eitaa logo
مَهدویّت
822 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
29 فایل
وَنُرِ‌يدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْ‌ضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِ‌ثِين ♦️♦️♦️ 🔶نشر آثار و فرهنگ مهدویَ 🔶چگونگی زمینه سازی برای ظهور 🔶بررسی علائم و نشانه های ظهور 👇👇👇👇 ارتباط با مدیر: @Ya_adrkni
مشاهده در ایتا
دانلود
《برای امام زمانمان غیرت داشته باشیم》 ▫️ امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند: دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند چطور ؟ ◽️فرمودند: شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند. ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت: شما دو توهین به من کردید; ◽️ اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ، ◽️ دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من "علی" فروش شوم؟ ◽️تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی "علی" عوض نمی کنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست. ◽️مولا گریه می کردند و می فرمودند: به خدایی که جان "علی" در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست... سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند. 📚الکافی، ج ۸ 🔶برای دیگران هم ارسال کنید ╭─-┅═ঊঈ🔶ঊঈ═┅-─╮ 🆔 @mahdaviyatfarhang❣ ╰─-┅═ঊঈ🔶ঊঈ═┅-─╯
‍ ▪️گفت: به خدا قسم که من، شما و دوستان شما را دوست دارم. راستی که چقدر شیعیان شما زیادند! فرمود: شیعیان ما چقدرند؟ گفت: زیادند. خیلی زیاد! پرسید: می‌توانی آن‌ها را بشماری؟ گفت: بیش از آنی هستند که قابل شمارش باشند. فرمود: (هیهات!) هر وقت تعداد آنها ۳۱۳ شیعه کامل شود، آنچه می‌خواهید (ظهور) اتفاق می‌افتد. امام صادق علیه السلام برایش از اوصاف شیعیان واقعی فرمود؛ از اینکه مرد رازداری و تقیه‌اند. از اینکه اهل حب و بغض‌اند. از اینکه قناعت‌پیشه‌اند و از طمع به دورند... پرسید: کجا می‌شود آن‌ها را یافت؟ شنید: "در گوشه و کنار زمین... آن‌ها اگر در جمعی حاضر شوند کسی آن‌ها را نمی‌شناسد و اگر غایب شوند کسی سراغشان را نمی‌گیرد... در اموالشان با هم مواسات می‌کنند و با هم یکدل‌اند." 📚برگرفته از غیبت نعمانی، باب ۱۲، حدیث۴. 🔶برای دیگران هم ارسال کنید ╭─-┅═ঊঈ🔶ঊঈ═┅-─╮ 🆔 @mahdaviyatfarhang❣ ╰─-┅═ঊঈ🔶ঊঈ═┅-─╯
‍▫️بانویی پارسا و اهل ایمان بود. غصه‌دار از اندوه مسلمان‌ها. عالِمی را در عالَم رویا دید. عالم به او فرمود: برای رفع گرفتاری‌هایتان چطور دعا می‌کنید؟! بعد از هر نمازتان برای فرج مولایتان هم همانطور دعا کنید! هر مومنی اگر همان‌طور که برای خودش دعا می‌کند، بعد از هر نماز برای فرج مولایش دعا کند حاصل چنین دعایی از دو حال خارج نیست: یا ظهور مولایش تسریع می‌شود، یا حداقل اندوه خودش برطرف می‌شود. 📚 مکیال المکارم، ج ۱، ص۵۱۱. 🔶برای دیگران هم ارسال کنید ╭─-┅═ঊঈ🔶ঊঈ═┅-─╮ 🆔 @mahdaviyatfarhang❣ ╰─-┅═ঊঈ🔶ঊঈ═┅-─╯
▪️پرسید: پدرجان! دنیا کِی از وجود ظالمان پاک خواهد شد؟ پدر برایش از آینده‌ها گفت؛ از ظلم‌های بنی‌امیه، از ستم‌های بنی‌عباس، از خون‌هایی که به ناحق ریخته خواهد شد... بعد فرمود: حسین من! فرزند بی‌نظیری از نسل تو قیام خواهد کرد. بر جن و انس چیره خواهد شد، و سرتاسر زمین را آباد خواهد ساخت. خوش به حال کسی که آن روزگار را ببیند! 📚برگرفته از غیبت نعمانی، ص۲۷۴. یا قدیم الاحسان، بحق الحسین علیه السلام، عجّل لولیّک الفرج 🤲 🔶برای دیگران هم ارسال کنید ╭─-┅═ঊঈ🔶ঊঈ═┅-─╮ 🆔 @mahdaviyatfarhang❣ ╰─-┅═ঊঈ🔶ঊঈ═┅-─╯
▫️افتاده بود زندان. شکنجه‌ها امانش را بریده بود. به خودش گفت: "بگذار نامه بنویسم برای امام، هم برای آزادی‌ام دعا کند، هم از آقا پول بخواهم." نامه نوشت. اما خجالت کشید پول بخواهد. خیلی زود جواب نامه به دستش رسید: ظهر امروز، نمازت را در خانه‌ات خواهی خواند! همان شد که امام فرموده بود. آزادش کردند. به خانه که رسید نامه‌ای دید، همراه صد دینار طلا. نامه را باز کرد. دستخط امام عسکری علیه‌السلام بود: هر وقت نیازی داشتی از من خجالت نکش! 📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۵۰۸. علیه السلام 🔶برای دیگران هم ارسال کنید ╭─-┅═ঊঈ🔶ঊঈ═┅-─╮ 🆔 @mahdaviyatfarhang❣ ╰─-┅═ঊঈ🔶ঊঈ═┅-─╯
🏴 به مناسبت شهادت امام هادی علیه السلام؛ 🔺 شیعه شده بود، شیعه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی امام هادی علیه السلام. دلیلش را پرسیدند. گفت: از اصفهان آمده بودم بغداد؛ همشهری ها می دانستند آدم زبان‌داری هستم؛ مرا فرستاده بودند پیش متوکل برای عرض شکایت. پشت دربار منتظر بودم. همان وقت متوکل دستور داد امام هادی علیه السلام را بیاورند. از یکی پرسیدم کسی که احضار شده کیست؟ گفت: «امام شیعه هاست. به نظرم متوکل او را احضار کرده تا بکُشد!» لحظه ای بعد آمد. با همان نگاه اول، محبّتش به دلم افتاد. در دلم شروع کردم به دعا کردن برایش. از خدا می خواستم شرّ متوکل را از سرش کوتاه کند. به من که رسید توقف کرد؛ نگاهش را دوخت به صورتم؛ همین قدر شنیدم که فرمود: خدا دعایت را مستجاب، عمرت را طولانی و مال و بچه هایت را زیاد کند. از هیبت نگاه و کلامش به لرزه افتادم و زمین خوردم. به هوش که آمدم، مردم قصه را پرسیدند. چیزی نگفتم. به اصفهان که برگشتم زندگی ام از این رو به آن رو شد. حالا همه چیز دارم: ثروت، ده تا فرزند، هفتاد و چند سال عمر. همه‌ی اینها از برکت دعای امام زمانم است. 📚الخرائج و الجرائح، ج‏1، ص 392. 🔶برای دیگران هم ارسال کنید ╭─-┅═ঊঈ🔶ঊঈ═┅-─╮ 🆔 @mahdaviyatfarhang❣ ╰─-┅═ঊঈ🔶ঊঈ═┅-─╯