#امام_سجاد_ع_مصائب
بگو #چرا چنین پر #التهاب_گریه میکنی
چه #دیدهای؟ چقدر بی #حساب گریه #میکنی
شبیه #مادران_بچه_مرده آه #میکشی
#شدیدتر ز #گریهی رباب #گریه میکنی
سه #شعبه شیرخواره را به #خواب برد و #سالهاست
#عبا به سر #همیشه قبل #خواب گریه میکنی
از آن #زمان که دست #ساقی حرم #بریده شد
#همین که دست #میزنی به #آب گریه میکنی
به یاد #پیکری که روی #خاکها سه #روز ماند
نظر که #میکنی به #آفتاب گریه میکنی
ز #مجلس یزید هر #زمان سؤال میکنند
#چرا به جای #دادن جواب #گریه میکنی؟!
میان #خلوتت به #کوفیان که #فکر میکنی
برای #غربت_ابوتراب گریه میکنی...
#امام_سجاد_ع_مصائب
#امام_سجاد_ع_شهادت
#لبیک_یا_حسین
#مهدیه_اردکان
@mahdie_ardakan
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#آسمان هم #خجل از #چشم تو و #بارانت
#آخری نیست بر این #گریهی بی #پایانت
آب #میبینی و #طفل و #گل و #سقا و #جوان
بیشتر #میشود انگار #غم پنهانت
#زهر هرچند که #یک روز به #دادت آمد
تو #چهل سال به #لب آمده هر #شب جانت
غیر #زینب چه #کسی درد #تو را میداند
که چه #آورده خرابه به #دل ویرانت
سخت #سوزاند دلت را #غم آن جسم کبود
#خواهرت بود که #جان داد روی #دامانت
#زخمی بزم #شراب است #دلت؛ بیخود #نیست
که #چهل سال #نکرد اشک #دوا، #درمانت..
#امام_سجاد_ع_مصائب
#امام_سجاد_ع_شهادت
#مهدیه_اردکان
@mahdie_ardakan