#تورق_کتاب
در ژانویه سال ۲۰۰۷ میلادی هیئت هایی از سی کشور ثروتمند گرد هم آمدند که پرداخت ۷/۶ میلیارد دلار #وام_بازسازی و کمک بلاعوض را به لبنان تعهد کنند اما طبیعتاً برای پرداخت آن شروطی نهاده بودند که با اجرای این شروط، به علت #افزایش_مالیات و تعدیل قیمتها، هزینه خانوارها ۱۵ درصد افزایش می یافت...
فؤاد سینوره، نخست وزیر لبنان که مورد حمایت غرب بود به سادگی با شروط پیشنهادی موافقت کرد و با نشان دادن خرسندیش به همکاریِ بیشتر، شرکت "بوز الن همیلتون" غول امنیتیِ نظارتی وابسته به بوش، را به کار گرفت تا، با واسطهگری، معامله #خصوصی_سازی شرکت مخابرات لبنان را جوش دهد...
اما بسیاری از شهروندان لبنانی، به رغم ویرانیِ خانه هایشان، در #اعتصاب_عمومی شرکت کردند و تأکید داشتند که اگر وجوه بازسازی به معنای افزایش هزینه زندگی مردم جنگ زده باشد، با آن مخالفند....
آنها بازسازی از نوع منطقههای سبز حفاظت شده و مناطق قرمز متلاطم را نمی خواستند بلکه خواهان بازسازی سراسر کشور بودند؛ در همان روزها کمیته هایِ محلاتیِ حزب الله، با سر زدن به بسیاری از خانه های آسیب دیده حملات هوایی اسرائیل و ارزیابی میزان خسارت، مبالغی به هر خانوادهی آواره برای پوشش اجاره یکساله و تهیه اسباب و اثاثیه پرداختند...
#حزب_الله ساکنان محله ها را در بازسازی دخیل کرد، کارگران ساختمانی محلی را در ازای قراضه آهنی که جمع آوری می کردند، استخدام کرد، هزار و پانصد مهندس را بسیج و #گروههای_داوطلب را سازماندهی کرد. حاصل همه این کمکها این بود که صرفاً یک هفته بعد از توقف بمباران، بازسازی بطور کامل در دست اجرا بود...
برخلاف آژانسهای بازسازی بیگانه، که طرح هایشان را از دیوان سالاری های دوردست از طریق #مدیریتهای_وارداتی، امنیت و حراست خصوصی سازی شده و مترجمان تحمیل میکنند، حزب الله توانست خیلی زود وارد عمل شود زیرا همهی کوچه پس کوچه ها، فرستندههای مخابراتیِ تحت کنترل، و افراد شایسته برای سپردنِ کارها را خوب میشناخت...
اگر ساکنان لبنان از نتایج کارِ #مقاومت سپاسگزارند، به این علت بوده است که میدانستند گزینهی دیگری جز این نخواهند داشت...
📚 دکترین شوک، ظهور سرمایه داری فاجعهمحور
✍ نائومی کلاین
@mahdi_ghasemzadeh