✅از هواداری سیاه تا جانفداهای خمینی
#سوادهواداری
🔻هواداری در انتخابات یک ارزش است؛ به شرط اینکه به آدابش وفادار باشیم. واگرنه به دعوای پرهیاهوی تیفوسی ها در ورزشگاه تقلیل می یابد.
خاصه در این انتخابات که میراث شهید جمهور حکم می کند اخلاق انتخاباتی تاپای صندوق رای حاکم باشد؛ بلکه بی اخلاقی های انتخابات گذشته از جمله مجلس تا حدی از حافظه مشترک اجتماعی حذف شود.
🔻اما مرز هواداری ممدوح با مذموم چیست.
1⃣یکم. هواداری برای کسب هویت
هواداری ممدوح زمانی است که فرد، برای تحقق یک ارزش یا آرمان هوادار می شود. چنین هواداری هیچ گاه در مسیر طرفداری دچار تعصب کور و تعطیلی خرد نمی شود. اما برعکس؛ هواداری مذموم زمانی است که فرد با هواداری برای خودش هویت اجتماعی کسب می کند. اینجا ملاک خودش است نه آرمانش.
هواداری وقتی تبدیل به هویت اجتماعی شود، هرنوع پیروزی یا شکستی منجر به انطباق حس مثبت و منفی در عزت نفس او می شود، با هواداری حس سرخوشی پیدا می کند و قدرت توهمی وعزت خیالی می گیرد، لذا از هرنوع مانعی برای پیروزی هراسناک است.
2⃣دوم. کوررنگی و دوقطبی اهورا-اهریمن
هواداری سیاه جز در دوقطبی ها زیست نمی کند. دوگانه های از جنس اهریمن و اهورا، دیوان و پریان. در این دوقطبی ها برد در حذف دیگری است نه رقابت با او. در رقابت سازنده برخلاف دوقطبی شکننده، حذف صورت نمی گیرد بلکه رقابت ها منجر به رشد آگاهی و انتخاب مخاطب می شود.
هواداری سیاه دچار کوررنگی و ندیدن اشکالات می شود و تعصب شدید مقابل نقد ها پیدامی کند. هرکس با او همراه شود، به او عشق می ورزد و حتا تفاوت ها را نمی بیند و هرکس او را نقد کند به او نفرت می ورزد و حتا مشترکات را نمی بیند.
نکات مثبت رقیب را نمی بینند و به کمتر از تکفیر او فکر نمی کند. برای او کل کل بسیار جذاب تر و دلنشین تر از گفت وگوست. با کل کل رجز می خواند و خود را به رخ می کشد و تلاش می کند قدرتش را تحمیل کند.
3⃣سوم. هواداری و جهل مشترک اجتماعی
افراد با هواداری، همدیگر را یافته و حس قدرت مشترک پیدا می کنند؛ حسی فراتر از حس فردی. بغض جمعی وحیرت جمعی و لذت جمعی و نفرت جمعی و غیره... حس مشترک جمعی، قدرتی فراتر از حس فردی دارد. نترسید نترسید ما همه با هم هستیم بخاطر حس مقاومت جمعی است که فراتر از حس تاب آوری فردی است.
کارکرد اصلی حس مشترک جمعی اینست که فرد خود را از فکر کردن بی نیاز می بیند و ماموریت فکر کردن را به جمع می سپارد و هرکاری جمع انجام میدهد برایش مشروع می شود. مثلا خیلی وقت ها افراد در اعتراضات خیابانی دست به خشونت هایی می زنند که اگر در خلوت، رفتارشان را مرور کنند دچار پشیمانی می شوند. در فضای مجازی نیز همین است. می بیند همه یک نفر را تکفیر می کنند و او چشم بسته همراه می شود.
✅دست آخر اینکه؛
هواداری ممدوح مثل جانفداهای خمینی هستند که پای منبرش از شدت علاقه، اشک می ریختند اما آنقدر امام به عقلانیت آنها اعتماد داشت که میگفت اگر از من خطایی سر بزند همین مردم جلوی مرا خواهند گرفت.
و نکته ظریف و نهایی ماجرا همینجاست؛
اینکه نامزدهای انتخاباتی روی هیجان هوادار حساب کنند و رفتار غیرارادی او را تحریک کنند یا روی عقلانیت و اراده منطقی او.
همشهری
@mahdian_mohsen