eitaa logo
مهدی پیروزمند
700 دنبال‌کننده
249 عکس
101 ویدیو
5 فایل
راه ارتباطی: @mosaferehaq
مشاهده در ایتا
دانلود
«اندکی پس از حبیب» «قسمت چهارم» شنبه ۹۸٫۱۰٫۱۴، حوالیِ ۱۲ شب 🔹 در چهل ساعتی که از عزادار شدنِ ایران می‌گذرد به اندازه چهل روز، خاطره برایمان ساختی. هر کس سکانسی که با تو تجربه کرده بود تعریف کرد. با چسباندنِ این قطعات تازه کمی تو را شناختیم. هر چه یادم بیاید می‌نویسم. دوست ندارم این قطعه ها از یاد برود. 🔹 نماز جمعه‌ی دیروز در تمام ایران عجیب بود. خبرِ شهادتِ تو در عرضِ چند ساعت جمعیتی را به خیابان کشاند که از راهپیمایی‌های ۲۲ بهمن کمتر نبود. 🔹 در مسیرِ خانه تا مصلّی بی تابیِ خودروهای راهیِ مصلی مشهود بود. اغراق نمی‌کنم. تا کنون موجِ احساس را در حرکت ماشین ها ندیده بودم. اما این بار آنها اسپندِ روی آتش یافتم. 🔹 صوت کوتاهی از تو را بین دو نماز پخش کردند که ملت را زیر و رو کرد. برای ترکیدنِ بغضمان یک جرقه کافی بود اما شنیدنِ نوای مظلومانه و عاشقانه‌ات فراتر از جرقه بود. 🔹 بعد از نماز جمعه راهپیمایی کردیم. دیدنِ خون‌هایی که در رگ‌های مردم به جوش آمده، کارِ سختی نبود. شعله‌ور بودند. برعکسِ تو که اکنون غرق در سرور و آرامشی. که طبقِ آرزویت در معامله‌ای عظیم، ردای افلاکیِ شهادت را به بهای فانیِ جان ستاندی. 🔹 مظهرِ حالِ قلبم را در خطبه‌های نماز جمعه‌ی اهواز یافتم. حجت الاسلام موسوی‌فردِ عزیز با لباسِ سپاه پشتِ تریبون آمد. بسم الله را که گفت زد زیر گریه. های های پشتِ بلندگو گریست و مردم پشت سرش گریستند. 🔹 مگر نه اینکه داغ عزیز دیده ایم؟ مگر نه اینکه علمدارمان نیامد؟ چرا اینگونه ضجه نزنیم؟ از تماشای این صحنه سیر نمی شوم. در این گریه‌ی صادقانه، تصویرِ دلِ سوخته‌ی میلیون‌ها نفر را می‌بینم... ↙️ https://eitaa.com/joinchat/473956552Cf826cf13b0
«اندکی پس از حبیب» «قسمت پنجم» شنبه ۹۸٫۱۰٫۱۴، حوالیِ ۱۲ شب کمی از گفته‌های بغض‌آلودِ این ۴۰ ساعت بگویم. 🔸 حاج حسین یکتا نقل کرد که در مراسم فاطمیه پارسال به کسی گفته بودی فاطمیه سال بعد با امسال فرق دارد. «سال دیگر من نیستم». و تنها یک هفته مانده به فاطمیه پر کشیدی. 🔸 حجت الاسلام شهیدی‌فر رئیس بنیاد شهید گفت چهار ماه پیش به او گفتی: «کم کم باید پرونده ما را هم بالا بیاوری...» 🔸 دختر شهید مدافع حرم محرابی گفت که روز‌ِ عرفه‌ی امسال در مشهد به منزل‌شان رفتی و چند بار از او خواستی از امام رضا شهادتش را بخواهد. و گفتی: «می‌دانم به زودی شهید می‌شوم». و از نحوه شهادت عماد و جهاد که در ماشین به شهادت رسیدند و چیز زیادی از پیکرشان نماند، تمجید کردی. گفتی: «کاش شهادت ما هم مثل اینها باشد». 😭 🔸 آیات عظام مکارم، نوریِ همدانی، سبحانی و جوادیِ آملی گفتند که حدود سه ماه قبل در آخرین دیدار، کفنِ خود را به ایشان عرضه کردی و خواستی که نامشان را بنویسند و امضا کنند. 🔸 آقای رائفی پور گفت وقتی از تو خواست اینقدر طلب شهادت نکنی و انشاءالله شهادتت بعد از ۱۲۰ سال باشد، به او گفتی: «شهادت بعد از ۱۲۰ سال مال کسی است که هم دنیا را می خواهد هم آخرت را». و تو دنیا را نمی خواستی. 🔸 و جمله‌های پرشررِ خودت. آنجا که گفتی: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی‌شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است». و آنجا که گفتی: «ما ملتِ شهادتیم. ما ملتِ امام حسینیم». و آنجا که از رفقای شهیدت یاد کردی و بغض ترکاندی و گفتی: «خدایا به اضطرابِ قلبِ ما و به اشتیاقِ قلبِ آنها قسمت می‌دهیم، عاقبت ما را ختم به شهادت کن... جز شهادت برای ما مخواه...» ✍🏻 مهدی پیروزمند ↙️ https://eitaa.com/joinchat/473956552Cf826cf13b0