°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀°
🌸🌸
🌸
🔷 #گزارش_تصویری_صوتی
🔶 #جلسه هفتگی دعای ندبه
📆 جمعه ۱۴۰۲/۰۳/۱۹
📌مصادف با:
روز زیارتی مخصوصه امام رضا ع
🔊 زیارت عاشورا:
علی شاکر
🔊 دعای پرفیض ندبه:
هادی پور دهقان
🌸
🌸🌸
°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀
✅ #مهدیه_اردکان
@mahdie_ardakan
°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸
🌸🌸
🌸
📌 جلسه هفتگی دعای ندبه
🌸#مهدیه_اردکان
🌸
🌸°❀°
°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀°🌸°❀🌸
@mahdie_ardakan
4_5792032714580299851.mp3
8.21M
✅ مناجات ۱ با امام زمان عج
🗣مداح: علی شاکر
🔶 زیارت عاشورا
🔷 جلسه هفتگی دعای ندبه
4_5792032714580299852.mp3
5.69M
✅ فراز زیارت عاشورا
🗣مداح: علی شاکر
🔶 زیارت عاشورا
🔷 جلسه هفتگی دعای ندبه
4_5792032714580299853.mp3
6.29M
✅ مناجات ۲ با امام زمان عج
🗣مداح: علی شاکر
🔶 زیارت عاشورا
🔷 جلسه هفتگی دعای ندبه
4_5792032714580299854.mp3
11.88M
✅ مرثیه شهادت امام رضا ع
🗣مداح: علی شاکر
🔶 زیارت عاشورا
🔷 جلسه هفتگی دعای ندبه
4_5792032714580299855.mp3
9.65M
✅ مناجات ۳ با امام زمان عج
🗣مداح: علی شاکر
🔶 زیارت عاشورا
🔷 جلسه هفتگی دعای ندبه
4_5792032714580299856.mp3
12.54M
✅ مناجات با امام زمان
🗣مداح: هادی پوردهقان
🔶 دعای ندبه
🔷 جلسه هفتگی دعای ندبه
4_5792032714580299857.mp3
5.78M
✅ فراز دعای ندبه
🗣مداح: هادی پوردهقان
🔶 دعای ندبه
🔷 جلسه هفتگی دعای ندبه
4_5792032714580299858.mp3
12.01M
✅ مرثیه شهادت امام رضا ع
🗣مداح: هادی پوردهقان
🔶 دعای ندبه
🔷 جلسه هفتگی دعای ندبه
4_5792032714580299859.mp3
13.62M
✅ روضه شهادت امام رضا ع
🗣مداح: هادی پوردهقان
🔶 دعای ندبه
🔷 جلسه هفتگی دعای ندبه
▪️🍃زیارتنامه امام جواد علیه السلام▪️🍃
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَرَّ التَّقِیَّ الْإِمَامَ الْوَفِیَّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نَجِیَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِیرَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سِرَّ اللَّهِ [سِتْرَ اللَّهِ] السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ضِیَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَنَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا کَلِمَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَحْمَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النُّورُ السَّاطِعُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْبَدْرُ الطَّالِعُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّیِّبُ مِنَ الطَّیِّبِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّاهِرُ مِنَ الْمُطَهَّرِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْآیَةُ الْعُظْمَى السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحُجَّةُ الْکُبْرَى السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُطَهَّرُ مِنَ الزَّلاتِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُنَزَّهُ عَنِ الْمُعْضِلاتِ [الْمُعْظِلاتِ] السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلِیُّ عَنْ نَقْصِ الْأَوْصَافِ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الرَّضِیُّ عِنْدَ الْأَشْرَافِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَمُودَ الدِّینِ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَلِیُّ اللَّهِ وَ حُجَّتُهُ فِی أَرْضِهِ وَ أَنَّکَ جَنْبُ اللَّهِ وَ خِیَرَةُ اللَّهِ وَ مُسْتَوْدَعُ عِلْمِ اللَّهِ وَ عِلْمِ الْأَنْبِیَاءِ وَ رُکْنُ الْإِیمَانِ وَ تَرْجُمَانُ الْقُرْآنِ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مَنِ اتَّبَعَکَ عَلَى الْحَقِّ وَ الْهُدَى وَ أَنَّ مَنْ أَنْکَرَکَ وَ نَصَبَ لَکَ الْعَدَاوَةَ عَلَى الضَّلالَةِ وَ الرَّدَى أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکَ مِنْهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ
#شهادت_امام_جواد
#مهدیه_اردکان
@mahdie_ardakan
🍃▪️🍃▪️🍃▪️🍃
ذکر لب های خسته ام این است:
یا جواد الائمه ادرکنی
چِقَدَر این کلام شیرین است:
یا جواد الائمه ادرکنی
تا حرم پای دل مرا آوَرد
کاظمینت چقدر زیبا بود
در حرم ذکر ما فقط این است:
یا جواد الائمه ادرکنی
مادری بغض کرده بود اما
تا نگاهش به گنبدت افتاد
زیرلب گفت ذکر تسکین است:
یا جواد الائمه ادرکنی
چِقَدَر کم ارادتیم، ببخش
با تو دنبال جنتیم، ببخش
زائرت را بهشت تضمین است
یا جواد الائمه ادرکنی
قصد روضه نداشتم اما
تا کمی چشم بسته ام، دیدم
روضه هایت چقدر سنگین است
یا جواد الائمه ادرکنی
خانه ات قتلگاه شد آخر
دور جسمت کنیزها... ای وای
بسکه این ام فضل بی دین است
یا جواد الائمه ادرکنی
ما که یک عمر داغدار تو ایم
تا زمانی که منتقم برسد
ختم ذکر غروب آدینه است:
یا جواد الائمه ادرکنی
شهادت حضرت امام محمدتقی جواد الائمه(ع) تسلیت باد.
#مهدیه_اردکان
@mahdie_ardakan
بعد حسین(ع) ،هیچ امامی به وقت مرگ
مثل تو ای ولی خدا تشنه جان نداد...
▪️شهادت امام جواد(ع) تسلیت باد▪️
#شهادت_امام_جواد (ع)
🏴#مهدیه_اردکان
@mahdie_ardakan
💠او امام زمانی بود....
▪️برای امام جواد سلاماللهعلیه!
شيعيان، دور بستر امام جواد صلواتاللهعلیه حلقه زده بودند و ميگريستند. امام داشتند ميفرمودند که پس از ایشان، فرزندشان "هادي" امامشان خواهد بود. کسي پرسيد:
"پس از او امام کيست؟"
امام فرمودند:
"فرزندش حسن"
ـ و بعد از او؟
امام سر به زير انداختند. شانههايشان داشت زير بار نام عظيمی که ميخواستند بر زبان بياورند، تکان ميخورد.
در ميان هقهق گريه فرمودند:
"پس از حسن فرزندش #مهدی منتظر و قائم امام حق است."
ـ چرا قائم مينامندش؟
ـ چون وقتي به امر امامت قيام میکند، يادش فراموش شده و اکثر قائلين به امامتش به ورطهی ارتداد غلتيدهاند.
ـ و چرا منتظر مينامندش؟
ـ زيرا غيبتش به طول ميانجامد و مخلصان، #انتظار ظهورش را ميکشند و ترديدکنندگان به وادي انکار ميافتند. منکران يادش را مسخره ميکنند و منافقان به تکذيبش برميخيزند. شتابآلودگان هلاک ميشوند و مسلمين به ورطهی نابودي ميافتند.
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#شهادت_امام_جواد🖤
#امام_زمان
#مهدیه_اردکان
@mahdie_ardakan
🌸🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸🌱🌸
🌱🌸🌱🌸
🌸🌱🌸
🌱🌸
🌸
#یادت_باشد🌱
#قسمت_21
این چندمین باری بودکه کاغذکادوی هدیه حمیدراعوض میکردم.خیلی وسواس به خرج دادم.دوست داشتم اولین هدیه ای که به حمیدمیدهم برای همیشه درذهنش ماندگارباشد.زنگ خانه راکه زد،سریع چسب وقیچی وکاغذکادوهاراداخل کمدریختم.پایین پله هامنتظرم بود.هرکاری کردم بالانیامد.
کادورازیرچادرم پنهان کردم ورفتم پایین،حمیدگفت:"مامان برای فرداناهارباخانواده دعوتتون کرده،اومدم خبربدم که برای فردابرنامه نچینید."تشکرکردم وگفتم:"حمید!چشماتوببند.
"خندیدوگفت:"چیه،میخوای باشلنگ آب خیسم کنی؟"گفتم:"کاری نداشته باش،چشماتوببند،هروقت هم گفتم بازکن."وقتی چشم هایش رابست،گفتم:"کلک نزنی،خوب چشماتوببند.زیرچشمی هم نگاه نکن."
چندثانیه ای معطلش کردم.کادورااززیرچادربیرون آوردم وجلوی چشمهایش گرفتم.
گفتم:"حالامیتونی چشماتوبازکنی."چشمش که به هدیه افتاد،خیلی خوشحال شد.اصلاانتظارش رانداشت.همان جاداخل حیاط کادورابازکرد.برایش یک مقدارخاک مقتل یک شهیدگمنام گذاشته بودم که کنارش تکه ای ازکفن شهیدبود.این تربت وتکه کفن راسفرجنوب به ماداده بودند.خیلی برایم عزیزبود.آرامش خاصی کنارش داشتم.
حمیدکلی تشکرکردوگفت:"هیچوقت اولین هدیه ای که به من دادی روفراموش نمیکنم."بعدهم تربت راداخل جیب پیراهنش گذاشت وگفت:"دوست دارم این تربت مثل نشونه همیشه همراهم باشه.قول میدم هیچ وقت ازخودم جدانکنم."
داخل حیاط،کنارباغچه،تازه چانه ی هردویمان گرم شده بود.ازهمه جاحرف زدیم.مخصوصاحمیدروی مهمانی فردایشان حساس بود،چون اولین باری بودکه من به عنوان عروس به خانه ی عمه میرفتم.
حمیدگفت:"اونجااومدی یه وقت نشینی،مارسم داریم عروس هاکمک میکنن.پیش عروس های دیگه خوب نیست شمابشینی."جواب دادم:"چشم،شمانگران نباش،من خودم حواسم هست.استاداین کارهام."
نم نم باران پاییزی باعث شدبرای بیشترخیس نشدن،دل به خداحافظی بدهیم.
قطره های لطیف باران روی برگ گل هاودرخت های داخل باغچه می نشست وصورت هردوی ماراخیس کرده بود.همین که ازچارچوب دربیرون رفت،قبل ازاینکه درراببندم،برای اولین بارگفتم:"حمید!دوستت دارم."بعدهم دررامحکم بستم وبه درتکیه دادم.قلبم تندتندمیزد.چشمهایم رابسته بودم.
ازپشت درشنیدم که حمیدگفت:"فرزانه!من هم دوستت دارم."ازخجالت دویدم داخل خانه.این اولین باری بودکه من به حمیدوحمیدبه من گفتیم:"دوستت دارم!"
فردای آن روزباخانواده به خانه ی عمه رفتیم،استرسی که ازدیشب گرفته بودم بارفتارصمیمانه وشوخی های دخترعمه هاوجاری هایم ازبین رفت.
پدرحمیدکه ازبعدصیغه ی محرمیت اوراباباصدامیکردم بامهربانی خوش آمدگفت وعمه هم مدام قربان صدقه ام میرفت.
بعدازناهارحرف اززمان عقدشد.قراربودبیست وششم مهرماه،سالروزازدواج حضرت علی علیه السلام وحضرت زهراسلام ا...الیهابرای عقددایم به محضربرویم،اماحمیدگفت:"اگه اجازه میدین عقدروکمی عقب بندازیم.تقویم رونگاه کردم،دیدم اون روزقمردرعقربه وکراهت داره عقدکنیم."
بعدازمهمانی حمیدمن رابه دانشگاه رساندوخودش برای گرفتن جواب آزمایش رفت.ازشانس مااستادمان نیامدوکلاس هم تشکیل نشد.بادوستان مشغول صحبت بودیم که اسم"همسرعزیزم تاج سرم حمید"روی گوشی افتاد.
یکی ازدوستانم که متوجه پیام شد،باشوخی گفت:"بچه هابیایدگوشی فرزانه روببینید.به جای اسم شوهرش انشاءنوشته!"
حمیدشده بودمخاطب خاص من؛نه توی گوشی که توی قلبم،زندگیم،آینده ام وهمه ی داروندارم!
پیامک داده بودکه جواب آزمایش راگرفته وهمه چیزخوب پیش رفته است.به شوخی نوشتم:"مطمینی همه چیزحله؟من معتادنبودم که؟"حمیدگفت:"نه،شکرخداهردوسالم هستیم."
چنددقیقه بعدپیام داد:"ازهواپیمابه برج مراقبت.توی قلب شماجاهست فرودبیایم یابازبایددورتون بگردیم!"من هم جواب دادم:"فعلایک باردورمابگردتاببینیم دستوربعدی چیه!
"دلم نمی آمدخیلی اذیتش کنم.بلافاصله بعدش نوشتم:"تشریف بیارید،قلب مامال شماست.فقط دست وپاهای خودتون روبشوریدمثل اون روزروغنی نباشه.
"سرهمین چیزهابودکه به من میگفت خانم بهداشتی!چون دانشگاه علوم پزشکی درس میخواندم وبه این چیزهاهم خیلی حساس بودم،ولی حمیدزیادسخت نمیگرفت.اهل رعایت بود،ولی نه به اندازه ی یک خانم بهداشتی!
بعدازگرفتن جواب آزمایش بناگذاشتیم دوروزبعدعقدکنیم که این بارهم قسمت نشد خانواده ی حمیدرفته بودندسنبل آباد،اماکارشان طول کشیده بود.دومین قرارعقدهم به سرانجام نرسید.
راوی:همسرشهید
#حمید_سیاهکالی_مرادی
#ادامه_دارد....
@mahdie_ardakan