هدایت شده از دفتر مطالعات جنسیت و جامعه
🛑 گزیدۀ تجربۀ همراهان دورۀ اول
«نظریه جنسیت، نظم جنسیتی و جامعۀ متعادل»
درآمدی بر نظریه اجتماعی جنسیت در پایگاه معرفت انقلاب اسلامی، مبتنی بر منظومۀ فکری حضرت آیتالله خامنهای
ارائهدهنده: آقای مهدی تکلّو
⬅️ تهیۀ محتوا دوره اول (۱۴۰۳):
https://gesostu.ir/product/sch006/
🔴 برنامۀ دورۀ دوم
▪️ثبتنام اولیه و ارسال مشخصات:
۱۱ تا ۲۰ مرداد
▪️مصاحبه و گزینش:
۲۷ تا ۳۱ مرداد
▪️ثبتنام نهایی:
۱ تا ۴ شهریور
✅ آغاز دوره:
۸ شهریور ۱۴۰۴
➖ بهمدت ۴۰ جلسۀ ۲ ساعته
هر هفته عصر روز شنبه
🚻 دفتر مطالعات جنسیت و جامعه
@gesostu_ir
GESOSTU.ir
زنان به چه معنا کنار کودکان قرار میگیرند؟
جنگهای کلاسیک مردانه بودند. اگر در جنگ سرعت تاریخ شدت پیدا میکند، در جنگ کلاسیک داستان تاریخ در مرکزیت جنگی که مردان به آن مشغولند در حال رقم خوردن است. اگر کلاسیک فکر کنیم تاریخ آنجایی رقم میخورد که مردان حضور بیشتری دارند و شخصیت اصلی هستند و زنان با قدری تأخیر و تعویق تنها در پیامدها و بقایای پسینی و غیرمستقیم جنگ (داستان مردان) شریک میشوند. وقتی جنگ متن تاریخ قرین مردانگی قرار گیرد، حاشیۀ تاریخ هم به زنانگی متصل میشود. حال اگر پیچ تند تاریخ با مردان رقم میخورد، بعید نیست که معنا، ذهنیت و کلمه هم آنجایی باشد که مردان هستند. مردان فقط نمیجنگند بلکه آنها هستند که میگویند و میتوانند بگویند جنگ چه بود و چگونه سپری شد. در این صورتبندی همواره یک وضعیت احتمال دارد. مردان طرف پیروز، روایت سلحشوری مردانه را دست میگیرند و مردان طرف بازنده با پیامدهای تلخ زنانه ترحم میخرند. یعنی زنان هنگام پیروزی محذوفند و از افتخارات نصیبی ندارند و هنگام شکست به تابلوی مظلومیت مردان شکستخورده تبدیل میشوند. مردان شکستخورده برای ظالم نشان دادن مردان پیروز تلاش میکنند نشان دهند که پیروزی طرف مقابل با صدمه به اقشار غیرجنگی، ضعیف و کمتوان همراه بوده است و در این روایت زنان مانند کودکان، سالمندان، خانهها و... در ردیف قربانیان (بیگناه) قرار میگیرند.
تجربۀ ایرانی اما متمایز است. در جنگ هشتساله زنان بینقشهای حاشیهنشین نبودند که در پستوها تنها بیاراده و مستأصل چشمانتظار نتایج و پیامدهای اجتنابناپذیر جنگ بنشینند؛ بلکه دستکم در «پشت جبههها» حضور فعال و کاملاً مؤثر داشتند و سطوح زنانهای به جنگ افزودند که پیش از آن رایج نبود. این به جز حضور مستقیم در جلوی جبههها بود. اما جنگ با رژیم صهیونیستی حتی نسبت به جنگ هشتساله هم ماجرایی متفاوت داشت. این جنگ دیگر جنگی نبود که در جبههها در مرزها جای گرفته باشند و دیگر ادبیات «پشت جبهه و جلوی جبهه» در هم شکست. این جنگ نهتنها مدل جغرافیایی دیگری داشت و مستقیماً «شهر» (و یعنی کانون زندگی) محل نزاع بود بلکه ابعاد اجتماعی، سیاسی و روانی پیچیدهای هم داشت که میتوان حتی زنان را از این منظر در خط مقدم جنگ فرض کرد.
با وجود این که جنگ برای زن ایرانی هم معنای دیگری داشت و هم خود جنگ در این تجربۀ اخیر ابعاد گستردهتری پیدا کرده بود (فعالیت زنان در فضای مجازی را هم از قلم نیندازید)، هنوز ذهنیت روایی ما از روزگار جنگهای کلاسیک بیرون نیامده است. با این که در واقعیت، ماجرای زن جور دیگری رقم میخورد اما گفتمانی که زبان جنگ را در چنته داشت نگاهش به5 زنان ترحمآمیز، ابزاری و فاقد سلحشوری بود. در میان قریب به 1200 شهید جنگ اخیر اعدادی که برجسته میشود این است: 200 زن و کودک! گویی که مردان در برابر موشک و پهپادی که خانهها را ویران میکند روئینتن باشند و تا نامی از زنان نبریم نمیتوانیم حقانیت مظلومانۀ خود را ثابت کنیم. و گویی که زنان دقیقاً به اندازۀ کودکان آسیبپذیرند و سردرگم و گیج و بدون هیچ ابتکاری مقابل حملات ناتوان شدهاند.
زنان میتوانند در کنار کودکان قرار بگیرند از این جهت که شمهای از معصومیت، تقدس و روحانیت در آنها همچنان که در کودکان هست یافت میشود. در این صورتبندی دلالت اصلی ناتوانی نیست، بلکه طهارت و معصومیت است و نشان میدهد دشمن مقابل ما هویتی علیه هرگونه معصومیت، زیبایی و روحانیت دارد. اما کنار هم قرار گرفتن زنان در کنار کودکان ذیل عنوان «غیرنظامی» با دلالت «اقشار آسیبپذیر، ناتوان و صغیر»ی که دیدن رنج آنها احتمال دارد دلها را به رحم بیاورد نه پسندیده است و نه با واقعیت زن ایرانی نسبت دارد. این طرحوارۀ فراگیر در ذهنیت عمومی ما اصلاً متعادل، واقعی و حتی عاشورایی نیست. طرحوارۀ عاشورایی بوی زینبی دارد. زینبی که اگر اسیر میشود دلیر، حکیم، میداندار، تعیینکننده و بهشکلی دیگر سلحشور است. زینبگونگی در زن ایرانی برمیگردد به سالهایی پیش از انقلاب و نه حالا که نیمقرن از چنین پدیداری گذشته. اخیراً دیدم یکی از نهادها مجلس عزایی برای «کودکان و بانوان شهید» (تازه اول هم نوشته کودکان) ترتیب داده است. عمیقاً متأسف شدم.
🥀 مهدی تکلّو | @Mahdi_Takallou
هدایت شده از دفتر مطالعات جنسیت و جامعه
🛑 آغاز ثبتنام اولیه #درسگفتار_مطول 2 | 05-1404
«نظریه جنسیت، نظم جنسیتی و جامعۀ متعادل»
درآمدی بر نظریه اجتماعی جنسیت در پایگاه معرفت انقلاب اسلامی، مبتنی بر منظومۀ فکری حضرت آیتالله خامنهای
ارائهدهنده: آقای مهدی تکلّو
▪️ثبتنام اولیه و ارسال مشخصات:
۱۱ تا ۲۰ مرداد
▪️مصاحبه و گزینش:
۲۷ تا ۳۱ مرداد
▪️ثبتنام نهایی:
۱ تا ۴ شهریور
✅ آغاز دوره:
۸ شهریور ۱۴۰۴
بهمدت ۴۰ جلسۀ ۲ ساعته
هر هفته عصر روز شنبه
فقط بهصورت حضوری
تهران، حوالی مترو دروازه شمیران
🟡 ویژه خواهران
🟥 تکمیل فرم و ثبتنام اولیه:
https://gesostu.ir/dmj2/
➕ تهیۀ محتوا دوره اول (۱۴۰۳):
https://gesostu.ir/product/sch006/
🚻 دفتر مطالعات جنسیت و جامعه
@gesostu_ir
GESOSTU.ir
هدایت شده از دفتر مطالعات جنسیت و جامعه
🔻ارجاع به زینب، احضار زینب و الحاق به زینب
تجربۀ زنانۀ اربعین چطور سومین مرحلۀ خودآگاهی و شکوفایی تاریخی زن مسلمان است؟
مهدی تکلو، مدیر مسئول فصلنامه اقلیما
زن مسلمان معاصر در قرن اخیر برای احیای خویشتن و شکوفاسازی خود، بهعنوان یکی از تمام کارهایی که میتوانست انجام بدهد به خاطره و انگارۀ حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) توسل جست. زن مسلمان در معرض وضعیتهای ناگشوده و ضدزن، زیر خاکستری که بر سر او ریختهاند، احساس میکرد هنوز آتشی روشن است. آنگاه با ارجاعدادن و بازگرداندن خود به تصور طبیعی و زنانه که از آن زنان برجسته داشت، تناقضی را که میان وجود گرم خود و وضعیت سرد پیرامونیاش وجود داشت، اثبات میکرد. هر اندازه روایتی که از زنان بزرگ اسلام بهدست او رسیده بود تحریفشده یا گزینشی بودند اما خونِ گرم و روح ساختارشکن، انگیزهبخش و بیدارسازی در این اسوهها بود که با روایتهای سرد و بیجان متحجران هم منجمد نمیشد.
زن مسلمان برای تغییر وضعیت، بهجایِ اینکه خود به اعماق خاطراتش سفر کند و به ملاقات حضرت فاطمه(س) و حضرت زینب(س) برود و از آنها بهعنوان پیر و مرشد راه طلب طریقت کند، لازم داشت حالا همان اسطورههای خاطرهآمیزش را به اکنون بیاورد و با تصویری معاصر از آنها به مصاف «وضعیت ناگشوده» برود. در این مرحله، زن به زهرا و زینب باز نمیگردد، بلکه زهرا و زینب را به امروز فراخوانی میکند؛ چرا که تصویر زهرای اکنونی نیرومندتر از خاطرۀ زهرا است و انگارۀ زینبی که عاشورایش با انقلاب و دفاع مقدس پیوند خورده بیش از پیش میتواند برای زنان امکانآفرین باشد.
اما تجربۀ اربعین برای زن مسلمان، حاکی از مرحلۀ دیگری از نسبت او با اسوههایش است. در وضعیت نخست، زن با «ارجاع» به خاطره صحنه را پرابلماتیک میکرد، در فرایند دوم زن با «احضار» تصویر آنها به اکنون در برابر وضعیت موضع میگرفت و به تغییر آن اقدام مینمود اما در تجربۀ زنانه، موقعیت اربعین برای او موقعیتی است که میتواند با حضرت زینب «یکی» بشود و این «الحاق» به زینب، فراتر احضار تصویر زینب است. در احضار زینب، زن از حضرت زینب(س) الگو میگیرد اما در فرایند الحاق زن به خود حضرت زینب(س) میپیوندد و در او حل میشود. به عبارتی در روزگار انقلاب که هویت زنان ظهور دیگری پیدا کرد، زن به تصویر و معنایی که حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) از زن حمل میکردند با گفتمانهایی که از زن جاری بود، نزاع میکرد. اما زنِ مسلمان در اربعین خود را موقعیتی میبیند که میتواند در کسوت زینبگونه فرو برود و با او به «اتحاد» برسد.
برای مردان، اربعین بیشتر موقعیت «حضور» و «زیارت» است اما برای زنان، اربعین موقعیت «اتحاد» و «الحاق» است. تجربۀ مردانه از اربعین، بیشتر از جنس «دیدار» و «ملاقات» است اما ما در تجربۀ زنانۀ اربعین، تلاشی برای «تکرار» و «بازتولید» زینب از طریق «زینبشدگی» میبینیم. نشانۀ این حقیقت که زن مسلمان در اربعین به شأنی از شئون وجودی زینب کبری تبدیل میشود این است که گفتار «اربعین جای زن نیست» در یک دهۀ گذشته توسط زنان مسلمان و مردان غیور طرد شد. زن مسلمان خود به تمام مشقتهای این سفر آگاه بود و باز آگاهانه کوه طور خود را از دست نداد. اربعین، کوه طور زن مسلمان بود که آنجا میتوانست به ملاقات اکنونی زینب برود و خود را به قیافۀ او بیاراید و با نیروی او به میدان بیاید.
➕مطالعه متن کامل (https://gesostu.ir/n075)
🚻 دفتر مطالعات جنسیت و جامعه
@gesostu_ir
GESOSTU.ir
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
🔻ارجاع به زینب، احضار زینب و الحاق به زینب تجربۀ زنانۀ اربعین چطور سومین مرحلۀ خودآگاهی و شکوفایی تا
تجربه زنان در اربعین با تجربه مردانش متفاوت است. هم این تمایز را میتوان در ادراک درونی آنها دنبال کرد و هم میتوان در بستر مناسبات تاریخی، آنچه که در نسبت زنان با اربعین در حال وقوع است، این تمایز را صورتبندی کرد. یک بار میپرسیم: زنان و مردان مناسک اربعین را چگونه میفهمند؟ و یک بار دیگر میپرسیم: زنان و مردان هرکدام چگونه این مناسک را به جای میآورند و در خلال اربعین چه دستاوردی خلق میکنند؟
یک بستر تمایز روندهای تاریخی هستند که برای مردان و زنان به شکلی متفاوت در قرن اخیر رخ داده است. زنان، به جز اینکه در انقلاب اسلامی نیمی از یک تحول عمومی به مثابه مردم بودند، نوعی تحول هویتی راجع به خویشتن زنانه را نیز تجربه کردهاند.
یک بستر تمایز ناظر به خود اربعین است. این سفر سخت و طاقتفرسا به یک اندازه برای زنان و مردان مشابه نیست. زنان شرایط پیچیدهتری را برای عزم سفر طی میکنند و مشقتهای این زیارت برای آنها به دلایل گوناگون تفاوت دارد.
این تمایز در سالهای اولیه اوجگیری مناسک اربعین با گزاره «اربعین جای زن نیست» زبان پیدا کرد، اما این گفتار بیشتر با دغدغهها یا ملاحظات مردان نسبت به زنان همراه بود. اما در نهایت، این گزاره تحویل گرفته نشد و نتوانست مطابق با معنای خود سرنوشت زنان و اربعین را رقم بزند.
زنان به اربعین اقبال کاملاً متفاوتی نشان دادند و هم حضور چشمگیری رقم زدند و هم تصویر اولیه از اربعین را ویرایش کردند. حال به پرسش اولیه برمیگردیم؛ بحث معنای اربعین برای زنان نیست، بلکه پرسش اصلی من از موقعیتی است که اربعین برای زنان رقم زده و نسبت خاصی که زنان با اربعین برقرار کردهاند.
☝️اینجا تلاش کردم موقعیت «اربعین» برای زنان را تا جایی که درک کردهام، صورتبندی کنم. به اعتقاد من، موقعیت اربعین سطح متفاوتی را برای زنان در حرکت تاریخی زن مسلمان ایرانی پدید آورده است.
در مروری که داشتم، این سطح سومین مرحله شکوفایی تاریخی زنان است که نسبت خاص و ویژهای با حضرت زینب (س) و به نحو متمایز با مردان دارد. ممنون میشوم خواهرانی که تجربه درک اربعین و موقعیت را داشتهاند، صورتبندی من را تصدیق یا تصحیح کنند.
هدایت شده از دفتر مطالعات جنسیت و جامعه
🛑 تمدید شد
#درسگفتار_مطول 2 | 05-1404
«نظریه جنسیت، نظم جنسیتی و جامعۀ متعادل»
درآمدی بر نظریه اجتماعی جنسیت در پایگاه معرفت انقلاب اسلامی، مبتنی بر منظومۀ فکری حضرت آیتالله خامنهای
ارائهدهنده: آقای مهدی تکلّو
🔸 تا پایان روز 28 مرداد ماه
میتوانید جهت انجام ثبتنام اولیه
مشخصات خود را ارسال کنید
✅ آغاز دوره:
۸ شهریور ۱۴۰۴
🟥 تکمیل فرم و ثبتنام اولیه:
https://gesostu.ir/dmj2/
🚻 دفتر مطالعات جنسیت و جامعه
@gesostu_ir
GESOSTU.ir
هدایت شده از هیأت زوارالزهراء(س)
15.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📸 #گزارش_ویدئویی #ویژه
❤️ دسته تشییع نمادین کودکان شهید؛ به نیت همدردی با مادران مظلوم غزه در مسیر پیادهروی اربعین توسط بچههای زوارالزهراء(س)
✊🏻 « انا علی العهد »
🚩هیأت زوارالزهراء سلام الله علیها
◽️@zovvaralzahra
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
📸 #گزارش_ویدئویی #ویژه ❤️ دسته تشییع نمادین کودکان شهید؛ به نیت همدردی با مادران مظلوم غزه در مسیر
سوگ زنانه چطور بخشی از جنگیدن است؟
آیا حالا که از جنگی برگشتهایم و در معرض جنگ دیگری هستیم، سوگ به کارمان میآید؟ آری. ما در تجربۀ فرهنگی زن مسلمان (ایرانی) با معنا و صورت جدیدی از سوگواری و عزادار بودن مواجه هستیم که در آن نه سوگ نشان انفعال است و نه به هوای ژستهای قهرمانانه در مقاومت، تعطیل و سرکوب میشود. زن در بستر مقاومت، واقعاً سوگوار است و بهطرز جالبی و بهعنوان یکی از کارهای گوناگونی که میکند، سوگش را هم نشان میدهد؛ اما سوگ او جزع و فزع و ترس تجلییافته نیست. از سوی دیگر هم او به خاطر الهیاتی که در مقاومت به آن باور دارد، اقتضائات نبرد، حفظ روحیه یا به این اتکا که بالاخره «حق پیروز است» سوگ و مناسک عزا را دستکم نمیگیرد. درحقیقت اصلاً منطقی نیست قلب پراستعداد و شکوفایی که او دارد در برابر مصائب این راه عظیم نجوشد و لبریز نشود و در بین تمام کارهای لازم در مقاومت و جنگ، تنها این سوگ نیست که سهم زنان میشود، بلکه این سوگ حرکتآفرین تنها از زنان برمیآید؛ چرا که او بهطرز خاصی وارد جهان مقاومت میشود؛ شیوۀ نبرد او از مصدر زندگی است و زندگی را نمیتوان از جنبههای روحی انسانی تهی کرد. زن نیز به طریق اولی با همین مختصات قلبانی و روحانی پا به میدان سخت جنگ میگذارد و این شرایط سوگ او در مصائب نیست کیفیت منحصربهفردی دارد. او خود میدانید کجا و چطور باید سوگواری کند که نیروی سوگ او در میدان جنگ کارگر بیاید اما سوگ را تعطیل نمیکند.
او به خلاف مردان حرفهای وظیفه ندارد ژست سلحشورانه بگیرد و مصائب را انکار کند بلکه او با سوگ چند محور اساسی را پیگیری میکند. نخست این سوگ عهد انتقام است. اگر سوگ نباشد و داغها سرد شوند، ادامۀ پیکار تا پیروزی مخدوش خواهد بود. دوم، این سوگ منتهیالیه واقعگرایی و واقعبینی است و اجازه نمیدهد در هپروت، ما یا عجولانه و نابخردانه بجنگیم یا خوشخیالانه و عافیتطلبانه از جنگ بگریزیم. سوم، این سوگ از آنجا که از وجود زنان شجاع، دلیر و فداکار صادر میشود، نحوی از تولید قدرت و نوعی کار زینبی است. همچنان که حضرت صدیقه (س) در مزار عموی شهیدش روضه بهپا کرده بود و در غصب خلافت شهر خوابآلود و نامسئول را میرنجاند. همچنان که زینب در میانۀ مصائب «ما رأیت» میگفت و اینها همه سوگ سیاسی است. چهارم، سوگ زنانه عامل وحدت و پیوند است. پیوندهای انسانی و وحدت جمعی از ناحیه قلب و عمیقترین گرایشات پدید میآید. سوگ زنانه درد را مشترک میسازد و به میانجی درد انسانها را یگانه میکند. پنجم، سوگ زنانه مانع از فراموشی خون شهید است. خون شهید مظهر اقتدار است، لباس حاجیزاده تولید قدرت میکند اگر زنان دلیر و دستبرندار برایش روضه بخوانند. اما در سطحی بالاتر وقتی زن در یک طراحی ارادهورزانه سوگش را از درون را به میدان میآورد و به کالبد نماد، کلمه، تصویر و میزانسن میکند، این ظرفیتها را در ساحت فرهنگ جمعی و نه فقط در بستر روابط شخصی جاری میسازد. باید از سوگ زنانه بحث کرد و سیاهی این واژههای درست را به سرخی شهادت آورد و بازخوانی نمود.
تکمله: تصویری که میبینید نمونهای از خلقهای زنانه در موقعیت اربعین است. دختران تهرانی و قمی از فرصت اربعین برای همدردی با مادران و مردمان غزه کاروان تشییع نمادین کودکان شهید برگزار کردند. حبذا!
🥀 مهدی تکلّو | @Mahdi_Takallou
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
«هفده دی» و نبرد با بیزبانی و بیجهانی زنان
زن مسلمان ایرانی در چهرۀ جدیدش و در حال و هوای انقلاب همواره در مهمترین لحظات تاریخ حضور بهموقع و باکیفیت داشته و در تمامی پنجشش دهه اگر بیشتر نه، کمتر از مردان نیز بار تاریخ را بهدوش نگرفته است. حضور باکیفیت او یکی از مهمترین واقعیتهای عصر انقلاب است اما فقط در واقعیت (خارج از ذهن) میتوان ردپای او را به این خوبی جستجو کرد. در ذهنیت عمومی و در گفتار و روایت جمعی ما آنجایی که فرهنگها و گفتمانها کار میکنند تصویر این زن جاری نیست و چه بسا تصاویر دیگری که با سنت تاریخی او همساز نیستند گستردهتر باشد.
زن ایرانی توانسته بخش خوبی از واقعیت را از آن خود کند اما در تصاحب ذهن و زبان چندان کامیاب نبوده است. این وضعیت که نامش را «بیجهانی» و «بیزبانی» میگذارم نهتنها دیگران را از حضور واقعی و پرکیفیت این زن بیاطلاع کرده بلکه تا حدی برای خود این زن نیز نحوی «غریبگی» و «گمگشتگی» پدید آورده که حاصلش در سطح روان، کاهش جسارت، تهور و اعتمادبهنفس است. او وقتی بازتابی از درون خودش را در بیرون نمیبیند، قدری با درون خودش تنها میماند و سپس به محتوای درونیاش (اندیشه و عاطفۀ متمایزش) تردید میکند. در این بیزبانی و فقدان «تصویر شایسته» نه ما او را بهدرستی میبینیم و قدرش را میشناسیم و نه خود او حضور پرکیفیتش را در واقعیت باور میکند.
فصلنامه هفده دی در همین نقطه نشسته است. هفده دی آغاز تولد زن ایرانی و انتقامش از تحجر و تجدد پیشاانقلابی عنوان مجلهای است که میخواهد به کشف دنیای درونی این زن و به زبان آوردن آن بپردازد. هفده دی قرار نیست زنان را در وجه قهرمانی و اسطورگیشان روایت کند بلکه میخواهد روزگار را از دریچه عقل و قلب زن بازخوانی کند.
شمارۀ اخیر هفده دی تلاش کرده بر تعامل زن ایرانی و مقاومت پرتو بیندازد و با بازخوانی مقاومت از منظر زنان، با این سؤال در برخی زنان چالش کند که «آیا از زنان هم کاری بر میآید؟» و در پاسخ نشانش بدهد که چرا زن ایرانی «پیشکومت مقاومت» است و سایر زنان در میدان مقاومت سر سفرۀ او نشستهاند. این شماره به تازگی منتشر شده و برای همه از جمله زنان مسلمان ایرانی حرفهای تازهای دارد. بههمین منظور به زحمتکشان این مجله بهویژه سردبیر و دبیر این شماره سرکارخانم صادقی و سرکارخانم غفوری تبریک و خداقوت عرض میکنم.
@mag_17dey
@mag_17dey
@mag_17dey