#دلنوشته_رمضان
#سحر_شانزدهم...
✍ #رمضان، به #پیچ_نهایی_اش، نزدیک می شود....
و #لحظه_های #قدر از #راه می رسند...
#شب_های_قدر، #فرصت_میوه چینی اند...
#و_ما...
#برداشت می کنیم، همه #آنچه را که یکسال در #زمین_قلبمان، کاشته ايم، ...
❄️عمر #یکساله_ام را که #برانداز میکنم، #هیییچ_نقطه_ی روشنی، برای #دریافت_کرامتت نمی بینم...
#اما...
#مهربانی یکساله تو را، که #مرور می کنم..؛ دلم به #لیلة_القدر این #رمضان نیز، #قرص می شود...
❣#سالهاست که #رسم میان من و تو، همین #بوده است... ؛
من... #یکسال...را #خراب کرده ام...
و تو....#سال_بعد... را به #نیکوترین تقدیر، #نوشته ای...
چه #رازی است #میان تو و اسم "#رحمانت"..
که از هر چه #بگذری، #مهر_پاشیدن بر #بندگانت را، #رها نمی کنی...؟
❄️#سیاه دل تر از #همیشه...
و #شکسته_تر از هر #سال...
#چشم_براه_لیلة_القدرت نشسته ام....
اما...یقین دارم... ؛
که سهم عظیمی از "ع ش ق" را برایم، کنار گذاشته ای...
❄️من، #بی_تو، تمام می شوم...؛ #دلبرم....
#دفتر_تقدیرم را، از هر چه خالی می کنی، #خیالی نیست....
اما.... #تقدیر مرا، از لمس وجودت...#خالی مکن...
من...#بدون تو.... یعنی..#تماااام
تو..تنها #ثروت قابل #شمارش منی...#خدا
و #من...
به #انتظار سهم بیشتری از تو، #گوشه سفره #رمضانت را، #رها نکرده ام....
❣#رحمان...مگر جز #مهر ... می داند...؟
#لیلة_القدر مرا، به #طوفانی از #مهرت...#تکان بده....
#یا_رحمان..#یا_رحمان..#یا_رحمان
#جامانده
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان
#ماه_رمـضـان
#مهدیه_اردکان
@mahdie_ardakan
#به_وقت_دوازدهم_اردیبهشت...
روز #آدمهایی که #صبر و #مهربانی #آمیخته است با #شغلشان... 🕊️🌸
روز #آدمهایی که #بچهها را امانتهای #خدا میدانند... 🌱
روز #آدمهایی که #بچهها را خانوادهی #خودشان میدانند... 🤍👨🏫👩🏫
از #قلب و #جان برایشان #مایه میگذارند... ❤️
#سواد #خواندن و #نوشتن... ✏️📖
#سواد_اخلاق_و_ادب... ⚖️🌷
راه و #رسمِ این #زندگی #پرفراز و #فرود... 🛤️
را با #عشق هدیه #میدهند و بهجای آن #هیچ چیزی به جز #خوشبختی #شاگردهای کلاسشان #نمیخواهند... 🌟🎓
#روز_این_آدمهای_نجیب_مبارک...
به #بهانهی_روز_معلم...
#روز_معلم
#شهید_مطهری
#مهدیه_اردکان
@mahdie_ardakan
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🏝#حضرت_امام_حسن_عسکری علیهالسّلام #خطاب به #فرزندشان #میفرمایند:
▫️#فرزندم! گویا #میبینم آن #لحظهای را که #نصرت خداوند #نازل شده و #فرجت #فرارسیده است.
آن #روز دوستانت #مثل #رشتهای از #مروارید در دو سوی #گردنبند، #پیرامون تو صف #کشیدهاند و صدای #دستها را که #درکنار #حجرالاسود با تو #بیعت میکنند، #میشنوم.
آن #هنگام است که #صبح #حقیقت بدمد
و #شب باطل به #پایان میرسد؛
و #خداوند به #دستان تو #کمر #طغیان را در هم #میشکند؛
و #راه و #رسم ایمان را #اعاده میکند.
#کودک در #گهواره #آرزو میکند که #برخیزد و به #نزد تو آید؛
#وحوش صحرا #مایلند که #راهی به #جوار تو داشته #باشند؛
#دنیا با #دستان تو از #بهجت و #شادمانی به #تپش میافتد؛
و #شاخههای درخت #عزّت با تو #خرّم و #سرسبز میشود؛
#پایههای_حقّ در #جایگاه خود #مستقر میشوند؛
و #آنها که از #دین گریختهاند به #آشیانهی خود #باز میگردند؛
#ابرهای پیروزی، #سیل آسا بر تو #ببارند؛
همهی #دشمنان #هلاک و همهی #دوستان پیروز میشوند؛
و در #روى زمين #هیچ جبّار #ستمگر و هیچ #منكر ناسپاس و هیچ #دشمن #كينهتوز و هیچ #معاند بدخواه #باقى نماند...
📚 کمال الدین، ج 2، ص 449
✨به امید #دیدن آن #لحظات نورانی!
#امام_زمان
#امام_حسن_عسکری
#شهادت_امام_حسن_عسکری
#السلامعلــیكیاحسنالعسکری
#آجرکاللهیاصاحبالزمان
#مهدیه_اردکان
@mahdie_ardakan