🌷 یک بار کثرتِ بچه‌های باباسوار توجهم را جلب کرد. خودشان راه رفتن بلدند اما جسم کوچک‌شان تابِ ازدحام ندارد و برای بوسه زدن به قلهٔ نور، محتاج دوش پدر هستند. 👈🏻 حکایت عقل ما و عالم معناست. کافران تبعیت از دین را توهین به عقل می‌پندارند. حال آنکه عقل اجمالا راه رفتن بلد است اما برای صعود از چاه طبیعت به مراتب عالم غیب، کوتاه قامت است. تکیه بر گردهٔ وحی می‌خواهد. ❇️ عَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ : «...فَإِنْ قَالَ: فَلِمَ وَجَبَ عَلَيْهِمْ مَعْرِفَةُ اَلرُّسُلِ وَ اَلْإِقْرَارُ بِهِمْ وَ اَلْإِذْعَانُ لَهُمْ بِالطَّاعَةِ؟ قِيلَ: لِأَنَّهُ لَمَّا لَمْ يَكُنْ فِي خَلْقِهِمْ وَ قُوَاهُمْ مَا يكملوا لِمَصَالِحِهِمْ وَ كَانَ اَلصَّانِعُ مُتَعَالِياً عَنْ أَنْ يُرَى وَ كَانَ ضَعْفُهُمْ وَ عَجْزُهُمْ عَنْ إِدْرَاكِهِ ظَاهِراً لَمْ يَكُنْ بُدٌّ مِنْ رَسُولٍ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُمْ مَعْصُومٍ يُؤَدِّي إِلَيْهِمْ أَمْرَهُ وَ نَهْيَهُ وَ أَدَبَهُ وَ يَقِفُهُمْ عَلَى مَا يَكُونُ بِهِ إِحْرَازُ مَنَافِعِهِمْ وَ دَفْعُ مَضَارِّهِمْ» @mahdi_pz

🔎تا می‌فهمند مشهدی التماس دعا می‌گویند. خیلی اوقات هنگام زیارت نامشان از خاطرم نمی‌گذرد. به جایش نام کسانی به قلبم می‌افتد که مدتهاست با آنها حرف نزدم؛ مثل یک استاد. 🔺آن استاد از روی علاقه زیاد به یادم می‌آید اما معلم کلاس پنجم ابتدایی‌ام که چند سال پیش مرحوم شد به طرز عجیبی همیشه هنگام دعا یا اهدای اعمال خیر به دیگران در خاطرم می‌آید. معلم خوبی بود و به من هم محبت داشت اما آنقدر علقه و خاطره از او در کار نیست که منطقی باشد قبل از همه به یادم بیاید! 👈🏻 یک بار به دلم افتاد دلیلش انس او با قرآن است. از او شنیده بودم هر روز بعد از نماز صبح یک جزء قرآن می‌خواند‌. گویا حضرت حق در قبال این رفاقتش با کلام وحی مواهبی به او مرحمت کرده، که شاید کمترینش این است که روسیاهی چون من همیشه به یادش بیفتد. 💠 خیراتِ دست و پا شکستهٔ ما علاوه بر آثار مستقیم‌شان، برکاتِ پنهانی از سنخ رزق لایحتسب به بار می‌آورند. امروز نمی‌بینیم، در روز حساب می‌بینیم عملی که دست کم می‌گرفتیم چقدر محبوب خدا بوده و حالا دستگیر ماست. مهرورزی و احسان به شیعیان حضرت مولا از قبیل کارهایی است که برکاتِ ناپیدای فراوان دارد. یا علی. @mahdi_pz

آرام کند طوفان، دردِ دلِ دریایی چون موج نخوابیدن، شد شیوهٔ شیدایی پروانه‌صفت گشتم بر گِردِ تمنایم جز شمع نمی‌دیدم در سفرهٔ تنهایی آن دم که ز جا جَستم وآن گاه که بنشستم بر شالِ کمر بستم اِکسیر شکیبایی نورِ رخِ مهتابم بشکست سیاهِ شب شد صبح‌ترین آنم دیباچهٔ یلدایی آن «نقش خط و خالش الگوی دل آرایی» وآن «مردمکِ چشمش مجموعهٔ زیبایی» نِی غم ز تب عشقش هشیار نیابندم راهی خراباتم در دولت رسوایی طاووسِ حسودانش صد جلوه چو بنماید بر می‌شکند یوسف آشوب فریبایی تابید به دامانم خورشید خراسانم مسکینِ شبستانم پنهانی و پیدایی دلبستهٔ محرابم کز دیدهٔ پر آبم آوَرد سروش حق پیغام شکوفایی خوش‌دار که نرگس را سوسن به جوار آمد ای روح بقا بنگر! فردوس تماشایی از رحمت بارانم رویید گلستانم شد بلبل خندانم سرمست به گویایی تقدیرِ شب قدرم، در لوح، چنین خواندم معراج رود «سلمان» با زینب زهرایی 🖋مهدی پیروزمند _ ۱۴۰۳٫۱٫۲۴

تولدت مبارک آقاجان! خداوند خواست از پنجاه سالگی سکاندار انقلاب شوی تا در چند دهه شخص شخیص خودت سطورِ عزت و شوکت ایران را بنگاری. تاریخِ جهان به قبل و بعد از دوران تو تقسیم می‌شود. که پایان‌بخشِ عصر یکه‌تازی شیطان بزرگ و الهام‌بخشِ ملت‌ها و قدرت‌ها شدی. تمام جنود ابلیس گرد هم آمدند و از دست قدسی‌ تو سیلی خوردند و جراتی هم برای تعرض به ایران تو ندارند. به فرماندهی‌ات چیزی تا قله نمانده‌. یا رب! لطف تاریخی خود را با تداوم این نعمت بر ما تمام کن و پرچم این نهضت را از دست مجروح او به دست صاحب اصلی‌اش برسان. ✍🏻 مهدی پیروزمند

🖋درباره فیلم «مست عشق» 👈🏻 پیش از تماشای فیلم این یادداشت انتقادی را درباره‌اش خوانده بودم و با چنین پیشفرضی به سینما رفتم. حالا می‌گویم به گمانم صاحب این یادداشت، فیلم را نفهمیده. ✅ بر خلاف آنچه در فیلم های ایرانی برای صرفه‌جویی در هزینه ساخت و صرفه‌جویی در فسفر مغز فیلمنامه‌نویس رایج است، حسن فتحی آنچه می‌خواهد بگوید خام و عریان در دیالوگ‌ها نمی‌ریزد؛ نشانش می‌دهد. این فیلم از هر نظر بالاتر از سطح سینمای ایران است. از داستان‌سازی تا صحنه‌پردازی و بازی‌های قوی. ⭕️ قرائتی که حسن فتحی از شمس و مولانا دارد تایید برخی اتهامات وارده به آنهاست. مثل آنجا که شمس در مواجهه اول در پرسشی عجیب از مولانا، نبی اکرم را با بایزید بسطامی مقایسه می‌کند! فقاهت و سجاده‌نشینی مولانا در دیالوگ‌ها در مقابل عرفان و تصوف او گذاشته شده. پس از آشنایی با شمس به جای آنکه صحنه‌ای از عبادات شریعتمدارانه او مانند نماز داشته باشیم، در انتهای فیلم رقص صوفیانه‌اش در خانقاه را داریم. این می‌شود همان ترویج صوفیه‌ای که دو مرجع تقلید نگرانش بودند و به خاطر آن ساخت فیلم را حرام دانستند. 🔰 فیلم، مولوی را عامی نشان می‌دهد که مشهور هم همین است. اما احتمال تشیع او نیز ضعیف نیست و اگر فیلم با مشارکت ترکیه و برای اکران در آن ساخته نمی‌شد، شیعه نشان دادن مولانا فیلم را دلچسب‌تر می‌کرد. 📹 بر خلاف آن یادداشت باید گفت نویسنده‌ی فیلم درک خوبی از عشق عارفانه و مستی درویشانه داشته و به نیکی آن را در ظرف سینمایی ریخته. مثل آنجا که شمس با شهود، روزمره‌ی مردم را به مولانا نشان میدهد و زندگی بر اساس عادت و تکلیف را تقبیح می‌کند. مثل آنجا که شمس با ترسیم جایگاه زن در خلقت او را جلوه جمال ربوبی می‌خواند و به زیبایی از کیمیا خواستگاری می‌کند. مثل آنجا که مولانا در فراق شمس و شمس در فراق کیمیا، از دنیا و مافیها بیزار می‌شوند‌. 🎬 سکانسی که مولانا در غم فقدان شمس در بدر کوچه‌ها شده و این ابیات را به عنوان زبان حال می‌سراید برایم تاثیرگذار بود‌: ای ساکن جان من آخر به کجا رفتی در خانه نهان گشتی یا سوی هوا رفتی؟ چون عهد دلم دیدی از عهد بگردیدی چون مرغ بپریدی ای دوست کجا رفتی؟ در روح نظر کردی چون روح سفر کردی از خلق حذر کردی وز خلق جدا رفتی رفتی تو بدین زودی تو باد صبا بودی مانندهٔ بوی گل با باد صبا رفتی نی باد صبا بودی نی مرغ هوا بودی از نور خدا بودی در نور خدا رفتی 📌 اواخر فیلم صحنه‌هایی از خلوت شمس و مولانا نشان داد. شمس از این می‌گفت که کتابها و معلومات و خدم و حشم مولانا بار او را سنگین و او را زندانی کرده. این صحنه دو آیه قرآن را بر لبم جاری کرد و دریافت تازه‌ای از آنها برایم به ارمغان آورد. 💠 یکی کلام حضرت یوسف به هم‌نشینان زندانی: «يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» و دیگری تمثیل حضرت دوست که می‌فرماید: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلاً؟» 🔺دیدم مثل مولانا رفعتی ندارم اما گرفتار همان‌ نعمت‌هایی که به من تفضل شده هستم. دلم در جَوَلانی فرساینده مدام به این سو و آن سو می‌رود. یک کار برای نفس انجام می‌دهم، یک کار برای فلان کس، و یکی هم در لابلا می‌کوشم که برای خدا باشد. آن چند جملهٔ شمس بیشتر برایم جا انداخت که ریشهٔ تمام دردها شرک، و سکینهٔ مطلق انسان در توحید است. ✍🏻 مهدی پیروزمند ↙️ https://eitaa.com/joinchat/473956552Cf826cf13b0

🖤 امروز پدربزرگ همسرم به رحمت خدا رفت تا ان‌شاءالله از امشب مهمان آل الله باشه 👆🏻 این آخرین باری بود که آقاجون مهربان رو برخاسته از بستر دیدم؛ و قادر به مکالمه. ✔️ نصیحت کرد که مثل خودش بی‌شیله پیله و «طلبگی» زندگی کنم. رضوان الله علیه. @mahdi_pz

ارْجِعِي إِلى‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً آغوش امام رئوف گوارای وجودت حضرت خادم 🖤 تا دیروز همین ساعت دوست‌داشتنی‌ترین رئیس‌جمهور دوران زعامت آقا را داشتیم. تمام فضائل روسای سابق را روی هم می‌ریختیم رئیسی نمی‌شد. حالا کجا پیدا کنیم یاری که اینچنین عطر امامین انقلاب از او به مشام برسد؟ ⚫️ کاش مثل استاد شهیدش مظلوم نبود. پاسخ خدمت شبانه‌روزی‌اش را اغلب با نقد و طعن گرفت. تا جایی که در پیام تسلیت آقا نقش بست: «آزردگی هایش از ناسپاسی و طعن برخی بدخواهان، مانع تلاش شبانه روزی‌اش برای پیشرفت و اصلاح امور نمی‌شد.» ⚫️ دنیا را از چشم‌مان انداختی. دنیا اگر ارزش دل بستن داشت تو را به همین سادگی از دست نمی‌داد. سال‌هاست در راه خدا دویدی و درست و حسابی استراحت نکردی. استراحت کن سیدجان... 😭 ✍🏻 مهدی پیروزمند

وقتی به خاطر برنامه‌ای نشد آن پنجشنبه در مراسم استقبالت شرکت کنم، نمی‌دانستم ۱۲ روز بعد باید به استقبال تابوتت بیایم💔 اسراری است در زیارت کریمهٔ آل الله که حاج قاسم و سید ابراهیم آخرین زیارتشان زیارت او بود... @mahdi_pz

▪️سال شصت نبودیم اما امروز بهشتی زمان را بدرقه کردیم تا ما هم داغ از دست دادن یک ملت را چشیده باشیم. «رئیسی یک ملت بود برای ما.» ▪️ممنون که ۱۰۰۰ روز ریاست جمهوری تراز انقلاب را نشانمان دادی. خدا می‌داند هر بار در اخبار می‌گفت رئیس جمهور و تو را نشان می‌داد، کیف می‌کردم و شکر. با دیدن عکس‌های سیاهت در سطح شهر جگرم می‌گدازد. مثل میلیون‌ها کس دیگر. نکند محرومیت از وجودت حاصل کفران نعمت وجودت باشد؟ ▪️رسمش نبود که در روز ولادت سلطان سیاه‌پوش‌مان کنی. رسمش نبود که امروز هر چه صدایت زدیم بلند نشدی برایمان دست تکان بدهی و لبخند شیرین همیشگی را بزنی. ▪️کاری از دست‌مان ساخته نبود جز اشک؛ و شهادت به اینکه جز خیر از تو ندیدیم. «اللهم إنّا لا نعلم منه إلّا خیرا» 🆔 @mahdi_pz

💠 در انتخابات پیش رو بهترین گزینه را برای امتداد راه شهید رئیسی و تشکیل دولت جوان حزب اللهی «دکتر مهرداد بذرپاش» می‌دانم. @mahdi_pz

🔺برخی عزیزان در واکنش به این پست فرمودن عجله نکنیم و تند نریم. 👈🏻 روشنه که این موضع برای این مقطعه و نهایی نیست. چه بسا اصلا ایشون ثبت نام نکنه یا وقتی نامزدهای نهایی مشخص شدن کسی رو اصلح از ایشون پیدا کنیم. 👈🏻 اما زمان موضع‌گیری اولیه دقیقا همین الانه. سوگیری حلقه‌های میانی قطعا در روند ثبت نام افراد برای نامزدی ریاست جمهوری تاثیر میذاره. 👈🏻 برای گزینه نهایی جبهه انقلاب تو کانال‌ها بیشتر داره اسم آقای جلیلی و آقای مخبر برده میشه. وقتی کسی رو مناسب‌تر از این دو بزرگوار می‌دونم باید همین حالا تا حد کوچکی که صدام میرسه معرفی کنم. 🤲🏻 ان‌شاءالله کارآمدترین شخص برای تحقق اهداف آقا و حرکت به سمت ظهور بر مسند قدرت تکیه بزنه؛ بمنّه و کرمه.