنن، شمشیر کشید و جانانه جنگید و به شهادت رسید.
🔻بعضیا هم نرسیدن، مثلا یکی تو راه به امام گفت میرم کوفه یه کاری دارم انجام میدم سریع برمیگردم. امام هم گفت باشه، سریع هم برگشت ولی وقتی برگشت کار تموم شده بود.
✅《سر بزنگاه باید جواب امام و ولی رو داد. برم و برگردم، یک دقیقه صبر کن، برم خانوادهام رو سروسامون بدم، دلارهامو بفروشم و این حرفا رو نداریم. وگرنه سر امام رو باید رو نیزهها ببینی.》
رفتم که خار از پا کشم//محمل زچشمم دور شد
یک لحظه من غافل شدم//یک عمر راهم دور شد
⭕️قبلا گفتیم که فقط با ایجاد شوک های اقتصادی میشه به صورت مقطعی قیمت ها رو بالا برد
به زودی شاهد کاهش شدید قیمت ها خواهیم بود.
🔷خصوصا اینکه با کاهش قیمت دلار، اون افرادی که طمعکارانه دلار خریدن و انبار کردن
حمله میکنن برای فروش دلارهاشون.
این روند کاهشی بسیار سریع خواهد بود
احتمالا توی این چند روز تعداد زیادی از این افراد ، سکته کنن!
چون میدونید که آدم خائن، ترسو هم هست
تا ذره ای احساس کنه که قیمتا ممکنه کم بشه خیلی سریع میرن دلاراشون رو میفروشن!☺️
#خبر
⭕️ قیمت دلار به شدت در حال کاهش است.
هم اکنون 15.150 تومن
قیمت سکه هم شاهد شیب نزولی بی سابقه طی چند ماه اخیر شده و وارد کانال 4.800.000تومن شده
مردم درحال فروش ارز های خود هستند
#انتشار_عمومی
✅قسمت دوم مصاحبه با همسر امام خامنه ای
🔺آیا همسرتان در خانه به شما کمک میکنند؟
🔹در حال حاضر نه ایشان چنین فرصتی دارند و نه از ایشان چنین انتظاری داریم. اما یک خصیصه بسیار پسندیدهای که ایشان دارند و میتواند نمونه و سرمشقی برای دیگران باشد این است که زمانی که ایشان در منزل هستند، اگرچه معمولا خسته از کار روزانه میباشند اما سعی دارند تا جو خانه را از مشکلات محیط کارشان به دور نگهدارند.
🔻آیا شما کارمند دولت هستید؟
🔸به عنوان یک زن مسلمان در جمهوری اسلامی ایران، نظیر تمامی خواهران مسلمان دیگر، وظایفی برعهده دارم و با تمام توانم آنها را انجام میدهم، اما هیچ مسئولیت رسمی بهخصوصی ندارم.
🔺همسر شما چه انتظاری از شما دارند؟
🔹ایشان بیش از هر چیزی دیگری انتظار دارند که محیط خانوادگی آرام و شاد و سالم باشد.
🔻لطفا نظرات تان را در مورد حجاب اسلامی برای خوانندگان ما بفرمایید.
🔸به نظر من «بهترین پوشش برای خارج از منزل، چادر، است.» البته شرعا پوشیدن انواع دیگر پوشش در صورتی که بدن را کامل بپوشاند و جذب و تنگ نباشد اشکالی ندارد. اما به طور کلی چادر ترجیح دارد. برای درون خانه کاملا متفاوت است. البته پوشش در هر شرایطی باید مطابق عفت اسلامی باشد.
🔺سیره زندگانی شما چگونه است؟
🔹سالهاست که ما اشیای تجملاتی را به خانهمان راه ندادهایم. زیبایی خوب است اما نباید خودمان را درگیر زندگی تجملاتی بکنیم. ما در خانهمان دکوراسیون به معنای متداول آن، فرشها و پردههای قیمتی، مبلمان و غیره نداریم. سالها پیش خودمان را از این چیزها رها کردهایم، والدین آقای خامنهای در این رابطه سرمشق ما بودهاند و مادر ایشان چنین تجملاتی را مورد انتقاد قرار میدادند و من نیز همین عقیده را دارم. همیشه به فرزندانمان توصیه میکنم که آنها هم باید در رفتار شخصیشان این گونه باشند. زیرا اشیای لوکس غیرضروری است
❤️❤️❤️
❤️❤️
❤️
#رمان_از_جهنم_تا_بهشت
#ﻗﺴﻤﺖ_شانزدهم
ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﺳﺎﻋﺖ ۱/۵ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺧﻮﻧﻪ . ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﯾﮏ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺣﯿﺎﻁ ﮐﻮﭼﯿﮑﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻭ ﺍﻣﯿﺮ ﻋﻠﯽ ﻋﺎﺷﻘﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ . ﺍﺯ ﺣﯿﺎﻁ ﮔﺬﺷﺘﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺷﯿﺸﻪ ﺍﯼ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﺭﻭ ﺑﺎ ﮐﻠﯿﺪ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻡ . ﺳﺮﯾﻊ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﻢ ﻭ ﻟﺒﺎﺳﺎﻡ ﺭﻭ ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺭﻭ ﺗﺨﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪﻡ . ﺣﺴﺎﺑﯽ ﮐﻼﻓﻪ ﺑﻮﺩﻡ . ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻧﻤﯿﺒﺮﺩ ﻭ ﺣﻮﺻﻠﻢ ﻫﻢ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺳﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ . ﮔﻮﺷﯿﻢ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮐﯿﻔﻢ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺭﻭﺷﻨﺶ ﮐﺮﺩﻡ . ۱۱ ﺗﺎ ﺗﻤﺎﺱ ﺑﯽ ﭘﺎﺳﺦ ﺍﺯ ﻋﻤﻮ . ﺍﻭﻩ ﺍﻭﻩ . ﭼﯿﮑﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻤﺎﺭﺷﻮ ﮔﺮﻓﺘﻢ . ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﺳﺮﺧﻮﺷﺶ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺧﻮﺍﺏ ﻧﺒﻮﺩﻩ .
ﻋﻤﻮ : ﺳﻼﻡ ﺧﺎﻧﻤﯽ . ﺳﺮﺕ ﺷﻠﻮﻏﻪ ﻫﺎ .
_ ﺳﻼﻡ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ . ﻋﻤﻮ ﮐﺎﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﯽ ؟
ﺍﺯ ﺳﺮﺩﯼ ﻟﺤﻨﻢ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩ ﻭﻟﯽ ﺧﻮﺏ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﻗﻀﯿﻪ ﻃﻼﻗﺸﻮﻥ ﺣﺲ ﺑﺪﯼ ﺩﺍﺭﻡ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻋﻤﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺗﻢ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﺣﺮﻓﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ۱۰٫۱۱ ﺳﺎﻝ ﺭﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻡ ﭘﯿﺶ ﺍﻭﻥ ﺑﻮﺩﻡ .
ﻋﻤﻮ : ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺑﮕﻢ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﻡ ﺗﺮﮐﯿﻪ . ﻓﺮﺩﺍ ﯾﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﺑﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺣﺘﻤﺎ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﯿﺎ ﭼﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺑﺎ ﻃﻨﺎﺯ ﻫﻢ ﺁﺷﻨﺎ ﺑﺸﯽ .
_ ﭼﯿﯿﯿﯿﯿﯿﯽ؟؟؟؟؟ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺮﯼ ﻋﻤﻮ؟ ﻃﻨﺎﺯ ﮐﯿﻪ؟
ﻋﻤﻮ : ﻫﻤﺴﺮ ﺁﯾﻨﺪﻡ . ﺍﻭﻥ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ .
ﺍﺯ ﯾﻪ ﻃﺮﻑ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺵ ﺗﻨﮓ ﻣﯿﺸﺪ ﺍﺯ ﯾﻪ ﻃﺮﻑ ﻫﻢ ﻓﺮﺻﺖ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺷﮏ ﻭ ﺗﺮﺩﯾﺪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﯾﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻭﺍﺣﺪ ﺑﺮﺳﻢ .
ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﻋﻤﻮ ﮐﻪ ﭘﺸﺖ ﺗﻠﻔﻦ ﺩﺍﺷﺖ ﺻﺪﺍﻡ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﻭﻣﺪﻡ .
ﻋﻤﻮ : ﺗﺎﻧﯿﺎﺍﺍﺍﺍﺍ
_ ﺑﻠﻪ؟
ﻋﻤﻮ : ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﯿﺎ ﺧﻮﺏ ﺗﻮ ﻫﻢ ﻣﯿﺘﻮﻧﯽ ﭼﻨﺪﻭﻗﺖ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﯿﺎﯼ ﺑﻬﻢ ﺳﺮ ﺑﺰﻧﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﯼ ﻧﺎﺳﻼﻣﺘﯽ ۱۹ ﺳﺎﻟﺘﻪ .
_ ﺑﺎﺷﻪ . ﻋﻤﻮ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﻓﺮﺩﺍ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﯿﻪ ؟
(ﭼﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺍﯼ . ﻋﻤﻮ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩه؟ ﻣﺤﺎﻟﻪ)
ﻋﻤﻮ : ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﻣﺜﻠﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﯿﺎﯼ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ . ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﮐﻪ . ﺧﻮﺩﺕ ﺑﻮﺩﯼ ﺑﯿﺸﺘﺮﺷﻮ .
ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺎﺭﺗﯽ . ﯾﻪ ﻋﺪﻩ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺑﯿﮑﺎﺭ ﮐﻪ ﭘﺴﺮﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮐﯿﻒ ﻭ ﺣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻫﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻋﺸﻮﻩ ﻭ ﻃﻨﺎﺯﯼ ﻫﺴﺘﻦ .
ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﻭﻝ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻬﻤﻮﻧﯿﺎ ﺧﻮﺷﻢ ﻧﻤﯿﻮﻣﺪ ﻭ ﺣﻀﻮﺭﻡ ﺑﻪ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﻋﻤﻮ ﺑﻮﺩ .
_ ﺑﺎﺷﻪ . ﻭﻟﯽ ﺑﻌﯿﺪ ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ ﺑﺘﻮﻧﻢ ﺑﯿﺎﻡ . ﺑﻬﺖ ﺧﺒﺮ ﻣﯿﺪﻡ .
ﻋﻤﻮ : ﻧﯿﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻪ ﻣﻦ ﻧﻪ ﺗﻮ . ﻣﻦ ﭘﺲ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺩﺍﺭﻡ .
_ ﺑﺎﺷﻪ . ﻓﻌﻼ …
ﻋﻤﻮ _ ﻓﺪﺍﺕ . ﺑﺎﯼ
ﺗﻠﻔﻦ ﺭﻭ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩﻡ . ﮐﺎﺵ ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺷﻘﺎﯾﻖ ﻭ ﯾﺎﺳﯽ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺩﻋﻮﺕ ﮐﻨﻪ . ﻫﺮﭼﻨﺪ ﺍﮔﻪ ﺧﺎﻟﻪ ﺍﯾﻨﺎ ﺑﻔﻬﻤﻦ ﮐﺠﺎ ﻗﺮﺍﺭﻩ ﺑﺮﻥ ﻋﻤﺮﺍ ﺑﺰﺍﺭﻥ . ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻨﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺑﻬﻮﻧﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﻋﻤﻮ ﺑﺮﻡ . ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺍﯾﻨﺎ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻬﻤﻮﻧﯿﺎ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺘﻦ ..…
ﻧﺘﻤﻮ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻠﮕﺮﺍﻡ . ﺍﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻩ ﭼﻘﺪﺭ ﭘﯿﺎﻡ . ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ﭘﯿﺎﻣﺎ . ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﮔﺮﻭﻩ ﺳﻪ ﻧﻔﺮﯾﻪ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ . ﺍﺥ ﺟﻮﻭﻭﻥ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺁﻧﻼﯾﻦ ﺑﻮﺩﻥ .
_ ﺳﻼﺍﺍﺍﺍﻡ
ﯾﺎﺳﯽ : ﺳﻼﻡ ﻭ ..…… ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻫﺴﺖ ﺩﻭ ﻫﻔﺘﻪ ﮐﺠﺎﯾﯽ ﺗﻮ؟؟؟؟
_ ﻣﭽﮑﺮﻡ ﻧﻔﺴﻢ .
ﯾﺎﺳﯽ : ﺑﺎﺑﺖ؟
_ ﺍﺳﺘﻘﺒﺎﻝ ﮔﺮﻣﺖ
ﺷﻘﺎﯾﻖ :ﻫﯿﭻ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻫﺴﺖ ﮐﺠﺎﯾﯽ ﺗﻮ ؟ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﻤﯿﺪﯼ ﮔﻮﺷﯿﺘﻢ ﮐﻪ ﻫﻤﺶ ﺧﺎﻣﻮﺷﻪ . ﺁﻧﻼﯾﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺸﯽ .
_ ﺍﻗﺎ ﻣﻨﻮ ﻧﺨﻮﺭﯾﺪ .
_ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺷﺪﯾﺪﺍ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻣﯿﺎﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﻡ . ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺑﮕﻢ ﻓﺮﺩﺍ ﺳﺎﻋﺖ ۱۱،۱۲ ﺑﯿﺎﯾید ﺍﯾﻨﺠﺎﺍﺍﺍ .
_ ﺑﺎﯼ
ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﻓﺤﺸﺎﺷﻮﻥ ﻧﺸﺪﻡ ﻭ ﻧﺖ ﺭﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮔﻮﺷﯽ ﺭﻭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺑﺮﺩ .……
#ادامه_دارد...
نویسنده :
#ح_سادات_کاظمی
✨💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖✨
🌱 #نهال_ولایت 57
🌺 دینِ ما دینِ اشاره ها هست...
🔹مثل چی؟!
👈 ✨بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ....
ای پیغمبر اونی که بهت گفتم رو بگو...✨
- خدا جان اسم علی ابن ابیطالب علیه السلام رو در قرآن بگو دیگه! 🙄
🔸نه عزیزم. خدا #اشاره میکنه... ☺️
✅ در خانه اگر کس هست، یک حرف بس است...
⭕️ طرف اومده بود میگفت آقا #ولایت_فقیه کجای قرآن نوشته شده؟!😤
🔹گفتم چه دل خوشی داری شما!!!😊
این قرآن فداش بشم اسم علی ابن ابیطالب علیه السلام رو هم نیاورده!
🔴بعضی ها رو میبینی هر چی میگی، میگن کجای قرآن نوشته؟!
😒
🔷 میگی تو #رساله نوشته
- میگه نه کجای قرآن نوشته؟!!!
✔️ عزیز دلم آخه برای تهیه ی رساله هم از قرآن استفاده کرده هم از روایات استفاده کرده!
🎴منافقین هم زمان پیامبر میگفتن هر چی تو قرآن نوشته قبول داریم!😤
باورتون میشه؟! رسماً به پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم میگفتن اگه تو بگی قبول نداریم
امّا اگه قرآن بگه قبول داریم 😳
#نهال_ولایت 58
🌷 در سوره مبارکه نساء هست که میفرماید:
🔶 ای پیامبر وقتی بهشون میگی بیاین به سمتِ قرآن و حرفِ منو گوش بدین، میگن هرچی قرآن بگه گوش میدیم ولی تو بگی گوش نمیدیم!!!
🔺حالا این افراد این مدلی هستن، تا حرفی میزنی میگن کجای قرآن نوشته!😒
منافقین هم همینطوری حرف میزدن⛔️
✅ علاوه بر اینکه توی قرآن یه مطالبی با اشاره اومده که ائمه هدی علیهم السلام باید پاسخ بدن؛
👈 توی کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم یه مطالبی به صورت اشاره هست.
🌹مثلاً اونجایی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: (مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ)
🔷 #مولا دوتا معنی داره :⬇️
هم معنی "#دوست" داره
هم معنی"#سرپرست و رئیس" داره
❤️اون بزرگوار از کلمه ای استفاده کردن که اگه یکی معنای "دوست" رو برداشت کرد "کافر نشه"