eitaa logo
مهدی جهان‌تیغی
1.2هزار دنبال‌کننده
275 عکس
30 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ چرا عناصر مومن نظام قرار است جواب دزدی دریایی انگلیس را بدهند؟! مومن به انقلاب یا مسلمان به انقلاب ✍ رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور  تاکید کردند عناصر مؤمن در جمهوری اسلامی راهزنی دریایی انگلیس را بی جواب نمی گذارند و در فرصت و جای مناسب پاسخ خواهند داد. ♦️اما عناصر مومن در جمهوری اسلامی کیستند که قرار است پاسخ دزدی دریایی انگلیس را بدهند و چه فرقی با دیگر افراد و جریانات درون انقلاب دارند؟! 🔷 الف: اساسا پاسخ‌های بزرگ به زورگویی ابرقدرت‌های همانند انگلیس و آمریکا، تنها از عهده عناصر مومن انقلاب قرار برمی‌آید. زیرا لازمه پاسخ‌های بزرگ به امثال انگلیس خبیث، مومن بودن به انقلاب و سنت ها و قواعد انقلابی است. اگر کسانی مومن حقیقی به قواعد انقلاب اسلامی – توکل و اعتماد به خدا و سنت‌های الهی، بزرگ نشمردن دشمن از حدواقعی‌اش، اعتماد به نفس و اعتقاد قلبی به قدرت درونی و تکیه به مردم، شجاعت و  اعتقاد به دکترین مقاومت امام خمینی(ره)، باور به عقلانیت و تدبیر انقلابی، صراحت و ترسیم خطوط قرمز پررنگ در برابر دشمن و... – نباشد، نمی‌توانند تصمیمات سخت و عکس العمل واقعی در برابر  کشورهای خبیثی همچون انگلیس داشته باشند. 🔷 ب: تاکنون نیز بسیاری از پاسخ‌های بزرگ و دردناک به کشورهای زورگوی همچون آمریکا و انگلیس توسط عناصر مومن انقلابی داده شده است. از ابتدای ابتدای انقلاب تا الان می توان موارد متعددی را در اینباره برشمرد که البته منهدم کردن پهپاد فوق پیشرفته آمریکایی گلوبال هاوک آخرین نمونه آن است. از این منظر  افرادی از جنس و مشابه منهدم‌کنندگان پهپاد آمریکایی کاندیدا اول برای پاسخ به دزدی دریایی انگلیس هستند. 🔷 ج: البته پاسخ عناصر مومن انقلابی به دزدی‌ها یا زورگویی‌های کشورهای متکبر غربی تنها پاسخ نظامی نیست؛ بلکه شامل هر نوع پاسخی غیر سخت – فرهنگی، سیاسی، علمی، اقتصادی و ...- است که در آن چارچوب قواعد انقلابی رعایت شده باشد. همچناکه یک دیپلمات نیز می‌تواند با قواعد انقلابی، پاسخ‌های دردناک و اتفاقا موثری به اقدامات اخیر آمریکا و انگلیس بذهد. 🔷 د: اما تمام بحث چند سال اخیر درباره عناصر تصمیم‌گیر یا تصمیم‌ساز درون نظام در مواجه با کشورهای زورگو غربی به نوعی تقابل مومنین به انقلاب و  اسلام آوردندگان به انقلاب است! البته می توان افراد و جریاناتی را نام برد که واقعا اینک در زمره کافران به قواعد انقلابی هستند ولی تقابل عمده درون نظام به تقابل عناصر مومن و غیرمومن به انقلاب است. برخی از افراد درون نظام تنها مسلمان به انقلاب هستند ولی در بزنگاه‌های سخت چون مومن – ایمان و باور قلبی- به انقلاب و قواعد آن نیستند، نمی توانند تصمیمات بزرگ بگیرند و در مواجه با زورگویان دنیا کم می‌آورند. 🔷 ه: اما فرق مومن‌بودن به انقلاب با مسلمان‌بودن به انقلاب چیست؟ این دو تفاوت‌های بزرگی با هم دارند. ولی به صورت خلاصه اولا در باور و یقین قلبی با یکدیگر فرق دارند و دوما مومن به انقلاب در مرحله آرمان و گفتمان، همه آن آرمان‌ها و ابعاد گفتمانی انقلاب اسلامی را باورد دارد و نه بخشی را و مهمتر اینکه در شعار، حرف و ظاهر باقی نمی‌ماند و دست به عمل و پاسخ انقلابی هم می‌زند. 🔺🔺*پی نوشت: عناصر مسلمان به انقلاب از چارچوب انقلاب و نظام بیرون نیستند ولی هیچگاه  به اندازه  مومنین به انقلاب هم به جمهوری اسلامی نمی‌توانند کمک واقعی کنند و  چه بسا گاها مانع تکامل آن نیز می‌شوند. @mahdi_jahantighi
✔️فرمانده سپاه، لحظه تصویر‌برداری از ناو‌ آمریکایی کجا‌ بود؟ ✍ پنتاگون طی بیانیه ای اعلام کرده است که ساعت 10 صبح به وقت محلی یک پهپاد در نزدیکی تنگه هرمز را ساقط کرده است. این در حالیست که رسانه رسمی سپاه پاسداران نیز خبری را منتشر کرده است که نشان می دهد که فرمانده سپاه پاسداران نیز در همچین ساعاتی در خط مقدم دریایی ایران یعنی جزایر سه گانه هرمز حضور داشته است. 🔻نوشته زیر تنها بر اساس شواهد رسانه‌ای نکاتی را در اینباره بیان می‌کند: 🔷الف: بر اساس آنچه منتشر شده، سرلشکر سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای بازدید و ارزیابی میزان آمادگی‌های نظامی نیروهای مستقر در جزایر سه گانه و منطقه دریایی نازعات به خلیج فارس سفر کرده است. سفر به خط مقدم دریایی ایران در حالیکه این روزها تنگه هرمز و خلیج فارس نیازمند تدابیر لحطه به لحظه امنیتی و نظامی است، مساله عجیبی نیست و فقط نشان می دهد که سردار سلامی به عنوان فرمانده کل سپاه، چگونه اوضاع این منطقه را از نزدیک رصد و آخرین فرمان‌های محرمانه نظامی و اطلاعاتی را صادر کرده است. 🔷ب: از سویی آنچه از این بازدید مهم برجسته شده؛ ارزیابی مجدد توان تهاجمی نیروهای مستقر در این منطقه است. این در حالیست که اساس آرایش دریایی، زمینی و هوافضا سپاه در این منطقه مهم نظامی، دفاعی است. بر اساس آنچه منتشر شده، می توان این گزاره را به خوبی دریافت کرد که ظرفیت‌های تهاجمی این مناطق مهم نظامی، افزایش فوق العاده‌ای یافته و علاوه بر آن آمادگی جالبی است که نیروها و تجهیزات نظامی این منطقه برای تغییر  از حالت دفاعی به حالت تهاجمی ویرانگر پیدا کرده‌اند. فرمان اجرایی شدن تاکتیک تبدیل شدن از یک نیروی دفاعی به نیروی کاملا تهاجمی آنهم در خط مقدم دریایی ایران، تکمیل کننده همان گزاره  استراتژیک چند وقت اخیر ایران است که هرنوع تجاوز حتی محدود به ایران، ظرفیت نظامی ایران در خلیج فارس را کاملا تهاجمی و با قدرت ویرانگری بالا در دقایق اولیه همراه خواهد کرد. 🔷ج: اما بر اساس زمان اخبار بازدید فرمانده کل سپاه -  البته با توجه به ملاحضات امنیتی حدس زمان دقیق حضور فرمانده سپاه بسیار سخت و تنها گمانه زنی است- و بیانیه منتشر شده پنتاگون به نظر می‌رسد که فرمانده کل سپاه در زمان ادعایی آمریکا درباره سقوط پهپاد ایرانی در  منطقه ای نزدیک به تنگه هرمز بوده است. اگر این حدس و فرضیه درست باشد و براساس روایت ایرانی از ماجرای اتفاق افتاده در خلیج فارس، یکی از پهپادهای ایرانی در زمان حضور فرمانده سپاه در مناطق نظامی ایران در نزدیکی تنگه هرمز، عملیات شناسایی و تصویربرداری از ناو "یواس‌اس باکسر" را با موفقیت پشت سر گذاشته و به آشیانه برگشته است. البته این اتفاق قابل توجه تنها یک فرضیه است وگرنه عملیات شناسایی و رصد اطلاعاتی ناوهای آمریکایی توسط تیم پهپادی سپاه یک امر متداول است. ✍مهدی جهان تیغی @mahdi_jahantighi @mahdi_jahantighi
✔️درباره "برجام درون" احمدی‌نژاد 👈بسیاری از افراد فاصله گرفته از گفتمان انقلاب و رهبری علی‌رغم تفاوت‌های ظاهری فراوان، باطن نزدیک به هم دارند. 🔻 از هاشمی، خاتمی، روحانی احمدی‌نژاد تا حتی سیدحسن خمینی تفاوت ظاهری فراوان است ولی در اصول فکری و مبانی تصمیم گیری خود به شدت به هم نزدیک هستند. یکی از این اصول اصرار و علاقه مشترک برای مذاکره با آمریکا و تولد برجام‌های جدید است. 🔻در چند سال اخیر نزدیکان و صدالبته خود احمدی‌نژاد اصرار جالبی داشته‌اند که اثبات کنند آنها بوده‌اند که تابو مذاکره با آمریکا را شکسته‌اند. اینک محمود احمدی نژاد در گفتگو با روزنامه نیویورک تایمز، از این مساله هم فراتر رفته و حتی در شرایطی که روحانی و ظریف هم برای مذاکره با ترامپ مردد و هراسان هستند، با اعتماد به نفس از لزوم مذاکره با دونالدترامپ سخن گفته است. 🔻احمدی‌نژاد البته تازه به موضع چند سال قبل روحانی رسیده و گفته است که باید واسطه‌های اروپایی را کنار بگذاریم و با آمریکا – بخوانید کدخدا- به صورت مستقیم وارد مذاکره شویم. دیگر کمتر جای تردید باقی می‌ماند که اگر مشایی و احمدی نژاد هم به جای روحانی، در سال 92 دولت را به دست می‌گرفتند، باز هم شاهد تولد "برجام" بودیم و وضعیت دیپلماسی کشور نیز تقریبا همین گونه بود که الان است. به تعبیر دیگر احمدی‌نژاد هم یک "برجام درون" همانند روحانی، اصلاح‌طلبان و غرب‌زده‌هایی داخلی داشته و دارد. ✍️مهدی جهان تیغی @mahdi_jahantighi @mahdi_jahantighi
✔️جک! تو خودت هم روباه هستی! ✍️ جک استراو برای ایرانی‌ها و به خصوص برای حسن روحانی و دوستانش یک چهره آشناست. او سال‌ها در مسئولیت‌های مختلف و رده اول دولت انگلیس حضور داشته و نماینده ارشد مذاکره کنندگان بریتانیا در دور اول مذاکرات هسته ای در سالهای 2003 تا 2006 با ایران بوده است. 🔻جک یک یهودی متعصب است که حتی به خاطر اعتقادات مذهبی‌اش در جوانی به زندان نیز رفته است. او در زمان وزارتش برای نشان دادن علاقه و وفاداریش به اسرائیل اظهار داشت: "خون یهودی در رگ‌های من هست". اما وی در چند سال اخیر نسبت به ایران مواضع نرم و دلجویانه‌ای! اتخاذ کرده؛ حتی بعد از رئیس‌جمهور شدن حسن روحانی از او حمایت کرد و همواره تاکید کرده که می‌خواهد روابط ایران و انگلیس خوب شود. جک استراو گفته است که می خواهد در ایران همه بدانند که مشرب فکری متفاوتی درباره ایران و ایرانی‌ها دارد. 🔻اما جک استراو در آخرین تلاش‌های خود برای نشان دادن چهره متفاوت در یادداشتی در نشریه «دیلی میل» با برشمردن موارد متعددی از اقدامات انگلیس علیه ایران و ایرانی‌ها در چند دهه اخیر، نوشته است: آن‌ها دلایل خوبی دارند تا از «روباه حیله‌گر و استعمارگر » لقبی که به ما داده‌اند، خشمگین باشند. ایران هرگز مستعمره بریتانیا نبوده، اما این به معنی نیست که ما از این کشور برای رسیدن به ثروت و قدرت، بهره‌کشی نکرده‌ایم. 🔻این در حالیست که برش های کوتاه تاریخی ثابت می‌کند که جک! خودش هم یک روباه بوده و الان با ظاهری متفاوت می‌خواهد روباه بودنش را پنهان کند. 🔻او از اصلی‌ترین چهره‌های بود که اولین توافقنامه مهم هسته‌ای تهران موسوم به بیانیه سعدآباد در دور اول مذاکرات هسته ای، را عملا پاره کرد – دقیقا همانند کاری که ترامپ با برجام کرد- و در جملاتی تاریخی و عبرت‌آموز اظهار داشت: "ما میوه حمله به عراق را در مذاکرات سعدآباد چیدیم". او در زمان استراحت و پس از مذاکرات سعدآباد مقابل وزیران خارجه وقت ایران و آلمان مانند یک فاتح در برابر کسی که الان تسلیم شده است، عمل کرد و پای خود را روی میز دراز کرده بود. 🔻خود جک استراو وزیر خارجه پیشین انگلیس نیز در خاطره‌ای تحقیرآمیز می‌نویسد که در توالت قطار با وزیر خارجه دولت اصلاحات تلفنی حرف زده و اجازه نداده که دولت خاتمی حتی 20 سانتریفیوژ را برای تحقیقات علمی داشته باشد. 🔻در هر صورت داستان جک! همانند بسیاری دیگر از مسئولین آمریکایی و اروپایی هست که در دوران قدرت و پس از آن رفتار و مواضع تاحدودی متفاوتی از خود نشان می‌دهند. 🔻از کسی که روزگاری با غرور اجازه نداده که دولت اصلاحات تنها 20 سانتریفیوژ آنهم برای تحقیقات علمی داشته باشد، چگونه می توان ابراز علاقه او به بهبود رابطه انگلیس با ایران و حتی حمایت‌هایش از برجام را فریبکاری ندانست؟ در حقیقت این مقامات تا قبل از بازگشت مجدد به قدرت، یک دوره از فریبکاری را طی می‌کنند و پس از رسیدن دوباره به مسئولیت همان رفتار گذشته را تکرار می‌کنند. 🔻مشابه داستان جک! دموکرات‌ها و به خصوص افرادی همانند اوباما هستند که نقش خود را در چند سال اخیر به خوبی بازی کردند، بگونیکه برخی غرب‌زده‌های داخلی حاضرند سالها کشور را معطل نگه دارند تا اوباما و یا مثلا معاونش –جوی بایدن- دوباره برگردند تا به ظن خود فرصت پیدا کنند از نگاه متفاوت آنها به نفع منافع ایران استفاده کنند! ✍ مهدی جهان تیغی @mahdi_jahantighi @mahdi_jahantighi
✔️ وزارت اطلاعات دقیقا با سرویس اطلاعاتی آمریکا چه کرد؟! 🔴 خبر مهمتر از دستگیری 17 جاسوس سازمان سیا ✍️ پیش از این درباره ابعاد راهبردی موفقیت وزارت اطلاعات در شناسایی شبکه جهانی جاسوسان سازمان سیا سخن گفته شده است. اما به بهانه انتشار خبر دستگیری 17 جاسوس آموزش دیده سازمان سیا در ایران، می توان یکبار دیگر و به صورت اجمالی به ابعاد دیگر این موفقیت افتخارآمیز امنیتی اشاره کرد. 👈 برای رسیدن به فهم دقیق در اینباره باید به این سوال پاسخ بدهیم که وزارت اطلاعات در چند سال اخیر دقیقا با سازمان سیا چه کرده؟! 1️⃣ اولین اتفاق راهبردی در وزارت اطلاعات، تغییر وضعیت ضدجاسوسی ایران در سالهای اخیر از حالت دفاعی به حالت تهاجمی است. به معنای دیگر، ایران پس از این تنها جاسوس دستگیر، نخواهد کرد، بلکه افسران سازمان سیا را مورد هدف قرار می‌دهد و این حالت تهاجمی نه صرفا در داخل بلکه در فرامرزهای ایران خواهد بود. 2️⃣ اتفاق راهبردی دوم، تشکیل ائتلافی از سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای دوست و همراه با هدف تمرکز بر شناسایی و ضربه به شبکه اطلاعاتی سازمان سیا در سرتاسر دنیا است. ایران همچنین فهرست بلندبالایی از جاسوسان مخفی در سرتاسر دنیا را با تصویر، نوع ارتباط مخفی، آدرس اینترنتی، پاتوق‌های مجازی و... را به دوستان و همکاران و حتی دشمنان دشمنش ارائه داده است! 3️⃣ ایران در رویارویی با آمریکا، در حقیقت چشم – نقش سازمان سیا در ساختار تصمیم گیری و تصمیم سازی آمریکا در عرصه بین الملل- را مورد هدف قرار داده است. ادامه ضربات به این چشم ها، آمریکا را در صورت ادامه تنش با ایران، آسیب‌پذیرتر می‌کند. 4️⃣ در بخش دستاوردهای اطلاعاتی، وزارت اطلاعات، اولا یک شبکه بزرگ از جاسوسان داخلی را متلاشی کرده و همچنین امکان بازسازی و تولید مجدد شبکه جاسوسی در ایران را بسیار سخت تر کرده است. دوما بخشی از جاسوسان سازمان سیا را به استخدام خود درآورده و از آنها استفاده کرده و احتمالا از بخشی نیز همچنان در حال استفاده هست. به معنای دیگر نفوذ ایران در لایه‌های امنیتی سازمان سیا، تقریبا غیرقابل مهار و یا حداقل با گذشته قابل قیاس نیست. 5️⃣ بازسازی- بخوانید تولید و اختراع!- یک سیستم جدید ارتباط مخفی، جذب و آموزش جاسوسان جدید، هدر رفتن صدها میلیارد هزینه مالی برای شبکه جاسوسی– سوخته – قبلی، تنها بخشی از فهرست صدها میلیاردی، خسارت وزارت اطلاعات به دولت آمریکا هست. جمهوری اسلامی گرچه در جنگ اقتصادی از طریق تحریم ها، آسیب دیده ولی با قدرت ایمان و هوشمندی نیروهای اطلاعاتی خود، ضربه متقابل اقتصادی هم می‌زند. 6️⃣ پمپو- وزیر امور خارجه فعلی آمریکا- وقتی رئیس سازمان سیا شد، اصلی‌ترین کارویژه دوران مدیریتش را بازسازی شبکه جاسوسی و جمع آوری خبر از ایران قرار داد. این شبکه به علت ضربه بزرگی که در سال 92 دریافت کرده بود، با احتیاط مجبور به بازتولید مجدد خود شد. اما اینک با دستگیری 17 جاسوس سازمان سیا در سال 97 معلوم شده که بازسازی مجدد شبکه اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا نیز با شکست روبه رو شده است. به معنای دیگر ضربه وزارت اطلاعات در سالهای قبل به قدری سنگین و عمیق بوده است، که حتی امکان بازسازی مجدد آن را نیز به شدت دچار مشکل کرده است. این خبر و اتفاق از دستگیری 17 جاسوس آمریکایی در خاک کشورمان، نیز راهبردی‌تر است. ♦️♦️پی نوشت: بسیاری از موفقیت‌های اطلاعاتی منتشر شده برای ایران و بالطبع تبعات آن برای آمریکا مربوط به اوایل دهه نود است و از ابعاد جدید موفقیت های ایران در شرایط فعلی اینک سخنی گفته نخواهد شد و باید منتظر اعترافات مهم و البته اجباری مقامات و مسئولین آمریکا در آینده نه چندان دور ماند. ✍مهدی جهان تیغی @mahdi_jahantighi @mahdi_jahantighi
✔️راز افزایش محبوبیت ۱۳ درصدی رئیسی چیست؟ ⭕️دلایل باورپذیر بودن یک نظرسنجی مهم 🔻نتایج نظرسنجی اخیر یکی از نهادهای مهم کشور نشان می‌دهد که محبوبیت آقای رئیسی پس از چندماه حضور در ریاست قوه قضاییه افزایش قابل توجه 13درصدی داشته است. گرچه آقای رئیسی در ماه‌های اولیه ریاست‌شان بر دستگاه قضاء قرار دارند ولی به صورت معمول، برخی پس از رئیس شدن! با کاهش و یا حداقل توقف محبوبیت مواجه می‌شوند. 👈به نکات ذیل بیشتر توجه بفرمایید: 1️⃣ آقای رئیسی در انتخابات سال 96 ناخواسته در یک دوقطبی سنگین تبلیغاتی توسط نزدیکان روحانی قرار گرفت. این دو قطبی به صورت ناجوانمردانه‌ای، تلاش کرد، بخشی از مردم را از او – بی‌دلیل و با دروغ- بترسانند و در نتیجه بخشی از آرای روحانی، در واقع رای به او محسوب نمی‌شد، بلکه تلاش برای رای نیاوردن حریفش بود. اما این روزها هم واقعیات درباره روحانی و دوستانش نمایان شده و هم مردم فرصت پیدا کرده‌اند که دور از هیاهو و القائات رسانه‌ای و تبلیغاتی رئیسی را بهتر بشناسند. 2️⃣ محبوبیت رئیسی پس از ریاست بر قوه قضاییه، البته محصول عملکرد وی در چند ماه اخیر منجمله مبارزه با فساد کله‌گنده‌ها و دفاع از حقوق عامه مردم هست. ولی آنچه این محبوبیت را پایدار و باورپذیرتر کرده، باور به خدمت فردی است که سنگر خدمت به مردم را صرفا از طریق رئیس جمهور شدن دنبال نکرده و در سنگری دیگر هم همان وعده‌های انتخاباتی مورد درخواست مردم را از طریقی دیگر پگیری می‌کند. و این گزاره بسیار مهمی است! 3️⃣ یک گزاره مهم دیگر نیز وجود دارد و آن اینکه محبوب‌شدن رئیسی برای بسیاری از سیاسیون یک درس بزرگ به همراه دارد. راه محبوب‌شدن تنها ژست‌های روشنفکری و طرفداری از آزادی‌های کاذب و غیرواقعی و درست کردن دوقطبی های سیاسی – من خوبم و آنها همه بد- نیست و می‌شود از طریق صداقت، خدمت و دفاع از حقوق عامه مردم و مهمتر از آن چشاندن مزه عدالت واقعی به جامعه نیز محبوب شد. ضمن اینکه محبوبیت اولی حباب گونه و ناپایدار است و دومی واقعی و ماندگار. ♦️♦️**پی نوشت: البته لایه عمیق‌تری و دقیق‌تری هم برای افزایش محبوبیت آقای رئیسی وجود دارد. پذیرفتن فرمان "ولی فقیه" باوجود مهیا بودن شرایط مطلوب و افزایش امیدواری برای ریاست جمهوری در 1400 در دستگاه الهی که منشاء حقیقی عزت است، فراموش نمی‌شود. ضمن اینکه کسانی هستند که برای طمع به وکیل، وزیر و رئیس شدن، خودشان را از معرض انتصاب و پذیرفتن مسئولیت از طرف "ولی جامعه"دور می‌کنند! ✍مهدی جهان تیغی @mahdi_jahantighi @mahdi_jahantighi
✔️چرا علوی می‌خواهد، وزارت اطلاعات را ضعیف نشان بدهد؟! 🔴مستند جاسوسان "سیا" را دوباره ببینید! 👈 پرداختن به برخی اظهارات ناپخته اخیر وزیر محترم اطلاعات، با توجه به اهمیت این مجموعه و موفقیت‌های درخشان اخیر نیروهای وزارت اطلاعات، از سرناچاری! و اتفاقا برای دفاع از سربازان گمنامی است که زحمات و عملکردشان با برخی اظهارات اخیر و یا گاها به خاطر ملاحظات و مناسبات سیاسی زیر سوال رفته است. 🔻بر اساس آنچه برخی نمایندگان مجلس به نقل از وزیر اطلاعات نقل و تاکنون هم تکذیب نشده- هرچند تکذیبه‌های تکراری هم اصل ماجرا را نمی‌تواند، مخدوش کند- جناب آقای علوی نکات ذیل را درباره چگونگی تایید صلاحیت آقای محمدعلی نجفی، شهردار منتخب اصلاح‌طلبان برای تهران، مطرح کرده‌اند: ♦️الف: علوی در نشست با برخی نمایندگان مجلس و در پاسخ به سؤال مربوط به تائید صلاحیت نجفی عنوان کرده هر کسی جای نجفی و با شرایط وی بود طبق روال معمول از وزارت اطلاعات تائید صلاحیت می‌گرفت. ♦️ب: آقای علوی درباره علت تأیید شدن آقای نجفی از سوی وزارت اطلاعات، مثالی از انتصاب یک والی از سوی حضرت علی (ع) را مطرح کرده و گفته که وقتی ایشان یک والی را نصب کرد، بعد از اینکه فساد وی کشف شد، او را از زمامداری عزل کرد، در قضیه آقای نجفی هم به این موضوع تاریخی استناد شده  و تاکید شده که در آن زمان که در وزارت اطلاعات او را تأیید کردند، از نظر شرعی و قانونی مسئله‌ای نداشته که بخواهند او را رد کنند. 👈اما در اینباره شبهات مهم ذیل مطرح است: 1⃣ شبهه اول: برخی اصلاح طلبان به صراحت از مطلع بودن حواشی سبک زندگی محمدعلی نجفی سخن گفته اند. برخی از اعضای شورا منجمله آقای الویری نیز تصریح کرده‌اند که یک دستگاه امنیتی- سازمان اطلاعات سپاه- به آنها توصیه کرده که نجفی را به عنوان شهردار انتخاب نکنند. بسیار طبیعی است که سطح اشراف وزارت اطلاعات بر چهره‌های سیاسی اگر بیشتر از سازمان اطلاعات سپاه نباشد کمتر نیست! به معنای دیگر کارشناسان وزارت اطلاعات درباره حواشی سبک زندگی نجفی با توجه به اینکه او سال‌ها چهره سطح یک اصلاح طلبان و مسئول ارشد برخی دولت ها بوده، قطعا اطلاعات زیادی داشته‌اند. 2⃣ شبهه دوم: بر اساس اظهارات منتشر شده آقای علوی اینگونه برداشت می‌شود که مجموعه وزارت اطلاعات نه تنها ایراد و مشکلی با شهردار شدن آقای نجفی نداشته، بلکه شهردار سابق به نوعی تاییدیه ایشان را در حمایت از خود داشته است. یعنی با تایید این مجموعه نهایتا سکان نهاد عریض و طویل شهرداری تهران را به دست گرفته‌اند. 3⃣ شبهه سوم: داشتن اخبار پشت پرده از محمدعلی نجفی توسط نیروهای انقلابی وزارت اطلاعات چیزی شبیه به یقین است. مگر می‌شود مجموعه‌ای که اخیرا از سری‌ترین جاسوسان سازمان سیا نه در داخل کشور بلکه در سطح جهانی پرده‌برداری کرده، از زندگی و حواشی سیاسی یک مسئول ارشد دولتی سابق اطلاعات محرمانه‌ای نداشته باشد؟ بنابراین با وجود در اختیار بودن اطلاعات کافی، چگونه نجفی تایید شده است؟! طبیعی است که کارشناسان محترم وزارت اطلاعات اخبار و اسناد را طبق روال اداری به اطلاع وزیر محترم رسانده‌اند، پس چه کسی نهایتا آقای نجفی را با آن سوابق – که هنوز بسیاری از آن را مردم عادی نمی‌دانند- تایید کرده است؟ آقای کرباسچی قبلا نوشته است که تایید نجفی با فشار بزرگان اصلاحات- بخوانید خاتمی و نزدیکانش- و دستور روحانی صورت گرفته است. اما اگر این فرآیند درست است، علوی برای حفظ اقتدار، استقلال و اعتبار وزارت اطلاعات به عنوان یکی از ستون‌های جمهوری اسلامی، در این قضیه چه کرده است؟! براستی پای چه ملاحظه بالاتری از حفظ و حراست سلامت نظام درکار بوده است؟ 4⃣ شبهه چهارم: اما اگر سخنان آقای علوی را بپذیریم، باید اینک برای تایید صلاحیت جایگاه‌های مهم و بسیاری از مسئولین رده بالای دولتی نگران بود، زیرا برای جایگاه بسیار مهم شهرداری پایتخت اینگونه سهل‌انگاری شده و به استناد سخنان آقای علوی، اطلاعاتی هم درباره گزینه " شهرداری"در اختیار نبوده است. بدتر از همه اینکه ایشان طوری سخن گفته‌اند، که مجموعه وزارت اطلاعات تازه پس از شهردار شدن نجفی از حواشی پیرامون وی باخبر شده است! بنابراین مردم چگونه باید به صلاحیت بسیاری از مسئولین ارشد دولتی اعتماد کنند؟! آقای علوی گفته‌اند "هر کسی جای نجفی و با شرایط وی بود طبق روال معمول از وزارت اطلاعات تائید صلاحیت می‌گرفت" بنابراین الان چندتا نجفی بالفعل و بالقوه در میان مسئولین رده‌بالای دولت مشغول کار هستند؟! آیا همین سهل انگاریی‌ها است که مساله نفوذ در دولت تدبیر و امید را به یک چالش تبدیل کرده است؟! وزیر محترم اطلاعات می‌توانند بگویند، با این اظهارات چه ملاحظات و معذوریت‌های – احتمالا سیاسی – دارند و یا چه اخبار و اطلاعاتی را می‌خواهند از افکار عمومی پنهان کنند؟ یا اساسا پای تطهیر کدام چهره و جریان سیاسی در پشت پرده است؟!
🔻🔻پی نوشت: باشناخت، تجربه و از همه مهمتر اعتمادی که مردم  از قدرت، اشراف و تعهد سربازان گمنام وزارت اطلاعات دارند، باید یادآوری کرد که خلل در ادبیات و یا متاسفانه مواضع سیاسی و یا چشم پوشی عمدی از برخی واقعیات‌ها توسط جناب آقای علوی است نه در عملکرد و اشراف مجموعه توانمند وزارت اطلاعات. آنچه مسلم است، وزیر محترم اطلاعات با این سخنان ظلم و جفای بدی در حق نیروهای گمنام امام زمان (عج) کرده‌اند. جفایی که حتی بسیاری از دشمنان این مجموعه مهم امنیتی در داخل و خارج هم نمی‌توانستند انجام بدهند و از وزارت اطلاعات تصویر یک سازمان بی‌اطلاع! را نشان بدهند. اما به راستی چه انگیزه‌ای برای ضعیف نشان دادن وزارت اطلاعات وجود دارد؟! 🔻🔻توضیح اضافی: خواهش می‌شود که مردم مستند ساخته شده وزارت اطلاعات درباره جاسوسان آمریکایی و اخبار وتحلیل‌های مربوط به آن را با دقت دوباره ببینند، زیرا بخشی ازعیار و توانمندی واقعی وزارت اطلاعات در این مستند موجود است نه در سخنان اخیر جناب آقای علوی... این نوشته انتقاد آمیز نیز عمدا با تاخیر منتشر شد تا اخبار موفقیت بزرگ اخیر وزارت اطلاعات دچار حواشی نشود. ✍مهدی جهان تیغی @mahdi_jahantighi @mahdi_jahantighi
✔️چرا رهبری، پاسخ به فساد مسئولین را مسکوت گذاشتند؟! ⭕️درباره پاسخ کوتاه رهبری به جوان گلایه‌مند از فساد مسئولین 🔹چند روز قبل رهبر معظم انقلاب به گلایه یک جوان درباره فساد مسئولان پاسخ دادند. رهبری در جواب نامه جوانی که از فساد مسئولان گلایه کرده بود نوشتند:"جوان عزیز؛ چشم به راهیم که شما فرزندان تازه نفس اسلام و قرآن، خودساخته و کامل شده، از راه برسید و بارهای کشور را بر دوش بگیرید. تلاش و مجاهدت و توکل به خدا شرط‌های لازم‌اند." 👈درباره همین چند خط پاسخ کوتاه، نکات ذیل را بخوانید: 1️⃣ می شود یک نگاه معمولی به این نامه داشت. یعنی این نامه در واقع چون پرسش بخش زیادی از جوانان دلسوز کشور برای آینده نظام و منتقد فساد برخی مسئولین است، رهبری به این نامه پاسخ داده‌اند و با همین منطق نیز انتشار عمومی پیدا کرده است. 2️⃣ اما متن و پیام درونی نامه بسیار قابل تامل است. این نامه به ظاهر کوتاه، شباهتی به یک دلجویی و یا اصرار به نگران نبودن از فساد مسئولین یا حتی بالعکس تذکر عمومی و همیشگی رهبری مبنی بر اینکه همه مسئولین را نباید فاسد دانست، نیست؛ بلکه در متن پاسخگویی، یک انتظار و چشم به راهی غریبانه وجود دارد. 3️⃣ طی چند سال اخیر، رهبری برای تحول گرایی، کارآمد‌سازی و سالم‌سازی مدیریت کلان نظام هم در تبلیغ و تبیین گفتمان جوانگرایی و طهارت اقتصادی مدیریت کشور پیشقدم بودند و هم در عمل با آوردن امثال رئیسی، فتاح، سرلشکر باقری، موسوی، سلامی، انتصاب چهره های انقلابی در مجمع تشخیص، جوانگرایی در نهادهای مذهبی، نمایندگان ولی فقیه و ائمه جمعه و... پیشگام بودند. با این وجود آیا عموم جوانان کشور اینقدر فعال و پیشگام بودند؟! یک مثال واضح تر، اینک چندین ماه از صدور بیانیه تاریخی و انصافا کم نظیر رهبری موسوم به گام دوم گذشته است. این بیانیه اصرار دارد که باید جوانان هر چه زودتر نقش خود را برای تحقق گام دوم بیابند و مشغول عملیات شوند. اما واقعا چه میزان در اینباره انتظارات برآورده شده است؟ در اینجا آن چشم انتظاری مظلومانه در جواب نامه آن جوان گلایه مند از فساد مسئولین بیشتر خود را نشان می دهد. 4️⃣ حال برگردیم و یک سوال چالشی را مطرح کنیم، چرا رهبری پاسخ به فساد برخی مسئولین را در جواب آن نامه مسکوت گذاشتند؟! اولا رهبی نه تنها مساله فساد مسئولین را مسکوت نگذاشته اند، بلکه راه حل جامع تر و دقیق تر مبارزه با فساد برخی مسئولین یعنی طریقه سالم سازی ماندگار کشور را یادآوری کردند. دوما واقعیت آن است که رهبری برای برطرف کردن این معضل از دولت هاشمی تا الان جنگیدند، فریاد زدند و خون دل خوردند و اینک نیز بهترین گزینه را برای ریاست قوه قضاییه انتخاب کردند. سوما، راه حل بزرگتر سالم سازی کشور، زیربار مسئولیت رفتن جوانان در عرصه‌های مختلف مدیریتی و حل چالش‌های کشور است. زیرا فساد برخی مسئولین در برابر تحقق این گام بزرگ تقریبا هیچ محسوب می‌شود. 5️⃣ شاید برخی جوانان عادت کردند که به اینجای کار که برسیم، بیان کنند که راه و مسیر خدمت و مدیرشدن برای آنها در کشور باز نیست. این مساله نیز پاسخ های فراوانی دارد، اولا خیلی از جوانان موفق در عرصه‌های مدیریتی و غیرمدیریتی در کشور، صاحب رانت و ژن برتر نبودند، دوما مگر کمک به سالم‌سازی کشور فقط مدیر شدن است؟ خیلی از عرصه‌های دیگر است که کمک‌های فراوانی به سالم سازی کشور و حتی به تسریع حذف و یا کناررفتن طبیعی مدیران فاسد میانجامد. سوما وقتی خودساخته، پرتلاش، اهل مجاهدت و توکل برخدا باشیم، بر اساس سنت الهی مسیر برای خدمت به انقلاب و کشور باز و هموار خواهد شد. 🔴 پی نوشت: شاید برخی جوانان حزب الهی و ارزشی بگویند، که آنها در این سال‌ها در راه جوان سازی و سالم سازی کشور اهل مطالبه و مبارزه فراوان بودند و تکلیف خود را نیز انجام دادند. این مقدار نیز همه راه و تکلیف نیست. شرط واقعی پس از مطالبه گری، و یا دقیقتر در کنار فریاد عدالتحواهی، زیر بار مشکلات کشور رفتن به صورت عملی است. یعنی همان جوان عدالتخواه در کنار فریاد زدن، نقش عملیاتی خود را در حل یکی از معضلات و مشکلات علمی، اجتماعی، فرهنگی و یا سیاسی کشور از هم اکنون تعریف و اقدام عملی کند. ♦️♦️توضیح اضافی: انقلاب در شرایط فعلی به فرزندان تازه نفس اسلام و قرآن، خودساخته و کامل شده نیاز دارد و یا به تعبیر دیگر کار انقلاب از این پس با انسانهای از این جنس و با شرط تلاش و مجاهدت و توکل به خدا جلو خواهد رفت. @mahdi_jahantighi @mahdi_jahantighi
✔️افسران نیروی دریایی سپاه برای تدریس به وزارت خارجه می‌روند؟! ✍️یکی از پایه‌های اصلی محاسباتی جریان غرب‌گرا برای محدود کردن توان جمهوری اسلامی به گزینه "مذاکره" این بود و است که تنها دیپلماسی مذاکره می‌تواند، مانع ائتلاف‌سازی منطقه‌ای و جهانی توسط آمریکا علیه ایران شود. از دل همین استدلال بود که پذیرفتن برجام نیز یک موهبت و دستاورد بزرگ معرفی میشد. یعنی معتقد بودند که یکی از راهبردی‌ترین فواید برجام برای ایران، ایجاد مانع برای ائتلاف‌سازی علیه کشور توسط آمریکا و حتی اسرائیل و عربستان است. 🔻ذیل همین استدلال آنها این نسخه را برای کشور می‌پچیدند که جلوگیری از اجماع علیه ایران فقط از طریق دو گام خواهد بود، گام اول، تمرکز ایران بر مذاکره همه جانبه با غرب و مهمتر از آن پایبندی به کاهش تنش و همچنین الزام به راضی نگه داشتن طرف‌های اروپایی تحت هر شرایطی! منظور از کاهش تنش نیز این بود که ایران تحرکات منطقه‌ای و امنیتی چندان فعالی نداشته باشد و طرف غربی نیز را نیز حتی در رویدادهای هزینه‌بر تحمیلی به ایران، راضی نگه دارد. 🔻برخی از این جریان غربگرا حتی تفاسیر خود را به جایی رساندند که اصرار ایران در تمرکز بر مساله فلسطین و رژیم صهیونیستی را خطای بزرگ عنوان کردند و دلیل آن را نیز هزینه زیاد و ایجاد بهانه برای اجماع بین المللی علیه ایران عنوان می‌کردند. در هر صورت از دید این دوستان که ردپای آنها در تربیت دیپلمات‌های جوان برای آینده وزارت خارجه دیده می‌شود، جلوگیری از ائتلاف‌سازی علیه کشور تنها از مسیر دیپلماسی آنهم به سبک مذاکرات برجامی خواهد بود. 🔻 البته اینک نیازی به استدلال نیست که پس از چند سال از توافق هسته‌ای، برجام نتوانسته مانع حقیقی برای ائتلاف‌سازی های آمریکا با کشورهای غربی علیه ایران بشود. ممکن است که در ظاهر گاه برداشت‌های دیگری از طرف اروپایی القا بشود ولی واقعیت این است که در پنهان ائتلاف آمریکا و اروپا علیه جمهوری اسلامی با قوت و پیچیدگی و حتی طراحی خطرناکتر از قبل ادامه دارد. 🔻ولی جدای از این استدلال‌ها حوادث چند هفته اخیر در خلیج فارس، عملا یک کارگاه آموزشی و عینی برای بطلان این تفکر غرب گرایان بود. نیروی هوایی سپاه ابتدا یک پهپاد آمریکایی را در هوا تیکه تیکه کرد؛ واکنش همپیمانان آمریکا به این حادثه فقط ابراز تاسف و نگرانی بود! از سوی دیگر پس از توقیف نفت‌کش انگلیسی نیز واکنش آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی نیز بسیار قابل تامل است. گرچه در ظاهر همدلی‌ها و مواضع گاه یکسان در برابر اقدامات نامتقارن نیروی دریایی و هوایی سپاه از طرف آمریکا و اروپا دیده می‌شود، ولی ترس از انتقام ایران سبب شده که این همدلی تاکنون به یک ائتلاف واقعی نظامی و امنیتی تبدیل نشود. 🔻مقامات فرانسه در واکنش به درخواست رسمی و علنی انگلیس برای کمک و ائتلاف نظامی در خلیج فارس گفته اند، که نیازی نیست که این کشور نیروی نظامی در خلیج فارس اضافه کند و باید به سمت گفتگو منطقه‌ای رفت. جالب آنکه شبکه ام اس ان نوشته است که «ارتش امریکا هم تمایل چندانی برای حمایت از انگلیس ندارد.» چند روز پیش نیز مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا گفته بود که انگلیسی ها باید خودشان از کشتی‌های شان محافظت کنند. به همین دلیل مشاهده می شود که ناوشکن اچ‌ام‌اس دانکن انگلیس به تنهایی به خلیج فارس آمده و انگلیسی‌ها هم برای جبران، روی چندان خوشی نسبت به ائتلاف نظامی پیشنهادی آمریکا نشان نداده اند. 🔻اما واقعا چرا این اتفاق افتاده است و در حالیکه همه این کشورها در خلیج فارس و با توجه به منافع زیادی که در این منطقه دارند، برای تشکیل یک ائتلاف نظامی برای حفاظت از کشتی‌های پر از دلار خود دچار تردید و تعلل هستند؟! 🔻واقعیت این است که آنها باور دارند پیوستن به ائتلاف نظامی با آمریکا قطعا هزینه دارد، و قدرت تخریب‌کنندگی نیروی دریایی سپاه را باور دارند و می‌دانند اساسا از ائتلاف نیز کار چندانی برنخواهد آمد. از سویی اروپایی‌ها بهتر از برخی کشورهای عربی منطقه می‌دانند که آمریکا نمی‌خواهد وارد تنش نظامی با ایران بشود و در بزنگاه دیگران را تنها خواهد گذاشت. یا حداقل اینکه قدرمسلم است که آمریکا می‌خواهد ائتلاف ظاهری شکل بدهد ولی خود هزینه مواجه با سپاه را نداده و دیگر کشورها غربی و عربی! هزینه‌اش را بدهند. و جالب تر آنکه در این چند هفته به خوبی دریافته‌اند که سپاه نیز کسانی را که به آمریکا بپیوندند بیشتر از قبل تنبیه خواهد کرد. @mahdi_jahantighi
🔻اما تمام استدلال‌های گفته شده در مکالمه افسر نیروی دریایی سپاه با رزم‌ناو انگلیسی مونتروز فاکس ترات236 همان ناوی است که کشتی «استینا ایمپرو» را اسکورت می‌کرد، نهفته است. همان مکالماتی که افسر ایرانی به مسؤول شناور انگلیسی می‌گوید: «اگر اطاعت کنید، در امان می‌مانید». و تصریح می کند: «ناو جنگی اف236! من شناور جنگی نیروی دریایی سپاه هستم. نفتکش «بریتیش هریتیج» تحت کنترل من قرار دارد. به تو دستور می‌دهم در مأموریت من دخالت نکن» 🔻حال باید این واقعیت را مطرح کرد که این افسران تجربه واقعی و شنیدنی بزرگی برای انتقال به نسل آینده دیپلمات‌های وزارت خارجه جمهوری اسلامی دارند. این حوادث نشان داد که جای افسران نیروی دریایی سپاه برای تدریس و برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای دانشجویان در دانشکده وزارت خارجه بسیار خالی است. آنها واقعیاتی، مطمئن تر و یقینی‌تر از محتویات چند کتاب آموزشی ترجمه شده خارجی برای جوانان علاقه‌مند به دیپلمات شدن دارند. @mahdi_jahantighi
گزیده های از گفتگو با شبکه رادیو گفتگو درباره ابعاد مختلف دستگیری جاسوسان سازمان سیا توسط وزارت اطلاعات👇👇
21.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا وزارت اطلاعات آرایش تهاجمی گرفته است؟ @mahdi_jahantighi
جمله ای که بزودی تاریخ نویسان آمریکایی درباره ایران خواهند نوشت @mahdi_jahantighi
✔️نقش وزارت اطلاعات در تغییر مدیران اطلاعاتی آمریکا ⭕️موفقیت محرمانه جدید برای وزارت اطلاعات ✍ اختلاف نظر دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا با بخشی از بدنه اصلی جامعه اطلاعاتی آمریکا یک مساله علنی و آشکار است. دامنه این اختلاف حتی به توییت‌های ترامپ که دیدگاه‌های اصلی و چالشی وی آنجا مطرح می‌شود نیز، کشیده شده است. در این میان ترامپ در حال حاضر با دو شخصیت امنیتی آمریکا، یعنی رئیس سازمان سیا و مدیر اطلاعات ملی آمریکا به صورت ویژه اختلاف نظر دارد. اختلافی که اتفاقا ردپای کارشناسان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در آن دیده می‌شود! در نگاه اول این ادعا کمی اغراق آمیز به نظر می رسد ولی در ادامه شواهد غیرقابل انکار آن را بخوانید: 1⃣ عمده دلیل اختلاف ترامپ با جامعه اطلاعاتی آمریکا، پرونده ایران است. ترامپ در توئیتی بهمن‌ماه نوشت: «به نظر می‌آید وقتی پای خطر ایران در میان است، اطلاعاتی‌ها فوق‌العاده منفعل و خام می‌شوند. اشتباه می‌کنند!» 2⃣ دلیل اختلاف اول ترامپ با برخی روسای جامعه اطلاعاتی آمریکا، علی رغم میانجی‌‍های همچون پمپئو و برخی نمایندگان و سناتورهای جمهوریخواه، پرونده هسته‌ای ایران است. ترامپ فشار زیادی به جامعه اطلاعاتی آمریکا وارد کرده تا آنها اسناد و اخبار محرمانه‌ای فراتر از فعالیت‌های هسته ای ایران تحت نظارت آژانس انرژی اتمی بدست بیاورند، ولی تاکنون نتوانسته‌اند. در ظاهرا بخشی از این اخبار درباره اثبات انحراف هسته‌ای در برنامه ایران هست ولی در باطن مساله دیگری است. زیرا ایران برنامه انحرافی در حوزه هسته‌ای ندارد و به همین دلیل، جمع‌آوری خبر نیز در اینباره به نقطه مطلوب ترامپ ختم نمی‌شود. اما بخش پنهان درباره اقدام اطلاعاتی آمریکا بیشتر در سندسازی درباره پرونده هسته‌ای ایران است که خواسته اصلی رئیس جمهور آمریکا است. یعنی؛ جامعه اطلاعاتی آمریکا باید با فریب و یا تله اطلاعاتی، ایران را در موقعیت انحراف هسته‌ای نشان بدهد! خواسته دوم نیز، نفوذ اطلاعاتی به منظور ضربات فنی و سایبری به صنعت هسته‌ای است. ترامپ به دنبال آن بوده که صنعت هسته‌ای ایران را از درون و با اقدامات مخفی اطلاعاتی نابود و یا حداقل دچار آسیب‌های جدی و مدت‌دار کند. اما جامعه اطلاعاتی آمریکا در این دو حوزه با هوشیاری بخش ضداطلاعات و ضد جاسوسی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی همواره ناکام مانده است. 3⃣ اما مساله دومی که به نظر می‌رسد محل اختلاف و همچنین فرصت خوبی برای ترامپ برای جابجایی برخی مدیران جامعه اطلاعاتی آمریکا، شده است ضربات اخیر وزارت اطلاعات به شبکه جاسوسی سازمان سیا است. همچنانکه برخی رسانه‌های آمریکایی نیز طی گزارشی از یک منبع آگاه در کنگره آمریکا، طرح سؤالات متعدد و ابهامات موجود در مورد شکست اطلاعاتی اخیر آمریکا از ایران و ضربه به شبکه جاسوسان سازمان سیا، را دلیل استعفاهای اجباری برخی مدیران ارشد اطلاعاتی آمریکا عنوان کرده‌اند. برخی ارزیابی‌ها در داخل ایران نیز نشان می‌دهد که این استعفاها نخستین قربانی ضربه اطلاعاتی غیر منتظره ایران به دستگاه اطلاعاتی امریکا است. 4⃣ یک مساله جالب دیگر را نیز می‌توان در اینجا مطرح کرد؛ بر اساس اخبار و ارزیابی‌های منتشر شده در داخل آمریکا، ضربه وزارت اطلاعات به شبکه جهانی جاسوسان سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سبب بروز اختلاف شدید در میان مدیران نهادهای اطلاعاتی در موضوعاتی همچون، نحوه ترمیم شبکه جاسوسی، نحوه مدیریت سازمان اطلاعات بعد از ضربه سنگین به بدنه اطلاعاتی آن، نحوه مهار ایران در نفوذ مجدد اطلاعاتی و ... شده است. این اختلافات بقدری عمیق بوده‌ که عملا نحوه ادامه مدیریت در این نهادهای اطلاعاتی را به دو بخش و یا بیشتر تبدیل کرده و تاکنون با نفوذ پمپئو در مدیریت سازمان سیا و جامعه اطلاعاتی آمریکا، افراد نزدیک به وی اداراه جامعه اطلاعاتی این کشور را برعهده گرفته‌اند ولی اختلاف و احتمال جابجایی‌ها همچنان بالا است. 5⃣ با توجه به موارد بالا به راحتی می توان گفت که بخش ضدجاسوسی و ضداطلاعات وزارت اطلاعات، به یک متغییر در اختلافات و جابجایی‌های احتمالی در بدنه مدیران ارشد جامعه اطلاعاتی آمریکا تبدیل شده است. این موضوع را می‌توان یک دستاورد جدید اطلاعاتی و امنیتی برای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی دانست. @mahdi_jahantighi
✔️چند واقعیت درباره توقف انتشار «وطن امروز» ✍️روزنامه دوست داشتنی، «وطن امروز» تنها برای فعالین و علاقه‌مندان به دو جناح اصلی کشور جاذبه و دافعه نداشت بلکه برای کسانی که به روزنامه‌نگاری به ماهو روزنامه‌نگاری نیز علاقه‌مند هستند، یک رسانه جذاب بود. 🔻تا همین لحظه نیز مشخص شده، توقف انتشار این روزنامه چه کسانی را خوشحال و چه کسانی را غمگین کرده است. آنقدر دو طرف این ماجرا مواضع‌شان روشن است که می توان گفت این رسانه در عالم سیاست با خودش، مردمش و حتی در برابر رقبا و مخالفینش نیز شفاف عمل کرده است. 🔻از ابتدای خبر عدم انتشار روزنامه وطن امروز، هر فرد و رسانه ای بخشی از تیترهای جذاب این رسانه را بازنشر و یا یادآوری کرده است. این یعنی اینکه این رسانه، یک مزیت فنی و رسانه‌ای داشته که مشابه آن نیز در دیگر از روزنامه های کشور، کمتر تکرار شده است. 🔻همچنین بسیاری از فعالین سیاسی و رسانه‌ای می توانند تعدادی از تیترهای این رسانه را به راحتی به یاد بیاورند. این نیز به معنای این است که اینک از یک رسانه حرفه‌ای که با جملات کوتاه و تصویر مناسب، هم عواطف و هم عقلانیت سیاسی مخاطبین خود را اغنا کرده، محروم هستیم. 🔻از سوی دیگر، رصد و تحلیل واکنش فعالین فضای مجازی به توقف روزنامه وطن امروز، نشان داد که این رسانه محدود به دکه‌ها نبوده و با اتکا به محتوایش، خود یک رسانه جریان‌ساز در فضای مجازی بوده است. 🔻وطن امروز البته در تیترها و گزارش‌های وزین سیاسی‌اش خلاصه نمی‌شود بلکه حرف همان هست که حسام الدین آشنا گفت: یاددداشت‌های جسورانه! این بخش دیگری از باطن نهفته در این روزنامه بوده است؛ یعنی شجاعت سیاسی! این را هم اضافه کنید به گرافیست‌های نوآور و جوانان با انگیزه؛ این ترکیب رسانه‌ای برای دولتی که آقای آشنا مشاور فرهنگی‌اش باشد، قطعا تحمل‌پذیر نیست. 🔻و آخر آنکه هیات تحریریه وطن امروز تنها نخواهند ماند و این روزنامه انقلابی بازخواهد گشت؛ چون حتی تصور جبهه رسانه‌ای انقلاب بدون وطن امروز و انسانهای مومنی که خالق آن هستند، سخت است. @mahdi_jahantighi
✔️ردپای یک جریان خودی در تحریم وزیرخارجه! ⭕️چه کسی آدرس تحریم ظریف را به آمریکا داد؟ ✍️طی چند روز اخیر، دلایل تحریم ظریف توسط آمریکا، سبب بحث‌های متنوعی در میان جامعه تحلیلی کشور شده است. تحریم ظریف قطعا محکوم هست و همه باید در داخل آن را محکوم کنند ولی اینک عده‌ای سیاست زده به جای آنکه این مساله را اجازه بدهند در افکار عمومی تبدیل به یک عبرت تاریخی بشود، درباره آن آدرس غلط بدهند و یا حتی قهرمان‌سازی می‌کنند، نیز به هیچ وجه قابل قبول نیست. در خباثت دولتمردان آمریکایی چه در زمان اوباما و چه در زمان این رئیس جمهور به ظاهر دیوانه فعلی شکی وجود ندارد ولی برای روشن تر شدن موضوع باید به عوامل داخلی زمینه‌ساز تحریم ظریف نیز پرداخت. 🔹بی شک آمریکایی‌ها در هنگام تصمیم ظریف برای تحریم، ابعاد مختلفی را بررسی کرده و بعد دست به این اقدام زده‌اند. طی چند ماه اخیر، ترامپ و دیگر مقامات آمریکا، شاید هفته ای نگذشته است که از علاقه‌مندی برای مذاکره با ایران و مقامات آن سخن نگفته باشند. دیگر برای همه افرادی که مواضع دولت ترامپ را تحلیل می‌کنند، شکی باقی نمانده که در آمریکا کسی بیشتر از ترامپ علاقه ندارد که با ایران وارد مذاکره شود و دستاوردی قابل توجه برای کارنامه سیاست خارجه خود دست و پا کند. 🔹بنابراین چرا باید ظریف را که اصلی‌ترین گزینه برای مذاکره مجدد با آمریکا است را تحریم کنند؟! جواب این است که او را تحریم می‌کنند تا فشاری برای مذاکره مجدد با ایران و اتفاقا خود او باشد! این گزاره بسیار شفاف و دقیق است. آمریکا علاقه‌مند به مذاکره است و برای پای میزآوردن ایران اکنون از هیچ تحریم و فشار حداکثری فروگذار نکرده است. به معنای دیگر هرجا امیدی برای فشارآمدن به ایران بوده، سراغش رفته‌اند تا با اعمال تحریم، ایران مجبور به عقب نشینی و مذاکره مجدد شود. بنابراین تحریم ظریف نیز طبق این محاسبه اتفاق عجیبی نیست. 🔹اما پس از این مقدمه برگردیم به این سوال که عوامل یا عامل اصلی داخلی زمینه‌ساز ظریف چه بوده است؟! برخی اصلاح‌طلبان خیلی تلاش‌کردند که به صورت خوشمزه و البته با عرض معذرت احمقانه‌ای تحریم ظریف را به نیروهای ارزشی داخل کشور ربط بدهند. اما این استدلال کاملا غلط است؛ زیرا آمریکا تاکنون برای رضایت اعتدالیون در ایران خیلی کارها کرده ولی برای مقابله با ارزشی‌ها – به قول آنها تندروها- کاملا برعکس عمل کرده است. 🔹آنچه آمریکا را درباره تحریم ظریف به جمع‌بندی رسانده بخش جدی آن به روحانی و نزدیکانش و صدالبته خود شخص ظریف برمی‌گردد. زیرا در این شش سال آنها بودند که همواره حامل پیام ترس از تحریم به خارج از کشور بودند. در این زمینه ده‌ها مثال و مصداق می‌توان بیان کرد. وقتی این طیف اینقدر درباره تحریم از خود ضعف و ترس نشان داده‌اند، دلیلی ندارد که آمریکا از این ابزار ترس و ضعف علیه خودشان و دولت روحانی استفاده نکند. یعنی خیلی ساده محاسبه این است که: فردی که از تحریم می‌ترسد بهترین گزینه برای تحریم است! زیرا برای خروج از تحریم همه کار منجمله مذاکره را ممکن است مجبور شود قبول کند. 🔹🔹بنابراین آقای روحانی و ظریف بهتر است همان اندازه که دولتمردان بی وفای! آمریکا را ملامت می کنند، خود را نیز ملامت کنند. تجربه نیز نشان داده که غربی‌ها هرکس را که بیشتر منعطف بوده و یا ضعف نشان داده، بیشتر مورد نوازش خود قرار داده‌اند. @mahdi_jahantighi
✔️چرا ظریف نمی تواند جزییات دیدارش با نماینده ترامپ را بگوید؟ ✍️این روزها، اخبار و روایت‌های از دیدار ظریف با سناتور رند پال منتشر شده که نشان می‌دهد که نباید از کنار دقایق مهم آن دیدار به راحتی گذشت. از آنچه تاکنون در اینباره منتشر شده ، می توان ابتدا جمع بندی ذیل را مطرح کرد: 1️⃣: سناتور رند پال هماهنگ و در واقع نماینده و به نوعی فرستاده ترامپ برای دیدار با ظریف بوده است. 2️⃣: موضوع گفتگو به ادعای سناتور آمریکایی فقط برجام نبوده و درباره حوزه موشکی نیز سخن گفته شده است. 3️⃣: مسیر گفتگو به نحوی بوده که سناتور آمریکایی از ظریف برای دیدار با ترامپ به کاخ سفید دعوت می کند. روایت ظریف از این دعوت تهدیدگونه بوده ولی طرف آمریکایی نوعی دیگری نحوه دعوت را روایت کرده است. 4️⃣: ظریف در این دیدار مستقیما جواب سناتور برای رفتن به کاخ سفید را نداده و بعد از تماس با تهران جواب منفی را داده است. 5️⃣: ارزیابی سناتور آمریکایی از دیدار با ظریف این بوده که دولت ایران آمادگی توافق دارد. 6️⃣: ارزیابی سناتور آمریکایی درباره مذاکرات موشکی با ایران نیز بسیار خطرناک است. او مدعی شده است که مقامات ایران، مذاکره نظامی و تسلیحات خود را منوط به کاهش تسلیحات عربستان و اسرائیل و پای میز مذاکره کردن آوردن عربستان می‌دانند. 7️⃣: جمع بندی کلی منتشر شده در رسانه‌ ها این است که آنچه تاکنون از دیدار جواد ظریف و رند پال منتشر شده، بررسی و گفتگو درباره نوع و شرایط مذاکره میان ایران و آمریکا بوده و یا حداقل سنجش دو طرف از یکدیگر برای احتمال مذاکره در آینده! 👈اما این هفت بخش هرکدام حساسیت و نگرانی‌های خود را تولید می کنند، بنابراین بیشتر بخوانید: 🔻الف: با اشرافی که محمد جواد ظریف مدعیست که از فضای سیاسی آمریکا و بازیگران موثر آن دارد، ادعای اولیه او که دلیل دیدار با رندپال را عدم نمایندگی از طرف دولت آمریکا عنوان کرده، به شدت دچار تردید می‌شود. به تعبیر دیگر این مساله به این واقعیت نزدیکتر می‌شود که ایشان دقیقا می‌دانستند با چه کسی درحال مذاکره هستند! 🔻ب: آنچه که روایت ظریف را بسیار قابل تامل می‌کند، این است که طرف آمریکایی او را تهدید کرده که یا تحریم را بپذیرد یا ملاقات با ترامپ را! واقعا شش سال مذاکره چه تصوری را برای آمریکایی ها ایجاد کرده که کار را به تهدید مستقیم ظریف رسانده‌اند؟ یکبار خودمان را جای طرف آمریکایی بذارییم؛ تهدید شخص ظریف یعنی آنها بر اثربخشی تهدید خود بر وزیرخارجه ایران به عنوان یکی از آخرین حربه‌ها برای کشاندن ایران به میز مذاکره، امید داشته‌اند! انگیزه دیگر آمریکایی‌ها نیز در این گزاره بدتر خلاصه می شود که آنها "رفتار ظریف را متفاوت از رفتار حاکمیت ایران تصور می‌کنند" و بیش از اهمیت به تحریم وزیر جمهوری اسلامی، تهدید خود را به شخصیت ظریف معطوف کردند. این اتفاقا نکته اصلی و البته غم انگیز ماجرا است و بدتر نیز اینکه طرف آمریکایی مدعی شده که ظریف هم جواب این تهدید را مستقیم نداده و منوط به مشورت و پاسخ از تهران کرده است! 🔻ج: اساسا ظریف در آن دیدار چه گفته است؟! چرا طبق رویه‌های گذشته باز این طرف آمریکایی است که جزییات را با افتخار و بدون ترس منتشر می‌کند؟ سخنان ظریف دارای چه محتوایی بوده که اینک راند پال مدعی است که ایران را آماده توافق دیده است؟! در سخنان ظریف چه نکات امید بخشی برای طرف آمریکایی بوده است؟! 🔻د: تا آنجایی که مواضع علنی رهبری نشان می‌دهد، حتی مذاکره در حوزه هسته ای با دولت فعلی آمریکا نیز ممنوع شده چه برسد به گفتگو درباره حوزه موشکی! اما روایت خطرناکتر سناتور آمریکایی این است که او درباره شرایط مذاکره موشکی مورد مقبول برای ایران، پای عربستان و اسرائیل را وسط کشیده است. ظاهر این شرایط گرچه تاحدی قابل قبول به نظر می‌رسد ولی آنچه در حوزه امنیت ملی برای جمهوری اسلامی اهمیت بالاتری دارد، داشتن تسلیحات بازدارنده در برابر آمریکا است و بعد کشورهای کوچکتر همانند عربستان! اساسا تدابیر نظامی ایران در برابر آمریکا به عنوان دشمنی که هر روز بر دشمنی‌اش افزوده و تنها کشوری است که به همراه رژیم صهیونیستی ایران را تهدید نظامی می‌کند، ابتدا تعریف می‌شود و بعد دیگران. یعنی مذاکراتی که قدرت نظامی ایران را در سطح عربستان و حتی اسرائیل کاهش دهد ولی در برابر آمریکا آسیب پذیر! در راستای منافع امنیت ملی هرگز نخواهد بود. ♦️♦️پی نوشت: تحریم ظریف توسط آمریکا برای شخص او و دولت روحانی یک افتخار است و همه باید در برابر این تحریم در داخل کشور واکنش مناسب و حمایتی داشته باشند. ولی برای روشن شدن ابعاد گفتگو با فرستاده ترامپ بهتر است آقای ظریف خود روایت این دیدار را برای مردم صادقانه و باجزییات بیشتر بگوید و بیش از این بر دامنه شبهات نیافزاید، زیرا تجربه گذشته مردم از دیدارهای آقای ظریف برایشان فواید خوشایندی نداشته است. @mahdi_jahantighi
✔️چه کسانی پشت‌پرده شایعه قهر و هجرت آملی لاریجانی هستند؟ ✍️انتشار گسترده و فرآگیر شدن، شایعه ارسال نامه رئیس محترم مجمع تشخیص مصلحت نظام به مقام معظم رهبری درباره برخی متهمان و یا عزیمت به نجف اشرف بسیار قابل تامل بود. سوال اول این است که این خبر عجیب چرا اینقدر سریع منتشر و حتی اهالی حرفه‌ای رسانه را نیز دچار تردید کرد؟ و سوال دوم نیز این است که چه کسانی و یا دقیق‌تر چه جریاناتی در پشت پرده انتشار و تکثیر این خبر بودند؟ ♦️در پاسخ به سوال اول باید این اصل روانشناسی درباره افکار عمومی را اشاره کرد که فرآگیر شدن برخی اخبار ریشه در زمینه‌ها و ذهنیت های ایجاد شده اجتماعی است که اعتماد به خبر دروغ را تقویت می‌کند. بنابراین در فرآگیر شدن خبر ناراحتی آقای آملی لاریجانی بابت دستگیری برخی مفسدین و نامه وی به رهبری و قهر کردن و رفتن به نجف، زمینه‌های قبلی اجتماعی را می توان یافت که باور به این دروغ‌ها را تقویت کرده است. به عنوان نمونه واکنش شتابزده اولیه دفتر آقای آملی لاریجانی درباره اتهامات و مفاسد آقای طبری، و تایید نسبی او این زمینه را در افکار عمومی ایجاد می‌کند که در ادامه تشکیل پرونده قضایی و بازشدن ابعاد جدیدی از اقدامات این چهره مفسد اقتصادی، شتاب ناراحتی و عصبانیت آقای آملی لاریجانی بالاتر خواهد رفت. این را کنار این بگذاریید که برخی پیش از این به کم بودن سعه صدر آقای آملی لاریجانی در مواجه با مخالفین و یا منتقدین نیز نقدهای داشته باشند. در این صورت خبر دروغ با سوار شدن بر این ذهنیت‌ها، به سرعت قابلیت بازنشر و باورپذیری پیدا می‌کند. 👈اما سوال مهم دیگر این است که چه جریاناتی در پشت صحنه و مهمتر از آن تقویت بازنشر این خبر بوده‌اند؟! 1️⃣ ضدانقلاب و یک جریان مفسد اقتصادی! شاید در ابتدا این ساده‌ترین پاسخ باشد ولی در واقع بسیار درست است. عموما بسیاری از پروژه‌های رسانه‌ای و عملیات روانی توسط ضدانقلاب بر اساس همان زمینه‌های اجتماعی که در بالا اشاره شد، شکل می گیرد. ضمن اینکه ضربه زدن به شخصیت گرانقدر آقای آملی لاریجانی که اینک در جایگاه بسیار مهم ریاست تشخیص مصلحت نظام و همچنین عضویت شورای نگهبان هستند، همواره مدنظر ضدانقلاب بوده و خواهد بود. این را هم اضافه کنید که ضدانقلاب به ظن باطل خود، به دنبال شبیه‌سازی و یا حداقل ایجاد زمینه‌های برای تکرار مدل‌های رفتاری همچون مرحوم منتظری پس از فتنه مهدی هاشمی و منافقین و همچنین هاشمی رفسنجانی پس از فتنه 88 و حتی احمدی نژاد پس از برخورد قضایی با مشایی و بقایی است. ساده تر آنکه چرا ضدانقلاب -به ظن باطل خود- از اجرای پروژه های که تکرار و یا زمینه های ایجاد رفتارهای مخرب سیاسی افرادی در سطح مرحوم منتظری و هاشمی و حتی احمدی نژاد باشد، دریغ بورزد؟! شاید جناب آملی لاریجانی از این بند و مشابهت‌سازی دلگیر شوند ولی بیان این جملات بیشتر برای یادآوری محاسبات و طمع ضدانقلاب است که قبل از این توانسته‌اند از فرصت تعصب بی‌جا برخی بزرگان بر یک و یا چند مهره مفسد سیاسی و یا اقتصادی، مسیر جدایی آنها را از جاده مستقیم نظام ، فرآهم کنند. همچنانکه یک فرض بسیار مهم نیز این را می‌گوید که همان جریان مفسدی که اینک با دستگیری طبری می‌خواهد برای نجاتش، جایگاه و البته آبروی آقای آملی لاریجانی را خرج خود کند، پشت پرده این خبرسازی دروغین باشد. 2️⃣ مخالفین سیاسی آقای آملی لاریجانی؛ این طیف البته می‌تواند بسیار وسیع باشد و حتی شامل برخی منتقدین انقلابی کم تقوای ایشان هم شود. ولی به صورت فرآگیرتر پای جریان احمدی‌نژادی‌ها و برخی اهال فتنه 88 در فضای مجازی در اینباره پررنگ‌تر است. انگیزه اصلی و غیرصادقانه طیف احمدی‌نژادی ها و اصلاح‌طلبان تندرو فعال در فضای مجازی از بازنشر این اخبار دروغ، بی‌شک انتقام از عملکرد آملی لاریجانی برای مقابله با جریان انحرافی و فتنه در دوران ریاست قوه قضاییه است. 3️⃣اما خطرناکترین جریان پشت پرده انتشار گسترده خبر هجرت آقای لاریجانی به نجف، ائتلافی مرموزی است که یک سر آن به یک جریان به ظاهر مذهبی در قم و یک سر دیگر آن به یک جریان سیاسی در تهران برمی‌گردد. این ائتلاف به صورت مشخص‌تر شامل جریان سکولار فعال در حوزه علمیه قم و جریان سکولار سیاسی در تهران است. ضمن اینکه ائتلاف مذکور چند سال است که پروژه برجسته‌سازی تفرقه آمیز حوزه علمیه نجف در برابر حوزه قم را کلید زده است. طیف به ظاهر مذهبی این جریان، به دنبال منزوی‌سازی جریان انقلابی حوزه علمیه قم و طیف سیاسی آن نیز به دنبال جدایی نهاد حوزه از قدرت سیاسی و انقلابی در کشور است. تلاش برای جدا کردن عناصر سابقه‌دار حوزوی و سیاسی از انقلاب و نظام یکی از اهداف مشترک این ائتلاف است. @mahdi_jahantighi
✔️ سخنرانی های فرمانده سپاه، ترامپ را چگونه عاقل می کند؟ ✅سرلشکر سلامی، شاگرد ممتاز ادبیات راهبردی رهبرانقلاب 🔹🔹مبدع تولید ادبیات استراتژیک موفق در برابر آمریکا بی‌شک امام خمینی ره بودند. ایشان با تعابییری همچون آمریکا شیطان بزرگ است، عملا آمریکا را در جهان اسلام و حتی در میان ملت های غیرمسلمان نیز در وضعیت آچمز قرار دادند. وضعیتی که تاکنون ادبیات‌های مختلف راهبردی تولید شده در درون اتاق فکرهای آمریکا در مواجه با جهان اسلام و به خصوص انقلاب اسلامی، را ناکام ساخته است. 🔹🔹پس از امام خمینی رهبر معظم انقلاب در مقاطع مهمی در مواجه با آمریکا دست به تولید ادبیات راهبردی زده اند. ادبیاتی که در برخی مقاطع به معنای واقعی، عرصه بین الملل را نیز تحت تاثیر قرار داده است. ادبیات راهبردی رهبری در حوادث پس از یازده سپتامبر یکی از آن مقاطع مهم بین المللی بود. . ادبیاتی که فضای رعب و وحشت آمریکایی در جهان را نه تنها شکست بلکه جمهوری اسلامی را هم در آن شرایط سخت و حساس در یک تقسیم بندی، مستقل نشان داد و در جهان پرآشوب آنروز از یک گردنه سخت امنیتی و سیاسی عبور داد. 🔹🔹 طی چند سال اخیر نیز درباره برجام و مذاکره با آمریکا مشاهده می‌شود، که رهبر معظم انقلاب با تولید ادبیات راهبردی در اینباره حقیقتا، شاهکار سیاسی کرده اند. کافیست به کلیدواژه‌های همچون عدم اعتماد به آمریکا، بدعهد و پیمان شکن بودن آمریکا، تجربه برجام، نه مذاکره و نه جنگ، اتکا به درون و... وقتی با دقت بنگریم، به خوبی اثبات می شود که تا چه میزان، ادبیات ایشان راهبردی و استراتژیک بوده است. عمق این ادبیات آنگاه مشخص می‌شود، که فرآیند درک جامعه از مذاکره با آمریکا و برجام از ابتدا تاکنون را ارزیابی و مورد بررسی قرار دهیم. 🔹🔹اما مشخصا درباه موضوع جنگ میان ایران و آمریکا، نیز به جرات می توان گفت ادبیات راهبردی رهبری، نقش تعیین کننده ای بر اصلاح ذهنیت هم جامعه ایران و هم مقامات آمریکایی داشته است. نکته جالب اینجاست که سه جمله، «اهل سازش بدانند آمریکا رو به افول است» ، «هزینه‌ی تسلیم بیش از هزینه مقاومت است» و «اگر در مقابل تهاجم حداکثری دشمن بسیج شویم، سنگین‌ترین شکست تاریخ آمریکا رقم می‌خورد» از دید مردم مهمترین و به‌یادماندنی‌ترین جملات رهبر انقلاب در سال 97 بوده اند. این مساله به خوبی نشان می دهد که ادبیات راهبردی رهبری تا چه میزان در افکار عمومی نیز جذابیت و بار اغنایی قابل توجهی دارد. طی همین چند ماه اخیر نیز یکی از کلیدی ترین جملات رهبری را می توان این جمله «نه جنگ خواهد شد و نه مذاکره» دانست. 🔹🔹اما در ذیل گفتار راهبردی رهبری در حوزه گزینه نظامی میان ایران و آمریکا، یکی از موفق‌ترین مقامات کشور،در ذیل ادبیات راهبردی رهبری، می‌توان سرلشکر سلامی را نام برد. بررسی سخنرانی‌های پرشور و مستحکم و راهبردی سرلشکر سلامی از زمان جانشینی و اینک به عهده گرفتن فرماندهی سپاه پاسداران به خوبی موید این ادعا هست. اما پس از این مقدمه نسبتا طولانی، یکی از آن ظرافت‌های راهبردی فرمانده کل سپاه را می توان به تصویر کشید، تا عمق تفکر و فهم راهبردی این پاسدار ارشد انقلاب بیشتر نمایان شود. 🔹🔹همین چند روز قبل بود که ترامپ طی گفتگویی با تاکید بر لزوم کاهش بیشتر سربازان آمریکایی در افغانستان، یک جمله بسیار مهم را بیان کرد: آمریکا نباید دیگر وارد جنگ های بی‌پایان شود! @mahdi_jahantighi
✔️ سخنرانی های فرمانده سپاه چگونه ترامپ را عاقل می کند؟ ✅سرلشکر سلامی، شاگرد ممتاز ادبیات راهبردی رهبرانقلاب 🔰جنگ بی پایان دقیقا همان تصویر راهبردی است که آمریکایی‌ها را از شروع یک جنگ جدید برحذر می دارد. اما مشخصات جنگ‌های بی پایان برای آمریکا چیست؟ 🔹🔹یک: برای درک موضوع، باید به خود جنگ افغانستان اشاره کرد، یعنی ابعاد و تجربه جنگ افغانستان، مشخصات تصویر یک جنگ بی پایان برای آمریکا است. در جنگ افغانستان، آمریکا این کشور را تسخیر نظامی کرد، سپس تلاش کرد، نظام سیاسی جدیدی سرکار بیاورد، نیروهای مخالف خود در افغانستان همانند طالبان را از بین ببرد، صاحب مراکز نظامی و جاسوسی گسترده و قابل اتکایی برای مهار ایران، چینی و روسیه در افغانستان شود. اینک پس از سالها حضور نظامی آمریکا در افغانستان، ایران در نظام سیاسی جدید کابل پرنفوذتر از قبل است، نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان به نیروهای آسیب‌پذیری در برابر قدرت نظامی ایران تبدیل شده اند، طالبان نه تنها از بین نرفته بلکه مساحت زیادی از افغانستان را دراختیار دارد و آمریکا را پای میز مذاکره نیز آورده است! هزاران میلیارد دلار آمریکا خرج شده و هزاران سرباز آمریکایی نیز از بین رفته است. این بخشی از مشخصات یک جنگ بی پایان در افغانستان است. آنهم کشوری چند تیکه و بسیار بی ثبات به لحاظ وحدت ملی و بسیار ضعیف در حوزه نظامی، که قاعدتا لقمه‌ای راحت برای ایالات متحده محسوب می‌شد! 🔹🔹دو: قدرت نظامی افغانستان و ترکیب اجتماعی و سیاسی افغانستان با ایران بسیار متفاوت و اساسا قابل قیاس نیست. بنابراین وقتی یکا در افغانستان درگیر یک جنگ نامحدود و بی پایان شده،در مواجه نظامی با ایران وضعیتش چگونه خواهد بود؟! 🔹🔹سه: تفاوت عمده ایران با افغانستان نیز در این بخش است که ایران در مقابل آمریکا تنها دفاع نخواهد کرد، بلکه در فاصله زمانی کوتاهی صدها مقر نظامی و موقعیت اقتصادی آمریکا را در منطقه به آتش خواهد کشید و کل منطقه خاورمیانه عرصه نبرد ایران و آمریکا خواهد شد. 🔹🔹چهار: طبیعی است که ترسیم جنگ نامحدود و بی پایان در مواجه نظامی با ایران، کار ویژه مقامات نظامی و سیاسی ایران برای تصحیح محاسبات مقامات آمریکا در مواجه نظامی با تهران بوده باشد. 🔹🔹پنج: طی هفته های اخیر بی شک سخنرانی ها و تصمیمات نظامی سرلشکر سلامی دقیقا بر همین مدار بوده است. یعنی ادبیات راهبردی که مرتبا به ترامپ یادآوری می‌کند که مواجه نظامی با ایران محدود نخواهد ماند و آمریکا را وارد جنگی بی پایان خواهد کرد و مهمتر از آن پایان این جنگ نیز با تصمیم تهران خواهد بود. بنابراین با دقت بیشتری به متن سخنرانی های سردار سلامی باید توجه کرد، پیام های راهبردی دیگری نیز نهفته است که شاید مقامات غربی از برخی داخلی‌ها بیشتر پیام آن را درک کنند. @mahdi_jahantighi
✔️آموزش شنا نتانیاهو از خلیج فارس آغاز می‌شود؟ ⭕️طعمه جذاب بعدی نیروی دریایی سپاه ✍️ظاهرا تقدیر این است که حماسه‌آفرینی و تاریخ‌سازی نیروی دریایی سپاه، همچنان بر مدار تنگه هرمز و خلیج فارس ادامه یابد. چند روز قبل یکی از دولتمردان رژیم صهیونیستی از پیوستن به ائتلاف نظامی نیم بند دریایی آمریکایی برای خلیج فارس خبر داد. موضوعی که البته با واکنش صریح و اولیه ایران مواجه شده است. 👈به صورت اجمالی می‌توان اهداف استراتژیک ذیل را درباره اشتیاق رژیم صهیونیستی برای حضور در خلیج فارس را بیان کرد: 🔻الف: بسط قدرت دریایی و گسترش حضور نظامی از طریق حضور در مناطق استراتژیکی همچون خلیج فارس و در ادامه تنگه باب المندب 🔻ب: عادی سازی همکاری‌های نظامی با برخی کشورهای عربی 🔻ج: تحریک آمریکا به درگیری‌های ناخواسته نظامی در خلیج فارس 🔻د: تمرکز بیشتر بر جاسوسی و اطلاعاتی از ایران از طریق زیردریایی‌های دلفین (با هدف پایش مرتب قدرت دریایی و لو دادن محموله های نفتی و نظامی ایران) 🔻ه: جبران موازنه نظامی نزدیکی ایران به مرزهای اسرائیل در سوریه 👈اما سوال اساسی این است که در صورت چنین جسارتی از طرف صهیونیست‌ها، نیروی دریایی سپاه چه خواهد کرد؟ زیرا به نظر نمی رسد که نیروی دریایی سپاه فرصت ضربه به اسرائیل را از دست بدهد. در اینباره نکات ذیل را بخوانید: 1️⃣: در نگاه اول، ایران حضور اسرائیل را کاملا در تضاد با امنیت ملی خود تلقی کرده و حتی برخلاف گذشته، اینبار فقط آب‌های سرزمینی ایران خط قرمز نخواهد بود، بلکه نیروهای رژیم صهیونیستی در کل خلیج فارس تحمل نمی‌شود. ضمن اینکه حضور رژیم صهیونیستی در خلیج فارس، معادل این خواهد بود که ایران بر اساس حق قانونی می‌تواند، در دریا مدیترانه نیز نیروهای اسرائیلی را مورد هدف قرار بدهد. 2️⃣: نیروی دریایی اسرائیل بسیار ضعیف است. آنها قبلا در مواجه با حزب الله لبنان و حتی نیروهای دریایی سوری نیز، ضربات قابل تاملی دریافت کرده‌اند. بنابراین، طعمه به شدت آسیب‌پذیری در برابر نیروی دریایی سپاه خواهند بود. به همین دلیل قابل پیش‌بینی است که ضربه احتمالی نیروی دریایی سپاه، می‌تواند آنقدر سهمیگن باشد که شامل عقبه نیروی دریایی رژیم صهونیستی در دریای مدیترانه نیز بشود و حتی برای مدت‌ها تشکیل مجدد این بخش نظامی را برای رژیم صهیونیستی غیرممکن کند. 3️⃣: به صورت مشخص‌تر، به نظر نمی‌رسد که رژیم صهیونسیتی جرات ارسال ناوچه‌های کوچک نظامی خود را به خلیج فارس داشته باشد. زیرا در آنصورت تنها سرمایه‌های دریایی خود را به راحتی از دست خواهد داد. بنابراین احتمالا تمرکز این رژیم بر استفاده از زیردریایی‌های کلاس دلفین است که بیشتر جنبه اطلاعاتی و البته با قابلیت پرتاب موشکهای کروز با برد 1500 کیلومتر باشد. در این صورت نیز می‌توان از الان امیدوار بود که اینباره به کلکسیون نظامی سپاه، شکار و انهدام زیردریایی نیز اضافه شود. 4️⃣: چند ماه قبل بود که سردار سلامی،خطاب به نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی گفت: «شنا کردن در مدیترانه را تمرین کن چرا که به زودی هیچ راهی جز به دریا گریختن ندارید» به نظر می رسد که این وعده سردار سلامی امکان زودتر محقق شدن نیز پیدا کرده است. با این تفاوت که نتانیاهو و دیگر سیاسیون احمق صهیونیستی آموزش شنا کردن را قبل از مدیترانه از خلیج فارس باید آغاز کنند. هرچند به نظر می‌رسد که بیش از شنا، نتانیاهو و دوستانش نیاز به آشنایی نجات غریق پیدا کنند. @mahdi_jahantighi