#حکایت
#دامن_ راه دانان_بگیر
همی یادم آید ز عهد صغر
که عیدی برون آمدم با پدر
به بازیچه مشغول مردم شدم
در آشوب خلق از پدر گم شدم
برآوردم از بی قراری خروش
پدر ناگهانم بمالید گوش
که ای شوخ چشم آخرت چند بار
بگفتم که دستم ز دامن مدار
به تنها نداند شدن طفل خرد
که نتواند او راه نادیده برد
تو هم طفل راهی به سعی ای فقیر
برو دامن راه دانان بگیر [1]
🔹در این شعر جناب سعدی از کودکی سخن می گوید که در یک روز عید همراه با پدر از خانه بیرون آمده یک لحظه غفلت باعث گم شدن او در میان شلوغی و زرق و برق دنیا می شود. شاید به تماشای ویترین مغازه ها مشغول می شود یا به هر نحوی بازیگوشی کودکانه که باعث غفلت و فراموشی از پدر می شود.
🔸شیخ سعدی در این شعر در نهایت سادگی و بلاغت مطلب مهمی را بیان می کند که از عهد کودکی به یاد می آورد و خطاب به مخاطبانش می گوید که برای گم نشدن در میان راه و رسیدن به مقصد، نیاز به راهنمایانی داریم که خود این راه را پیموده باشند، و از پیچ و خم و خطرات آن آگاه باشند، و از همه مهم تر؛ قدرت دستگیری داشته باشند.
🔹چه کسانی می توانند به عنوان راهنمای دلسوز برای انسان ها معرفی شوند؟
🔸الگو و راهنمایی که خود انسان برای خود تعیین می کند، یا راهنمایانی که خدای متعال برای او معرفی کرده است؟
ادامه ...
┄┅•🌸|•⊰❁〇⃟:❁⊱•|🌸┅┄
[1] بوستان سعدی/باب نهم/ در راه توبه و صواب/ص392/حکایت یازدهم
🌀مرکز مجازی مهدویت
👇👇👇👇
http://eitaa.com/mahdi313com
#حکایت
#علامه_بحرالعلوم
#عنایات_امام_زمان_علیه_السلام
#گریه_بر_امام_حسین_علیه_السلام
✳️گریه بر امام حسین علیه السلام چگونه گناهان را می آمرزد؟
🌹پاسخ امام زمان علیه السلام
🔹سید بحرالعلوم(ره) به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بین راه راجع به این مسأله، كه گریه بر امام حسین علیه السلام گناهان را می آمرزد، فكر می كرد. همان وقت متوجه شد كه شخص عربی سوار بر اسب به او رسید و سلام كرد.
🔸بعد پرسید:
🔹جناب سید درباره چه چیز به فكر فرو رفته ی؟ اگر مسأله ی علمی است بفرمایید شاید من هم اهل باشم؟
🔸سید بحرالعلوم عرض كرد: در این باره فكر می كنم كه چطور می شود خدای تعالی این همه ثواب به زائرین و گریه كنندگان بر حضرت سید الشهداء علیه السلام می دهد؛ مثلاً در هر قدمی كه در راه زیارت بر می دارند، ثواب یك حج و یك عمره در نامه عملشان نوشته می شود و برای یك قطره اشك تمام گناهان صغیره و كبیره شان آمرزیده می شود؟
🔹آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن!
🔸من برای شما مثالی می آورم تا مشكل حل شود.
🔹سلطانی به همراه درباریان خود به شكار می رفت. در شكارگاه از لشگریانش دور شد و به سختی فوق العاده ی افتاد و بسیار گرسنه شد.
🔸خیمه ی را دید و وارد آن خیمه شد. در آن سیاه چادر، پیرزنی را با پسرش دید. آنان در گوشه خیمه عُنیره ی داشتند (بز شیرده) و از راه مصرف شیر این بز، زندگی خود را می گرداندند.
🏴مرکز مجازی مهدویت
👇👇👇👇
http://eitaa.com/mahdi313com
#حکایت
#علامه_بحرالعلوم
#عنایات_امام_زمان_علیه_السلام
#گریه_بر_امام_حسین_علیه_السلام
✳️گریه بر امام حسین علیه السلام چگونه گناهان را می آمرزد؟
🌹پاسخ امام زمان علیه السلام:
🍃ادامه:
🔹وقتی سلطان وارد شد، او را نشناختند؛ ولی به خاطر پذیرایی از مهمان، آن بز را سر بریده و كباب كردند؛ زیرا چیز دیگری برای پذیرایی نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابید و روز بعد، از ایشان جدا شد و به هر طوری كه بود خود را به درباریان رسانید و جریان را برای اطرافیان نقل كرد.
🔸در نهایت از ایشان سؤال كرد: اگر من بخواهم پاداش میهمان نوازی پیرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملی بید انجام بدهم؟
🔹یكی از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهید.
🔸دیگری كه از وزرا بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفی بدهید.
🔹یكی دیگر گفت: فلان مزرعه را به ایشان بدهید.
🔸سلطان گفت: هر چه بدهم كم است؛ زیرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت، مقابله به مثل كرده ام. چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند. من هم باید هر چه را كه دارم به ایشان بدهم تا سر به سر شود.
🌹بعد سوار عرب به سید فرمود:
🔹حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سیدالشهداء علیه السلام هر چه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و دختر و خواهر و سر و پیكر داشت همه را در راه خدا داد پس اگر خداوند به زائرین و گریه كنندگان آن حضرت این همه اجر و ثواب بدهد، نباید تعجب نمود؛ چون خدا كه خداییش را نمی تواند به سید الشهداء علیه السلام بدهد؛
🔸پس هر كاری كه می تواند، آن را انجام می دهد؛ یعنی با صرف نظر از مقامات عالی خود امام حسین (ع)، به زوار و گریه كنندگان آن حضرت، درجاتی عنایت می كند. در عین حال اینها را جزای كامل برای فداكاری آن حضرت نمی داند.
🔹چون شخص عرب این مطالب را فرمود، از نظر سید بحرالعلوم غیب شد. »
🏴مرکز مجازی مهدویت
👇👇👇👇
http://eitaa.com/mahdi313com
#حکایت
✳️مردم به او گفتند "پسندیده"
🌹هنگامى که امام رضا علیه السلام به دعوت مأمون، به خراسان آمد، در آنجا وارد نیشابور شد، مردم استقبال پرشورى از آن حضرت نمودند، و پیش روى مرکب او آمده و آن حضرت را با اصرار به خانه خود دعوت مىکردند، ولى آن حضرت به خانه پیرزنى وارد شده و مهمان او شد، نقل شده آن زن، شب در عالم خواب دیده بود که فردا حضرت رضا(ع) مهمان او است، امام(ع) یا مردم نام او را پسندیده نهادند، زیرا امام(ع) در میان آن همه جمعیت، او را پسندید.
🔹روایت شده: وقتى که حضرت رضا(ع) به خانه او وارد شد، در کنار خانه او درخت بادام سبز شد، و بر اثر رشد سریع آن، همان سال بادام داد، مردم با خبر شدند کنار آن درخت مىآمدند، و از بادام آن براى شفاى بیماران مىبردند، هر کس به هر بیمارى مبتلا مىشد، با تبرک جویى از بادام آن شفا مىیافت. و اگر چشمش آسیب مىدید، با کشیدن بادام آن درخت بر چشمش درمان مىیافت، و یا اگر وضع حمل براى زنى سخت مىشد، با خوردن یک بادام از آن، به آسانى وضع حمل مىکرد... و آن درخت پس از مدتى خشک شد.
📚عیون اخبار الرضا ج۲
🌀مرکز مجازی مهدویت
👇👇👇👇
http://eitaa.com/mahdi313com
#حکایت
#امام_زمان_عج
#همه_جا_حضور_دارد
✳️ما چقدر حضور امام زمان (عج) در عالم را احساس می کنیم؟
حجت الاسلام تهرانی میگفت دوران نوجوانی در محضر سیدعبدالکریم کشمیری بودیم این داستان از زبان خود ایشون شنیدیم.
آیت الله کشمیری میفرمود در هند یه مرتاضی بود، این توانایی رو داشت که اگر اسم شخص و مادرش رو بهش میگفتیم، بهت میگفت که طرف زندهس یا مرده و کجا دفنه، ازش چندنفر رو پرسیدیم کاملا درست جواب داد.
مثلا آیت الله بروجردی رو پرسیدیم، گفت: کُم کُم.
منظورش قم بود. یعنی قم هستش پرسیدیم زندهس یا مرده، گفت مرده
.
آیت الله کشمیری اهل کشمیر بود و زبان هندی رو بلد بود.
این مرتاض این توانایی رو داشت که بفهمه منظور ما چه کسی هست. چون مثلا اسمها خیلی مشترک هستش، شاید تو کل دنیا چندهزار آدم وجود داشته باشه که اسمش محمد باشه و اسم مادرش هم مثلاً فاطمه. ولی این شخص می فهمید معنا و منظور چه کسی هست. این قدرت رو داشت که شرق و غرب عالم رو ببینه و میگفت شخص کجاست و آیا روی خاک هست یا زیر خاک!
آیت الله کشمیری گفت دیدیم وقت خوبیه ازش درباره امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بپرسیم ببینیم حضرت کجاست و مرتاض چی میگه. گفتیم مهدی فرزند فاطمه. مرتاض یکم صبر کرد و گفت چنین کسی رو متوجه نشدم. اونی که منظور شماس این اسمش نیست. ماهم دیدیم اشتباه گفتیم، اسم امام زمان محمد هستش، مهدی لقب حضرته، مادر حضرت مهدی هم باید نرجس بگیم نه حضرت زهراء (سلام الله علیها)، به مرتاض گفتیم، محمد فرزند نرجس، دیدیم مرتاض بعد از چند لحظه مکث، رنگ و روش عوض شد و یِکَم جا خورد و کمی عقب رفت چند بار گفت این کیه؟ این کیه؟ گفتیم چطور مگه؟
اینجای تعریف کردن داستان که رسید آیت الله کشمیری شروع کرد به گریه کردن، به مرتاض گفتیم این امام زمان(عج) ماست. گفت هر جای عالم که رفتم این شخص حضور داشت، همه جا بود. جایی نبود که این شخص نباشه!!!.
*اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر* {مولای متی ترانا و نراک}
🔵 مرکز مجازی مهدویت
👇👇👇👇
http://eitaa.com/mahdi313com
#حکایت
#عنایات_امام_رضا_علیه_السلام
🏵سکه های زندگی ساز
هنگامی که دعبل خزائی در مرو به محضر امام هشتم علیه السلام مشرّف شد و قصیده معروف خود را در محضر امام رضا علیه السلام خواند، حضرت صد دینار رضوی از سکّه های خویش به همراه یکی از لباسهایش را به دعبل هدیه داد و فرمود:
«این کیسه دینار را نگه دار که طولی نمی کشد به آن نیازمند خواهی شد.»
دعبل به وطن بازگشت و با کمال تعجّب دید که دزد آمده و تمام لوازم منزل او را به سرقت برده است. بنابراین، سکّه های اهدایی امام علیه السلام را به شیعیان فروخت و ما یحتاج خویش را تأمین کرد و در آنجا بود که سخن امام به یادش آمد که فرموده بود: «به زودی به این سکّه ها محتاج خواهی شد.»
🌐مرکز مجازی مهدویت
👇👇👇👇
http://eitaa.com/mahdi313com
#حکایت
✳️خبرهای غیبی در مورد حضرت مهدی (عج)
🔹اصبغ بن نباته می گوید:
🔸روزی به حضور امیرالمؤمنین علیه السّلام شرفیاب شدم، حضرت در فکر فرو رفته و زمین را خط میکشی. عرض کردم: یا امیرالمؤمنین! می بینم که در فکر فرو رفته و بر زمین خط میکشی؟ آیا رغبتی به آن یافته اید؟»
🌹فرمود: نه، قسم به خدا! هیچ رغبتی به آن و به دنیا حتّی برای یک روز نداشته و ندارم. به مولودی فکر می کنم که یازده پشت بعد از نسل من آشکار خواهد شد، و نامش مهدی است، و زمین را بعد از آن که از ظلم وجور انباشته شده باشد پر از عدل وداد می کند. امر او اعجاب انگیز است، و مدتها غیبت خواهد نمود، به همین دلیل گروهی درباره او به گمراهی می روند و عدّه ای دیگر هدایت می یابند.
🔹عرض کردم: یا امیرالمؤمنین(ع)! آیا این خبر واقع میشود؟
🌹حضرت علیه السّلام فرمود: آری! همانگونه که خلقت او یقینی است. ای اصبغ تو کجا و این امر؟ ایشانند نیکان امت با نیکان این عترت،
🔸عرض کردم: بعد از آن چه میشود؟
🌹حضرت فرمود: سپس خداوند آنچه خواهد انجام دهد، همانا برای اوست بداها (تغییرات) و تصمیمها و اهداف و نتایجی.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📚اصول کافی، ج 2 ص 136 کمال الدین، الغیبة، الاختصاص
🌐مرکز مجازی مهدویت
🌷 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄🌷
🆔 http://eitaa.com/mahdi313com
✨﷽✨
#حکایت
🔵 روزگار بی گناه است
✍️حسن بن مسعود، یکی از یاران امام هادی علیه السلام میگوید: به محضر مولایم امام هادی(ع) رسیدم، در حالیکه در آن روز، چند حادثه ی ناگوار برایم رخ داده بود... انگشتم زخمی شده و شانه ام در اثر تصادف با اسب سواری صدمه دیده و در یک نزاع غیرمترقبه لباسهایم پاره شده بود... به این خاطر با ناراحتی تمام در حضور حضرت گفتم: لعنت به امروز، عجب روز شومی برایم بود! خدا شرّ این روز را از من باز دارد!!
🌹امام هادی(ع) فرموند:
ای حسن، این چه سخنی است که میگویی! با اینکه تو با ما هستی، گناهت را به گردن بی گناهی می اندازی! (روزگار چه گناهی دارد...) ای حسن روزها چه گناهی دارند که شما هر وقت به خاطر خطاها و اعمال نادرست مجازات میشوید (و گاهی امتحان میشوید)، به ایام بدبین شده و به روز بد و بیراه میگویید! گفتم: ای پسر رسول خدا، برای همیشه توبه میکنم و دیگر عکس العمل رفتارهایم را به روزگار نسبت نمیدهم.
🌹امام علیه السلام فرموند:
ای حسن، به طور یقین خداوند متعال(در ازای کارها) پاداش میدهد و عقاب می کند و در مقابل رفتارها در دنیا و آخرت مجازات می کند...
📚بحارالانوار،ج 56،ص2
🌐مرکز مجازی مهدویت
🌷 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄🌷
🆔 http://eitaa.com/mahdi313com
#حکایت
#امام_زمان_عج
✳️ما چقدر حضور امام زمان (عج) در عالم را احساس می کنیم؟
حجت الاسلام تهرانی میگفت دوران نوجوانی در محضر سیدعبدالکریم کشمیری بودیم این داستان از زبان خود ایشون شنیدیم.
آیت الله کشمیری میفرمود در هند یه مرتاضی بود، این توانایی رو داشت که اگر اسم شخص و مادرش رو بهش میگفتیم، بهت میگفت که طرف زندهس یا مرده و کجا دفنه، ازش چندنفر رو پرسیدیم کاملا درست جواب داد.
مثلا آیت الله بروجردی رو پرسیدیم، گفت: کُم کُم.
منظورش قم بود. یعنی قم هستش پرسیدیم زندهس یا مرده، گفت مرده
.
آیت الله کشمیری اهل کشمیر بود و زبان هندی رو بلد بود.
این مرتاض این توانایی رو داشت که بفهمه منظور ما چه کسی هست. چون مثلا اسمها خیلی مشترک هستش، شاید تو کل دنیا چندهزار آدم وجود داشته باشه که اسمش محمد باشه و اسم مادرش هم مثلاً فاطمه. ولی این شخص می فهمید معنا و منظور چه کسی هست. این قدرت رو داشت که شرق و غرب عالم رو ببینه و میگفت شخص کجاست و آیا روی خاک هست یا زیر خاک!
آیت الله کشمیری گفت دیدیم وقت خوبیه ازش درباره امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بپرسیم ببینیم حضرت کجاست و مرتاض چی میگه. گفتیم مهدی فرزند فاطمه. مرتاض یکم صبر کرد و گفت چنین کسی رو متوجه نشدم. اونی که منظور شماس این اسمش نیست. ماهم دیدیم اشتباه گفتیم، اسم امام زمان محمد هستش، مهدی لقب حضرته، مادر حضرت مهدی هم باید نرجس بگیم نه حضرت زهراء (سلام الله علیها)، به مرتاض گفتیم، محمد فرزند نرجس، دیدیم مرتاض بعد از چند لحظه مکث، رنگ و روش عوض شد و یِکَم جا خورد و کمی عقب رفت چند بار گفت این کیه؟ این کیه؟ گفتیم چطور مگه؟
اینجای تعریف کردن داستان که رسید آیت الله کشمیری شروع کرد به گریه کردن، به مرتاض گفتیم این امام زمان(عج) ماست. گفت هر جای عالم که رفتم این شخص حضور داشت، همه جا بود. جایی نبود که این شخص نباشه!!!.
*اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة و النصر* {مولای متی ترانا و نراک}
🌐مرکز مجازی مهدویت
🌷 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄🌷
🆔 http://eitaa.com/mahdi313com
4_6025983745016729294.mp3
3.13M
🔸اینجا برای هر در بسته کلید هست!
#حکایت عجیبی از اعجاز نام مقدس حضرت مادر
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
🌐 مرکز مجازی مهدویت
🌷 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄🌷
🆔 http://eitaa.com/mahdi313com
#حکایت
🏷 حکایت شنیدنی از زبان مرحوم کافی
شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه می خواهد؛ گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است.می خواست کمکش کنم
لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه رفتم در حین پایین آمدن از پله ها فقط در ذهن خودم گفتم: با خودت چکار کردی حاج احمد نه آسایش داری و نه خواب و خوراک؛ همین
رفتم با روی خوش با آن مرد حرف زدم و کارش را هم راه انداختم و آمدم خوابیدم. همان شب حضرت حجه بن الحسن عجل الله تعالی فرجه را خواب دیدم
فرمود: شیخ احمد حالا دیگر غر میزنی؛ اگر ناراحتی حواله کنیم مردم بروند سراغ شخص دیگری؟
آنجا بود که فهمیدم که راه انداختن کار مردم و کار خیر، لطف و محبت و عنایتی است که خداوند و حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه به من دارند
وقتی در دعاهایت از خدا توفیق کار خیر خواسته باشی، وقتی از حجت زمان طلب کرده باشی که حوائجش بدست تو برآورده و برطرف گردد و این را خالصانه و از روی صفای باطن خواسته باشی خدا هم توفیق عمل می دهد، هرجا که باشی گره ای باز میکنی
ولو به جواب دادن سوال رهگذری.
🌐مرکز مجازی مهدویت
🌷 ┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄🌷
🆔 http://eitaa.com/mahdi313com
#حکایت
✳️گریه بر امام حسین علیه السلام چگونه گناهان را می آمرزد؟
🌹پاسخ امام زمان علیه السلام
🔹سید بحرالعلوم(ره) به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بین راه راجع به این مسأله، كه گریه بر امام حسین علیه السلام گناهان را می آمرزد، فكر می كرد. همان وقت متوجه شد كه شخص عربی سوار بر اسب به او رسید و سلام كرد.
🔸بعد پرسید:
🔹جناب سید درباره چه چیز به فكر فرو رفته ی؟ اگر مسأله ی علمی است بفرمایید شاید من هم اهل باشم؟
🔸سید بحرالعلوم عرض كرد: در این باره فكر می كنم كه چطور می شود خدای تعالی این همه ثواب به زائرین و گریه كنندگان بر حضرت سید الشهداء علیه السلام می دهد؛ مثلاً در هر قدمی كه در راه زیارت بر می دارند، ثواب یك حج و یك عمره در نامه عملشان نوشته می شود و برای یك قطره اشك تمام گناهان صغیره و كبیره شان آمرزیده می شود؟
🔹آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن!
🔸من برای شما مثالی می آورم تا مشكل حل شود.
🔹سلطانی به همراه درباریان خود به شكار می رفت. در شكارگاه از لشگریانش دور شد و به سختی فوق العاده ی افتاد و بسیار گرسنه شد.
🔸خیمه ی را دید و وارد آن خیمه شد. در آن سیاه چادر، پیرزنی را با پسرش دید. آنان در گوشه خیمه عُنیره داشتند (بز شیرده) و از راه مصرف شیر این بز، زندگی خود را می گرداندند.
🌐مرکز مجازی مهدویت
🌷 ┄┅┅┅❁💚❁┅┅┅┄🌷
🆔 http://eitaa.com/mahdi313com
#حکایت
✳️گریه بر امام حسین علیه السلام چگونه گناهان را می آمرزد؟
🌹پاسخ امام زمان علیه السلام:
🍃ادامه:
🔹وقتی سلطان وارد شد، او را نشناختند؛ ولی به خاطر پذیرایی از مهمان، آن بز را سر بریده و كباب كردند؛ زیرا چیز دیگری برای پذیرایی نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابید و روز بعد، از ایشان جدا شد و به هر طوری كه بود خود را به درباریان رسانید و جریان را برای اطرافیان نقل كرد.
🔸در نهایت از ایشان سؤال كرد: اگر من بخواهم پاداش میهمان نوازی پیرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملی باید انجام بدهم؟
🔹یكی از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهید.
🔸دیگری كه از وزرا بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفی بدهید.
🔹یكی دیگر گفت: فلان مزرعه را به ایشان بدهید.
🔸سلطان گفت: هر چه بدهم كم است؛ زیرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت، مقابله به مثل كرده ام. چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند. من هم باید هر چه را كه دارم به ایشان بدهم تا سر به سر شود.
🌹بعد سوار عرب به سید فرمود:
🔹حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سیدالشهداء علیه السلام هر چه از مال و منال و اهل و عیال و پسر و دختر و خواهر و سر و پیكر داشت همه را در راه خدا داد پس اگر خداوند به زائرین و گریه كنندگان آن حضرت این همه اجر و ثواب بدهد، نباید تعجب نمود؛ چون خدا كه خداییش را نمی تواند به سیدالشهداء علیه السلام بدهد؛
🔸پس هر كاری كه می تواند، آن را انجام می دهد؛ یعنی با صرف نظر از مقامات عالی خود امام حسین (ع)، به زوار و گریه كنندگان آن حضرت، درجاتی عنایت می كند. در عین حال اینها را جزای كامل برای فداكاری آن حضرت نمی داند.
🔹چون شخص عرب این مطالب را فرمود، از نظر سید بحرالعلوم غیب شد.»
🌐مرکز مجازی مهدویت
🌷 ┄┅┅┅❁💚❁┅┅┅┄🌷
🆔 http://eitaa.com/mahdi313com