📜احادیث صحیح 📗کتاب خصال 🏷️ شماره (٢٩)

ꙮ⿻⃘꯭ⷷ🌸﷽༅𑁍̸݊🍃༅⊹━┄ 🗝کلید قفل های معرفتی۵۴:        🔅 «گرمیِ وجود» 🔅 🌱زندگی بی عشق، بی معنا بُوَد 🌱آتش عشق‌ است گرمیِ وجود 🌱عشق ما در هر دو دنیا مهدی است 🌱عشق را با او توان معنا نمود 🌱زندگی بی او همه کجراهه است 🌱هر نفس آید برون بی او چه سود؟ 🌱هر که تنگی می کند بر سینه اش 🌱غصه های دل، به او باید گشود 🌱او که دارد خود به دل، دریای غم 🌱غصه سیلی و بازوی کبود ✍️⊹سیدمہدےمجتہدسیستانے الَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفرَج @mahdifather ❥༻⃘⃕🌸✦༺‌‌‌🍃༅༅═┅─

╭─┅═ঊঈ👥ঊঈ═┅─╮                        #پرسش_وپاسخ ╰─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─╯ 🌹موضوع : ظهور صغری! ⊹━━❁ #سوال_ڪاربر ❁━━⊹ سلام استاد. آیا می توان گفت: همانگونه ڪه امام زمان در ابتدا دارای غیبت صغری بوده اند به هنگام ظهور هم ابتدا ظهور صغری دارند؟ چون امام قبل از قیام ظاهر می شوند و ارتباط هایی با خراسانی و یمانی دارند.           ⊹━━❁ #پاسخ_استاد ❁━━⊹ السیّــدمہـــدےمجـــتہـد‌سیســـتانے: سلام علیڪم. خیر چیزی به نام ظهور صغری نداریم و اصلاً از نظر ادبی هم غلط است. همچنانڪه هیچ دلیلی بر ارتباط امام علیه السلام با یمانی یا خراسانی وجود ندارد. اینها ساخته ذهن افراد است نه مضمون روایات. آنچه در روایات آمده فقط همین است ڪه ایشان در بیست و سوم رمضان ظهور دارد و در دهم محرم قیام می نماید. این ظهور نیز به صورت نیمه علنی است تا دشمنان بر ایشان دست نیابند. بنا بر این وضعیت غیبت صغری با ظهور تفاوت چشمگیری دارد و آن معین بودن طریق ارتباط از ڪانال نواب است. چنین چیزی فقط در دوره غیبت صغری بوده است.                                                                                                                                 @mahdifather                                                                         #حقیقت_سوخته                                                                  ⊹✧⊹━━⊹❁•👥•❁⊹━━⊹✧⊹ #پدرمهربان

❥༅⊹✿༅⊹﷽❀༅⊹━┅┄ #دلنوشته های فاطمی۵ روزگاری قرار شد من در حرم یکی از امامزادگان مشهور امام جماعت شوم و هیأت امنای آن گفتند شب برای صحبت و برنامه ریزی به منزل ما می آیند. شب هنگام که زمستان هم بود پاسی از شب گذشته آمدند و در زدند. درب خانه ما در حیاط بود و دربازکن هم نداشتیم وباید دم درب میرفتم تا بازش کنم. درحالیکه فرزند شیرخواره در بغلم بود و به شدت گریه میکرد و مادرش هم نبود. من هر چه فکر کردم با بچه بروم درب را باز کنم حتماً سرما خواهد خورد، بچه را بگذارم زمین بروم، تا وقتی آنها را تعارف کنم داخل خود را از گریه هلاک میکند، غیر از اینکه مگر با این گریه ها میگذارد ما حرفی رد و بدل کنیم. متحیر مانده بودم چه کنم. که آنها برای بار دوم در زدند. و باز من متحیر بودم چه کنم که برای بار سوم در زدند و ناگهان یکی شان با لگد چنان محکم به در کوبید که دلم از جا کنده شد. من خیلی دلم شکست که کار به جایی رسیده به درب خانه من لگد میزنند؟ که ناگهان به ذهنم رسید: مگر به درب خانه حضرت فاطمه لگد نزدند؟ تو برو خدایت را شکر کن که فقط به در لگد زدند نه به صورت ناموست. 𖠎ྂ𖠎ྂ ای وای مادر 𖠎ྂ𖠎ྂ      ✍سیدمہدےمجتہدسیستانے ❀▬❀▬❀▬❀▬ @mahdifather

📜احادیث صحیح 📗کتاب خصال 🏷️ شماره (٣٠)