بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۲۲۶ 💢
♦️وَ قَالَ (علیه السلام): الطَّامِعُ فِي وِثَاقِ الذُّلِ
طمع كار در بند ذلت گرفتار است. حضرت می فرماید طمع کار در بند ذلت گرفتار است و طامع به معنای طمع کار است و وسی که طمع را بکار میبرد
⛔️«وَثاق/وِثاق» به معنى بند و زنجيرى است كه اسير و يا حيوانى را با آن مى بندند.
از لفظ وثاق دو معنا به ذهن متبادر میشود:
طمع انسان را شبیه حیوانی میکند که افسار به او می بندند و او را به هر جایی که بخواهند می کشانند.
طمع انسان را شبیه اسیری میکند که دست و پای او را بسته اند و او هیچ اراده و اختیاری از خود ندارد.
انسان اگر طمع کار شد از آن حد انسانیت هبوط میکند و حیوانی میشود که دیگران آن را میکشد و دیگران برای او برنامه ریزی میکنند
در هر دو معنا ذلت و خواری را برای انسان طمعکار میتوان فهمید چه آنجایی که انسان طمع کار دنبال دیگران میرود و چه آنجایی که برده و اسیری بشود که به دنبال دیگران حرکت میکند.
⛔️مقام والای انسانیت و بشریت را بخاطر حرص شدید و احساس نیاز شدید به مال و جایگاه دیگران نباید از بین برد انسان عزیز است و خداوند او را عزیز خلق کرده و به تعبیر حضرت در نهج البلاغه سزاوار نیست انسان خودش را حقیر و ذلیل کند .
⭕️در باب طمع خود نهج البلاغه روایات زیادی دارد حكمت ۱۸۰:
الطَّمَعُ رِقٌّ مُؤَبَّدٌ
طمع بندگى جاويدان است. انسان طمع کار اسارت همیشگی دارد
آثار زیانبار طمع: به طور خاص سه اثر و ویژگی بد برای طمع کاری وجود دارد
1⃣ طمع از بین برنده عزت است.
امیرالمومنین فرمود:
عَزَّ مَنْ قَنَعَ وَ ذَلَّ مَنْ طَمَعَ
کسى که قناعت پیشه کند عزیز مى شود، و کسى که طمع بورزد ذلیل خواهد شد.حسین بن علی علیهالسلام وقتی که با خانواده وداع میکرد فرمود کاری نکنید تا جایگاه و منزلت و شأن شما شکسته شود و حضرت در اسارت توصیه میکند عزیز باشید این خاندان اسير شدند ولی ذلیل نشدند .
⭕️طمع انسان را ذلیل میکند و عزت را پایین می آورد پیامبر ص فرمود:
بِئسَ العَبدُ عَبدٌ لَهُ طَمَعٌ یقُودُه إلی طَبَعٍ چه بد بندهای است، آن بندهای که طمعش او را به ننگ و پستی و ذلت بکشانَد. اولین ثمره زشت طمع آن است که انسان عزتش را از دست میدهد
2⃣ طمع فقر شدید است.
از امام حسن مجتبی علیه السلام سوال شد : مَا الْفَقْرُ (فقر چیست ؟) فرمودند: شَرَهُ النَّفْسِ إِلَى کُلِّ شَیْ
(حرص بسیار به هر چیزی) انسان طمع کار شاید خیلی چیزها داشته باشد ولی دست خالی تر از او پیدا نخواهی کرد
این که انسان به هر چیزی ابراز علاقه ی شدید کند و طمع به پول و جایگاه و مال و ریاست و .... و هر چیزی را که دید بگوید ای کاش طوری میشد من هم به آن برسم این طمع اگر در وجود انسان آمد فقر می آید ، وجود انسان فقیر میشود ،حالت نیاز شدید به چیزهای دیگر برای انسان فقر می آورد
دومین اثر سوء طمع کاری فقر است
3⃣ طمع از بین برنده عقل است.
درحکمت ۲۱۹ فرمود:
أَكْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ، تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِعِ
طمع که بیاید عقل در یک گوشه ای مینشیند بیشترین جایی که عقل زمین میخورد و عقل به قتلگاه میرود آنجایی است که طمع برق میزند وقتی شمشیر طمع برق زد، وقتی رعد و برق طمع در بیابان تاریک دنیا برق زد یک لحظه همه جا روشن میشود و انسان میگوید چه جای خوبی کاش بهش برسم چقدر قشنگ و لذیذ است و چقدر برای انسان جایگاه می آورد ولي یک لحظه روشنایی بود و حالا تو در بیابان تاریک دنیا بگرد تا برسی به آنجا ،راه را پیدا نمیکنی گمراه میشوی و به باتلاق می افتی هلاکت تو قطعی میشود .
⛔️فرمود یکی دیگر از آثار زیانبار طمع اين است که عقل از بین میرود
عِنْدَ غُرُورِ الاْطْماعِ وَالاْمالِ تَنْخَدِعُ عُقُولُ الْجُهّالِ
به هنگام فریب طمع ها و آرزوها عقول جاهلان گرفتار مى شود.
و َتَخْتَبِرُ ألْبابُ الرِّجالِ
و عقل مردان بزرگ در آزمون قرار مى گیرد.
حضرت دراین حدیث طمع را فریبی میداند که مانند سراب انسان را به سمت خود میکشاند ولی در واقع چیزی نیست.
⏪تشبیه طمع به سراب:
در حکمت ۲۷۵ فرمود:
إنَّ الطَّمَعَ مُورِدٌ غَیْرُ مُصْدِر
طمع آدمى را به سرچشمه آب وارد مى کند و بى آنکه او را سیراب کرده باشد باز مى گرداند.
وَ ضامِنٌ غَیْرُ وَفِىّ
طمع ضامنى است که هرگز به عهد خود وفا نمى کند. .طمع احساس نیاز شدید و برای رسیدن به آن بسیار زحمت میکشد ولی به آن نمیرسد زیرا سرابی بیش نیست در حکمت ۲۷۵ میفرماید،طمع سرچشمه ایست که هیچگاه از او سیراب نمیشود و سراب است.
#حکمت۲۲۶
#افسار_طمع
#گردن_طمعکار
•┈┈••••✾• •✾•••┈┈•ـ
🛑نقطه مقابل طمع، زهد و بی رغبتی نسبت به آن چیزی است که در دست مردم است
کسی که به دنیا احتیاج ندارد، طمع ندارد، آزاده است و دنبال رؤسا نمیدود
اگر کسی دنيا طلب و زیاده خواه نبود حر و آزاده میشود و دنبال این و آن نمیرود
⏪نامه ی منصور به امام صادق
كَتَبَ اَلْمَنْصُورُ إِلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لِمَ لاَ تَغْشَانَا كَمَا يَغْشَانَا سَائِرُ اَلنَّاسِ
منصور دوانیقی به امام صادق نامهاى نوشت كه چرا شما مثل ساير مردم با ما رفت و آمد نميكنید.
فَأَجَابَهُ لَيْسَ لَنَا مَا نَخَافُكَ مِنْ أَجْلِهِ
درجواب فرمود:ما ثروتى در اختيار نداريم كه برای حفظ آن از تو بترسيم و بخواهیم دور و بر تو باشیم.
وَ لاَ عِنْدَكَ مِنْ أَمْرِ اَلْآخِرَةِ مَا نَرْجُوكَ لَهُ و نزد تو هم امری آخرتی نيست كه به اميد رسیدن به آن پیش تو بیاییم.
وَ لاَ أَنْتَ فِي نِعْمَةٍ فَنُهَنِّئَكَ وَ لاَ تَرَاهَا نَقِمَةً فَنُعَزِّيَكَ بِهَا، فَمَا نَصْنَعُ عِنْدَكَ
نه تو در نعمتى هستى كه براى تهنيت و تبریک پیشت بيائيم و نه این شرایط حکمرانی و ظلم را نقمت و بلایی برای خود میدانی كه براى تسليت بيائيم، پس براى چه بيائيم؟!
➖فَكَتَبَ إِلَيْهِ تَصْحَبُنَا لِتَنْصَحَنَا
منصور در پاسخ نوشت براى نصيحت پيش ما بيا
➕فَأَجَابَهُ مَنْ أَرَادَ اَلدُّنْيَا لاَ يَنْصَحُكَ وَ مَنْ أَرَادَ اَلْآخِرَةَ لاَ يَصْحَبُكَ
حضرت جواب داد هر كسی بدنبال دنيا باشد تو را نصيحت نميكند چون او را محروم میکنی و هر كسی جوياى آخرت باشد با تو همنشين نميشود.
➖ فَقَالَ اَلْمَنْصُورُ وَ اَللَّهِ لَقَدْ مَيَّزَ عِنْدِي مَنَازِلَ اَلنَّاسِ مَنْ يُرِيدُ اَلدُّنْيَا مِمَّنْ يُرِيدُ اَلْآخِرَةَ .
منصور گفت بخدا قسم مردم را خوب براى ما معرفى كرد. آنهائى كه طالب دنيايند و آنهائى كه جوياى آخرت.
وَ إِنَّهُ مِمَّنْ يُرِيدُ اَلْآخِرَةَ لاَ اَلدُّنْيَا
خود آن آقا از كسانى است كه در پى آخرت است نه دنيا.
⭕️طمع کار به دنبال پادشاه و رئیس میرود تا به آرزوی خود برسد رؤسا خیال نکنند خیلی عزیز هستند و جایگاه دارند اگر یک روز جایگاه را از آنها بگیرند دیگر کسی به دنبال آنها نمیرود،
یک عده از مردم میترسند و یک عده طمع دارند انها دور شان شلوغ هست ولی انسان های مؤمن که دنيا طلب نیستد دور این افراد نیستند
💮توکل به خدا یعنی به کسی طمع نداشته باش.
سَأَلَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ جَبْرَئِيلَ عَنْ تَفْسِيرِ اَلتَّوَكُّلِ فَقَالَ اَلْيَأْسُ مِنَ اَلْمَخْلُوقِينَ وَ أَنْ يَعْلَمَ أَنَّ اَلْمَخْلُوقَ لاَ يَضُرُّ وَ لاَ يَنْفَعُ وَ لاَ يُعْطِي وَ لاَ يَمْنَعُ
وقتی رسول مکرم به جبرئیل فرمود شما ملائک توکل را چگونه معنا میکنید عرض کردند در نقطه ی مقابل طمع بی رغبتی به آن چیزی است که در دست مردم است
پیامبر از جبرئیل فرمود توکل نزد شما ملائک چطور معنا میشود؟ جبرئیل فرمود یا رسولالله در نزد ما ملائک توکل یعنی از آنچه در دست مردم باشد مأیوس باشیم.
💮 خدا اگر بخواهد به تو میدهد و اگر رزق تو کرده باشد برایت مقدر میشود و دنبال این و آن نرو و آرزوهای طول و دراز برای خود درست مکن، به آنچه برایت مقدر شده باشد میرسی و به آنچه مقدر نباشد هرگز نمیرسی.
حتی به خواست و زیاده خواهی های خود مأیوس باش زیرا اگر زیاده خواهی داشته باشی هرگز انسان متوکلی نخواهی شد .درمان طمع به تاسف نخوردن و امید واهی نداشتن است.
🔰 مرحوم فیض کاشانی در کتاب "اَلْمَحَجَّةُ الْبَیْضاء" جریانی را در مورد طمع نقل میکند( این فقط یک نقل است و واقعیت یا داستانی بودن آن مشخص نیست )
◀️حکایت اول :
نقل شده که مردى گنجشکى شکار کرد. گنجشک گفت: مىخواهى با من چه کنى؟
گفت: سرت را مىبرم و تو را مىخورم. گنجشک گفت: به خدا من مرض گوشتخوارى تو را درمان نمىکنم و گرسنگىات را برطرف نمىسازم،
وَ لَكِنْ أُعَلِّمُكَ ثَلَاثَ خِصَالٍ هُنَّ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَ أَكْلِي أَمَّا وَاحِدَةٌ فَأُعَلِّمُكَ بِهَا وَ أَنَا فِي يَدِكَ
ولى سه خصلت به تو مىآموزم که از خوردنم بهتر است یکى را اکنون که در دست تو هستم به تو مىآموزم،
وَ أَمَّا الثَّانِيَةُ فَإِذَا صِرْتُ عَلَى الشَّجَرَةِ
خصلت دوّم را زمانى که بر روى درخت پریدم .
وَ أَمَّا الثَّالِثَةُ فَإِذَا صِرْتُ عَلَى الْجَبَلِ
و خصلت سوّم را زمانى که روى کوه پریدم.
#حکمت۲۲۶
#افسار_طمع
#گردن_طمعکار
•┈┈••••✾• •✾•••┈┈•ـ
↩️ مرد گفت: خصلت اوّل را بگو، گنجشک گفت:
لَا تَلْهَفَنَّ عَلَى مَا فَاتَ
بر آنچه از دستت رفت افسوس مخور.
شکارچی او را رها ساخت و چون بر روى درخت پرید،خصلت دوّم را بگو؛ گفت:
لَا تُصَدِّقَنَّ بِمَا لَا يَكُونُ أَنَّهُ يَكُونُ
امر محال را تصدیق مکن.
آنگاه پرید و بر روى کوه رفت و گفت: اى بدبخت اگر سرم را مىبریدى از چینهدانم دو مروارید بیرون مىآوردى که هر کدام بیست مثقال وزن داشت.
گویند: مرد لبانش را گزید و تأسّف خورد و گفت:خصلت سوّم رابگو.گنجشک گفت:
أَنْتَ قَدْ نَسِيتَ الثِّنْتَيْنِ فَكَيْفَ أُخْبِرُكَ الثَّالِثَةَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكَ لَا تَلْهَفَنَّ عَلَى مَا فَاتَكَ وَ لَا تُصَدِّقَنَّ بِمَا لَا يَكُونُ
دو خصلت اول را از یاد بردى چگونه سوّمى را به تو خبر دهم. مگر نگفتم: بر آنچه از دست دادى افسوس مخور و آنچه محال است تصدیق مکن.
آگاه باش تمام گوشت و خون و پروبال من بیست مثقال نیست. بنابراین چگونه در چینهدانم دو مروارید است که هر کدام بیست مثقال وزن دارد؟
آنگاه پرید و رفت.
⛔️طمع یعنی دل آرزوی شدید برای به دست آوردن چیزی است که شدنی نیست.
طمعکار اگر طمع کرد افسرده میشود طمعکار برای رسیدن به خواسته های خود هرکاری میکند خودخوری میکند.
ما خیلی وقت ها به آنچه از دست دادیم غصه میخوریم و ناشدنی ها رو هم باور میکنیم یه تصورات و آمال و آرزوهایی برای خودمان متصور میشویم که این ها دست نایافتنی است و ما متوجه نیستیم
⏪حکایت دوم :
طمع یعنی ورود به گروه 99.
روزی پادشاهی بود در یک کشور ثروتمند و بزرگ اما پادشاه خوشحال نبود. روزی که از آشپزخانه دربار می گذشت دید که آشپز خوشحال و خندان است از او در مورد علت شادیش پرسید او گفت:
چرا خوشحال نباشم خانه دارم زنی خوب دارم و از فرزندانم هم راضی ام چرا خوشحال نباشم .
پادشاه موضوع را به وزیر گفت و علت را از او جویا شد. وزیر گفت چون او وارد گروه ۹۹ نشده است.
پادشاه به وزیر گفت گروه ۹۹چیست؟
وزیر گفت پس بگذار ماجرا را برای تو عملیاتی کنم.
فردایی به آشپز گفت بیا که پادشاه میخواهد از تو تشکر کند بخاطر غذاهای خوشمزه ای که میپزد، او را به قصر آوردند در قصر پادشاه به او یک کیسه ای داد
با دیدن سکه ها خوشحال شده آنرا شمرد ۹۹ تا بود دوباره شمرد باز هم ۹۹ سکه خیلی ناراحت شد سروصدا براه انداخت تا آن سکه دیگر را پیدا کند ولی خبری نبود.
از فردا تصمیم گرفت تا بیشتر کارکند تا آن سکه باقیمانده را بدست آورد شب ها تا دیر وقت کار می کرد و خسته به خانه می آمد و صبح بخاطر اینکه دیر از خواب بیدار شده بود با همه دعوا می کرد.
وزیر به پادشاه گفت: آری، او هم وارد گروه ۹۹ شده.
گروه 99 یعنی افرادی که پول به اندازه کافی دارند اما بخاطر حرص و طمع به خود و زندگیشان سخت می گیرند.
وزیر گفت دیدی پادشاه او دیگر خوشحال نیست زیرا وارد گروه ۹۹ شده است .
گاهی ما هم اینگونه هستیم ۹۹ داشته را نمیبینیم و بدنبال یک نداشته ای هستیم که فعلا نیست و بنا هم نیست به ما برسد و زیاده خواهی میکنیم و طمع داریم به آنچه نداریم برسیم ۹۹ داشته را نمیبینیم ولی یک نداشته را میبینیم و همه ی عمرمان تلاش میکنیم به آن برسیم
مواظب باشیم داشته های خودمان را ببینیم و قدر دان و شاکر باشیم تا خدا بقیه نعمت ها رو هم انشاءالله برایمان ارزانی بدارد
اللهم لا تسلط علینا من لا یرحمنا
#حکمت۲۲۶
#افسار_طمع
#گردن_طمعکار
•┈┈••••✾• •✾•••┈┈•ـ
📕علامه شوشتری میفرماید:
قال اعرابی: اِنَّ الآمال قطعت اعناقَ الرجال کالسرابِ غَرَّ مَن رآه و اَخلَفَ مَن رَجاه
امیدهای واهی باعث سر افکندگی انسان میشود. طمع ها و حرص ها مانند سراب هستند، انسان را فریب میدهند و به وعده هایشان عمل نمیکنند.
📕 ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه خود این مصرع را آورده:
تَقَطَّعَ أعْناقَ الرِّجالِ الْمَطامِعُ
گردن مردان را طمع ها قطع مى کند.
طمع انسان را از مسیر اصلی خارج میکند
📕کلامی بی نظیر از امیر علیه السلام:
شیخ صدوق در کتاب خصال میفرماید عامر شعبی که از تابعین پیامبر (کسانی که خود پیامبر را ندیده اند ولی اصحاب رسول الله را دیده اند) میگوید:
تَكَلَّم أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع بِتِسْعِ كَلِمَاتٍ ارْتَجَلَهُنَّ ارْتِجَالًا فَقَأْنَ عُيُونَ الْبَلَاغَةِ امیرالمؤمنین بدون هیچ تامل قبلی نُه جمله فرمود: که چشمهای بلاغت را از خیره گی کور کرد.
وَ أَيْتَمْنَ جَوَاهِرَ الْحِكْمَةِ
و جواهر حکمت را یتیم کرده.
وَ قَطَعْنَ جَمِيعَ الْأَنَامِ عَنِ اللِّحَاقِ بِوَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ
و دست همه مردم را از اینکه بتوانند یکی از این جمله ها را ادا کنند کوتاه کرده است.
⏪ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِي الْمُنَاجَاةِ وَ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِي الْحِكْمَةِ وَ ثَلَاثٌ مِنْهَا فِي الْأَدَبِ
فَأَمَّا اللَّاتِي فِي الْمُنَاجَاةِ
سه جمله حضرت در مناجات دارد.
إِلَهِي كَفَى لِي عِزّاً أَنْ أَكُونَ لَكَ عَبْداً
خدایا، این عزت که بنده تو ام مرا بس است؛
2⃣ وَ كَفَى بِي فَخْراً أَنْ تَكُونَ لِي رَبّاً
بس است همین فخر مرا که پروردگارم تو هستی،
3⃣ أَنْتَ كَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِي كَمَا تُحِبُّ
تو آن چنانی که من دوست دارم، پس قرارده مرا آنچنان که تو دوست داری.
⏪وَ أَمَّا اللَّاتِي فِي الْحِكْمَةِ فَقَالَ:
سه جمله حضرت در حکمت دارد
1⃣ قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ
ارزش هر مرد همان است که او را نیکو دارد؛
2⃣ وَ مَا هَلَكَ امْرُؤٌ عَرَفَ قَدْرَهُ
نابود نمی شود مردی که ارزش خویش را بداند؛
3⃣وَ الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ
شخصیت مرد در زیر زبانش پنهان است.
⏪ وَ أَمَّا اللَّاتِي فِي الْأَدَبِ
و سه جمله هم در آداب دارد که دیگر انتها است
1⃣ فَقَالَ امْنُنْ عَلَى مَنْ شِئْتَ تَكُنْ أَمِيرَهُ احسان کن بر هر کسی که می خواهی امیرش باشی؛
2⃣ وَ احْتَجْ إِلَى مَنْ شِئْتَ تَكُنْ أَسِيرَهُ نیاز پیدا کن به هر کسی که می خواهی اسیرش باشی؛
3⃣وَ اسْتَغْنِ عَمَّنْ شِئْتَ تَكُنْ نَظِيرَهُ
بی نیازی بجو از هر کسی که می خواهی مانند او باشی.
❌دو جمله آخر مربوط به بحث طمع است، کسی که خود را محتاج دیگران دید اسیر آنها میشود و کسی که از دیگران احساس بی نیازی کرد ممثل و مانند آنها میشود. اگر امیر باشد و ما به او احتیاج نداشته باشیم، ما مثل او هستیم.
احتیاج و طمع انسان را اسیر میکند
طمع تنها اثر اخروی ندارد بلکه دنیا هم ذلیل میشود و دنیا و آخرت ما زمانی آباد میشود که ما حر و آزاده باشیم
و این آزادگی و مردانگی است که بهشتی میکند و دنیای انسان را هم آباد میکند و انسان را عزیز میکند . طمع ذلت دنیا و آخرت را در پی دارد
📕در تاریخ طبری آمده سمره بن جندب ۶ ماه از طرف معاویه مسئول بود. بعد از مدتی معاویه او را عزل کرد. او گفت: لعن الله معاويه! و الله لو اطعتُ الله كما اطعتُ معاويه ماَبَني ابداً
عجب خدا لعنت کند معاویه را اگر من آنچنانی که معاویه را اطاعت کردم ،خدا را اطاعت کرده بودم، خدا هرگز مرا جهنم نمیبرد، ولی من چه کردم برای معاویه و او مرا بعد از ۶ماه عزل کرد
اینکه انسان آرزو های خود را در دست ديگران ببیند و اینکه بگوید من خضوع میکنم برای دیگران تا آنها به من جایگاه و مقام دهند این برای انسان ذلت می آورد.
❌گاهی ما هم به جایی میرسیم که میگوییم اگر این عمر را پای خدا و اهل بیت گذاشته بودیم چه مقاماتی میرسیدیم و همین الان باید متذکر شویم و همین الان ببینیم این متعلقات ما کجاست و آزاد کنیم، برای خود حریت بدست آوریم و نرسد آنجایی که آخرش بگوییم عجب اشتباه کردیم و همین الان این آزادگی را برگردانیم
⏪صائب تبریزی میگوید:
دست طمع که پیشِ کسان میکنی دراز/
پل بستهای که بگذری از آبروی خویش
#حکمت۲۲۶
#افسار_طمع
#گردن_طمعکار
•┈┈••••✾• •✾•••┈┈•ـ