eitaa logo
کانال منتظران مهدی فاطمه (ص)🌹
833 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
8.5هزار ویدیو
16 فایل
عاشقان امام خامنه ای: 💎 ۲۰۳۰ یعنی در کلاس درستان سرباز برای غرب درست کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
دانایی دانایی: 🏴 | چرا امام صادق علیه السلام قاتل خود را به جانشینی انتخاب کرد؟؟! 🔹 هنگامی که منصور، خلیفه ستمگر عباسی، خبر شهادت امام صادق علیه السلام را دریافت کرد، از حاکم مدینه خواست تا اگر امام صادق وصیت به جانشینی شخصی پس از خودش نموده، آن فرد را گردن زند. 🔹 مدتی بعد فرماندار مدینه چنین گزارش داد: جعفر بن محمد ضمن وصیتنامه رسمى خود، پنج نفر را به عنوان وصى خود برگزیده که عبارتند از: 1- خلیفه وقت، منصور دوانیقى! 2- محمد بن سلیمان(فرماندار مدینه و خود گزارش دهنده!) 3- عبدالله بن جعفر بن محمد (برادر بزرگ امام کاظم) 4- موسى بن جعفر(علیه السلام) 5- حمیده(همسر آن حضرت!) 🔹 فرماندار در ذیل نامه کسب تکلیف کرده بود که کدام یک از این افراد را باید به قتل برساند؟! خلیفه که تصور چنین وصیت هوشمندانه ای را نمی کرد خشمگین و ناتوان از پاسخ فریاد زد: «اینها را نمى‏ شود کشت! » ✅ این وصیت نامه امام یک حرکت فوق العاده هوشیارانه و کاملا سیاسى بود؛ زیرا شیعیان 2 گزینه اول را به عنوان امام قبول نمی‌کردند و عبدالله نیز 70 روز بعد از امام صادق از دنیا رفت و حمیده نیز با توجه به زن بودن فاقد شرایط امامت بود. 🔹 در نتیجه امام صادق همانطور که قبلاً امام بعدى را به شیعیان خاص معرفى کرده بوده و با علم به نقشه های شوم منصور، براى حفظ جان پیشواى هفتم چنین وصیتى نموده بودند.
-🔰 | 12 اقدام سلام الله علیها در دفاع از 1⃣ دفاع از ولایت در گفتگوها 2⃣ بازگو کردن فضایل ولی، از کلام نبی 3⃣ نشان دادن اعتراض بر نوع حکومت با گریه‌های بسیار بر مظلومیت پدر 4⃣ گریه بر مظلومیت ولی 5⃣ مخالفت شدید با بردن ولی به مسجد برای بیعت 6⃣ دفاع تمام‌قد از ولی در مسجد با وجود جراحات بسیار 7⃣ یادآوری ولایت علی علیه السلام در ملاقات زنان با ایشان 8⃣ رفتن به خانه انصار و یادآوری ماجرای غدیر 9⃣ عدم رضایت از دیدار با فتنه‌گران وغاصبان حق ولی 🔟 نشان دادن اعتراض با وصیت به برگزاری تشییع مخفی 1⃣1⃣ وصیت به عدم حضور مردم در نماز بر ایشان و نشان دادن نارضایتی 2⃣1⃣ دستور به مخفی کردن قبر برای نمایان شدن اوج اعتراض ________________ 🔹 برگرفته از سخنرانی
📚 | از شکنجه اسرای ایرانی، تا دفاع از حرم! 🔶 آقای اوحدی رئیس سازمان حج و زیارت که خود از آزادگان است می‌گوید: در اردوگاه تکریت ۵ مسئول شکنجه اسرای ایرانی جوانی بود به نام «کاظم عبدالامیر مزهر النجار» معروف به کاظم عبدالامیر. 🔸 یکی از برادران کاظم، اسیر ایرانی بود، برادر دیگرش در جنگ کشته شده بود و خودش نیز بچه‌دار نمی‌شد. با این اوصاف کینه‌ خاصی نسبت به اسرای ایرانی داشت. انگار مقصر همه مشکلات خود را اسرای ایرانی می‌دانست! 🔸 در این میان آقای را بیشتر اذیت می‌کرد. او می‌دانست آقای ابوترابی فرمانده و روحانی انقلابی است، از این رو ضربات کابلی که نثار آن مجاهد می‌کرد، شدت بیشتری نسبت به دیگر اسرا داشت، اما هیچ‌گاه مرحوم ابوترابی شکایت نکرد و همواره به او احترام می‌گذاشت! 🔸 … یک روز کاظم با حالت دیگری وارد اردوگاه شد. یک راست به سمت سید آقای ابوترابی رفت و گفت: بیا اینجا کارت دارم! ما تعجب کردیم. گفتیم لابد شکنجه جدید و… 🔸 اما از آن روز رفتار کاظم با ما و خصوصاً آقای ابوترابی تغییر کرد! دیگر ما را کتک نمی‌زد. حتی به آقای ابوترابی احترام می‌گذاشت. برای همه ما این ماجرا عجیب بود. تا اینکه از خود آقای ابوترابی سؤال کردیم… ایشان هم ماجرای آن روز را نقل کرد و گفت: کاظم عبدالامیر در آن روز به من گفت: «خانواده ما هستند و مادرم بارها سفارش سادات را به من کرده بود. بارها به من گفته بود مبادا ایرانی‌ها را اذیت کنی. 🔸 اما مادرم دیشب خواب (ع) را دیده و حضرت زینب(ع) نسبت به کارهای بنده در اردوگاه به مادرم شکایت کرده! 🔸 صبح مادرم بسیار از دستم ناراحت بود و از من پرسید: آیا در اردوگاه ایرانی‌ها را اذیت می‌کنی؟ حلالت نمی‌کنم. حالا من آمده‌ام که حلالیت بطلبم.» 🔸 کم کم به مرور زمان محب حاج آقا ابوترابی در دل او جا باز کرد. او فهمیده بود آقای ابوترابی روحانی و از سادات است برای همین حتی مسائل شرعی خود و خانواده‌اش را از حاج آقا می‌پرسید. 🔸 آقای اوحدی ادامه دادند: بعد از آن روز رفتار کاظم با اسرای ایرانی به ویژه ابوترابی بسیار خوب بود. تا اینکه روزی قرار شد آقای ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل کنند. کاظم بسیار دلگیر و گریان بود، به هر نحوی بود سوار ماشینی شد که آقای ابوترابی را به اردوگاه دیگری منتقل می‌کرد… کاظم می‌خواست در طول مسیر تا اردوگاه بعدی نیز از حضور مرحوم ابوترابی بهره‌مند شود. 🔸 روزها گذشت تا اینکه آزاد شدند. کاظم برای خداحافظی با آنان به خصوص سید آزادگان تا مرز ایران آمد. 🔸 او پس از مدتی نتوانست دوری حاج آقا ابوترابی را تحمل کند و به هر سختی بود راهی ایران شد. او برای دیدن حاج آقا به تهران آمد. وقتی فهمید حاج‌آقا ابوترابی در مسیر مشهد و در یک سانحه رانندگی مرحوم شده‌اند به شدت متأثر شد. برای همین به مشهد و سرمزار آقای ابوترابی رفت و مدت‌ها آنجا بود. 🔸 کاظم از خدا می‌خواست تا از گناهانش نسبت به اسرای ایرانی بگذرد. او سراغ برخی دیگر از اسرای ایرانی رفت و از آن‌ها بابت شکنجه‌ها و… حلالیت طلبید. ⁉️ حالا شاید این سؤال را بپرسید که این ماجرا هر چند زیباست و نشان از یک انسان دارد، چه ربطی به دارد؟! 🔸 ربط ماجرا در اینجاست که انسان اگر توبه واقعی کند می‌تواند مقام را کسب کند. کاظم داستان ما مدتی قبل در راه دفاع از حرم حضرت زینب(ع) در به شهادت رسید. ✅ او ثابت کرد که مانند حر اگر از گذشته سیاه خود توبه کنیم، می‌توانیم حتی به مقام شهادت برسیم. کانال منتظران مهدی فاطمه ( س ) 🌹 👇👇👇 https://eitaa.com/mahdifatme315