⭕️ فحاشی دانشجویان و امیدواریهای که ایجاد کردند!
✔️نگاهی دیگر به پدیده فحاشی رکیک در ایام اغتشاشات
✍️ فحشهای رکیک اغتشاشاگران در خیابان وقتی به برخی دانشگاههای معتبر و حتی به دختران دانشجو رسید، بسیاری را نگران کرد و ترس از آثار چنین رفتارهای علاوه بر خانوادهها، جامعه علمی کشور را نیز در برگرفت. اما واقعیت این است که باید جرات بیشتری در تحلیل این نوع کنش زشت اجتماعی و سیاسی باید داشت. از منظر احادیث دینی نکات قابل توجهی بدست می آید که بسیار راهگشا در فهم و حتی مواجه با این آفت زشت است. جالب است که دشنام بقدری در اسلام مذمت شده که از فحش دادن به اشیا و حتی شیطان نیز پرهیز داده شده است.
1️⃣ بررسی و تحلیل گفتمان و تاکتیکهای لیدرهای خارج نشین در این چهار هفته اخیر نشین می دهد که فحش دادن و ترویج آن بخشی از تاکتیک مورد تاکید آنها برای مقابله با جمهوری اسلامی است. اما فحش علاوه بر نشان دادن پستی و باطن اپوزیسیون جمهوری اسلامی نشانه ضعیف بودن آنها است. چنانچه امام باقر(عليه السلام) فرمودند: «سِلَاحُ اللِّئَامِ قَبِيحُ الكَلَامِ به صورت طبیعی نیز وقتی دو فرد با یکدیگر درگیر میشوند، عموما فرد ضعیف نسبت به فرد قوی و به هنگامه مغلوب شدن، فحاشی میکند. فحاشی نشانه احساس ضعف شدیدی است که اپوزیسیون نسبت به قدرت و برتری جمهوری اسلامی دارند. از این منظر فحاشی اپوزیسیون یک نقطه بسیار امیدوار کننده و حاوی حقایقی بزرگ است!
2️⃣ جریانات ضدانقلاب خارج نشین که در پشت صحنه طراحی می کنند و معترضین و حتی دانشجویان را مجبور به فحش دادن میکنند، قطعا اهدافی را دنبال میکنند. شاید یکی از مهمترین اهداف آنها را در این حدیث بتوان یافت. لا تَسُبُّوا الناسَ فَتَكتَسِبُوا العَداوةَ بَينَهُم .به مردم ناسزا مگوييد كه با اين كار در ميان آنها دشمن پيدا مىكنيد . به این معنا که آنها با استراتژی ترویج فحاشی در بین دانشجویان تلاش میکنند اولا جامعه را نسبت به این قشر دشمن کنند و دشمنی بین جامعه و دانشگاه ایجاد شود و ثانیا حتی دشمنی بین مردم با مردم در محیط داخلی ایران ایجاد کنند. اما در این طراحی هم شکست خوردند، سخنان سردار سلامی مبنی بر اینکه با همین جوانان معترض سراغ دشمن خواهیم رفت و یا مدارای بیش از حد انتظاری که در دانشگاه با دانشجویان فحاش در حال صورت گرفتن است، نشانه این است که مدیریت کشور حواسش به این طراحی دشمن کامل جمع است.
3️⃣ اما با فحاشی اغتشاشگران و به خصوص دانشجویان فحاش در محیط دانشگاه چه باید کرد؟! شاید اولین گام این باشد که به این جمله حکیمانه امام علی (ع) عمل شود. مَهْلاً يا قَنبرُ ! دَعْ شاتِمَكَ مُهانا تُرْضِ الرَّحمنَ و تُسخِطُ الشَّيطانَ و تُعاقِبُ عَدُوَّكَ؛ آرام باش قنبر! دشنام گوىِ خود را خوار و سرشكسته بگذار، تا خداى رحمان را خشنود و شيطان را ناخشنود كرده و دشمنت را كيفر داده باشى.
گام دوم نیز در این حدیث امام علی (ع) نهفته است: إنّي أكرَهُ لَكُم أن تَكُونُوا سَبّابِينَ ، و لكِنَّكُم لو وَصَفتُم أعمالَهُم و ذَكَرتُم حالَهُم ، كانَ أصوَبَ في القَولِ و أبلَغَ في العُذرِ. من خوش ندارم كه شما ناسزا گو باشيد، بلكه اگر اعمال و رفتار و موقعيت [باطل] آنها را خاطرنشان كنيد ، مؤثّرتر و در بيان عذر و حجّت رساتر و قانع كنندهتر باشد .
اما اگر به دام تقابل شعار و فحش دادن بیافیتم حتما جبهه ارزشی و انقلابی شکست خواهد خورد، زیرا در حدیث داریم که ما تَسابَّ اثنانِ إلاّ غَلَبَ ألأَمُهُما .یعنی هيچ دو نفرى يكديگر را ناسزا نگفتند مگر آن كه پست ترينشان چيره گشت .و همچنین امام كاظم عليه السلام فرمود؛ ما تَسابَّ اثنانِ إلاّ انحَطَّ الأعلى إلى مَرتَبةِ الأسفَلِ .هيچ گاه دو نفر به يكديگر ناسزا نگفتند مگر اين كه آن يك كه برتر است به مرتبه آن كه فروتر است سقوط كرد .یعنی جبهه انقلاب در صورت به دام افتادن در فحاشی حتما سقوط ذاتی پیدا خواهد کرد.
4️⃣ این روزها اکثریت جامعه ایران از برخی شعارهای اقلیتی ناچیز علیه رهبر معظم انقلاب و هتک حرمت به ولایت فقیه سخت دلگیر هستند و برایشان تکرار این موضوع نیز رنج آور است. اما واقعیت این است که سابُّ المُؤمِنِ كالمُشرِفِ على الهَلَكَةِ .ناسزا گوىِ به مؤمن همچون كسى است كه در آستانه هلاكت باشد .سرنوشت بد و به ذلت افتادن مخالفین ولایت فقیه حتی آندسته که به ظاهر اهل رعایت آداب اخلاقی و حتی دینی بودند در چهل سال گذشته پیش روی چشم همه هست و فحاشان که تکلیف شان معلوم است خیلی زودتر از آن مخالفین به ظاهر بااخلاقتر به نابودی خود نزدیک میشوند.
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رفراندوم در بلوچستان
پس از چند هفته پرالتهاب امروز مردم بلوچ و اهل سنت سیستان و بلوچستان به صورت خودجوش تجمعاتی رفراندومگونه برگزار کردند. برای دیدن نتایج رفراندوم ۱۳ آبان ۱۴۰۱ و نظر مردم بلوچ درباره نظام و ادامه مبارزه با آمریکا، بر روی فیلم کلیک کنید!
⭕️ وقت گفتگوی جدی درباره مولوی عبدالحمید فرا رسیده؟!
✔️ یادداشت شماره یک
✍️ در هفتههای پرالتهاب اخیر جنوب شرق، رسانهها و فعالان سیاسی و مجازی در خطبههای مولوی عبدالحمید نه تنها کاهش تنش ندیدهاند، بلکه بالعکس، سیر سخنان او جنجالیتر و حتی در پارهای موارد تحریک آمیزتر شد و همزمان در سیستان و بلوچستان جهت اقدامات ضدامنیتی در خیابانها خطرناکتر نیز شده است. اینک پس از چند هفته سکوت و مدارای رسانهها و فعالان مجازی، به نظر میرسد که در روزهای اخیر مسیر متفاوت شده و بسیاری از آنها چارهای جز سخن گفتن درباره مولوی عبدالحمید و مواضع او نیافتند. جالب است که در همین فاصله کوتاه آغاز پاسخ دادن رسانهها و فعالان شبکههای مجازی به مولوی عبدالحمید، دهها تناقض و خلاف گویی از اظهارات او معلوم شده و خیلی زود، سست و غلط بودن بنیان برخی مواضعش در افکار عمومی به نمایش گذاشته شده است.
🔸اما از سخن گفتن مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی در این روزها باید استقبال کرد، او در حال واگویه سخنانی است که سالهاست پشت صحنه برایش گفتهاند، شنیده و الان به او اینگونه القا شده یا خودش احساس میکند که زمان مناسب برای علنی کردن این سخنان فرا رسیده است. به همین دلیل باید همچنان به مولوی عبدالحمید فرصت داد تا هرچه در پس پرده دارد بگوید و ابهامی درباره او و همفکرانش دیگر باقی نماند. او البته کار خیلی از دلسوزان داخل کشور را آسان کرد، همین که خوش گمانترین خواص جامعه و تصمیم سازان نیز دیگر نمیتوانند اظهاراتش را راحت توجیه و موجهسازی کنند و فراتر از خواص در کوچه و بازار، قضاوت مردم عادی نیز درباره او در حال نهایی شدن است، یک اتفاق مهم است. جالب است که برخی ساده اندیشان در همین روزها به قضاوت اشتباه خود درباره خوش بینی افراطی درباره مولوی عبدالحمید اعتراف کرده و تلاش کردند مواضع خود را تصحیح و حتی جبران کنند. این اتفاق مهمی است و مولوی عبدالحمید در حال از دست دادن بسیاری از کسانی است که پیش از این در کشور از او دفاع میکردند و الان احساس فریب خوردگی دارند و انگیزه جبران اشتباهات در آنها زنده شده است.
🔸زمان که بگذرد و احساسات کاهش یابد و جامعه فرصت عاقلانهتر اندیشیدن به حوادث را پیدا کند، مشاوران مولوی عبدالحمید متوجه خواهند شد که چه بلایی سر او در افکار عمومی کشور آوردهاند. آنها در حال برداشتن نقابهایی از عبدالحمید در افکار عمومی هستند که تا سالها اثرش نه در محافل تصمیمساز و تصمیمگیر بلکه اثر بیشترش در صدها محفل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مردمی و غیر حاکمیتی باقی خواهد ماند. اشتباه بزرگ مشاوران مولوی عبدالحمید این است که در محاسبات خود این را در نظر نگرفته بودند که قرار نیست همیشه سخنرانیها یک طرفه باشد و سخن گفتن درباره حقایق از سمت مقابل نیز آغاز میشود و این بازی دو طرفه خواهد شد. مشاوران عبدالحمید گفتگوی نقادانه درباره او را با بیتدبیری به سوژه رسانهها، شبکههای مجازی و فعالین سیاسی و اجتماعی تبدیل کردند.
🔸مولوی عبدالحمید خود نیز به اشتباه مشغول کنایه و نیش زدن به خطوطی شد که به صورت طبیعی پاسخ خودجوش نیز در رسانه و فضای مجازی دریافت خواهد کرد و البته این پاسخها قاعدتاً معلوم نیست با چه شگفتیهای همراه باشد و به یکباره چه اخبار و تصاویر و پشتپردههایی در افکار عمومی به اشتراک گذاشته شود. فرصت جبران مواضع در افکار عمومی برای مولوی عبدالحمید به سرعت رو به پایان است، چون حرفهای که در روزهای آینده ممکن است گفته شود، آثار و تبعاتش سالیان طولانی برای او در میان افکار عمومی باقی خواهد گذاشت.
🔸🔸در روزهای آینده درباره حوادث زاهدان و پشتپردههایش، اظهارات اخیر مولوی عبدالحمید بیشتر خواهم نوشت؛ انشاءلله
ادامه دارد...
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
⭕️ برای تحقق عدالت واقعی درباره مقصران حادثه زاهدان/ سهم مولوی عبدالحمید در آغاز ناامنیها چقدر است؟!
✔️یادداشت شماره دو
✍️در روزهای گذشته برخی از روی ناآگاهی، برخی تعمدا، برخی از سر غرض و برخی نیز برای فرار از مسئولیت التهابات ضدامنیتی در سیستان و بلوچستان را از پله دوم شروع به روایت میکنند.
1️⃣ بسیاری از محققین و یا فعالین رسانه و سیاسی که مواضع علنی مولوی عبدالحمید در این بیش از سه دهه از فعالیت او به عنوان امام جماعت مسجد مکی زاهدان مورد بررسی قرار داده اند، از اولین نتایجی که بیان میکنند این است که خطبههای او بخشی از تولید و زمینهساز ناامنی در سیستان و بلوچستان است. وقتی بیش از سی سال به مقتداکنندگان خود به صورت مستمر بگویید که دارد به شما ظلم میشود، حق شما داده نمیشود، حاکمیت تبعیض قائل میشود و... طبیعی است که سی سال اینگونه شنیدن، نهایتا واکنشهای از جنس خشونت نیز تولید خواهد کرد. در این چند هفته هم که گزاره تکراری مولوی عبدالحمید این است که در تمام این 43 سال انقلاب سراسر ظلم و تبعیض بوده است! برای اینکه عمق مساله را درک کنید به تمام محققین و پژوهشگران پیشنهاد می دهم که تمام خطبههای نماز جمعه مولوی عبدالحمید را در بیست سال اخیر بررسی کنند و بگویند در طی بیست سال متوالی چند خطبه ایشان بدون اعتراض و تخریب بوده است؟ دقیقا چندتا؟ رقم گفته شده حتما حیرتانگیز خواهد بود. البته رقم مذکور تلخ هست ولی در باطنش این پیام را دارد که چکونه یک نظام چند دهه مدام تخریب شده ولی جلوی سخنران گرفته نشده است. این میزان از آزادی بیان و تحمل یک مخالفخوان سیاسی در تاریخ معاصر در کدام کشور اسلامی بلکه بالاتر در کدام کشور غربی اتفاق افتاده است؟!
2️⃣ حال برگردیم به پله اول حادثه زاهدان؛ مولوی عبدالحمید طی توییتی اعلام کرد حادثه وفات مهسا امینی توسط مامورین اتفاق افتاده است! وی همچنین در 29 شهریور ماه در حالیکه هنوز تحقیقات رسمی به سرانجام نرسیده، طی اطلاعیهای دیگر بر عدم سابقه بیماری مهسا امینی تاکید و پیشاپیش برخورد با مقصران را نیز مطالبه کرد. جالب است که در آن اطلاعیه ریشه اعتراضات و اغتشاشات را اعدام قاچاقچیان و ادعای کذب کشته شدن متهمان در زندان ها و تشدید فشار بر اقلیتها عنوان و به صورت معنادار از عواقب ظلم کردن هم سخن گفته شده است. مولوی عبدالحمید چند روز بعد در خطبه های اول مهر نیز از پلیسی اداره کردن کشور انتقاد و در بالاترین سطح ممکن سیاه نمایی کردن عملکرد یک حاکمیت، اظهار داشت: «44 سال است که این افسوس در دل ماست که کسی را ندیده ایم که از جانب حاکمیت نظر مرد را بپرسد!» عجیب است که مولوی عبدالحمید به حاکمیتی چنین اتهام و دروغ بزرگی را نسبت می دهد که بیش از چهل بار تاکنون در قالب انتخاباتهای مختلف نظر مردم را پرسیده است و رکوردار در جهان در این زمینه است. او در همین خطبهها و با همان دست فرمان عجولانه و خلاف واقع درباره مرگ مهسا امینی، موضوع تجاوز به دختر بلوچ در چابهار را که هنوز در مراحل تحقیق قضایی بود و به خود او و بسیاری از دیگر علمای اهل سنت در منطقه از شروع این روند اطلاع داده شده بود، مطرح می کند. پس از این خطبه ها التهابات در سیستان و بلوچستان با محوریت خبر تجاوز به یک دختر بلوچ وارد مراحل جدیدی میشود. سوال اساسی این است که وقتی مولوی عبدالحمید از فضای التهاب آمیز افکار عمومی درباره احتمال تجاوز به یک دختر بلوچ را خبر داشتند و همزمان از روند رسیدگی به پرونده قضایی نیز مطلع بودند، چرا بازهم این موضوع را در نماز جمعه مطرح و خبر و حواشی آن را دوباره داغ کردند. سوال دوم نیز این است که چرا ایشان از جملات تردیدآفرین درباره پیگیری روند قضایی استفاده کردند؟! اما علاوه بر نماز جمعه، مولوی عبدالحمید یکبار دیگر در قالب یک اطلاعیه جدید، بازهم از واژه های تردیدآفرین استفاده و حتی رای قضایی دلخواه را از دیدگاه خود به نوعی بیان میکنند.
3️⃣ پس از داغ شدن دوباره خبر تجاوز به دختر بلوچ و اوج گرفتن احساسات جامعه، نوبت به خطبههای حساس جمعه 8 مهرماه میرسد. مولوی عبدالحمید در این خطبه های حساس که احتمال ملتهب شدن شهر زاهدان پس از نماز جمعه برای همگان واضح بود، اغتشاشاگران سطح کشور را مردم نامیده و به جای گفتن این واقعیت که ریشه اغتشاشات به دست عوامل خارجی و بر اساس اخبار دروغ درباره علت وفات مهسا امینی صورت گرفته، تماما همه علت اعتراضات را به عملکرد حاکمیت ربط داد! او پس از ایراد سخنان سیاسی تحریک آمیز درباره وضعیت کشور و اغتشاشات، یکبار دیگر موضوع خبر تجاوز به دختر بلوچ را مطرح و بازهم از ادبیات تردیدآفرین درباره رسیدگی به پرونده قضایی این ماجرا استفاده میکند و بعد از نماز جمعه نیز شد آنچه نباید می شد...
4️⃣ با این مقدمه طولانی معلوم میشود که چرا هر طیفی و بنا به انگیزه های مختلف تاکنون حادثه زاهدان را از پله دوم (خبر
درگیری ماموران انتظامی با معترضین و کشته و زخمی شدن تعدادی از شهروندان) بیان کرده و از پله اول روایت ماجرا بیان نمی شود. حال سهم مولوی عبدالحمید از شروع ناامنیها در زاهدان چقدر است؟ کدام دستگاه سیاسی و امنیتی و مسئول مربوطه باید این مساله را مشخص و شفاف کند؟ اساسا تا زمان مشخص شدن سهم دقیق هر فرد و جریان در بوجودآوردن ناامنیها، عدالت واقعی محقق خواهد شد؟! اگر در حال حاضر به احتمال خطای غیر عمدی تعداد اندکی مامور انتظامی در حوادث زاهدان رسیدگی میشود، چرا نباید به احتمال خطای بزرگتر برخی افراد دیگر که شواهد از آگاهانه بودن آن حکایت میکند، رسیدگی شود؟!
ادامه دارد...
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5
✔️ نزدیکان مولوی عبدالحمید از جان ایران چه میخواهند؟!
⭕️ یادداشت سوم
✍ در همین چند هفته گذشته که جریان نزدیک به مولوی عبدالحمید فرصت یافت عریانتر از قبل تفکرات و برنامههای درونی خود را بیرون بریزد، بهترین فرصت برای شناخت این گروه پشت صحنه هم است. مطالب ذیل از بررسی ساده تنها چند نوشته علنی منتشر شده در رسانه رسمی مسجد مکی زاهدان که بازوی اصلی رسانه ای و سیاسی مولوی عبدالحمید و توسط نزدیکترین افراد به او اداره میشود، استخراج شده است.
1⃣ ارائه آمار دروغین و بزرگنمایی از کشتههای اعتراضات و اغتشاشات در زاهدان کار مستمر نزدیکان مولوی عبدالحمید بوده است. معرفی تعداد کشتهها به بیش از صد نفر در حالیکه طبق آمار رسمی و بررسی اولیه صحت این آمار نه تنها قابل تایید نیست بلکه به یک دروغ بزرگ شبیه شده است. اهل فن میدانند و تجربه همه حوادث مشابه در داخل ایران و خارج از ایران نیز همین را میگوید که گروههای کارآزموده سیاسی و رسانهای از اصرار به ارایه آمارهای دروغ و بزرگ از کشتهها عموما هدفگذاریهای ضدامنیتی و سیاسی مشخصی را پیگیری می کنند. همچنانکه همزمان برنامه ثابت عملیات روانی سرویس های اطلاعاتی در بزنگاههای امنیتی، القا کشتار وسیع به منظور اوج دادن احساسات، نفرت و خشم در بالاترین سطح ممکن در جامعه هدف و ایجاد بلوای بزرگ ضد امنیتی است. جالب است بدانید نزدیکان مولوی عبدالحمید به همین اندازه نیز راضی نشده و جنازه تعدادی از جانباختگان را داخل مسجد مکی برده و با حوصله شروع به فیلمبرداری از اجساد میکنند و تا جای که توانسته صحنه دلخراش و تحریک کننده تولید میکنند. قدم بعدی نیز ساختن روایتهای احساسی برای کشتهشدگان است که صحت این روایتها نیز با تردیدهای رو به رو بوده و کاملا یک طرفه است. تاکنون نیز بخشی از این فیلمها و روایت سازیهای گفته شده در مواقع حساس که باید جامعه تحریک شود، منتشر شده است.
2⃣ پس از مطالعه بند اول، حدس زدن از اینکه اقدام ثابت ضدامنیتی دیگر نزدیکان مولوی عبدالحمید چه بوده، نه تنها سخت نیست بلکه بر اساس فرمولهای نخ نما شده ضد امنیتی بسیار آسان و قابل پیشبینی است. بله، گام مهم دیگر تخریب بیسابقه و زیر سوال بردن مشروعیت و مقبولیت دستگاههای امنیتی با بدترین تهمتها و افتراهای ممکن بوده است. اما حتی در این زمینه نیز نزدیکان مولوی عبدالحمید پا را فراتر از همه خطوط امنیتی مرسوم یک کشور گذاشتهاند. تخریب شورای تامین استان به عنوان بالاترین سطح امنیتی در هر استان، مسأله سادهای نیست که نوآموزان معادلات امنیتی نیز از کنار آن به راحتی بگذرند. این حجم تخریب درباره بالاترین سطح امنیتی یک استان، صرفا یک اقدام سیاسی اعتراضی محسوب نمیشود بلکه کاملا در دایره مسایل امنیتی باید به آن پرداخت.
3⃣ به این دو روند کلان گفته شده باید برجستهسازی هدفمند برخی گزارهها و کلید واژههای مهم دیگر را که نزدیکان مولوی عبدالحمید سعی در پررنگ کردن آن در افکار عمومی از طریق نشر و بازنشر نوشتههای خود داشتند و دارند بسیار مهم است. اشاره به همه آن گزارهها از حوصله این یادداشت خارج است ولی فقط به دو مورد مهمتر به صورت گذرا اشاره میشود.
🔸الف: برجستهسازی کلید واژه رفراندوم با حضور ناظران بین المللی که با توجه به دو بند کلان گفته شده قبلی، اساسا گام سوم به نوعی محسوب می شود و در واقع میوه آن دو بند گفته شده طرح رفراندوم به عنوان یک هدف گذاری سیاسی ولی کاملا امنیتی است. یعنی اول ویرانسازی و سپس صندوق رای گذاشتن بر ویرانهها و برگزاری رفراندوم با دخالت خارجی و نهایتا هم تعیین نتیجه و قرائت برداشت از رفراندوم با عامل خارجی!
🔸ب: گزاره القایی بعدی نزدیکان مولوی عبدالحمید در نوشته و گفته هایشان معرفی جمهوری اسلامی به عنوان حکومت ظالمتر از اسراییل بود. اثر روانی، اجتماعی و مذهبی این گزاره بر عامه مردم مشخص است و مشخصتر از آن نتیجهای است که گویندگان این گزاره میخواهند با تکرار این کلید واژه در ذهن مخاطبین تثبیت شده و نهایتا واکنش رفتاری دلخواه آنها را شکل بدهد. البته این جریان در یکی از یادداشت های منتشر کننده، صحنه اعتراضات در زاهدان را تکرار حادثه جنگ احد در صدر اسلام نامیده و پیدا کردن نقش مشرکین را هم به عهده مخاطب گذاشته است!
4⃣ با توجه موارد بالا پاسخ به برخی سوالات مهم را باید به عهده افکار عمومی گذاشت. نزدیکان مولوی عبدالحمید از جان ایران چه میخواهند؟! آنها چه کسانی هستند؟ ماموریت اصلی شان چیست؟
ادامه دارد...
*مهدی جهان تیغی
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/3093233666C13840b79c5