eitaa logo
مهدیه اردکان
197 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
972 ویدیو
0 فایل
#مهدیه_اردکان پیج اینستاگرام: https://instagram.com/mahdie_ardakan کانال تلگرام: https://t.me/mahdie_ardakan کانال ایتا: https://eitaa.com/mahdie_ardakan کانال گپ: https://gap.im/mahdie_ardakan ارتباط با ادمین @mahdie_1373
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ چشم من در پی دیدار تو سرگردان اسٺ و سرا پاے وجودم ز غمٺ حیران اسٺ خبر از حال تو آقا ڪه ندارم هرگز لااقل از تب تو دیده ے من گریان اسٺ بہ ڪجا خیمہ زدے یوسف گم گشتہ من بنگر از دورے تو حال دلم  ویران اسٺ گوشہ چشمی ڪن و این سائل خود را دریاب ڪه نگاه تو بہ این قلب سر و سامان اسٺ خوشبحال شهدا،یك شبہ ره را رفتند هرڪه شد همسفر تو،سفرش آسان اسٺ روضہ هایی ڪه بہ هر شام و سحر می خوانی چون شرر بر جگر عالمیان سوزان اسٺ عصرتون امام زمانی❤️❤️❤️ @mahdie_ardakan
8.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میون کوچه های کوفه تشنه لبی زخمی و خسته شهادت حضرت مسلم علیه السلام تسلیت باد🏴 @mahdie_ardakan
حلالمون‌کن‌که‌الان‌تنهامعلوم‌نیست‌کجابرای‌ منوامثال‌من‌اشک‌می‌ریزی... حلالمون‌کن‌که‌مانع‌ظهورت‌شدیم... مانع‌شدیم‌بیای‌برامادرسادات‌حرم‌بسازی... حلال‌کن ... یِڪ‌طَرَف‌دَسٺ‌دُعاویِڪ‌طَرَف‌بارِگُناھ این‌ٺَنـاقُض‌هانَمَڪ‌پاشیدِه‌روے‌زَخمِٺان...:) هعی رفقاخیلی‌درد داره‌هااا ظهوربرای‌هرگناه‌ما عقب‌میفته... خوشبختـے‌یعـنے‌بـا‌حضـرت‌مهـدے رفیق‌باشـے...(: سـنـگ‌صـبـوردل‌آقـاشـۍ...(: @mahdie_ardakan
شب آرامی بود  می روم در ایوان، تا بپرسم از خود زندگی یعنی چه؟ مادرم سینی چایی در دست گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا لب پاشویه نشست پدرم دفتر شعری آورد، تکيه بر پشتی داد شعر زیبایی خواند، و مرا برد،  به آرامش زیبای یقین :با خودم می گفتم زندگی،  راز بزرگی است که در ما جاریست زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست رود دنیا جاریست زندگی ، آبتنی کردن در این رود است وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟ !!!هیچ زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت زندگی درک همین اکنون است زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است، که نخواهد آمد تو نه در دیروزی، و نه در فردایی ظرف امروز، پر از بودن توست شاید این خنده که امروز، دریغش کردی آخرین فرصت همراهی با، امید است زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک به جا می ماند زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق زندگی، فهم نفهمیدن هاست زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست فرصت بازی این پنجره را دریابیم در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم پرده از ساحت دل برگیریم رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند چای مادر، که مرا گرم نمود نان خواهر، که به ماهی ها داد زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست من دلم می خواهد قدر این خاطره را دریابیم. @mahdie_ardakan