فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
فیلم دیده نشده از رابطه امام و سپاهی ها
ببینید...
واما بعد
روایت مشهوری است از گفت وگوی امام صادق علیه السلام با هشام. مضمون روایت چنین است که هروقت انسان دچار حیرت و تردید و تشکیک می شود به قلبش رجوع می کند. در ادامه اشاره دارند که نسبت امام با جامعه نیز نسبت قلب است با بدن؛ چه آنکه امام قلب امت است.
خدا رحمت کند شهید چمران را. نقل است که همیشه می گفت از قلب امت مراقبت کنید...
حالا دو جمله درباره فیلم....
قلبِ قلب امتی اینطور برایت بتپد، هراسی از خاک پاشیدن جاهل به آفتاب می ماند؟
#من_یک_سپاهی_ام
@mahdian_mohsen
رنگین کمون...
دوستی میگفت حمایت این اصلاح طلبها و فتنه گرا را از سپاه باور نکن.
گفتم یک دلیل ساده دارم که باید ایندست واکنش ها را تحویل گرفت.
این واکنش ها نشانه وحدت داخلی است. وحدت با وجود کثرت ها.
دقت کنیم؛ قرار نیست با یک جمله اشتباهات اینها را فراموش کنیم.
همه اختلافات قبلی به قوت سابق پابرجاست اما این وحدت رنگین کمونی رو باید قدر دانست.
باید به دشمن مشترک نشان دهیم برای مبارزه با او وحدت داریم.
✔️حقن جامعه ما چنین است و اگر روزگاری جنگ شود بیش از گذشته رزمنده داریم... از دل همین اصلاح طلب ها و اصولگرا ها و قرتی ها و بدحجاب ها و انقلابیون و جهادی ها و لات ها و غیره....
دل این مردم متعلق به جبهه حق است.
@mahdian_mohsen
تناقض های ادامه دار از چپ نو
برادر خوبم میلاد دخانچی مدتی است از چپ نو میگوید. اینکه این تعبیر دقیقن چیست شاید خودشان توضیح دهند. مبانی روشنی که ندارد اما حسب برخی مواضع، اجمالن یک سبک زندگی سکولارست که غرب ستیزی و عدالتخواهی به قرائت مارکسیستی را باور کرده است. بماند بعد.
اما اخیرن متنی نوشتند و اینطور شروع کردند که امروز میخواهم یک متفکر جدید را بشما معرفی کنم. آن فرد کیست؟ جناب طاهرزاده.
بعد هم تصور کردند طاهرزاده یعنی چپ نو و مقابل انقلابیون آرمانخواه. عجب.
چند جمله پاسخ نوشتم :
ضمن احترام و ادب و علاقه ایکه به شما دارم اما مع الاسف چون نظام فکری مشخصی برای چپ نو نیافتید، هر روز دنبال یک نحله و مشرب راه افتادید، شاید خیری رسد.
خوشحالم که به جناب طاهرزاده عزیز رسیدید ولی تقریبن اطمینان دارم مبانی اندیشه ایشان را هم دقیق ورود نکردید. پیشنهاد می کنم حتمن 3 کتاب از جناب طاهرزاده بخوانید.
اول کتاب سلوک ذیل شخصیت امام خمینی. دوم امام خمینی و تقدیر توحیدی زمانه و سوم عقل و ادب ادامه انقلاب.
برادر عزیز چپ نو در نسبت انقلاب یک تعبیر مشوش و متناقض است. ابتدا بگردید دنبال تدقیق مبانی.
اگر تصور کردید تاریخی که طاهرزاده می گوید و سخن از تقدیر زمانه همان حرف چپ هاست به خطا رفتید. فهم زمانه از دقیقترین مفاهیم در نظام اندیشه امامست که فهمش متکی بر ارتباط امت با امام و اشراقی ست که بر قلب ایشان از اراده حق میشود.
نکند بروز یک اسم از اسما الله در یک دوره از تاریخ را جبر تاریخی چپ ها گرفتید؟
اگر هم نقد تمدن غربست که این حرفها سالهاست در دقیقترین شکلش در نظام معرفتی انقلاب شکل گرفته و معطل هایدگر و نمونه های دیگر نیست.
حتمن سه کتابی ک گفتم را دقیق شوید. و اگر خواندید و باز از چپ نو حرف می زنید که به تناقض در تناقض افتادید. فکری کنید برای اینهمه تشویش.
@mahdian_mohsen
📌یک ملاحظه درباره جمعیت امام علی
نقدهای منتشر شده درباره موسس جمعیت امام علی و مدیرانش اغلب وارد است و قابل کتمان نیست. اما هر وقت نقد به این جمعیت مطرح می شود یک موضوع نگران کننده در کنارش به وجود می آید که نمی توان از کنارش ساده گذشت.
تعداد قابل اعتنایی از جوان هایی که به هر دلیل با گروه های جهادی و بسیجی و غیره همراه نیستند با جمعیت امام علی تجربه خیرخواهی و امدادرسانی دارند.
خیرخواهی این جوانان با هرظاهر و هر گرایش سیاسی نسبت به مردم، یعنی عبور از انانیت. یعنی عبور از خود برای خدمت به دیگران. از خود گذشتن یک رشد معنوی در کشورست.
این ارتقای معنوی در جامعه را باید قدر دانست و مراقبت کرد.
فراموش نکنیم آخرین کسی که از کوچه گردان عاشق تقدیر کرد رهبر انقلاب بود.
نکند نقد ماهیت یک گروه به نفی هویت همراهانش منجر شود. حساب ایندو را جدا کنیم...
عکس:حضور امدادی یک خانم با ظاهر متفاوت برای کمک به سیل زده ها
@mahdian_mohsen
رابین هود در سیل خوزستان
#عدالتخواهی_فانتزی
فانتزی ناسزا نیست. فانتزی یعنی خیال انگیز. عدالتخواهی فانتزی یعنی یک مبارزه خیالی با قهرمان پردازی رویایی.
عدالتخواهی فانتزی، جمهوری اسلامی را نظامی با فسادی سیستمی(شبه طاغوت) ترسیم می کند که برای کمک به مردمش باید تعدادی قهرمان هرازگاهی ظهور کنند و بصورت "بت من" یا "رابین هود" آنها را نجات دهند.
آخرین عدالتخواهی فانتزی مربوط به اخبار سیل است. اخیرا جریانی راه افتاد که مدعی بود جمهوری اسلامی به جهت حفظ تاسیسات نفتی حاضر نیست آب را به هور العظیم هدایت کند برای همین مردم بزودی در برخی شهرها زیر آب خواهند رفت.
این جریان پاسخ مسئولین را که می گفتند برای ما تاسیسات نفتی در مقابل جان مردم اهمیتی ندارد، کذب دانستند و وقتی با فیلم و عکس رسانه ها از هورالعظیم پر آب مواجه شدند گفتند این فیلم ها هوایی است و عمق آب نیم متر بیشتر نیست.
اما ماجرا چه بود و چه شد؟
هورالعظیم یک سومش در ایران و دوسومش در عراق است؛ بخش ایرانی اش نیز 5 حوضچه دارد. از همان روز اول حوضچه یک و دو و بخشی از 3 را کامل آبگیری و باقی آب را هدایت کردند تا وارد بخش عراقی هورالعظیم شود. همزمان بخشی از آب را هم مدیریت شده وارد 2 حوضچه دیگر کردند تا اینکه طی چند روز اخیر بخش عراقی هور نیز پر و جریان آب کم کم معکوس می شود. اینجاست که شدت ورود آب به حوضچه های دیگر را بیشتر می کنند. از همان ابتدا نیز تاسیسات نفتی را آب می گیرد و این ادعا که نظام بین پول نفت و خون مردم، اولی را انتخاب کرده دروغی بزرگ است.
اخیرا با انتشار فیلمی مدعی شدند با فشار عدالتخواهی رابین هودی نظام عقب نشینی کرده است و دژ شط علی را باز کرده تا آب وارد حوضچه های دیگر شود. حال انکه اساسا از ابتدا آب از شط علی وارد هور می شده و اخیرا نیز با چند دریچه و 5 لوله آب از همین دژ بسمت حوضچه های دیگر جریان داشته است.
حالا چرا گفته می شود فانتزی؟
ساده است. این جریان مدعی است همه دروغ می گویند و نمی خواستند تاسیسات صدمه ببیند. خیال انگیز بودن ماجرا اینجاست که گوئی وزیر نفت که نه رئیس ستاد بحران است و نه عضو شورای تامین و نه مالک تاسیسات یک تنه ایستاده است و گفته اجازه نمی دهم وارد ملک من شوید! و نظام هم یارای مقابله نداشته و کوتاه آمده است. آنوقت با ظهور یک یا چند منجی مجدد جمهوری اسلامی پا پس می کشد و اجازه می دهد بجای پول نفت، خون مردم حفظ شود.
ببینید چه تصویری از نظام تصمیم گیری در کشور ساخته اند. خیال انگیز نیست؟
سرنوشت عدالتخواهی مصداقی همین اندازه ظالمانه است.
@mahdian_mohsen
⭕️افایتیاف و چالش بله یا خیر
🔹«بالاخره مجمع تشخیص مصلحت نظرش چیست؟ یک کلمه بگوید آری یا خیر.»
از این دست گزارهها این روزها زیاد شنیده میشود، اما آیا واقعاً ماجرای «افایتیاف» با یک کلمه «بله» یا «خیر» تعیین تکلیف میشود؟
🔹از افایتیاف عبور کنیم.
فهم نادرستی از مدیریت کشور وجود دارد که در این نمونه هم خودش را نشان داده است. مدیریت به قاعده تصمیمات «این» و «آنی» محکوم به خسران است. نگاههای دوگانهساز، تصور میکند مدیریت را هم میتوان دوقطبی تحلیل کرد.
مدیریت یا «همه» یا «هیچ» نیست. باید برای «همه» تلاش و به سمتش حرکت کرد اما اگر به «همه»اش دست نیافتیم، نباید در «هیچ» متوقف شویم.
🔹فهم مصلحت در انقلاب اسلامی نسبت بسیار معناداری با مدیریت و قاعده «آرمانخواهی واقعبینانه» دارد و مدیری موفق است که بتواند آرمانخواهی را با واقعبینی محقق کند، نه اینکه با «واقعخواهی»، مسلوبالاختیار شود یا با «آرمانگرایی» دچار یأس و افسردگی شده و متوقف شود.
یکی از آثار این سبک مدیریت، دیدن آرمان و حرکتکردن با رعایت «الزامات قهری زمانه» است. باید از همین «واقع» عبور کرد و به «آرمان» رسید. نباید و نمیشود با «زمانه» جنگ کرد و از «واقع» رخ کشید. اساساً انقلاب اسلامی یعنی «حرکت»، نه الزاما «رسیدن». انقلاب اسلامی در دوره سیطره تمدن شیطانی، «قیام» است، نه «مقصد» وگرنه «عدالتِ مقصد» در تدبیر نظام مهدوی است ولاغیر. با این مقدمه و این سقف پروازی، آیا میتوان به این بهانه که دستمان به «کل عدالت» نمیرسد، از «عدالتِ جزء» هم دست بشوییم؟ جاهلانه نیست؟
🔹تشخیص مصلحت در انقلاب اسلامی بازیکردن مدبرانه، فقیهانه، هوشمندانه و عالمانه در زمین آرمان و واقعیت است. با این مقدمه، مجمع تشخیص مصلحت نظام بهعنوان شأنی از شوون ولایت، وظیفهاش فقط انتخاب در دوگانه شورای نگهبان و مجلس نیست؛ تشخیص مصلحت یعنی عبور از گرههای اقتضایی زمانه، نه انتخاب صفر و صدی بین این و آن.
امروز مجمع متوجه است که نظر یله و رهای مجلس اشتباه است و تایید نظر مقابلش نیز توقفی پرهزینه است. خب؟ راهحل چیست؟ انتخاب هریک بهتنهایی انفعال و قبول شکست است. سؤال این است که نظر اجتهادی متناسب با زمان و مکان چیست؟ مصلحت کدام است؟ با کدام روش میتوان کمترین هزینه و بیشتر دستاورد را کسب کرد؟ چطور میتوان از دل «واقعیتهای ظالمانه» امروز صلاح دنیا و آخرت این مردم را محقق کرد؟ چنین پرسشهایی با یک کلمه «بله» یا «خیر» تعیین تکلیف نمیشود. باید دنبال راهحلهای بینابینی بود.
🔹بگذریم؛
انقلاب اسلامی هرچه جلوتر میرود، قدرتش بیشتر میشود و طبیعی است که دشمنانش قویتر و دشمنیشان سختتر؛ و به تبع همه این تغییرات، مسائل داخلی پیچیدهتر میشود. تشخیص مصلحت در دوره چهلساله دوم نقشی کلیدیتر از گذشته دارد. امیدوارم اعضای مجمع به این جایگاه تاریخیشان توجه داشته باشند.
@mahdian_mohsen
🔴شلیک به آخوند
🔻یکم. یک نفر از اراذل، ظهر دیروز یک طلبه را در مقابل حوزه علمیه همدان مورد اصابت گلوله قرار داد و بعد هم با افتخار در اینستاگرام خبر این جنایت را اعلام کرد. طی دو سال گذشته چند عنوان خبر مشابه داشته ایم. باور کنیم این ماجرا یک حادثه فرعی است؟ ساده انگاری نیست؟
🔻دوم. روز گذشته فیلمی از تعدادی روحانی در حال تمرین شعرهای کودکانه منتشر شد که بلافاصله مورد تمسخر رسانه های ضدانقلاب قرار گرفت. چرا؟ این طلبه ها برای ارتباط تربیتی با کودکان شعر تمرین می کردند، چه نکته ای باعث شده بود ضدانقلاب عصبانی شود؟
🔻سوم. از همان روز اول در ماجرای سیل خوزستان، برخی در داخل و خارج از عمامه به سر گذاشتن طلبه ها حین امداد به سیل زده ها شکایت کردند. چرا؟ علت این دندون قروچه ها چیست؟
ماجرا در نشانه گذاری است. ما در جنگ نشانه ها بسر می بریم. جنگ های نمادی که نیابتی عمل می کنند و دارای یک پشتوانه عمیق مبارزاتی اند.
این روزها با "فراتر از آخوند" مواجهیم.
عبا و عمامه چیست؟ تنها لباس طلبگی؟ لباس دین؟ آیا کارکردی شبیه لباس پزشکی دارد؟ اینطور نیست. لباس دین امروز کارکردی فراتر از یک هویت ساده صنفی دارد.
آخوند درین کشور نماد اسلام سیاسی است؛ بخواهد یا نخواهد.
عبا نشانه ی یک "دین سیاسی" است. همانطور که چادر نیز این روزها فراتر از حجاب است و نشانه "دینداری سیاسی" .
عبا و عمامه نشانه ای بر نصرت انقلاب اسلامی است.
مخالفان این روزهای نماد آخوندی، مخالفان کارآمدی دین سیاسی اند. به همین جهت با اجتماعی شدن طلبه و نزدیک شدنش به متن مردم، دچار حقد و کینه و عصبیت می شوند. ماجرای دندون قروچه های ناشی از منبربدوشی طلبه ها در سیل روشنتر نشد؟
او که به آخوند شلیک کرد، پرده آخرِ همین حقود و دشمنی را تصویر کرد. هرچند این جریان جاهلی نمی داند، این خون هم نماد قدرتست و تماشاگه اسلام سیاسی.
پ.ن: البته در میان جریان آخوندی نیز برخی وحشت زده از خون و آبرو، یا با ترویج اباحه گری در حال فاصله گرفتن از اسلام فقاهتی و "آئین دینداری سیاسی" اند و یا با ترویج فساد سیستمی و ساختاری، مشغول جدا کردن سفره شان از "40 سال اسلام سیاسی". اینان نیز در پس قافله خواهند ماند و چه بسا خسر الدنیا و الاخره. آخوندی که منبرش در خدمت حق نباشد در خدمت ظلم است. هرکه گریزد ز خراجات شاه، جور کش غول بیابان شود.
@mahdian_mohsen
کلاه گشادی بنام یارانه بنزین
دولت محترم تصمیم دارد بنزین را گران کند. سلمنا. ناگزیر است. اما چرا سر مردم منت می گذارد؟ می گویند به حکم عدالت باید یارانه بنزین حذف شود. دقیقا از کدام یارانه سخن میگویند؟ چرا با مردم صادق نیستیم؟ این یارانه از کجا آمده است؟ چطور محاسبه شده است؟ چه کسی داده و چه کسی گرفته است؟
ماجرا به غایت آزار دهنده است.
دولت یارانه بنزین را از تفاوت قیمت بنزین در داخل و خارج از مرزها بدست آورده است. بنابرین برخلاف یارانه های دیگر، یارانه انرژی بر مبنای قیمت تمام شده بنزین محاسبه نمی شود، بلکه عدم نفع دولت در فروش بنزین در خارج از کشور است. اما ماجرا بدین جا نیز ختم نمی شود.
سوال اینست که همین اختلاف قیمت داخل و خارج از کجا آمده است؟ از نرخ ارز. هرمیزان نرخ ارز بالا رود، قیمت بنزین داخلی از مشابه خارجی ارزانتر می شود. حال سوال اصلی اینست که این نرخ ارز از کجا آمده است؟ بر چه مبنایی محاسبه شده است؟ چه کسی این نرخ را تعیین کرده است؟
دولت برای تعیین نرخ ارز، مابه التفاوت تورم داخلی و خارجی را ملاک می گیرد که از اساس محل اشکال است. اساسا روش محاسبه برمبنای اختلاف تورم، تنها رفتار بازار را توصیف می کند نه اینکه مبنای قیمت گذاری باشد. بگذریم که دکتر شاکری با روش تفاوت قدرت خرید، ارز را 1800 محاسبه کرده است.
قیمت ارز را در همه جای دنیا بازار تعیین می کند. اما سوال اینجاست که مگر در ایران بازار ارز داریم؟ وقتی عرضه ارز در انحصار دولت است چطور می شود از بازار حرف زد؟ همین نرخ ارز سوداگرانه 14 هزار تومانی نیز توسط چند دلال تعیین می شود که اساسا کمتر از 5 درصد بازار را تشکیل می دهند. با این حساب سوال اینست که از کجا این نرخ ارز آمده است که مبنای یارانه انرژی شده است؟
دولت قدرت کنترل بازار ارز را نداشته و امروز کار به جایی رسیده است که قیمت ارز رها شده است. خب؟ مردم مقصرند؟ بی تدبیری دولت در بازار ارز به معنی مصرف فزونتر یارانه توسط مردم است؟ عجب.
امروز دولت ناچارست قیمت را بالا ببرد، علت اصلی هم قاچاق بنزین است. بنابرین بجای منت گذاشتن سر مردم و حرف از یارانه زدن، باید ضمن عذرخواهی بجهت رها شدن قیمت ارز، از آنها تقاضا کند که دولت را کمک کنند تا ازین چاله ای که در آن گرفتار شده است نجات پیدا کند. صادق باشیم. منت شان را بکشیم نه منت سرشان بگذاریم.
@mahdian_mohsen
⭕️سرافراز گیت/ بازی گردان اصلی کیست؟
ماجرای افشاگری های اخیر سرافراز چیست؟ اساسا مقصد اصلی افشاگری ها کجاست؛ پرونده فساد در صداوسیما یا شهرزاد میرقلی خان یا سپاه یا چی؟ چرا سرافراز بعد از چند سال، انگیزه افشاگری یافته است؟ چرا تا امروز درباره پرونده های فساد سکوت کرده است؟ آخرین واکنش سرافراز مربوط به سال 94 است که همه اتهامات به بازرس ویژه اش را در یک کلمه جواب می دهد: این اتهامات ناشی از "بداخلاقی" است.همین. چرا این رگ گردن با 3 سال تاخیر بیرون زده است؟ افشاگری این روزها چه آورده جدیدی برای او دارد؟
واقعیت اینست که توقف در سرافراز احتمالا مخاطب را با انبوه پرسش های بی جواب مواجه می کند. ضمن اینکه سرافراز دارای سلامت اقتصادی و سابقه روشن سیاسی است و همین ملاحظه اجازه نمی دهد وی را فراتر از یک "بازیگر" و به عنوان یک بازی ساز تحلیل کنیم.
⭕️اما اتاق فرمان این پروژه کجا مستقر است؟ بازی گردان چه کسی است؟ پیش بردن این پروژه چه کلان آورده ای دارد که "شهرزاد میرقلی خان" با آن "هم منافع" شده است و سرافراز نیز انگیزه پیدا کرده و "هم سود و هم زبان" شده است؟
⭕️ماجرا را یکبار مرور کنیم.
اولین فیلم توسط میرقلی خان منتشر می شود. بخشی ازین فیلم را خود میرقلی خان و بخش دیگری را سرافراز می گیرد. اما چرا؟ اساسا فیلم گرفتن در فرودگاه آنهم با یک بغل پرونده، چه دلیلی جز برنامه ریزی ابتدایی برای انتشار و جلب توجه دارد؟
سرافراز سپس بدون اعتراض به انتشار فیلم، درباره سفر و پرونده ها توضیح می دهد. در اقدام بعدی فیلم دوم میرقلی خان با اتهامات جدید علیه سپاه منتشر می شود و در نهایت سرافراز مقابل دوربین یکی از نزدیکان احمدی نژاد می نشیند و علیه سازمان اطلاعات حرف می زند؛ آنهم با ادبیاتی که پیشتر و از سالها قبل برای مردم آشناست!
⭕️اما ماجرا چیست؟
"طائب" اسم رمز طراحی عملیات هایی است که سند شش دانگ آن در اختیار احمدی نژاد است. ضدانقلاب و حتا اصلاح طلبان نیز به این شکل روی یک نفر تمرکز نکردند. این اسم رمز مهمترین نشانه برای جای پای احمدی نژاد است. احمدی نژاد اطلاعات سپاه را مهمترین عامل دستگیری و محاکمه نزدیکانش (بقایی و مشائی) می داند. آخرین جلسه ای که از طرف فارس با احمدی نژاد در ساختمان ولنجک داشتیم، بیش از 20 درصد یک جلسه سه ساعته را درباره همین اسم رمز حرف می زد.
احمدی نژاد در سه ماه پایانی سال 97 مصاحبه با رسانه ها را کلید زد تا بتواند مجدد به عرصه سیاسی برگردد. طبیعی بود که این تصمیم همانطور که او می خواست نعل به نعل پیش نرود. اتفاقا همزمان با احمدی نژاد سرافراز بعد از چند سال سکوت، با یک روزنامه اصلاح طلب مصاحبه می کند و اولین اتهامات را علیه نهادامنیتی سپاه مطرح می کند.
سبک نقدهای اخیر سرافراز از جنس همان حرفهای احمدی نژاد و با همان تهور و ادبیات است. احمدی نژاد وقتی متوجه شد که نمی تواند حرف هایش را از طریق رسانه ها منتقل کند سراغ یک "نزاع نیابتی" رفت. سرافراز بازیگر همین بازی سازی است. انتشار گفت وگوی یکی از نزدیکان احمدی نژاد با سرافراز ، آخرین حلقه رسانه ای همین پروژه بود که کلید خورد.
پیش بینی سرافراز از جنگ نیز، مرتبط با تهدید میرقلی خان برای انتشار برخی اسناد است که پیشتر در پیش بینی احمدی نژاد از آشوب و فروپاشی مطرح شده است. روشن است که جلسات هماهنگ و مستمر برای "هم تحلیلی" و طراحی صحنه وجود داشته و دارد.
حیات سیاسی احمدی نژاد در "تشویش و بهم ریختگی سیاسی" است. وی برای ماندن در کانون توجهات، تخریب دو جا را هدف گیری و با اتهام زدن به این دو نهاد تلاش کرد همچنان قهرمان بماند. یکی عدلیه و دوم اطلاعات سپاه. گزینه اول با آمدن رئیسی حذف شد و ماند گزینه اطلاعات سپاه که با تروریست خواندن و محبوبیت سپاه در سیل، این گزینه هم درحال حذف شدن بود. بعد از تروریست خواندن سپاه که از نهضت آزادی تا برخی اپوزیسیون خارج از کشور و آحاد ملت و مسئولین را در مقابل آمریکا متحد کرد، لازم بود مجدد سپاه مورد تخریب قرار گیرد تا بستر تشویش و حیات احمدی نژاد از بین نرود. جالب اینکه همزمان با سرافراز، حلقه هایی از عدالتخواهی انحرافی نیز به شکل معناداری موضوع تخریب اطلاعات سپاه را در دستور قرار دادند و گمانه پیوند و همدستی "عدالتخواهی فانتزی" با افشاگری های به سبک "بگم بگم های احمدی نژاد" را تقویت کردند؛ درین باره هم باید نوشت.
⭕️بااین تحلیل، بازی ساز اصلی سرافرازگیت، شخص احمدی نژاد است. نباید آدرس غلط داد. کاش آقای سرافراز سرنوشت اش را به پوپولیسم انحرافی گره نزند.
@mahdian_mohsen
🔻توصیه شیرین و متفاوت رهبری به طلاب
🔺برگی دیگر از #بیانیه_گام_دوم
سخنان رهبرانقلاب با تعدادی از طلاب و علمای دینی به برخی جهات متفاوت از گذشته بود. باید دقیقتر شویم.
پیشتر عمده توصیه رهبرانقلاب به حوزه های علمیه تشکیل "حوزه انقلابی" است. حوزه ای که اندیشه را پشتیبان ایدئولوژی انقلاب قرار دهد. لذا سابقا فرمودند "حوزه باید به تدوین ایدئولوژی انقلاب همت گمارد".
چند سال پیش در دیدار با جمعی از طلبه های تهرانی فرمودند طلبه وظیفه دارد اندیشه و سخن انقلاب را به لایه های مختلف مردمی منتقل کند.
در یک جمله غالب سخنان رهبری حول "ارتقای منبر" بود. اینکه منبر باید در خدمت انقلاب قرار بگیرد. لذا فرمودند "حق امام و انقلاب بر حوزه را فراموش نکنید".
اما دیدار اخیر حرف متفاوتی داشت. این بدان معنی نیست که این توصیه ها جدید و سابقه نداشته است. اتفاقا بالعکس. توصیه اخیر رهبری حرف های مبنایی ایشان از قبل انقلاب است که این روزها در کتب نظام فکری رهبری منتشر شده و به دست ما رسیده است.
اما گوئی این سخن، #زمانه طرحش، امروز است. یعنی طلبه ما انقدر رشد یافته است که امروز باید این مطالبه جدی را با او درمیان گذاشت. مطالبه ای که نه تنها ارتقای منبرست بلکه "تغییر ماهیت منبرست" .
جالب اینکه این توصیه را به طلاب انقلابی داشتند. شاید به این معنا است که طلبه انقلابی ما امروز از نهاد حوزه نیز جلوترست.
🔻اما توصیه رهبری به طلاب چه بود؟
یک مقدمه کوتاه؛
ما از "اقم الصلاه" چه فهمی داریم؟ یعنی خواندن نماز؟ درست است اما کافی نیست. یعنی دعوت دیگران به نماز؟ این هم درست است. اما فراتر. یعنی توجه دادن مردم به نماز و روزه ودیگر احکام دین؟ این هم هست. اما رهبری انقلاب پیش از انقلاب تعبیری از اقم الصلاه دارند که بی تردید با نگاه رایج و سنتی حوزه ها فرسنگ ها تفاوت داشت و بلکه دارد. ایشان توضیح می دهند اقم الصلاه یعنی برپایی بستری که به "توسعه ذکر" می انجامد؛ یعنی "توسعه عبودیت" . یعنی از اقم الصلاه تشکیل حکومت را نتیجه گرفتند. عجب.
با این مقدمه سراغ سخنان اخیر رویم. رهبری می فرمایند به دنبال "تحقق توحید" باشید نه فقط انتقال ذهنی توحید. تحقق توحید یعنی چی؟ یعنی توحیدی کردن متن زندگی مردم. یعنی بسترسازی برای عمل موحدانه و توحیدی.
این کلام رهبری را در راستای #گام_دوم ببینید. یعنی طلاب جوان در ساخت "دولت اسلامی" و بعد هم "جامعه و تمدن اسلامی" باید نقش آفرین باشند تا بستر تحقق توحید در عمل فراهم شود. تا دیروز اختلاف سنتی ما این بود که طلبه وارد کار اجرایی شود یا نشود. امروز رهبری صحنه بازی را تغییر و هزاران پله ارتقا دادند و فرمودند طلبه درس بخواند و وارد عمل انقلابی شود تا توحید را از بالای منبر و از ساحت ذهن به عینیت برساند. مجال نیست؛ حرف بسیار و بسیار است.
تحقق توحید یعنی طلبه جوان ما در راستای پیش برد انقلاب، نهاد توحیدی بسازد. یعنی بستر مردمی بسازد که عبودیت توسعه یابد. یعنی از منبر پایین بیاید و آستین بالا بزند و حرف دینی را به نهاد و رویه دینی تبدیل کند. توحید را تنها آموزش ندهد؛ بلکه محقق سازد. به ظهور بکشد. توحید ذهنی را به جلوه کشاند. این مسئولیت جدید بعد از حضور شیرین طلبه ها در سیل شنیدنی تر نیست؟
انشاالله سنگینی بار را بر گرده طلاب انقلابی متوجهیم.
@mahdian_mohsen
❤️شاخص جدید رهبری در تحلیل دینداری
جامعه ما بدون تردید نسبت به بهمن 57 معنوی ترشده است. کافیست در مظاهر باطل نمانیم و عمق دینداری را در تار وپود جامعه دقیق تر شویم.
جامعه ما آگاه ترست و همین آگاهی و فهم حق و باطل خودش یک رشد قابل اعتناست. شاخص دیگر مبارزه است. رشد معنویت را باید در میزان مقاومت مردم با هجمه های زشتی و معصیت دید. این شاخصی است که اغلب مورد توجه قرار نمی گیرد و عده ای ظاهرگرا، معنویت را ایستا و نقطه ای ارزیابی می کنند. حال انکه رشد دینداری و اساسا تقوا در حرکت محاسبه می شود. ملاک دیگر اجتماعی شدن دین فردی است. صوفی مسلکی و دینداری در خلوت ها، قدری ندارد که قابل افتخار باشد. شاخص دیگر رشد عینی معنویت است. از شهدای مدافع حرم تا مجالس مذهبی و فعالیت های خیرخواهانه و انسان دوستانه و غیره.
پیشنهاد می کنم این شبهای ماه مبارک و از ساعت 12 شب به بعد یک سر به مجالس مناجات خوانی شهر بزنید. هیات هایی مملو از جوان هایی که بسیاری شان روز بعد هم شاغلند.
❤️اما اخیرا رهبرانقلاب در تحلیل وضعیت دینداری در جامعه به یک شاخص متفاوت اشاره کردند که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
در تحلیل معنویت یک جامعه و در کنار گرایش به خوبی ها، باید ببینیم چه میزان یک جامعه از بدی و زشتی انزجار دارد و حاضرست آنرا بیان کند و برایش هزینه دهد. مثلا در کنار چهارشنبه های سفید، میزان تنفر اجتماعی ازین عمل را هم باید مورد توجه قرار داد. تنفر از کشف حجاب که یا به جهت مصالح تربیتی و اجتماعی مورد تغافل قرار می گیرد و یا در مواردی هم با نهی از منکر خودش را نشان می دهد و فیلم هایش منتشر می شود.
رهبری انقلاب اینبار به همین شاخص اشاره داشتند. فرمودند یک روز در این شهر شیخ فضل الله نوری را اعدام کردند و جز عده اندکی کسی متعرض نشد اما امروز کشته شدن یک طلبه همدانی شهر و کشور را بهم می ریزد. توجه شود فقط شجاعت و جسارت بیان حق مورد توجه نیست. بلکه فهم اینکه چه کسی بر سر دارست و چرا باید چنین ظلمی شود نیز آنروزها برای مردم روشن نبود.
امروز، هم آگاهی از حق رشد کرده است و هم جسارت تولی و تبری اجتماعی وجود دارد. اینهمه به جهت بستر اجتماعی و سیاسی است که جامعه را حق طلب و ظلم ستیز بار میاورد.
هرجامعه ای ممکن است نسبت به کشتن یک بیگناه متاثر شود، اما وقتی حادثه هویت ایدئولوژیک می گیرد ماجرا متفاوت و موجب برانگیختگی اجتماعی می شود.
❤️اغلب ما اوج حق طلبی دوران طاغوت را بیشتر در قصه لوطی های شهر خوانده ایم. آنجایی که قهرمان قصه مقابل تعرض لات محل به ناموس مردم می ایستد و غیرتی می شود. اما انقلاب ابعاد این قصه ها را برای ما جابجا کرد. لوطی های رویایی یک محله را به ابعاد حقیقی یک ملت توسعه داد که فراتر از جاهل های کلاه شاپویی، مقابل اراذل و اوباش جهانی رگ غیرت شان برجسته می شود. این نشان رشد معنوی یک ملت نیست؟
👇پست های مرتبط:
🔻آیا معنوی تر شدیم؟
https://t.me/mahdian_mohsen/612
🔻آیا بدحجاب ترشدیم؟
https://t.me/mahdian_mohsen/629
@mahdian_mohsen
☑️تجمعی علیه حجاب
امروز(دوشنبه) اتفاق مهمی در دانشگاه تهران افتاد. تعدادی از دانشجویان در مخالفت با اجرای قانون تجمع اعتراضی برگزار کردند. خواسته دانشجویان این بود که قانون را اجرا نمی کنیم.
این اتفاق از جهات مختلف اهمیت دارد.
☑️وجه اول خطابش دانشجویان معترض است.
ما هنوز به این سطح از بلوغ نرسیدیم که اعتراض به قانون با قانون شکنی متفاوت است. تجمع این دانشجویان، در اعتراض به قانون نیست بلکه در تقابل با اجرای قانون است. انشالله که فرقش روشنست. برای همین در شعارها می گفتند تا ریشه کنی حجاب یک یاحسین دیگر.
معترض به قانون، مانع اجرای قانون نمی شود و قبل از اصلاح قانون، قانون را زیر پا نمی گذارد ...
معترض به قانون می داند که اعتراض را نباید نزد حراست دانشگاه ببرد و باید مجوز تجمع بگیرد و قس علی هذا.
روشنست.
☑️ وجه دوم این ماجرا خطابش به مسوولین کشورست.
وقتی شهر را رها می کنیم تا چهارشنبه ها و باقی روزهای هفته راعده ای با اباحه گری مانور ابتذال دهند، طبیعی است که از آزادی یواشکی برسیم به تجمع برای قانون شکنی علنی.
حجاب و غیر حجابش بماند. کجای دنیا اجازه می دهند، قانون کشورشان را اینطور بی حیثیت کنند؟
☑️اما وجه سوم ابعاد سیاسی این ماجراست.
حجاب هیچ، قانون هم هیچ. چرا آقایان متوجه نیستند که پروژه کشف حجاب، پروژه امنیتی است. صاحب این پروژه علنا با پهلوی ها و پمپئو و غیره عکس یادگاری دارد تا نشان دهد که کشف حجاب را در خدمت تحریم ها و علیه مردم آورده است. موضوع چهارشنبه های سفید، موضوع حجاب و بدحجابی نیست. موضوع قانون و بی قانونی هم نیست. مشخصا علیه مردم است.
چرا در غفلتیم؟
@mahdian_mohsen
⚫️به بهانه تعرض به دانشجوی محجبه
⚪️دو سه جمله با چادری ها...
▫️تذکر: حجاب در اسلام منحصر به چادر نیست. چه بسیار زنان عفیفه ای که بدون چادر حجاب دارند و حریم شان پاک و شریف است؛ ولی غرض این متن اساسا حجاب نیست.
◾️و اما...
چند جمله با دختران چادری.
▪️اگر چادر را میراث قوم و تبار دانسته اید؛ سلمنا. اما قصه امروز، کهنه سنت گذشته گان نیست.
▪️اگر چادر را مصونیت دانسته اید؛ حق است. اما ماجرا ازین نیز فراتر است.
▪️اگر چادر را حجاب برتر دانسته اید؛ الحمدالله. اما باز هم کم گذاشته اید.
🔻متعالی ببینید.
چادر امروز، نماد ایدئولوژی است. نشانه زندگی مومنانه است. هویت زن انقلابی است. چادر را فراتر از حجاب ببینید. چادر امروز ابزار مبارزه است. سیاهی چادر امروز، کراهت که هیچ؛ تقدس رزم سیاسی است و جبهه ای را مدد می دهد.
باید قدر دانست و نسبت به این هویت انقلابی معرفت داشت. بروز اجتماعی دختر چادری با همه لوازم و شرایط حیاگونه اش، ذکرست و عبادت.
همانطور که قانون دَری اباحه گرها، حیا و عفاف این مردم را هدف گرفته است، گام های استوار دختران چادری فراتر از حجاب شخصی، یک جامعه را به حجاب می کشد.
🔻دقیقتر ببینیم.
ماجرا اصلا حجاب و غیرحجاب نیست. داستان یک هجمه تمام عیارست که یک وجهش آرایش جنسیتی علیه دین و دنیای این مردمست. حجاب و البته چادر راه و مسیر مبارزه زنان ماست و البته هزینه هم دارد...چه آنکه سیاهی اش بر خناسان داخلی و خارجی، چشم خراش است.
طبیعی است که آنچه درین سطور از ظاهر حجاب رفت، به پشتوانه باطن ایمانی و معرفت انقلابی زنان ماست که قدرت ساز می شود.
▫️تعرض به دختر چادری در تجمع دوشنبه سیاه دانشگاه تهران را حالا دقیق تر یافتیم.
▫️و این داستان ادامه دارد...
@mahdian_mohsen
🔻باقی مانده از دوشنبه
🔺"مدارا" یا " تساهل" با بدحجاب؟!
از ماجرای دوشنبه سیاه در دانشگاه تهران یک نکته باقی مانده است و آن اینکه رابطه حکمرانی با کم حجاب و شل حجاب دارای چه منطقی است؟
نکته اول اینست که وقتی گفته می شود بدحجاب، باید روشن شود از چه کسی حرف می زنیم. متصلین به کمپین چهارشنبه سفید مخاطب این یادداشت نیستند. پست آخر عفریته فحشا را پیشنهاد می کنم ببینید. صریح می گوید هدف ما حجاب نیست و براندازی است.
غرض متن مردم است. کسانی که به هر دلیل حجاب کامل ندارند. بدحجابی در جامعه ما دلائل مختلف دارد و مجال بیانش اینجا نیست. به هر دلیل؛ برخی به جهت سیطره زندگی غربی و برخی بجهت فشار اجتماعی و برخی بی توجهی و جهل از دین و غیره.
🔻اما یک نکته اینجا حائز اهمیت است. باید توجه کنیم که بدحجاب یک خطا دارد مثل خیلی از من و ما و دیگران. این ایراد باید اصلاح شود اما دل او به تعبیر رهبری متعلق به جبهه حق است. چه بسیار که حجاب کامل ندارند اما از بسیاری در تقوا جلوترند.
🔻اینجاست که توصیه دین به مدارا است. موضوع مدارا در حکمرانی اسلامی بسیار کلیدی است. شهید مطهری بحث مدارا در حکومت داری را از عدالت نیز بااهمیت تر می داند. حضرت امام مدارا را ویژگی دولت موفق می داند و توضیح می دهند که اسلام دنبال سلطه بر انسان نیست بلکه در فکر فتح قلب مردم است. در جنود عقل و جهل موضوع مدارا را در متن دین می دانند نه یک ضرورت خارج از دین. در آداب الصلاه سخت گیری را منجر به انحراف از سلوک معرفی می کنند. جای دیگری می فرماید مدارا حتا بر فرعون که مدعی اولوهیت است نیز موثر است.
مساله بدحجاب یک موضوع امنیتی نیست که با توقف در روش های خشن بخواهد اصلاح شود. حجاب موضوعی به غایت فرهنگی است و مفتاح آن در مدارا و مراعات است.
البته این حرف نفی قهریه نیست. چه آنکه برخورد با ساختارشکنی به جهت مراقبت از روح و روان جامعه اهمیت دارد اما هربدحجابی ساختارشکن نیست.
🔻اما یک نکته کلیدی که بسیاری نسبت بدان بی توجه اند تفاوت مدارا با تسامح و تساهل است. مدارا یک اصل تربیتی است. یعنی مراعات برای رشد فرد. حال آنکه تسامح و تساهل، بی اعتنایی است. حق در مدارا گم نمی شود ولی در تسامح و تساهل مورد بی توجهی قرار می گیرد. ظاهر مدارا به تساهل و تسامح نزدیک است اما مقصد ایندو کاملا متفاوت است. اولی به ارتقای دینداری می رسد و دومی به اباحه گری.
🔻بسیاری از متن هایی که این روزها در مراعات با بدحجابی نوشته شده است دارای این اشکال کلیدی است که اصل ضرورت حجاب را آگاهانه یا ناآگاهانه کتمان می کند.
اگر متنی نوشتیم و از ضرورت مدارا گفتیم اما مخاطب حق بودن حجاب را گم کرد، یعنی دچار این خطای راهبردی و مفهومی شدیم.
@mahdian_mohsen
⭕️یک تجربه بامزه در عصبی کردن ضدانقلاب
اخیرا یک تجربه جالب در حوزه رسانه برایم شکل گرفت که کمک کرد برداشتم از وضع موجود و شرایط کشور دقیق تر شود. این تجربه مربوط به عصبیت ضدانقلاب است؛ اینکه ضدانقلاب کجا از کوره در می رود و نمی تواند ژست آزاداندیشی بگیرد.
پیشتر چند جا این عصبیت را امتحان کردیم. مثلا وقتی شبهه ای که مدتها روی آن تمرکز کردند را پاسخ بگیرند یا دروغ و شایعه شان برملا شود. یا ارتباط شان با نهادهای متحجر و دیکتاتوری منطقه یا غرب افشا شود. یا وقتی دچار تناقض می شوند و بی سوادی شان برای مخاطب رو می شود و دهها حالت دیگر.
اما اخیرا یک تجربه دیگر از عصبیت ضدانقلاب داشتم که طرحش به جهت تحلیل آرایش جنگی دشمن اهمیت دارد. مدتها پیش توئیتی داشتم درباره یک اقدام قابل توجه وزارت رفاه در حل مشکل تحصیلی نیازمندان. برخی واکنش ها در توئیتر جالب بود. تعداد قابل اعتنایی در پاسخ شروع کردند به هتاکی و توهین. معلوم نبود از چه چیز عصبی اند. فقط ناسزا می گفتند که "جمهوری اسلامی دروغگو است" و "شماها مزدورید" و "روزهای آخرتان هست" وغیره. جالب بود. اساسا مساله سیاسی نبود. پاسخ به شبهه یا سوال یا حتا مرتبط به هشتگ روز هم نبود. تقابل با مواضع ضدانقلاب هم نبود. یک خبر ساده بود؛ اما تاب نیاوردند.
این واکنش ها باعث شد ایندست اخبار را با دقت بیشتری رصد کنم. نتیجه اینکه تقریبا بدون استثنا هر جا خبر مثبتی از جمهوری اسلامی منتشر می شد رسانه های ضدانقلاب یا کتمان می کنند و یا تحریف. فراتر اینکه این نقطه جاییست که کنترل اعصاب شان را از دست می دهند و آشکارا توهین می کنند. از من وتو تا آمدنیوز تا بی بی سی و باقی در هجمه و هتاکی به اقدامات مثبت به خط می شوند.
شبکه اینستاگرام خبرگزاری فارس هر روز یک بخش خبر خوب دارد. بد نیست کامنت های این بخش را که بدون سانسور منتشر می شود را مرور کنید. صدای دندون قروچه ها و رنگ قرمز چشم ها و لب های بهم فشرده شان از پشت کامنت ها پیداست.
و اما...
جنگ امروز همین جاست؛ آرایش دشمن دقیقا در همین نقطه است. تغییر تصویر مردم از پیرامون شان. اینکه خودشان را ذلیل ببیندد و دشمن را پرهیبت. هدف، نشان کردن امید مردم است. با همه انتقادهایی که به مسوولین و عملکردها وجود دارد، این سنگر را باید محکم حفظ کرد. اینکه کشور با همه سختی ها و بی تدبیری ها و فشارهای داخلی و خارجی، مستحکم در حال حرکت است. هدف تنها و تنها "ناامیدی" است و خلاص.
@mahdian_mohsen
🔻پاسخ به چند شبهه پرتکرار در موضوع حجاب
1⃣ آیا حجاب اجباری است؟
2⃣ اگر حجاب زمان حکومت انبیا اجباری نبوده است، چرا ما اجباری کردیم؟
3⃣ چرا باید حکومت از قوه قهریه برای حجاب استفاده کند؟ مگر دین اختیاری نیست؟
4⃣چرا کشف حجاب تعرض به حقوق اکثریت است؟ خب مردها تحریک نشوند.
5⃣چه کسی گفته طرفداران حجاب اکثریت اند؟ چرا رفراندوم نمی گذاریم؟
6⃣گشت ارشاد تا امروز چه کسی را باحجاب کرده است؟ چرا ادامه می دهیم؟
7⃣چه باید کرد؟
@mahdian_mohsen
🔻پاسخ به این چند شبهه را در این لینک بخوانید.
http://fna.ir/d9nnvt
⭕️درباره دستگیری خانم آوازخوان
خانم بی حجابی که در ابیانه با حرکات موزون و آواز عده ای را گرد خود جمع کرده بود تا در ملاء عام بزنند و برقصند تحت پیگرد قانونی قرار گرفت.
👈اگر عدلیه را درین برخورد محق نمی دانید ادامه این متن به کارتان نمی آید. اگرنه چند جمله با مخاطب "عادی" و "مسئولین."
⭕️یکم با مردم.
چرا قانون را محق دانستید؟ چرا کسی نمی گوید رقص اختیاری؟ چرا این خانم بی حجاب نباید آزاد باشد؟ درست است. زشتی فیلم را وجدان کردید.
خیلی ها ممکن ست با حجاب اختیاری موافق باشند اما از این فیلم برائت کنند و بگویند: "گفتیم حجاب اختیاری اما نه تا اینجا." اما چرا؟ این ماجرا قدم بعدی حجاب اختیاری است. چه کسی گفته سقف حجاب اختیاری برداشتن روسری است؟ مثلا چرا درآوردن لباس نباشد؟ چرا برهنگی اختیاری نه؟ احتمالا می گوئید ملاک عرف است. اما عرف چطور ساخته می شود؟ درست است؛ یک شبه از برداشتن روسری به برهنگی نمی رسیم، چه انکه یک شبه هم به برداشتن روسری نرسیدیم. گام به گام است. ماجرای همان قورباغه و آب داغ. ابتدا باز کردن دکمه اول اختیاری است. بعد دکمه دوم عرف است. بعد مانتوی جلو باز و تا آخر. برای مردها نیز چنین است. از شلوراک پوشیدن در خیابان می تواند به لباس زیر برسد. چرا لباس زیر اختیاری نه؟
بله. حجاب اختیاری مثل یک زنجیره به فحشای اختیاری منتهی می شود. پای عواقب ش می ایستیم؟ خیر. فحشا و فساد برایتان مشمئز کننده است. قانون نقشش همین است. از یله سازی و عرفی سازی ناخواسته و تغییرات اجتماعی هوس آلود جلوگیری می کند تا این انزجار و اشمئزاز از اباحه گری ماندگار باشد.
⭕️دوم سخنی با مجریان قانون
در برخورد با این خانمِ بی حجاب و رقاصه کسی به شما انتقاد نکرد. چرا؟ چون هر انسان متدین و حتا غیرمسلمان ولی اخلاق گرایی با فساد مخالف است. پس اگر مردم به محتوای قانون باور و ایمان داشته باشند همراهی می کنند. حجاب نیز همین است. تا وقتی نتوانیم کاری کنیم که مردم به قانون حجاب باور کنند اجرای آن مشقت بارست و پرهزینه. از گشت ارشاد مهمتر بیست و اندی نهاد فرهنگی و حوزه علمیه اند که تعطیلند.
▪️پ.ن: ایندو محور را باهم جمع کردید؟ غیر این باشد ماجرا را جامع ندیدیم؛ برداشت آزاد است و فهم من اینست.
@mahdian_mohsen
☑️استعفای روحانی؟!
1⃣یکم. اظهارات اخیر آقای رئیس جمهور سوال برانگیز نیست؟ این سخنان در شرایط جنگی کشور چه پیامی دارد؟ اول اینکه گفته اند من #اختیارات لازم را برای شرایط جنگی ندارم. دوم هم طرح نابهنگام #رفراندوم هسته ای.
با فرض اینکه رئیس جمهور اختیار لازم را برای اداره جنگ نداشته باشد، طرح عمومی آن، چه ثمری دارد؟ ظاهرا قرارست پیامی به مردم منتقل شود؛ اما این پیام چیست؟
طرح رفراندوم هسته ای برای چیست؟ آیا آقای رئیس جمهور نسبت به پشتوانه مردمی آنچه این روزها اراده شده است، ابهام دارند؟
👈نتیجه اجمالی بند یکم؛
#القا ی "اختیارات نیست"؛ یعنی اختیارات جای دیگری است. یعنی #حاکمیت_دوگانه.
"برگزاری رفراندوم" ؛ یعنی #القا ی اینکه مردم اراده ای متفاوت از اراده حاکمیت دارند. یعنی #دوگانه_جامعه_حاکمیت.
2⃣دوم. اخیرا سعید حجاریان در یادداشتی نوشته است روحانی برای حل حاکمیت دوگانه بهتر است استعفا دهد. اصلاح طلبان ازین پیشنهاد استقبال کردند. دبیر یکی از احزاب اصلاحات می گوید پیشنهاد اصلاح طلبان به روحانی همین استعفاست. وی جای دیگری می گوید آقای خاتمی هم به روحانی پیشنهاد استعفا داده است. البته ایندست پیشنهادات را در گذشته حسین موسویان و کرباسچی و عبدالعلی زاده و غیره نیز به رئیس جمهور داشتند. لیلاز پیش بینی کرده بود رئیس جمهور تا پایان بهار استعفا می دهد.
👈نتیجه بند دوم؛
روشن است؛ به بیان کرباسچی رئیس جمهور اگر استعفا دهد قهرمان کنار می رود.
3⃣سوم. جمع بند یک و دو به چه نحوی است؟
رفتار اخیر رئیس جمهور در قالب دو پیش بینی قابل تحلیل است.
▪️برداشت اول انطابق با خط اصلاح طلبان است. مطالبه رفراندوم روی دیگر مطالبه افزایش اختیارات است. برای افزایش اختیار نیازی به سخنرانی علنی نیست. برای دریافت مجوز رفراندوم نیز. پس قرارست پیام خاصی به مردم منتقل شود. همزمانی این دو مطالبه یعنی مشکلات کشور ناشی از "فرادولت" و "پشت کردن به مردم" است و استعفا یک پیش بینی #بدبینانه برای یک خروج قهرمانانه است.
▪️برداشت دوم #خوش_بینانه والبته همچنان تلخ است. آقای روحانی اخیرا به شکل شگفت انگیزی در حال دفاع از برجامی است که جسدش نیز بی صاحب روی زمین مانده است. چرا؟
👈سه پیام باید به مردم منتقل شود.
اول اینکه راهی که دولت رفته است مشحون از افتخارات است. دوم اینکه اگر مشکلی هست از حاکمیت دوگانه است و سوم اینکه نگاه مردم به مذاکره تغییر نکرده است. بنابراین با کنار رفتن ترامپ و آمدن دموکرات ها همان نگاه و راه برجام ادامه دارد. پیام نهایی به جامعه اینست: "پس #منتظر باشید." این انتظار، هم آورده سیاسی برای بی اعتباری این روزها دارد و هم آورده انتخاباتی برای #اسفند ماه.
@mahdian_mohsen
⛔️چه کسی مقصر بود؟ /زنگ خطر!
در ماجرای توهین به بزرگان اهل سنت از رسانه ملی چه کسی مقصر بود؟ آیا مجازات صورت گرفته، اندازه قصور و تقصیرها بود؟
دو روز است به ابعاد ماجرا فکر می کنم. پازل تحلیلی این رویداد کامل نیست. گویی گوشه این قصه ساییده است و هرچیز سر جای خودش قرار ندارد.
واقعا مقصر احدقدمی بود؟ چرا؟ چون خبر نداشت دوربین زنده است؟ از این مادحین کم داریم؟ همین یک مجلس بود؟ فقط انتشارش از رسانه ملی بد بود؟
دلم برای برادر قدمی سوخت. مداح خوب کشورمان در این شب های عزا و احیا بجای میان هیات در گوشه زندان است. مقصر بود، اما...
سرنوشت رئیس شبکه پنج بدتر. یک جوان متدین و انقلابی با کارنامه روشن برکنار شد. چرا؟ دلسوزی ندارد؟
در این رویداد نمانید. تحلیل نقطه ای سخت نیست؛ بله، احد قدمی باید پاسخگو باشد. مدیر شبکه هم. البته اومجازات نشد؛ اشتباه نکنید. روشن است که مقصر نبوده است. برکناری مدیر شبکه برای برائت از این اتهام بود که این ماجرا حاکمیتی نیست.
همین الان روی دست ضدانقلاب را ببینید. علیرغم همه این تدابیر نوشتند ماجرا برنامه ریزی شده است. طبیعی است، فرصت خوبی برای اختلاف بین شیعه و سنی پیدا کردند.
مدیر شبکه پنج برای رفع سوبرداشت ها هزینه شد. یقینا خودش هم راضی است که خرج مصالح انقلاب شود.
اشکال نکنیم که این شدت عمل لازم بود یا نبود. اگر احتمال اعتراض اهل سنت هم پائین باشد اما هزینه محتمل بسیار بالاست.
اما قصه ناقص است. بالاخره مقصر کیست؟ اشکال در انتشار لعن ها از رسانه ملیست؟ نکند مقصر ناظم هیات است که در گوش قدمی از دوربین زنده نگفته است؟
ماجرا نه به این مداح منحصر است و نه به آن هیات. نه به دوربین زنده و نه مدیریت این و آن. گرفتاری بزرگتری داریم. ماجرا تعارض بین سیاست رسمی و غیررسمی کشور است. مشکل درونی نشدن فرهنگ وحدت و انسجام بین شیعه و سنی است. وقتی وحدت درونی و بومی نشود، این عوارض طبیعی است.
دوربین زنده را خاموش کنیم، مساله حل نمی شود و بازهم چشم ها می بیند.
این ماجرا یک هشدار است. زنگ خطری بر اینکه هرچقدر هم در تریبون های رسمی فریاد وحدت کنیم، زیر پوست فرهنگ آئینی ما صدای دیگری بلند ست. از این مجالس و هتک و لعن منبری ها و مادحین، به گوش و دست اهل سنت بسیار می رسد.
چه بسا تفاوت و تناقض فرهنگ و سیاست رسمی و غیر رسمی ما سخت تر و زشت تر است.
مشکل این است که دغدغه رهبری که دارای منطق روشن عقلی و دینی است تا کف حسینیه ها نیامده است. مستمع و مداح مقصر نیستند. ام المصائب ما کم کاری منابرست. منبر و فراتر از آن حوزه علمیه ما تولی و تبری این مردم را نتوانست پای حب و بغض این انقلاب بیاورد. هرچه هست و امروز داریم، تلاش امامین انقلاب و بلوغ خود این مردمست. بله منابر هم قدم ها برداشتند، اما بازهم کم گذاشتند.
اماچه کنیم تا فضیلت وحدت درونی شود؟
هنوز برای برخی روشن نیست که توهین به ائمه اهل سنت، بهانه ریختن خون بچه شیعه ها و حتا اهل سنت با معرفت و مظلوم می شود.
روشن نیست تقیه در این برائت، خودش نشانه تولی به اهل بیت است.
همین؟ از این بالاتر هم داریم.
برای بسیاری روشن نیست که امروز، وحدت سیاسی شیعه و سنی مقابل جبهه شیطانی ظلم و استکبار، خودش بزرگترین اعلام برائت است. باید دشمن امروز اهل بیت و امتداد دشمنی ها را از تاریخ ببینیم و در گذشته متوقف نشویم. شیطان خاک نمی خورد؛ زنده است. ببینیم.
همین؟ از این بالاتر هم داریم.
بالاتر از وحدت سیاسی، وحدت حقیقی است. برای بسیاری روشن نیست که حساب آن چند نفر از اهل سنت جداست. نقطه اشتراک ما با اهل سنت دهها برابر فراتر از اختلافات است. اشتراک ما توحیدی است. این نقطه اشتراک می تواند ارتقا یابد و روح ولایت را بین امت حاکم کند. چرا زمینه ظهور توحید در قلب ها را از میان می بریم؟ ما در قبال عالم مسوولیم؛ هیات را با چنین آرایشی آذین بستیم؟
@mahdian_mohsen
جانی ترها...
رفتار اصلاح طلب ها و انقلابی تر ها را نظاره و مقایسه کنید.
انشاالله در تاریخ ثبت خواهد شد.
درحالیکه جریان انقلابی کشور این روزها درگیر این اختلاف داخلی است که اخلاقی ترین برخورد با ماجرای نجفی چیست، اصلاح طلب ها هویت اصلی شان را به نمایش گذاشتند.
از آنجا که حاضر نشدند و نخواستند و نتوانستند با شوک و بهت شخصیت نجفی کنار بیایند
برای تطهیر و بلکه قهرمان سازی از متهم اصلی
یکبار مقتول را به فحشای اخلاقی متهم کردند
و دگر بار نظام را به فحشای امنیتی
و حالا دختر قاتل را قاتل اصلی نامیدند.
جانی ترها را بشناسید. بماند برای بعد.
@mahdian_mohsen
❤️یک جمله رازآلود از رهبر انقلاب
دو سه روز است درگیر این جمله رهبریم که "انقلاب اسلامی محصول مجاهدات حضرت زهراست."
برداشت من ازین جمله فقط تاریخی نیست.
برداشتم این است که این جمله رهبری از آن اسرار مگوست که شاید "زبان اشارت" است و از "لطائف عبارت" .
نَــمـی از یَــمـی
شاید...
می فرماید: انقلاب اسلامی حاصل مجاهدات حضرت زهراست...
شطحیات و ذوقیات و سُکر سخن نیست، حقیقت است.
اینرا در کنار این تعبیر از رهبری انقلاب ببینید که فرمود نام حضرت زهرا بعد انقلاب بدون برنامه ریزی ما فراگیر شد..
اینرا بگذارید کنار آن جمله از حضرت امام که فرمود چه بسا در صحیفه وحیانی فاطمیه به انقلاب اسلامی اشاره شده است.
گویی امام از آنچه مشاهده کردند گفتند؛ گفتند و نگفتند...
کوثر، حقیقت فاطمه سلام الله علیها است که در نفی طاغوت های عالم موثر است... لذا رهبری فرمود کوثر هنوز جوشان است و جای دیگر دارند که رزق انقلاب را هرسال از حضرت زهرا می گیرم.
هرچند زهرا، سرالاسرار است. تعبیر رهبری "معمای ناشناخته" است و دارند که "فهم ما از او خیال است" . امام نیز فرمود "عاجز از کنه اوئیم،" سپس تصریح دارند :"اولی آنکه از این وادی شگفت درگذریم."
@mahdian_mohsen
🔹روایت آشفته خاتمی از 88/...تا پرستو
امروز دادگاه محمدرضا خاتمی برگزار شد و اولین اظهارنظر در این دادگاه عقب نشینی از ادعاهای گذشته بود. اما این بازگشت آشفته نیز آدرس غلط است و آورده ای هم برای اصلاح طلب ها نخواهد داشت.
خاتمی می گوید فتنه اصلی را می خواهم معرفی کنم تا سوتفاهم ها برطرف شودو ادامه می دهد: تلاش می کنم دامن نظام را از تقلب تبرئه کنم.
می خواهد بین دولت و حاکمیت تفکیک کند و در نهایت نتیجه بگیرد که منظور ما تقلبِ دولت بود نه نظام. بعد هم احتمالا نتیجه بگیرد که هرچه بود، گذشت. نه دولت سابق وجود دارد و نه شرایط موجود اجازه محاکمه می دهد. پس دو طرف کوتاه بیایند و ...
🔹اما این تصویر یک روایت جعلی از ماجراست. خاتمی و دوستانش در رویایی ترن حالت اگر بتوانند ثابت کنند تقلب شده است تازه ابتدای راه اند و باید محاکمه شوند.
آدرس غلط و روایت جعلی این است که فتنه را به تقلب منحصر کنیم. البته اصلاح طلبان برای چنین اتهامی باید در محکه حاضر شوند و ادعای شان را ثابت کنند اما ماجرای فتنه، اتهام تقلب نبود، بلکه فتنه روش اعتراض به تقلب بود.
قانون شکنی و آتش کشیدن شهر است که پنجه کشیدن به صورت نظام است نه ادعای تقلب. اصلاح طلبان تنها با ادعای تقلب مقابل نظام قرار نگرفتند که امروز مدعی اند منظور ما دولت بوده است. فتنه را قشون کشی خیابانی و ساختارشکنی ایجاد کرد و با تقلیل اتهام گذشته به دولت اسبق زشتی آن کم نمی شود. فتنه ایستادن مقابل رای اکثریت با شعار دموکراسی و آزادی خواهی است نه اختلاف سیاسی با یک وزیر و یک وزارتخانه و یک رئیس جمهور.
🔹این بی حیثیتی سیاسی باید در تاریخ جمهوری اسلامی ثبت شود که عده ای برای پی گیری منافع شان هیچ ابایی نداشتند اصل نظام را متهم و هزینه کنند و امروز ماترک همان جریان است که برای دفاع از آبروی بر آب رفته شان، مثل آب خوردن نظام را متهم به پرستو سازی می کنند. این جریان در تهمت و دروغ، نشان دارست.
@mahdian_mohsen