#دلنوشته_رمضان
🌸سحر_نهم....
✍ دلبر که تو باشی؛ جرات بیراهه رفتن، چقدر آسان است.
آنقدر مهربان و دلواپس، به انتظار برگشتنم می نشینی، که گویی جز من، بنده دیگری نداری.
مهربانیـ💞ـت، چنان مرا فراگرفته است، که دیگر، از زنگارِ بی انتهای دلم، نمی ترسم.
تـــو؛ همان "جابر العظم الکثیری"، که تمام شکستگی های روح مرا، به ناز یک اشاره ات، جبران می کنی!
❄️مهمانی ات، سر و روی سپید، می خواهد.
و مــن...سیه چرده ترین، مهمان، خوان ضیافت توام!
اما....؛
با همه سیه دلی ام، پشتم چنان به آغوش مهربان تو گــرم است که، از خودم، نمی هراسم.
یقین دارم، که یک نگاه تو، عالمی را زیر و رو می کند...
چه رسد به روح کوچک و فقیر من!
❄️نهمین بزم مستانه مان هم رسید؛ دلبرم
و من چنان، از برق چشمانت، به رقص آمده ام، که برای ادراک دوباره لذتش، هزار تشنگی دیگر را، به جان می خرم.
💓حجله گاه عاشقی ام را گسترده ام؛
سجـــاده ام، منتظر قدوم توست.،
قنوت می گیرم، در هشتمین ملاقات شاه و گدا....
به امید جرعه ای دیگر.
پیمانه ام را، بالا آورده ام.....
کمی ع ش ق... برایم می ریزی، خدا ؟
#کانال_رسمی_مهدیه_مشهد
🆔 @mahdiehmashhad313
#دلنوشته_رمضان
سحر بیست و هفتم....
✍ و ایــــن؛
آخرین لیلةالقدری است که خدا آنرا برای جاماندگانی چو من، ذخیره کرده است.
رمضان گذشت...
و من حتی یک نگاهِ ویژه، مهمان صاحب الامرِ زمین، نشده ام.
دویدن های صبح و شبم ، نیز، آنقدر آلوده است، که راهِ آسمان را برایم، باز نمی کند!
❄️اما دلخوشم، به این سحـــر!
شاید، امشب برایم راهی باز شد.
شاید من هم، با اهل آسمان محرم شدم.
شاید گوشه ای، مرا نیــز، پذیرفتند.
امشب شاید به سوی خانه عزیز مصر که نه، به سوى خانه عزیز اهل زمین، کوچه ای را پیدا کنم.
❄️آی اهل آسمان؛ امشب کاش، نگاهم کنید.
کاش، قبولم کنید،
کاش نامِ مرا هم، در گوشه ای از سفره آخرین منجی زمین، بنویسید.
به جان عزيزش قسم،
فقط گدای یک نگاه ویژه اویم...همـــین
❄️گذشت....
همه رمضان گذشت....
و مــن، دور آخرین سفره های سحرم، همچنان، به دنبالش، می گردم.
اما گاه فراموش میکنم،
او همیــن جاست.....
و این منم، که سفره دار زمین را، گم کرده ام.
خدا کند، پیدا شوم،
خدا کندکه.... پيدايم کند!
❣پيدايم کن؛ پادشاه تنهاي زمین
من، در مهمانی رمضان هم پيدايت نکرده ام.
#کانال_رسمی_مهدیه_مشهد
🆔 @mahdiehmashhad313
#دلنوشته_رمضان
🌸سحر_نهم....
✍ دلبر که تو باشی؛ جرات بیراهه رفتن، چقدر آسان است.
آنقدر مهربان و دلواپس، به انتظار برگشتنم می نشینی، که گویی جز من، بنده دیگری نداری.
مهربانیـ💞ـت، چنان مرا فراگرفته است، که دیگر، از زنگارِ بی انتهای دلم، نمی ترسم.
تـــو؛ همان "جابر العظم الکثیری"، که تمام شکستگی های روح مرا، به ناز یک اشاره ات، جبران می کنی!
❄️مهمانی ات، سر و روی سپید، می خواهد.
و مــن...سیه چرده ترین، مهمان، خوان ضیافت توام!
اما....؛
با همه سیه دلی ام، پشتم چنان به آغوش مهربان تو گــرم است که، از خودم، نمی هراسم.
یقین دارم، که یک نگاه تو، عالمی را زیر و رو می کند...
چه رسد به روح کوچک و فقیر من!
❄️نهمین بزم مستانه مان هم رسید؛ دلبرم
و من چنان، از برق چشمانت، به رقص آمده ام، که برای ادراک دوباره لذتش، هزار تشنگی دیگر را، به جان می خرم.
💓حجله گاه عاشقی ام را گسترده ام؛
سجـــاده ام، منتظر قدوم توست.،
قنوت می گیرم، در هشتمین ملاقات شاه و گدا....
به امید جرعه ای دیگر.
پیمانه ام را، بالا آورده ام.....
کمی ع ش ق... برایم می ریزی، خدا ؟
#کانال_رسمی_مهدیه_مشهد
🆔 @mahdiehmashhad313
#دلنوشته_رمضان
سحر بیست و هفتم....
✍ و ایــــن؛
آخرین لیلةالقدری است که خدا آنرا برای جاماندگانی چو من، ذخیره کرده است.
رمضان گذشت...
و من حتی یک نگاهِ ویژه، مهمان صاحب الامرِ زمین، نشده ام.
دویدن های صبح و شبم ، نیز، آنقدر آلوده است، که راهِ آسمان را برایم، باز نمی کند!
❄️اما دلخوشم، به این سحـــر!
شاید، امشب برایم راهی باز شد.
شاید من هم، با اهل آسمان محرم شدم.
شاید گوشه ای، مرا نیــز، پذیرفتند.
امشب شاید به سوی خانه عزیز مصر که نه، به سوى خانه عزیز اهل زمین، کوچه ای را پیدا کنم.
❄️آی اهل آسمان؛ امشب کاش، نگاهم کنید.
کاش، قبولم کنید،
کاش نامِ مرا هم، در گوشه ای از سفره آخرین منجی زمین، بنویسید.
به جان عزيزش قسم،
فقط گدای یک نگاه ویژه اویم...همـــین
❄️گذشت....
همه رمضان گذشت....
و مــن، دور آخرین سفره های سحرم، همچنان، به دنبالش، می گردم.
اما گاه فراموش میکنم،
او همیــن جاست.....
و این منم، که سفره دار زمین را، گم کرده ام.
خدا کند، پیدا شوم،
خدا کندکه.... پيدايم کند!
❣پيدايم کن؛ پادشاه تنهاي زمین
من، در مهمانی رمضان هم پيدايت نکرده ام.
#کانال_رسمی_مهدیه_مشهد
🆔 @mahdiehmashhad313