eitaa logo
مهد فرشتگان بامدیریت مٶسسه قرآنی لیلة لقدرنور
249 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.7هزار ویدیو
147 فایل
🍃🌷بسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيم🌷🍃 ✨موضوعات این کانال : ✨قرآ ن و تلاوت کودک...و نوجوان_ ✨اجرای تلاوت طرح معلم ✨(استاد منشاوی ۳ بار تکرار) ✨پیامهای #روانشناسی کودک ویدیوهای جذاب فرهنکی ورزشی و تربیتی انیمیشن https://eitaa.com/mahde_fereshtegan
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺بسته ویژه سالروز ولادت (علیه السلام) بچه و پیر و جوون آب می خورن نوش جوون چقدر شیرینه این آب باز میاد عطر گلاب وضو می گیریم این جا کنار حوض طلا می ریم من و مامان جون خوشحال و شاد و خندون سمت ضریح زیبا سلام می دیم به آقا شب و این جا می مونیم با هم دعا می خونیم از همه جای دنیا مردم می یان به این جا 🌷@mahde_fereshtegan
🌺بسته ویژه سالروز ولادت (علیه السلام) خادم کوچولو من یک آرزوی بزرگ دارم. دلم می‌خواهد وقتی بزرگ شدم، خادم حرم امام‌رضا(علیه السلام) بشوم و لباس مخصوص بپوشم و به زائرها کمک کنم: کفش‌ها را از زائرها بگیرم، جفتشان کنم و توی جاکفشی بگذارم یا مثلاً موقع نماز صف‌ها را مرتب کنم و اگر بچه‌ای گم شد ، کمکش کنم تا پدر و مادرش را پیدا کند. بعد از اینکه مامان زیارت‌نامه‌اش را خواند، آرزویم را به او گفتم. مامان گفت: «چه آرزوی خوبی! از امام‌رضا(علیه السلام) بخواه تا کمکت کنه که به این آرزو برسی.» مامان کمی فکر کرد؛ بعد گفت: «البته از حالا هم می‌تونی خادم امام‌رضا(علیه السلام) باشی، از همین حالا که توی حرم نشستیم!» تعجب کردم. پرسیدم:« چه‌جوری؟» مامان گفت:« کاری نداره: یک‌کم به اطرافت دقت کن.» کمی این‌طرف‌وآن‌طرف را نگاه کردم. چند تا مُهر گوشه‌ای افتاده بود. بلند شدم. مُهرها را برداشتم و توی جامُهری گذاشتم؛ بعد چند تا زیارت‌نامه را دیدم که روی زمین افتاده بود. تندی رفتم و آن‌ها را هم برداشتم و گذاشتم توی قفسۀ مخصوصشان. یک پسرکوچولو را دیدم که داشت با یک زیارت‌نامه بازی می کرد و نزدیک بود برگه‌هایش را پاره کند. یک شکلات به پسرکوچولو دادم و گفتم: «می‌شود مواظب زیارت‌نامه باشی و پاره یا کثیفش نکنی؟» پسرکوچولو شکلات را گرفت و زیارت‌نامه را به من داد. وقتی از حرم برگشتیم، خیلی خوش‌حال بودم؛ چون توی حرم، چند تا کار کوچولوی خوب انجام داده بودم