eitaa logo
مهدی جهان‌تیغی
1.2هزار دنبال‌کننده
271 عکس
30 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ آیا رئیسی دیپلمات خوبی هست؟! ⭕️ نگاهی به قرارداد اخیر گازی ایران، ترکمنستان و آذربایجان ✍️ پیوستن ایران به سازمان شانگهای اولین نشانه ای از این بود که از طریق دیپلماسی دولت رئیسی می توان به رسیدن دستاورد ملموس از مسیر جدید سیاست خارجه ایران امیدوار بود. اما در آن مقطع چه اتفاقی افتاد؟! ایرانی که سالها پشت در سازمان شانگهای مانده بود، چگونه به یکباره مجوز عضویت پیدا کرد؟ دلایل متعدد در پاسخ به این سوال گفته شده ولی در عالم دیپلماتیک این مهم است که شما آنقدر جدی و هنرمندانه و واقع گرایانه ایده های سیاست خارجه خود را به دنیا بیان کند که دیپلمات های کشورهای همراه، منتقد و یا مخالف نیز آن را جدی بگیرند و نسبت به سازگار کردن و یا تغییر محاسبات خود با آن ایده و راهبرد انگیزه عملی پیدا کنند. 👈 بخش مهمی از واقعیت پیوستن به شانگهای آن بود که کشورهای عضو این سازمان مهم جهانی، عزم حقیقی سیاست خارجه دولت رئیسی برای شراکت راهبردی با محور شرق را باور کردند و دلیلی برای تعلل خود نمی‌دیدند! نمره دیپلماتی که چنین انگیزه و محاسباتی در دیپلمات های قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای ایجاد کند، چند هست؟! 🔸 اما پس از عضویت در سازمان شانگای، اقدام تازه دیپلماسی دولت رئیسی بحث قرار داد بزرگ گازی میان ایران، ترکمنستان و آذربایجان است؛ بر اساس این قرار داد اتفاقات مهم ذیل رقم خواهد خورد: 1️⃣ ایران گاز مصرفی مورد نیاز خود در 5 استان شمالی کشور – که اتفاقا در زمستان با کمبودهای گازی مواجه می‌شوند- را از حق انتقال ترانزیت (سوآپ) گاز ترکمنسان به آذربایجان برداشت خواهد کرد. 2️⃣ این قرارداد زمینه کاهش تنش با همسایگانی همچون آذربایجان را هم فرآهم می کند و ضمن اینکه یک نوع وابستگی مهم نیز در این همسایه گاه بداخلاق، نسبت به ایران بوجود می آورد. 3️⃣ این قرارداد یک زمینه روانی و ذهنی برای افزایش نقش و تاثیر گذاری اقتصادی ایران در سازمان همکاری اقتصادی اکو و منطقه قفقاز ایجاد خواهد کرد. 4️⃣ اگر یکی از معیارهای قوت دیپلماسی در جهان عضویت و داشتن جایگاه مناسب در سازمان های منطقه ای و فرامنطقه است، ایران پس از عضویت در سازمان شانگای و ارتقا نقش خود در سازمان اکو، رتبه دیپلماسی خود را به سرعت در حال ارتقا دادن است. 🔸 حال دوباره باید سوال قبلی را به گونه ای دیگر مطرح کرد؛ نمره دیپلماسی دولتی که برخی رفتارهای خصمانه یک کشور همسایه و بحران سازی طراحی شده در منطقه قره باغ را از طریق دیپلماسی اقتصادی و نه تکیه صرف بر قدرت نظامی، کنترل و تعدیل می کند، چند است؟! 🔸🔸غرب گرایان داخلی در تمام هشت سال دولت روحانی ادعایشان این بود که با دیپلماسی برجام سایه جنگ و افزایش تحریم ها را از کشور را دور کرده اند ولی بارها نادرستی این ادعا با رفتارهای خصمانه آمریکا و دولت های غربی زیر سوال رفت و ایران به لحاظ عددی بیش از قبل از برجام دچار تحریم شد و اگر نبود قدرت موشکی و نشان دادن عزم ایران در پاسخ به طمع های نظامی آمریکا و برخی کشورهای دیگر، قطعا انگیزه اقدام نظامی علیه ایران به مراحل اجرایی تبدیل می‌شد. اما همین ادعا که از طریق دیپلماسی می توان تنش ها را کاهش داد و برای خنثی سازی تحریم ها اقدامات عملی برداشت، توسط دولت رئیسی در مصادیقی همچون قرارداد گازی ایران، ترکمنستان و آذربایجان در ابعاد منطقه ای، به صورت عملی در ابعادی واقعی به ظهور رسیده است. جالب است که حتی با معیار غرب گرایان نیز تا در همین چند ماهه عمر دیپلماسی دولت رئیسی نتایج ملموس بیشتر از دیپلماسی هشت ساله دولت روحانی بدست آمده است. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ آیا دولت رئیسی در 100روز اول توانسته اتفاق راهبردی رقم بزند؟ ✍️ صد روز به یک معنا، زمان معناداری برای رقم زدن اتفاقات راهبردی توسط یک دولت نیست. اما می توان به جرات گفت که ابراهیم رئیسی در صد روز اول دولت خود، اتفاقات راهبردی قابل توجهی رقم زده است. 1️⃣ تغییر نگاه راهبردی قوه مجریه به مردم حسن روحانی در اوج نارضایتی مردم، سکان قوه مجریه را تحویل ابراهیم رئیسی داد. رئیس دولت سیزدهم اولین و شاید بزرگترین کار راهبردی که در این صد روز انجام داد، تغییر نگاه دولت به مردم بود. سفرهای کم خرج و امیدوارکننده آخر هفته به استان ها، بازدید های سرزده، گفتگوهای مستقیم و بی‌واسطه با اقشار مختلف مردم، مدیریت عوارض زلزله در هرمزگان و اندیکا، مدیریت بحران حمله سایبری به پمب بنزین ها و اصرار به اینکه دولت دیگر مردم را در طرح های اقتصادی و سیاسی غافلگیر نخواهد کرد، از مهمترین مصادیقی است که می توان از تغییر نگاه راهبردی قوه مجریه به مردم یاد کرد. جالب آنکه پس از مدت ها رضایت عمومی از قوه مجریه در ایران روند صعودی پیدا کرده است. 2️⃣ عبور از مین های گذاری های راهبردی دولت روحانی! روحانی در حالی دولت را به رئیسی تحویل داد که انبوهی از معضلات راهبردی و مین های بزرگ کار گذاشته شده را می توان سر راه دولت سیزدهم دید. برجام، کمبود ذخایر کالاهای اساسی و دارو، بودجه مین گذاری شده و نامتناسب با شرایط روز ایران، هرکدامیک به تنهایی می توانست دولت را در صد روز اول دچار بحران راهبردی بکند. جالب آنکه دولت رئیسی نه تنها از این مین گذاری ها عبور کرده بلکه درآمد دولت از مالیات واردات، صادرات، فروش نفت در همین فاصله کوتاه فراتر از اواخر دولت روحانی بوده و حتی تورم کاهش پیدا کرده است. 3️⃣ دستاوردهای ملموس با تغییر راهبردی در سیاست خارجه با تغییر جهت راهبردی سیاست خارجه دولت رئیسی، عضویت دائم در سازمان شانگهای، امضای قرارداد سوآپ گازی سه‌جانبه با ترکمنستان و آذربایجان، تقویت نقش ایران در سازمان اکو، واردات واکسن از طریق دیپلماسی فعال، افزایش فروش نفت، بازگرداندن میلیلاردها دلار از اموال بلوکه شده ایران در خارج از کشور، رقم خورد. مهمترین تفاوت راهبردی دولت رئیسی با دولت روحانی در سیاست خارجه را باید در همین «دستاوردهای ملموس» دانست. 4️⃣ تغییرات راهبردی در حوزه مبارزه با کرونا روحانی در حالی مدیریت بحران کرونا را با هفتصد کشته در روز تحویل دولت رئیسی داد که درمان کرونا را هم گروگان سیاست خارجه خود و برجام کرده بود. اما جدی ترین اتفاق در حوزه مقابله با کرونا، وارادت غیرقابل مقایسه واکسن و واکسیناسیون گسترده مردم توسط دولت رئیسی در قیاس با دولت روحانی بود. دولت رئیسی طی صد روز 1000 درصد بیشتر از دولت روحانی واکسن وارد کرد و در همین مدت 700 درصد هم مرگ و میر حاصل از کرونا را در ایران را کاهش داد. این سرعت واردات واکسن و افزایش قایل توجه واکسیناسیون جامعه در صد روز، سبب کسب رکوردهای جهانی برای ایران در مبارزه با کرونا شد و به عنوان یک اتفاق راهبردی مورد تحسین کارشناسان قرار گرفت. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ چرا غربی‌ها نمی‌خواهند به «پیشرفت مذاکرات» اذعان کنند؟ ✔️پاسخ به یک گره ذهنی درباره مذکرات دوره هفتم وین ✍️ مذاکرات دولت جدید ایران با گروه 1+4 در حالی برگزار شد که ایران به علت خروج آمریکا از برجام به عنوان مدعی وارد مذاکرات می شد و طبیعی بود که طرف غربی باید در موضع منفعل تر باشد. اما بررسی سرفصل های عملیات روانی طرف غربی درباره مذاکرات وین 7 حاوی نکات قابل توجهی است. زیرا محورهای عملیات روانی در حال اجرا بی شک در ارتباط مستقیم و نزدیک با متن گفتگوهایی است که در پشت درهای بسته در حال برگزاری است. 1️⃣ جدی ترین اقدام طرف غربی در آغاز مذاکرات هم در میز مذاکره و هم در اجرای عملیات روانی این است که بازگشت ایران به برجام با گرفتن امتیازات بالایی همراه نشود. این امتیازات از موضوع میزان رفع تحریم ها و راستی آزمایی آنها تا بهره بردن ایران از منافع اقتصادی و میزان تعهدات فنی و حقوقی و... شامل می شود. 2️⃣ طرف غربی برای جلوگیری از دادن امتیازات بیشتر به همین دلیل حمله به پیش نویس – بستر اصلی حقوقی و مذاکراتی ایران برای گرفتن امتیاز- را بهانه قرار داد؛ البته غربی ها به خوبی می‌دانستند که پیش نویس ایران در واقع همان ریل گذاری است که ایران می خواهد از طریق آن امتیازاتی کسب کند. به همین دلیل تلاش شد در طراحی های عملیات روانی، پیش نویس ایران بالاتر از برجام، خلاف گفتگوهای شش دور گذشته وین و حتی عامل بن بست مذاکرات معرفی شود. 3️⃣ عملیات روانی بعدی که اروپایی ها دنبال کردند این بود که دادن امتیاز و عقب نشینی احتمالی خود را با گفتن این گزاره که «مذاکرات پیشرفت ندارد» به تاخیر بیاندازند. آنها نیم نگاهی به افکار عمومی در داخل ایران داشتند و برداشت شان این بود که تکرار این گزاره، ذهنیتی برای افکار عمومی برای تولید فشار به مذاکره کنندگان ایرانی تولید خواهد کرد و پروسه امتیاز دادن به ایران را حتی شاید بتواند متوقف کند. این محور عملیات روانی البته به صورت وقیحانه ای از طرف ضلع غرب گرای داخلی و اصلاح طلبان نیز پشتیبانی شد. 4️⃣ اینکه طرف اروپایی ادامه مذاکرات را همچنان روی میز دنبال می کند ولی صراحتی در بیان کردن «پیشرفت مذاکرات» ندارد، هم نشانه انتظار و امید داشتن به نتیجه بخش بودن عملیات روانی خود بر ایران است و هم نشانه یک چارچوب جدیدی است که در دور جدید مذاکرات بر غربی ها تحمیل شده و آن چارچوب این است که بیان «پیشرفت در مذاکرات» با توجه به اینکه پیش نویس ایران محور مذاکرات قرار گرفته و خبری از عقب نشینی ایران نیست، معنایی جز این ندارد که غرب اولین گام عقب نشینی را برداشته و ادامه این مسیر بر ریل دلخواه ایران خواهد بود. متن پیش نویس ایران، طرف غربی را در موضع تصمیم گیری قرار داد؛ آنها باید تصمیم می گرفتند که باز هم اولین ترک کننده میز مذاکره آنها باشند و یا باید پا به بازی تیم ایران بگذارند. این تصمیم برای پایتخت های تروئیکای اروپایی و آمریکا بسیار سخت بود. طرف غربی البته با خباثت همچنان تلاش دارد این موضوع را نیز دنبال کند که در صورتی که همانند گذشته نخواهد دست از تحریم ملت ایران بردارد، پایان و نوع اعلام علت پایان مذاکرات را به لحاظ روانی و رسانه ای در اختیار خود نگه دارد. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ چرایی و چگونگی روابط سردار سلیمانی با سیاسیون غیرانقلابی ✔️ بازنشر یادداشتی درباره سیره اخلاقی و سیاسی حاج قاسم ✍️ از همان ساعات اول شهادت حاج قاسم سلیمانی در 13 دیماه 1398 بحث تحریف سیاسی و فرهنگی متکب شهید سلیمانی نیز آغاز شد. تحریف مکتب شهید سلیمانی در ابتدا توسط اصلاح طلبان، اعتدالیون و غرب گراهای داخلی آغاز شد و اینک پس از دو سال از شهادت سردار سلیمانی، تحریف مکتب سیاسی او توسط برخی مدعیان عدالتخواهی نیز نمایان تر شده است. حقیر هفده روز بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی در 30 دیماه 98 طی یادداشتی با عنوان «چارچوب رفتاری حاج قاسم با برخی اصلاح‌طلبان و اعتدالیون/ راز روابط شهید سلیمانی با برخی سیاسیون غیر انقلابی‌ چه بود؟!» به این موضوع « که بخشی از نحوه رفتار و تعامل سردار سلیمانی با برخی شخصیت های که شاید بسیاری از افراد انقلابی و ارزشی جامعه درباره آنها ذهنیت منفی دارند، چگونه قابل تفسیر است؟!» پرداختم. 👈متن ذیل بازنشر یادداشت دو سال قبل دراینباره هست: مجموع سالها مجاهدت خالصانه و رفتارهای فرهنگی و سیاسی شهید سپهد قاسم سلیمانی آنقدر بزرگ و عظیم بوده که این روزها به حق باید از آن به عنوان مکتب سلیمانی نام برد و به تبیین آن پرداخت. در این میان یکی از ابعاد مهم رفتاری سپهد سلیمانی سیره سیاسی این شهید بزرگوار است که به بخشی از آن در ادامه اشاره می شود. 1️⃣ ولایتمداری حاج قاسم دال مرکزی مکتب سلیمانی است که آنقدر نمایان و شفاف بوده که حتی نمی توان درباره آن شبهاتی ولو کوچکی را مطرح کرد. تعابیر حاج قاسم سلیمانی درباره رهبر معظم انقلاب اگر نگوییم منحصر به فرد بود ولی کم نظیر بودند. اساسا ادبیات حاج قاسم درباره رهبر معظم انقلاب ادبیاتی بسیار خاص، عاشقانه و کاملا در دایره اعتقاد عمیق دینی به ولایت فقیه بود. بررسی موشکافانه سیره و رفتار حاج قاسم هم در این سالها نشان می دهد که او نه تنها در عرض رهبری سلیقه سیاسی خود را مطرح نکرد بلکه همواره ارجاع او به فرمایشات ایشان بود. 2️⃣ حاج قاسم در رفتارهای شخصی و اجتماعی خود اهل تعاملات و عواطف زیادی بودند. همین رفتار شخصی سبب شده بود که بسیاری از چهره های اصلاح طلب و اعتدالیون نیز او را فردی نزدیک به خود ببینند. اما این اخلاق فردی و اجتماعی حاج قاسم علی رغم در اوج بودن آن، هیچگاه سبب نشده است که نزدیکی شخصی او به برخی چهره ها، خلل کوچکی درباره ولایتمداری او ایجاد کند. موضوعی که در بیست سال اخیر شاید به نوعی در برخی لحظات، تضاد ظاهری را در زندگی ایشان نشان بدهد ولی در واقع هیچگاه خللی در بزنگاه ها درباره انقلاب و اطاعت پذیرپش از رهبر معظم انقلاب ایجاد نکرد. اما جمع این دو موضوع چگونه ممکن شده است؟! به خصوص بخشی از نحوه رفتار و تعامل سردار سلیمانی با برخی شخصیت های که شاید بسیاری از افراد انقلابی و ارزشی جامعه درباره آنها ذهنیت منفی دارند، چگونه قابل تفسیر است؟! 3️⃣ ریشه اولیه این مساله را باید همانطور که گفته شد در اخلاق فردی و عاطفی سردار سلیمانی جستجو کرد. اخلاق کریمانه همراه با محبت و مهربانی ایشان با افراد مختلف اعم از سیاسی و غیر سیاسی مساله ای متواتر دربیان نوع خلق و خوی ایشان است. موضوعی که البته توصیه همه علمای اخلاق و منجمله رهبر معظم انقلاب در دیدار و معاشرت فردی با برخی از افرادی است که چه بسا منتقد نظام و یا حتی نظریاتی خلاف انقلاب دارند، می باشد. 4️⃣ مساله بعدی درباره حاج قاسم سلیمانی جایگاه نظامی و امنیتی وی می باشد. طبیعی است که عدم ورود به عرصه سیاسی همانند بسیاری از فعالین سیاسی و انقلابی برای او مقدور و شرعی نبوده است. به همین دلیل مهم انتظار برخی مواضع ریز سیاسی و یا علیه افراد و چهره های سیاسی از وی نیز چندان صحیح نیست و نبود. اما همین چهره نظامی در بزنگاه های همچون فتنه 78 و 88 و همچنین درباره سیاست گذاری های کلان رهبر معظم انقلاب، مواضع شفاف سیاسی خود را بیان کرده است. 5️⃣ موضوع بعدی جایگاه رسمی او در عرصه حکمرانی جمهوری اسلامی بود. حاج قاسم سلیمانی فرمانده سازمانی بود که هم در چارچوب نهادهای درون نظام بود و هم در عرض مسایل منطقه ای و سیاست خارجه جمهوری اسلامی جایگاه ویژه ای داشت. طبیعی است که بسیاری از اقدامات این نهاد در تعامل با نهادهای همچون مجلس، دولت، وزارت خارجه، قوه قضاییه و... امکان تحقق داشت و دارد. ریشه برخی از تعامالات حاج قاسم با برخی مدیران ارشد قطعا به تعامالات رسمی و تشکیلاتی بر می گردد و این موضوع نیز چیز عجیبی به شمار نمی آید.
6️⃣ بخش مهمی از روابط محبت آمیز سردار سلیمانی و رهبر معظم انقلاب با برخی افراد دارای حواشی در سالهای اخیر نشان می دهد که این رفتار کریمانه و دلسوزانه ریشه در تلاش برای حفظ و صیانت از افراد برای ماندن در دایره انقلاب و جمهوری اسلامی دارد. رزمندگان هرمزگانی، کرمانی و سیستانی و بلوچستانی می توانند موارد زیادی را بیان کنند که حاج قاسم سلیمانی چگونه برخی از رزمندگان لشکر 41 ثارالله را که بعد از سالهای جنگ دچار برخی ضعف های اعتقادی در حوزه انقلاب و یا حتی مسایل مذهبی شده بودند، را برای حفظ و جلوگیری از آسیب رسیدن بیشترشان مدام مورد توجه و محبت قرار می‌داده است. بعضی از این تلاش های اخلاقی سردار سلیمانی درباره برخی چهره های سیاسی تهرانی و کرمانی! هم قابل توجه هست و البته گفتن جزییاتش شاید اینک به صلاح نیست. ولی آنقدر می توان گفت که همین ارتباطات فردی و عاطفی گاه چگونه برخی از همین افراد سیاسی را از زدن لگد بیشتر به انقلاب و حتی آسیب بیشتر به خودشان وا داشته است! 7️⃣ اساسا هنر بزرگ سیاسی سردار سلیمانی این بود که علی رغم داشتن ارتباط شخصی و اخلاقی محبت آمیز با برخی چهره های سیاسی؛ این روابط نه تنها در مواضع شفاف انقلابی او خللی ایجاد نکرد، بلکه او در آشکارا و در برابر مردم، بگونه ای در این سالها رفتار کرد که افکار عمومی هیچگاه بر داشت نکرد که او بخشی از یک جناح سیاسی در کشور است و یا کوچکترین مخالفتی با حاکمیت دارد. برای درک این موضوع کافیست که خروجی رفتار سیاسی او را با برخی چهره های موثر انقلاب که برخی از آنها فوت کرده و برخی نیز هنوز زنده هستند، اگر نگاهی بیاندازید و بررسی کنید که ارتباطشان با برخی افراد مساله دار نه تنها مواضع انقلابی شان را دچار خلل کرد بلکه، افکار عمومی نیز در نهایت میان رفتار آنها با آن افراد مساله دار تفاوتی قایل نشدند! این راز بزرگ تفاوت سردار سلیمانی با بسیاری از چهره های انقلابی فاصله دار با رهبر انقلاب در این سالها هست. ساده آنکه او آنقدر در انقلابی بودن شفاف و صادق بود که نزدیکی به افراد و جناح های مختلف سیاسی، رفتار و مواضعش را دچار خلل نکرد. 8️⃣ اما مهمترین تفاوت سیره سیاسی حاج قاسم با بسیاری از اصلاح طلبان، اعتدالیون و اصولگرایان محافظه کار، -که در سالهای اخیر گفتگو با دنیای غرب به بخشی از محاسبات راهبردی آنها تبدیل شد-، این بود که حاج قاسم در تمام این مدت مستقیما با آمریکا و عوامل غرب در حال جنگ نظامی رودرو بود. بی شک پس از ولایتمداری، برجسته ترین، ویژگی سیاسی او جهاد مستمر در برابر آمریکا بود. شاخصی که حاج قاسم سلیمانی را از بسیاری از سیاسیونی که لبخندزنان و صمیمی با او عکس یادگاری هم دارند، کاملا متمایز کرده است. آری برخی از چهره های سیاسی شاید بتوانند مدعی رفاقت و صمیمت را با او بشوند ولی ادعای شباهت و نزدیکی باطنی با حاج قاسم را نمی توانند بیان کنند و مردم هم نمی پذیرند. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ چند ناگفته قابل تامل از انتشار خبر دیدار اخیر روحانی با رهبر معظم انقلاب ✔️ چرا تیم رسانه ای نزدیک به لاریجانی خبر دیدار را منتشر کرد؟ ✍️ انتشار خبر دیدار حسن روحانی با رهبر انقلاب ناگفته های جالب توجهی دارد که عموما در فرامتن این خبر نهفته است: 1️⃣ انتشار خودسرانه خبر دیدار روحانی با رهبر انقلاب را تیم رسانه ای نزدیک به علی لاریجانی در فضای مجازی منتشر کرده و این محاسبه را تقویت کرده که احیای روحانی و لاریجانی مدت هاست که به هم گره خورده و احساس هم سرنوشت بودن این دو چهره اصلی جریان موسم به اعتدال، ظاهرا بیش از پیش تقویت شده است. 2️⃣ انتشار یک‌طرفه خبر این دیدار معنایی جز نیاز شدید جریان اعتدالی برای جلب توجه و ایجاد روزنه برای احیای سیاسی نیست. اما نکته مهم انتشار خبر دیدار روحانی با رهبر انقلاب این است که جریان اعتدالی برای ادامه فعالیت سیاسی علاوه بر عدم مقبولیت، احساس عدم مشروعیت نیز دارد. 3️⃣ جریان رسانه ای نزدیک به لاریجانی یکی از اصلی‌ترین محورهای انتشار خبر دیدار روحانی با رهبر انقلاب را به گزارش عملکرد او از دولت تدبیر و امید به مقام معظم رهبری اختصاص داده اند! همین گزاره نشان می دهد که تیم رسانه ای جریان اعتدالی از عدم قائل بودن دستاورد برای دولت تدبیر و امید در نزد افکار عمومی و نخبگان در رنج است و تلاش می شود که از طریق خبرسازی های خاص برای روحانی و شریک سیاسی او یعنی لاریجانی القای دستاورد کند. 4️⃣ آنچه از ذوق زدگی جریان اعتدالی در درز خبر دیدار روحانی با رهبر انقلاب برمی آید، آن است که این تنها دیدار روحانی پس از بیش از صد روز از پایان ریاست جمهوری با رهبر انقلاب بوده است. این گزاره نیازی به توضیح بیشتر ندارد. 5️⃣ تلاش برای بازگشت مجدد لاریجانی و روحانی به قدرت باوجود اطلاع از وضعیت این افراد در افکار عمومی و دارا بودن ضعیف ترین کارنامه در طول دولت های پس از انقلاب، اگر نشانه عطش برای بازگشت به قدرت نباشد، حداقل به این معنا است که سران جریان اعتدالی نسبت به فجایع عملکردشان در یک جهالت عجیب به سر می برند. از وجود چنین جهل مرکبی، مردم و فعالان سیاسی باید بیش از پیش احساس نگرانی و ترس داشته باشند. 6️⃣ تیم رسانه ای جریان اعتدال با دستاویز قرار دادن حمله لاریجانی به شورای نگهبان تلاش می کند که برای رئیس سابق مجلس مقبولیت اجتماعی ایجاد کند و از سوی دیگر با درز دور از ضابطه خبر دیدار روحانی با رهبر انقلاب به دنبال خلق مشروعیت برای رئیس دولت تدبیر و امید هست. اما واقعیت این است که لاریجانی به بالاتر از شورای نگهبان هم حمله کند، مقبولیتی بدست نخواهد آورد و همچنین اظهارات علنی مرکزیت جمهوری اسلامی درباره برخی رویدادهای اقتصادی، سیاسی و بین المللی هشت سال گذشته آنقدر شفاف و پرتکرار بوده که کسی نتواند با سوءاستفاده خبری از یک دیدار، برای جریان خود مشروعیت کاذب ایجاد کند. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ از عدم مذاکره مستقیم با آمریکا چه امتیازی در وین هفت بدست آوردیم؟ ✔️ خاصیت عدم مذاکره مستقیم با آمریکا در این مقطع زمانی چیست؟ ✍️ تیم مذاکره کننده ایران یک بازیگر مهم یعنی آمریکا را از حضور مستقیم در دور میز مذاکره دور نگه داشته است. آیا این اقدام به اصل مذاکرات کمکی کرده؟ آیا ایران از این طریق تاکنون توانسته امتیازی کسب کند؟ 1️⃣ کشورهای اروپایی حاضر در مذاکرات وین هفت برای اینکه همزمان بتوانند هم منافع خود را دنبال کنند و هم خواسته های آمریکا را مطالبه کنند، مجبور به کاهش نقش و تاکتیک های مذاکراتی خود در برابر ایران شدند و در حال حاضر پیش بردن همزمان چند نقش برایشان سخت تر از دوره های شده که آمریکا هم حضور مستقیم در مذاکرات داشت. ضمن اینکه به هر حال این کشورها ولو اندک، تفاوت هایی برای اولویت های مذاکراتی خود به نسبت آمریکا قائل هستند و گاهی باید حواسشان باشد که نقش دوگانه به برخی منافع اختصاصی آنها خللی وارد نکند. بدین ترتیب در چنین شرایطی ایران با کم کردن حضور یک بازیگر مستقیم، میزان نقش آفرینی اختصاصی کشورهای اروپایی را نیز به نوعی کاهش داده و برخی روندهای مذاکره را برای خود در مواردی ساده تر هم کرده است. 2️⃣ حضور مستقیم در مذاکرات، تاثیرگذاری یک کشور را به مراتب از حضور غیرمستقیم بالاتر می برد. مثال ساده غیرآمریکایی ولی قابل فهم آن این است که چرا عربستان و اسرائیل سالهاست دوست دارند حتی بخش جانبی از میز مذاکره مستقیم گفتگوهای هسته ای با ایران باشند و بارها تلاش کردند حضور واسطه ای خود را به حضور مستقیم تغییر بدهند؟ چون اثر حضور مستقیم به مراتب از حضور واسطه ای برای مذاکرات هسته ای با ایران برایشان مفیدتر و با منافع اختصاصی تر همراه خواهد بود. 3️⃣ برای آمریکا مذاکره مستقیم با ایران به یک مساله سیاسی داخلی و تبلیغاتی تبدیل شده است؛ در ایران جریان غرب گرا علی رغم تلاش زیاد نتوانست موضوع مذاکره مستقیم فوری با آمریکا را در افکار عمومی را تبدیل به یک اهرام فشار سیاسی فراگیر داخلی علیه تیم مذاکره کننده کند. در آمریکا این موضوع برعکس است و دموکرات ها برای اینکه نشان بدهند در سیاست خارجه موفق تر از جمهوریخواهان هستند باید تصویر مذاکره مستقیم با ایران و وادار کردن ایران به یک توافق جدید را هرچه زودتر به عنوان یک دستاورد در افکار عمومی خود به نمایش بگذارند. به این ترتیب وقتی ایران فعلا مذاکره مستقیم با آمریکا را از دستور خارج کرده عملا در حال تولید فشار سیاسی به تیم مذاکره کننده دولت بایدن در آمریکا هست. 4️⃣ از سوی دیگر تاکنون به دست گرفتن اجاره صدور مجوز ورود آمریکا به میز مذاکره مستقیم توسط ایران جنبه اقتدار تیم دیپلماسی ایران را نیز تقویت کرده و این اقتدار بر فضای مذاکرات تا این لحظه نیز تاثیر مستقیم داشته است. ایران با استفاده از این اقتدار و همچنین پیش نویس ابتکاری خود، در گام اول، چارچوب جدید مذاکرات را تعیین کرده است. به نظر می رسد که یکی از جدی ترین دلایل این موفقیت مهم آنهم در یک بازه کوتاه، دور نگه داشتن آمریکا از میز مذاکرات به صورت مستقیم بوده است؛ تجربه اول نشان میدهد که در مرحله دوم یعنی کار کردن بر روی متن توافق نیز همچنان دور نگه داشتن آمریکا از میز مذاکره مستقیم، برایمان امتیازات خوبی همراه خواهد داشت. 5️⃣ اگر روند مذاکرات طبق خواسته ایران پیش برود و آمریکا حاضر به دادن امتیازات واقعی و با قابلیت راست آزمایی شود، تیم مذاکره کننده مجوز بازگشت آمریکا به دور میز ایران و 1+5 را خواهد داد. اما تا رسیدن به آن نقطه، باید این اهرم فشار را تا جایی که امکانش فرآهم هست، حفظ و تبدیل به امتیازات بیشتر کرد نه اینکه این اهرم را خیلی زود و ارازن بفروشیم. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ موفقیت‌های راهبردی دوساله سردار قاآنی چیست؟! ✔️به بهانه تایید رهبری بر عملکرد سردار قاآنی/ بررسی عملکرد سپاه قدس پس از حاج قاسم ✍️ «آقای سردار قاآنی، الحمدلله ایشان خیلی خوب دارد کار می‌کند، حرکت می‌کند»؛ این جمله رهبر معظم انقلاب در انتهای دیدار اخیر با خانواده شهید سلیمانی را می توان به عنوان نشانه مهمی از تایید و ادامه توفیقات سپاه قدس در دوران دوساله پس از شهادت حاج قاسم دانست. 1️⃣ برای بدست آوردن میزان موفقیت سپاه قدس، جدی ترین معیار، آخرین وضعیت آمریکا در منطقه و به خصوص در کشورهای است که جریان مقاومت به صورت مستقیم با آمریکا در تقابل هستند. رهبر انقلاب در همین دیدار اخیر با خانواده شهید سلیمانی جملاتی را بیان کردند که از این زاویه دید می توان میزان موفقیت عملکرد سپاه قدس را هم برآورد کرد. ایشان در بخشی از آن دیدار اظهار داشتند: «وضع امریکا را ببینید! از افغانستان آن جور فرار می‌کند و در عراق ناچار است که تظاهر به خروج کند - البته باید برادران عراقی هوشیارانه مسأله را دنبال کنند - مجبور است که بگوید من بعد از این نقش مستشاری ایفا خواهم کرد؛ یعنی اقرار کند به اینکه آنجا حضور نظامی نمی‌خواهد داشته باشد و نمی‌تواند داشته باشد. مسأله یمن را ملاحظه کنید، مسأله لبنان را نگاه کنید.جریان ضداستکباری در منطقه، جریان مقاومت در منطقه، امروز از دو سال پیش، پُررونق‌تر و شاداب‌تر و امیدوارتر دارد حرکت می‌کند و کار می‌کند. در سوریه هم اینها زمین‌گیر شدند، در سوریه هم هیچ امیدی برای آینده‌شان نیست.» 2️⃣ خلاصه عملکرد سردار قاآنی در عراق به این شکل است، سردار قاآنی در حالی پرونده عراق را به دست گرفت که جایگاه عراق در راهبرد انتقام سخت؛ خروج نظامی آمریکا از این کشور به عنوان یکی از جدی ترین عوامل زمینه ساز اخراج آمریکا از منطقه بود. قاآنی در این دو سال ثبات سیاسی شیعیان عراق را حفظ کرد و اخراج آمریکا در عراق را تبدیل به یک قانون داخلی کرد. او اجازه بهم خوردن موازنه ضدآمریکایی در حاکمیت عراق را نداد و سرمایه اجتماعی در عراق را برای اخراج آمریکا تثبیت و حتی افزایش داد. در این دو سال ضربات نظامی به نیروهای آمریکا در عراق نیز افزایش چند برابری را نسبت به گذشته نشان می دهد. امروز پس از دو سال از شهادت حاج قاسم، آمریکا مجبور به ظاهر سازی به خروج نظامی از عراق شده و تغغیر نقش خود را از حضور مستقیم نظامی به مستشار نظامی بیان کرده است. البته از همین مقدار اعتراف رسمی می توان به عنوان یک عقب نشینی مهم یاد کرد که می تواند به گامی برای خروج حقیقی و کامل تبدیل شود. 3️⃣ در یمن، پیروزی های میدانی نیروهای مقاومت افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. این پیروزها به فتح سرزمین های گسترده در داخل یمن و حتی تا آستانه سقوط استان استراتژیک مأرب رسیده است. در کنار این، حملات موشکی یمنی ها به داخل عربستان در دو سال اخیر با هیچ دورانی از تاریخ معاصر نیز قابل مقایسه نیست. خاص تر آنکه پدافند هوایی در یمن نیز توسعه قابل توجهی پیدا کرده است. ماحصل پرونده یمن در دو سال اخیر، در التماس این روزهای سعودی در پایان دادن جنگ یمن از طریق دیپلماتیک کاملا خود را نشان می دهد. 4️⃣ در سوریه نیز اتفاقات راهبردی بزرگی رقم خورده است؛ حفظ پیروزی بر داعش و عدم اجازه بازسازی این جریان توسط آمریکا و هم پیمانانش در سوریه که ارزش آن کمتر از شکست سرزمینی داعش نیست. از سوی دیگر حضور نظامی ایران در سوریه بسیار بیشتر از گذشته راهبردی تر و مستحکم تر شده است؛ ایران حضور نظامی در سوریه را به عنوان یکی از مهمترین اهرم های فشار علیه اسرائیل نه تنها حفظ کرده بلکه راهبردی تر کرده است. روند سیاسی حاکمیت در سوریه ثبات قابل توجهی پیدا کرده و بازگشت برخی کشورهای عربی برای برقراری روابط دیپلماتیک با دولت بشار اسد، مهمترین نشانه آن هست. 5️⃣ در لبنان، حزب الله طی این دو سال فتنه های بزرگ سیاسی و نظامی را پشت سرگذاشته است. اما در کنار افزایش توان نظامی حزب الله در برابر اسرائیل، تبدیل این گروه به یکی از محورهای رفح تحریم بیروت از طریق انتقال قدرتمندانه نفت ایران به لبنان، یک اتفاق راهبردی جدید و کم نظیر در دو سال اخیر را رقم زده است. 6️⃣ در افغانستان نیز به صورت خلاصه می توان گفت که علاوه بر نقش زمینه ساز سپاه قدس برای فراری دادن آمریکا از افغانستان، این روزها شواهدی دیده می شود که طراحی های آمریکا برای پساخروج از این کشور نیز در حال خنثی شدن و حتی بالعکس شدن است. آنچه سربسته می توان از صحنه افغانستان گفت این است که این کشور در حال تبدیل به یک تصویر از آینده ای خواهد بود که جایگاه و نقش ایران پس از فرار آمریکا در منطقه می تواند باشد. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ چرا «صداقت» را باید به نمایه اصلی مکتب سلیمانی اضافه کرد؟ ✔️به بهانه جدیدترین اظهارات رهبری درباره مکتب حاج قاسم ✍️رهبر انقلاب در جدیدترین اظهارات خود درباره مکتب شهید سلیمانی در عبارتی کوتاه فرمودند: «مکتب سلیمانی عبارت است از صدق و اخلاص؛ این عنوان و نماد و نمایه مکتب سلیمانی است.» 👈مکتب شهید سلیمانی در ابتدا از اخلاص او ریشه می گیرد و همین اخلاص، برای او حکمت در فهم مسائل سیاسی، بین المللی و توانمندی خاص در پیشبرد صدور انقلاب را مهیا کرد. همچنان که همین حکمت حاصل از اخلاص، او را به فرمانده ای همیشه پیروز، اثرگذار در سیاست داخلی و خارجی و موفق به عبور دادن محور مقاومت از فتنه های بزرگ و متعدد کرد. 🔸اما آنچه درباره مکتب حاج قاسم کمتر گفته شده و یا حداقل شکافته نشده، بحث «صداقت» اوست که همتراز اخلاصش در نماد و نمایه اصلی مکتب سلیمانی جای گرفته است. واقعیت این است، آن چیزی که حاج قاسم را ویژه تر از بسیاری کرد، نمره بالاتر صداقتش در مواجهه با انقلاب، رهبری، مردم، محور مقاومت و حتی دشمنانش بود. 🔸صداقت حاج قاسم با رهبر معظم انقلاب در میان خواص جمهوری اسلامی، از درخشش فوق العاده ای برخوردار است. اما چرا این صداقت ویژه است؟ حاج قاسم، میزان صداقتش در برابر رهبری را بارها با به خاطر انداختن جان خود برای اجرای فرامین ولی فقیه نشان داد. اما او نه تنها در اجرای ماموریت های نظامی رهبری، خودش در وسط میدان بود بلکه گاه به جنگ هایی رفت که با تحلیل و تجارب کم نظیر جنگی خود او نیز همخوانی نداشت. حاج قاسم برای نشان دادن صداقتش در ولایت پذیری از همه تجارب میدانی اش هم عبور کرده بود. اینجاست که عیار صداقت حاج قاسم با بسیاری دیگر در برابر ولی فقیه معلوم می شود. یا از زوایه دیگر، صداقت حاج قاسم در برابر رهبری آنقدر شفاف و صریح بود که این روزها تندترین عناصر فتنه و اصلاح طلب هم نمی توانند، کوچکترین شبهه درگوشی درباره ولایت پذیری و یا فاصله او با رهبر انقلاب مطرح کنند. 🔸حاج قاسم با جریانات سیاسی داخلی نیز صادق بود، او با عناصر برجسته اصولگرا و اصلاح طلب روابط شخصی نزدیکی داشت. او آنقدر در روابط با سیاسیون دو جناح صادق بود که با همه نزدیکی به چهره های دو جناح از بیان اینکه نه اصولگراست و نه اصلاح طلب ابایی نداشت. حاج قاسم به علت صداقت زیادی که داشت در زمانه دولت های مختلف؛ نه خود را شبه اصلاح طلب و نه اصوالگرا نشان داد؛ اساسا دنبال کسب قدرت سیاسی هم نبود که نقش سیاسی همانند اصولگرایان یا اصلاح طلبان پیدا کند. 🔸حاج قاسم با جمهوری اسلامی صادق بود؛ انقلابی تر از هر مدعی انقلابی گری، جمهوری اسلامی را باور داشت. او برای همین جمهوری اسلامی فعلی با همه موفقیت ها و ناکامی هایش نیز با صراحت می گفت حاضر است بارها جانش را بدهد و آن را «حرم» می دانست. این را مقایسه کنید با بسیاری از انقلابیونی که از انقلابی گری تنها انتقاد کردن و از کار سیاسی فقط بیان ضعف های جمهوری اسلامی را تکلیف خود می دانند. 🔸حاج قاسم با مردم هم صادق بود؛ او وقتی برای دختران بی حجاب دلسوزی می کرد نه مثل برخی اصلاح طلب ها به عنوان ابزار سیاسی و فرهنگی به این قضیه نگاه می کرد و نه مثل بعضی مدعیان اصولگرایی از این طریق به دنبال متفاوت نشان دادن خود بود. صداقت باطنی حاج قاسم آنقدر بالا بود که نبض و احساس جامعه ایران نیز این صداقت را عمیقا باور داشت. 🔸از سوی دیگر از مهمترین دلایل موفقیت حاج قاسم در قوت دادن محور مقاومت با این همه تنوع نژادی، قومی و مذهبی، صداقتش بود. صداقت حاج قاسم برای رهبران مقاومت در فلسطین، سوریه، لبنان، عراق، یمن و... بارها و بارها در بزنگاه ها ثابت شده بود. به دلیل همین صداقتش هم بود که نظر و فرمان او را فرماندهان شیعه و سنی، عرب و غیر عرب محور مقاومت در سخت ترین شرایط می پذیرفتند و عمل می کردند. 🔸اما حاج قاسم در برابر دشمنان و به خصوص دشمن مرکزی یعنی آمریکا نیز صادق بود. مقامات نظامی و سیاسی آمریکا هیچگاه از او پیام دو پهلو یا تعدیل مواضع دریافت نکردند. او همیشه در برابر آمریکا در شمایل یک دشمن واقعی ظاهر شد و صداقتش آنگونه بود که دو جناح اصلی قدرت در آمریکا یکبار نیز او را کمتر از دشمن خود ندیدند! *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ آنچه بر جبهه انقلاب در حادثه هواپیمای اوکراینی گذشت ✍️برای همه مردم ایران حادثه تلخ هواپیمای اوکراینی غمی بزرگ محسوب می شود. اما یک سوال مهم این است که در این حادثه غم انگیز غیرعمدی بر جبهه انقلاب چه گذشت و چه کرد؟ 1️⃣ برای جبهه انقلاب و مردم انقلابی عزادار حاج قاسم، حادثه هواپیما اوکراینی از بسیاری دیگر سهمگین تر بود. آنها علاوه بر غم جانکاه شهادت سردار سلیمانی اینک شرمنده و دلگیر حادثه ای بودند که غیر عمدی برای هموطنانشان اتفاق افتاده بود ولی باید درباره آن به نوعی مسئولیت می پذیرفتند و حتی آماده تحمیل صدها دروغ، شایعه، زخم زبان و بی انصافی می شدند. 2️⃣ حمله موشکی به عین الاسد که یکی از بزرگترین اقدامات نظامی علیه آمریکا در هفتاد سال اخیر محسوب می شد، اولین گام برای انتقام خون حاج قاسم در آن فضای ملتهب چند روز پس از شهادت بود. خیلی سخت بود که انتقام اول با تلخی حادثه هواپیمای اوکراین، ناخواسته ترکیب شد و عده ای تلاش کردند و همچنان تلاش می کنند که شلیک به عین الاسد را همان شلیک به هواپیمای اوکراینی بیان کنند. برای جبهه انقلاب حس شادی حمله به عین الاسد با شرمندگی و تلخی حادثه غیرعمدی هواپیما اوکراین و از دست دادن هم‌وطنان ترکیب شد. این احساس عجیب با غم سنگین روزهای پس از شهادت حاج قاسم از آن دردهای فوق سنگینی بود که جبهه انقلاب در طول چهل سال گذشته شاید کمتر تجربه کرده بود. 3️⃣ تلخ تر از همه اینها برای جبهه انقلاب این بود که عده ای از خارج نشینان و فتنه گران داخلی که در این سالها زمینه ساز صدها تحریم اقتصادی و حتی اقدام ضد امنیتی و نظامی علیه ایران بوده اند، خود را داعیه دار بازماندگان حادثه هواپیمای اوکراینی معرفی کردند و هنوز هم می‌کنند. ضدانقلاب از فرصت پیش آمده، آشوب گران و قاتلان حوادث فتنه 88 و آبان 98 را هم ردیف نخبگان علمی حادثه هواپیمای اوکراینی معرفی کرد و این دو قشر متضاد را در یک جبهه قرار داد! همیشه اینگونه بوده که وقتی فرصت به رسانه های معاند داده شود، اول تلاشش این است که ابتدا همکاران و قاتلین خود را تطهیر کند. 4️⃣ جبهه انقلاب در این دو سال شاهد بود که از طرف برخی داخلی ها و خارج نشین ها تلاش زیادی شد که از حرارت قلب مردم به حاج قاسم کم کنند و حتی رسانه های معاند با خباثت تلاش کردند که حادثه هواپیما اوکراینی در مقابل شهادت حاج قاسم قرار بگیرد. پروژه ای که البته در دومین سالگرد شهادت حاج قاسم، عمق شکست آن نمایان شده و نه تنها مردم در این دو سال بیشتر از قبل متوجه عظمت اقدامات و عملکرد حاج قاسم برای ایران شده اند بلکه در پناه محبت و علاقه به او به بصیرتی دست یافته اند که حتی حوادث به تلخی هواپیما اوکراینی را با همه احساسات جریحه دار شده، می توانند در جایگاه خودش تحلیل کرده و رویدادها را از هم تفکیک کنند و پازل دشمن را هم ببینند. 5️⃣ جبهه انقلاب در طول این دو سال پس از حادثه هواپیما اوکراینی، همدردی حقیقی، صداقت و مسئولیت پذیری را به عنوان سرلوحه کار خود قرار داده است؛ صداقت و مسئولیت پذیری که در همان ساعات اول روشن شدن علت وقوع حادثه هواپیمای اوکراینی، راس حاکمیت فرمان آن را صادر کرد و یقین است که با صداقت کم نظیر جمهوری اسلامی در حادثه هواپیمای اوکراینی، همین حادثه با همه تلخی ها و اقدامات تخریبی رسانه ای، به یکی از نقاطی تبدیل شود که صداقت و مسئولیت پذیری جمهوری اسلامی در آینده بیشتر مورد تحسین و تایید قرار بگیرد. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ کدام بخش از «انتقام سخت» قاتلین حاج قاسم اتفاق افتاده است؟ ✔️ درباره جدیدترین اظهارات فرمانده کل سپاه درباره انتقام سخت ✍️ کلید واژه «انتقام سخت» از ابتدای شهادت حاج قاسم، به عنوان اصلی ترین گزاره ایران در مواجهه با حادثه ترور شهید سلیمانی تاکنون مطرح بوده است. در جدیدترین اظهار نظر رسمی درباره «انتقام سخت»، سردار سلامی، فرمانده کل سپاه گفته است: «بخشی از انتقام سخت را گرفته‌ایم و بخش دیگری از آن هنوز باقی مانده است و مطمئناً همه این را می‌دانند». 👈 بعد از این اظهارات، اولین سوال مهم این است که کدام بخش از انتقام سخت اتفاق افتاده است؟ 1️⃣ از منظر هدفگذاری راهبردی، نقطه پایانی انتقام سخت، اخراج آمریکا از منطقه خاورمیانه است. سنجش اجرایی شدن اخراج حقیقی آمریکا از منطقه علامتی دارد و آن عبارت است از «کاهش ملموس حضور و اثر گذاری نظامی و نفوذ سیاسی آمریکا در خاورمیانه» 2️⃣ از زمان شهادت حاج قاسم، حضور مسلط نظامی آمریکا در افغانستان به اتمام رسیده، نقش نظامی آمریکا ولو در ظاهر به نقش مستشاری در عراق تنزل یافته است، شیب اثرگذاری آمریکا در پرونده های مهم نظامی منطقه منجمله «یمن» و «سوریه» از بی تمایلی به بی عملی کم سابقه سوق پیدا کرده است. به صورت کلی نیز تصمیم سازان بیشتری در آمریکا در دو سال اخیر بر پر هزینه شدن حضور آمریکا در خلیج فارس و لزوم خروج از این منطقه سخن می گویند. 3️⃣ اما از اظهارات سردار سلامی بخش غیر راهبردی انتقام سخت را هم می توان بردداشت کرد. این در حالیست که طی روزهای گذشته رهبر معظم انقلاب نیز از تقاص دنیایی قاتلین سردار سلیمانی سخن گفته اند. سردار قاآنی، فرمانده سپاه قدس هم در اظهارتی صریح گفته است، در صورت لزوم، زمینه انتقام از آمریکایی ها را از درون خانه های خودشان و با افرادی از کنار دست خودشان فراهم خواهند کرد. 4️⃣ طی دو سال گذشته هر از گاهی در منابع خارجی از مرگ افرادی خبر داده می شود که یک نقطه اشتراک آنها، نقش آفرینی در ماجرای ترور حاج قاسم بوده است. موضوعی که در داخل ایران هیچ منبع رسمی درباره آن اظهار نمی کند و منابع خارجی نیز به صورت قطره چکانی درباره افراد حذف شده اطلاعاتی را به بیرون درز می دهند. 5️⃣ روند اخباری که درباره حذف افراد دخیل در ترور سردار سلیمانی در منابع خارجی در حال انتشار است، یک نظم معنادار در درون خود نهفته دارد. این نظم می گوید یک فهرست مشخص درباره افراد دخیل در ترور سردار سلیمانی وجود دارد و از چند ماه قبل ظاهرا اسامی از پایین به بالا در حال خط خوردن هست و اگر این فرضیه درست باشد، هر چه زمان می گذرد اسامی بزرگ تر خواهد شد. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
radio-monasebati-00_10_22-22 00.mp3
3.97M
✔️ آیا حذف قاتلین حاج قاسم شروع شده؟ ✔️ آخرین وضعیت انتقام سخت ⭕️ گفتگو مهدی جهان تیغی با رادیو مقاومت 🔸 کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ راز ترس نهفته در انیمیشن انتقام خون حاج قاسم ✔️ درباره واکنش آمریکایی‌ها به انیمیشن «انتقام حتمی است» ✍️ انتشار انیمیشن «انتقام حتمی است» که به عنوان یکی از آثار برگزیده ارسالی به «پویش قهرمان» در پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بارگذاری شده بود، فراتر از فضای مجازی، اصلی ترین افراد دخیل در ترور حاج قاسم و همچنین دستگاه امنیتی ایالات متحده را نیز تحت تاثیر قرار داده است. اما در این انیمیشن چه چیز نهفته است که از پمپئو تا پنتاگون و سرویس مخفی آمریکا را مجبور به واکنش کرده است؟ 1️⃣ در این انیمیشن ساخته شده مردمی نکاتی درباره نحوه ترور ترامپ دیده می شود که حاوی یاددآوری های مهمی برای نیروهای نظامی و سیاسی آمریکا است. نفوذ و قدرت اجرای عملیات در خاک آمریکا، قدرت پهبادی، فناوری پیشرفته شناسایی، احتمال انتقام گیری توسط انبوهی از نیروهای حامی مقاومت با ملیت های مختلف و ... از جمله مواردی است که آمریکایی ها تاکنون بارها به واقعی بودن آنها قبل از ساخت این انیمیشن واقف شدند و برای آنها محتوای این انیمیشن ما‌به ازای حقیقی در عالم واقعیت داشته است. 2️⃣ اظهارات رهبر معظم انقلاب، رئیس جمهور و فرماندهان نظامی مبنی بر تقاص دنیایی قاتلین حاج قاسم سلیمانی و ترکیب آن با حضور و شور و نشاط گسترده مردمی در دومین سالگرد شهادت حاج قاسم، فضایی را برای آمریکایی ها رقم زده که آنها دریافتند که اراده و انگیزه انتقام سخت از قاتلین حاج قاسم همچنان پرحرارت و در اوج قرار دارد. برای آمریکایی ها در سالگرد دوم حاج قاسم دوباره یاددآوری شد که انتقام سخت در ایران از یک پشتوانه ملی برخوردار است و آمریکایی ها به خوبی می دانند که وقتی ملتی تا این سطح خواهان انتقام است، اجرای عملیات انتقام از قاتلین حاج قاسم، پشتوانه اجرایی و سیاسی بزرگی در پشت سر خود دارد و معتبرترین گزینه میان ایران و آمریکا درباره پرونده فرودگاه بغداد است. 3️⃣ بازتاب انیمیش مذکور در میان دستگاه امنیتی و نظامی آمریکا و اظهارات منفعلانه چهره‌های همانند پمپئو نشان می‌دهد که ایران چگونه با معتبرسازی انتقام سخت به لحاظ روانی نیز قاتلین و دستگاه امنیتی و سیاسی دولت آمریکا را تحت تاثیر قرار داده که یک انیمیشن دو دقیقه ای در وجودشان ترس مضاعف و غیرطبیعی ایجاد می‌کند. این موضوع نشان می‌دهد که حفظ تاثیرات جنبه روانی راهبرد انتقام سخت از لوازمی است که ایران برای پیشبرد اخراج آمریکا از منطقه توانسته به خوبی از آن محافظت کند. بر کارشناسان حوزه عملیات روانی پوشیده نیست که این سطح از تاثیرگذاری روانی چه میزان در پیشبرد اهداف راهبردی انتقام سخت موثر و مفید خواهد بود. 4️⃣ از همه اینها که بگذریم باید به این جبنه اقتدار در ایران فعلی، افتخار مضاعف کرد که وقتی یک انیمیش ساده مردمی به یکی از رسانه های منتسب به رهبر ایران، مرتبط می شود، چنان جنبه ای از اعتبار می‌یابد که کل دستگاه حاکمیتی آمریکا را مجبور به واکنش می‌کند. این انیمیشن فقط یک نشانه است و بدبین‌ترین تحلیلگران هم می‌توانند فهرستی قابل توجه از گزینه‌های ارائه بدهند که در سی سال گذشته رهبر ایران برای جلوگیری طمع نظامی به خاک ایران برای دشمنان خارجی در بالاترین سطح معتبر ساخته است. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ رئیسی و عبور از ۱۶ سال تصورات مردم از احمدی نژاد و روحانی ✔️ فاصله کوتاه سفر از کرملین تا کرمان چگونه راهبردی شد؟ 1️⃣ رئیسی در فاصله چند ساعت پس از بازگشت به ایران از سفر روسیه به مناطق سیل زده کرمان رفت. خبر این اقدام بلافاصله با استقبال گسترده مردم و کاربران فضای مجازی رو به رو شد. اما این رفتار به ظاهر ساده رئیس جمهور در واقع یک اقدام راهبردی در حوزه حکمرانی محسوب می شود. 2️⃣ خوب است یاددآوری کنیم در 16 سال گذشته بخش قابل توجهی از افکار عمومی تصوراتی از روسای جمهور در ذهن‌شان شکل گرفته که ارزش اقدامات اخیر دکتر رئیسی با در نظر گرفتن این ذهنیت‌ها بیشتر نمایان می شود. مردم در پایان فاصله ریاست جمهوری احمدی نژاد از 84 تا 92 تصورشان از رئیس جمهوری همانند او این شد که حضور میدانی گسترده ای دارد ولی در سیاست خارجه برآیند رفتار او سبب تحمیل قطعنامه ها، تحریم و مشکلات اقتصادی شده است. همین ذهنیت فراگیر نیز حسن روحانی را جایگزین، احمدی نژاد کرد. در همین حال همین گستره از افکار عمومی نیز پس از طی کردن سال های 92 تا 1400 تصور راهبردی که از حسن روحانی برایشان شکل گرفت این بود که او اعتقادی به حضور میدانی و مردمی ندارد و کشورداری را از طریق پیگیری روابط خارجی دنبال می کند. البته باید تاکید کرد که هم احمدی نژاد در اواخر ریاست جمهوری هم از حضور میدانی و فهم افکار عمومی دچار انحراف شد و هم حسن روحانی در سیاست خارجه به مسیر انحرافی رفت. منظور بیشتر آنکه هر دو جدای از کارنامه و میزان موفقیت و ناکامی‌شان در حکمرانی، به غش کردن به یک طرف شناخته شدند. 3️⃣ اما این روزها مردم با رئیس جمهوری مواجه هستند که در سیاست خارجه در فاصله کوتاهی عضویت در سازمان مهم شانگهای را محقق کرده است، فعالتر شدن ایران در سازمان اکو را رقم زده است، قرارداد استراتژیک 25 ساله ایران با چین را وارد فاز اجرا کرده و همچنین مراحل نهایی توافق بلند مدت با روسیه را نیز در حال طی کردن هست. از آن طرف همین رئیس جمهور هر پنجشنبه با کمترین تشریفات به سفر استانی می رود، در موضوعات و مشکلات پیش آمده از کرونا تا سیل بلافاصه حضور میدانی و در میان مردم دارد. می توان گفت پس از 16 سال، دکتر رئیسی، مرد میدان بودن و دیپلمات بودن را همزمان به دوش گرفته و میان این دو عنصر تعادل حقیقی در حکمرانی برقرار کرده است. سه: فاصله کوتاه سفر از کاخ کرملین تا مناطق سیل زده کرمان یعنی در حکمرانی درست هر چیز به اندازه و سرجایش اهمیت دارد و رئیس جمهور باید هم مرد میدان باشد و هم دیپلمات. اقدامات اینچینی آیت الله رئیسی در واقع رفتار تراز رئیس دولت در جمهوری اسلامی را نشان می دهد. رفتار رئیسی پس از سالها الگوی «رئیس‌جمهور مطلوب» را دوباره در ذهن مردم ایران زنده کرده است. امید می رود و انتظار هم همین است که روند تکاملی رفتار رئیسی در جایگاه ریاست جمهوری، منجر به احیای ذهنیت مناسب در مردم از یک رئیس جمهور تراز انقلاب اسلامی شود و مهمتر از آن یک رضایت جمعی در پایان ریاست جمهوری او شاهد باشیم. ان‌شاءلله *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ چرا تبیین کردن جهاد عظیم روزگار ما شد؟ ✔️ آسیب های جبهه انقلاب در جهاد تبیین چیست؟ ✍️رهبر انقلاب برای چندمین بار از «جهاد تبیین» سخن گفتند و در دعای معنادار خود در دیدار با مداحان اهل بیت(ع) از جهاد تبیین به عنوان «جهاد عظیم روزگار ما» نام بردند. 👈اما چرا تبیین کردن جهاد عظیم روزگار ما شده است؟ ا🔹 دشمن در اوج قدرت رسانه ای قرار دارد و از تکنولوژی و محتوا تا کمیت تولید در بالاترین سطح در حال فعالیت است و حتی اقتصاد، قدرت نظامی و همه ظرفیت فرهنگی خود را به خدمت رسانه درآورده است. این را هم باید تاکید کرد که دشمن شکست خورده در حوزه های دیگر تنها جبهه باقی مانده و امیدوارکننده را جنگ رسانه‌ای می‌بیند. 🔹 تاکنون هیچگاه اینقدر انقلاب اسلامی در محاصره رسانه‌ای و شبهات قرار نداشته است. 🔹 جبهه ارزشی در دفاع از انقلاب اسلامی دچار ضعف در تبلیغ و رسانه است و همچنان این ضعف ادامه دارد. 🔹 فشارهای اقتصادی و برخی ناکارآمدی‌های داخلی، شرایط تییین در جامعه را سخت تر و پیچیده‌تر از قبل کرده است. 🔹برخی از عادات و راهبردهای بخش‌های از جبهه انقلاب در تبیین در مسیر غلطی است و علی‌رغم نیاز به اصلاح بر همان منوال غلط در حال طی‌شدن است. اما موارد یک تا چهار برای فعالین جبهه انقلاب روشن است و مطلب نیز در اینباره تاکنون زیاد گفته شده است. مورد پنجم عموما محل اختلاف است و آنچیزی که جبهه انقلاب را نیز در حوزه تبیین با ضعف و ناکارآمدی‌های روبه رو کرده دقیقا در بخشی از عادات و راهبردهای غلط جبهه انقلاب است. 👈بخشی از این عادات غلط به شرح ذیل است: 1️⃣ عموما فعالین جبهه انقلاب در فضای مجازی و رسانه ای اهل نقد کردن و انتقاد کردن هستند تا تبیین و روشنگری. 2️⃣ اصرار و تکرار بیان دستاوردهای انقلاب و موفقیت‌ها و داشته‌ها در تبلیغ ما جایگاه پررنگی ندارد و بدتر نیز اینکه برخی از فعالین نیز مدت‌هاست این امر مهم را کنار گذاشته‌اند. 3️⃣ خیلی از ما دستاوردها و داشته‌های انقلاب را به تعدادی موشک یا مباحث نظامی محدود کردیم در حالیکه هزاران موفقیت علمی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی در طول چهار دهه انقلاب اتفاق افتاده که جایی در سوژه‌های تبیینی روزمره ما ندارند. 4️⃣ نگاه عمومی و سطحی به تبیین داریم در حالیکه نیازمند نگاه تخصصی و اطلاعات تخصصی هم هستیم. 5️⃣ تبیین برخی موضوعات مهم انقلاب و اسلام را با ادبیات خشک، طعنه، تحقیر، دو قطبی سازی، سیاست زدگی، عیب جویی و... آلوده کرده‌ایم و اثربخشی تبیین را پایین آورده ایم. 6️⃣ گروه‌های هدف تبیین را محدود کرده‌ایم و بسیاری اوقات فقط برای جریان خودمان تبیین می کنیم و اقشار و طبقات دیگر اجتماعی را فراموش می‌کنیم. 7️⃣ تبیین ما گاهی نسب درستی با نیاز و سوالات جامعه ندارد و میزان تمرکز برای تبیین در موضوعات مهم در یک سطح نیست. در برخی موضوعات تببین آنقدر بد تکرار شده که ضدتبیین شده و در برخی موضوعات آنقدر تبیین کم بوده که اساسا شبهه جای حق را گرفته است. 8️⃣ در تبیین هم گذشته (دوران پهلوی و تاریخ معاصر) را که تاریک است و هم آینده انقلاب را که روشن است، فراموش می کنیم. 9️⃣ در تبیین گاهی یادمان می‌رود که بسیاری از پرسش های جامعه دشمنانه یا سیاسی نیست بلکه حق است! 🔟 تبیین وظیفه همه است و همه وظیفه تولید محتوای خوب را داریم و نه صرفا بازنشر محتواها را؛ امروز در جبهه انقلاب یک اقلیت تولیده کننده شده اند و یک اکثریت بازنشر کننده، باید تولید محتوای خوب را همگانی کرد. و تولید خوب هم فقط کلیپ و سخنرانی نیست بلکه گاهی یک اقدام اجتماعی و یک سخن گفتن خوب هست. 1️⃣1️⃣ بدترین تبیین آن است که نقشه دشمن را ندانیم و در ظاهر در حال تبیین باشیم ولی در باطن در حال تکمیل پازل دشمن. برای این موضوع یک شاخص مهم این است که کار تبیین باید در مقابل دشمن و هدف او باشد. 🔹🔹خلاصه آنکه جهاد تبیین؛ روشن کردن واقعیات امروز اسلام و انقلاب در این روزهای محاصره رسانه‌ای است. ای کاش فعالان جبهه انقلاب وقتی که برای انتقاد کردن می‌گذارند را برای جهاد تبیین بذارند. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ کدام ایرانی بین تیم مذاکره کننده آمریکا اختلاف انداخت؟! ✔️ به بهانه کنار رفتن ریچارد نفیو از تیم مذاکره‌کننده آمریکا ✍️ کنار رفتن یا کنار گذاشته شدن ریچارد‌ نفیو که به نوعی متخصص‌ترین چهره دولت بایدن در حوزه تحریم‌ها هست و دموکرات‌ها او را چهره‌ای موفق در تحریم اثرگذار و هوشمند علیه ایران می‌دانند، بحث اختلاف در تیم مذاکره کننده آمریکا را داغ کرده است. برخی کارشناسان داخلی این اختلاف را نمایشی و با اهداف پشت پرده ارزیابی کردند ولی با انتشار اخبار جدید مبنی بر اینکه حداقل دو نفر دیگر نیز از تیم مذاکره کننده آمریکا کنار گذاشته شده‌اند، گمانه وجود اختلاف را جدی‌تر از قبل کرده است. 👈 اما این اختلاف چرا و چگونه بوجود آمده است؟! 1️⃣ خود منابع آمریکایی می‌گویند که عمده اختلاف درباره میزان سختگیری علیه ایران با ابزار تحریم و تصمیم درباره روند ادامه مذاکرات بوده است. اختلاف در تصمیم‌گیری درباره چگونگی مدت، میزان، موضوعات تحریم‌ها گویای این مطلب است که عالی‌ترین سطوح حاکمیتی آمریکا درباره ابزار تحریم به عنوان سلاح چهل ساله خود علیه ایران، دچار بحران برآورد و پیش‌بینی شده است. 2️⃣ در بطن روایتی که رسانه‌های آمریکا از اختلافات در تیم مذاکره کننده آمریکایی مطرح می‌کنند، یک موفقیت مهم درباره تیم مذاکره کننده ایرانی نهفته است. توضیح ساده این موضوع به این شکل است که تیم‌های مذاکره کننده قبل از شروع رسمی مذاکرات علاوه بر توافق درونی بر هدف‌گذاری‌ها، تاکتیک‌های مذاکره، موضوعات مورد بحث و ... بر روی پیش‌بینی سناریوهای تیم حریف تمرکز ویژه داشته و پیشاپیش مواضع خود را واحد می‌کنند. به نظر می‌رسد که تاکتیک‌ها و دستورالعمل‌های تیم مذاکره‌کننده ایرانی سبب تحمیل سناریوهای جدیدی برای تیم مذاکره‌کننده آمریکایی شده است که در پیش‌بینی طرف مقابل نبوده و آنها را مجبور به اتخاذ تصمیمات جدید کرده و همین موضوع سبب ایجاد مباحث کارشناسی جدید و بوجود آمدن اختلافات شده است. حتی اگر این فرضیه را هم نپذیریم، حداقل‌ترین برآورد این است که تیم آمریکایی در تحمیل روند مذاکرات و خواسته‌های طراحی شده خود به طرف ایرانی به بن‌بستی رسیده که مجبور به بازنگری در تصمیمات خود شده و در این بازنگری دچار اختلاف کارشناسی و محاسباتی شده است. 3️⃣ یک گمانه تحلیلی قابل تامل دیگر نیز این است که رفتار حرفه‌ای ریچار نفیو راهبردی‌تر و همراه با حوصله بیشتر است ولی رابرت مالی به رفتارهای سیاسی زودبازه در مقطع کنونی علاقه‌مندتر است. رابرت مالی به عنوان نماینده ویژه آمریکا در امور ایران هم به علت فشار در عدم موفقیت دیپلماتیک در برابر ایران و هم به علت شرایط داخلی دولت بایدن در آمریکا، اعلام زودهنگام یک پیروزی سیاسی برایش اولویت دارد. او به همین دلیل چه از طریق طرح توافق موقت و چه از طریق طرح آزادی زندانیان آمریکایی و پیوست کردن آن به مذاکرات، این هدفگذاری سیاسی را دنبال می‌کند. 4️⃣ آنچه از فرصت بازتاب اختلاف تیم مذاکره کننده آمریکایی در رسانه‌های بین‌المللی دیده می‌شود این است که ایران باید این اختلافات را چه ظاهری چه واقعی، تبدیل به فرصتی برای امتیازگیری بیشتر کند. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
هدایت شده از افسران جوان جنگ نرم
⚠️ آسیب‌شناسی جبهه انقلاب در جریان جهاد تبیین 👤 مهدی جهان تیغی در میکروچت افسران: باید برخی از عادات جبهه انقلاب را تصحیح کنیم؛ مثلا: 🔻جبهه انقلاب به نقد و انتقاد شناخته می‌شود در حالیکه برآیند سخنرانی آقا برخلاف ما به نقد نیست، به دستاوردهای انقلاب است 🔻درباره‌ی دستاوردهای انقلاب موازنه تبلیغاتی نداریم، برای مثال تبلیغ نظامی زیاد داریم اما تبلیغ دستاوردهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی نداریم 🔻کمبود متخصص در حوزه‌های مختلف انقلاب برای تبلیغات داریم 🔻با نگاه به کارنامه تبلیغ انقلاب، مردم را دچار سیاست‌زدگی کردیم و دوقطبی که تولید کردیم را مردم پس زدند @Afsaran_ir
⭕️ بسط مفهوم جهاد از میرزای شیرازی تا رهبر انقلاب ✔️ وقتی یک رهبر دینی بیشتر از خود تولیدکنندگان برای تولید داخلی هزینه می‌دهند ✍️ در فرامتن سخنان اخیر رهبر انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از تولیدکنندگان و فعالان صنعتی، کارآفرینان و فعالان اقتصادی نکات قابل توجهی وجود دارد. 1️⃣ اگر میرزای شیرازی بزرگ، دهه‌هاست برای فتوای تحریم تنباکو مورد تقدیر و تحسین قرار گرفته از این جهت است که یک مرجع تقلید چگونه شرایط زمانه خود را شناخت و در مصداق جهاد عالی عمل کرد و همچنین توانست به دشمن غربی یک شکست تاریخی تحمیل کند. در این سالها رهبر انقلاب با اصرار ویژه به نامگذاری سال‌ها به شعارهای اقتصادی و خلق گفتمان‌هایی همچون اقتصاد مقاومتی و ارائه راهبردهای مهم به مسئولین درباره تحریم اقتصادی از رفع تا خنثی سازی، بی شک در جایگاه یک مرجع دینی بسیار ویژه درخشیده اند و در این حوزه کم نظیر عمل کردند. از سوی دیگر وقتی به تصمیمات غلط دولتمردان کم کار دهه نود که علاوه بر آن، تفکرات انحرافی در مواجهه با تحریم‌ها و جنگ اقتصادی نیز داشتند، رجوع کنیم، متوجه می شویم که رهبر انقلاب برای عبور کشور از جنگ اقتصادی در دهه نود با مشقت مضاعفی رو به رو بودند. اما اعتراف چند روز قبل سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نشان می‌دهد که با همه این مشقت‌ها و محدودیت‌های تحمیلی، رهبری، مردم و جامعه فعالان اقتصادی کشور پیروز میدان نبرد فشار حداکثری آمریکا شده‌اند. 2️⃣ بسط مفهوم جهاد از حوزه تبیین سیاسی تا اقتصاد نشان می‌دهد که رهبر انقلاب در حال گسترش گفتمان و قرائتی جامع از مفهوم جهاد در میان مردم و نخبگان هستند که درست در نقطه مقابل طرح راهبردی دشمن علیه ایران شکل گرفته و در واقع به نوعی نسخه به روز شده جهاد برای انقلاب اسلامی جهت مقابله با شرایط جنگ اقتصادی فعلی تا پیروزی کامل در خنثی سازی تحریم‌ها است. 3️⃣ در فرامتن سخنان اخیر رهبر انقلاب مخصوصا در انتقاد به کیفیت ضعیف خودروی داخلی و یا افزایش قیمت لوازم خانگی پس از حمایت مستقیم ایشان، چند نکته مهم وجود دارد. اولین نکته این است که رهبر انقلاب در جایگاه یک مرجع تقلید و رهبر دینی پیشروتر از برخی تولیدکنندگان راهبردی کشور، برای تولید داخلی هزینه دادند و این در حالی بود که برخی از همین تولیدکنندگان حاضر نشدند از خودشان هزینه پرداخت کنند. در همین حال هزینه دادن‌های رهبری نشانه اوج صداقت ایشان در عرصه جنگ اقتصادی برای ایفای نقش جهادی است و همچنین نشان می‌دهد که خودشان در عمل به شعارهای اقتصادی که اعلام می کنند، اول از خود شروع می کنند. *مهدی جهان تیغی ایتا: http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5