🌿أنَّ لِلعَبّاسِ عِندَاللّه ِ مَنزِلَةٌ یَغبِطُهُ بِها جَمیعُ الشُّهداءِ یَومَ القیامَةِ
🌿عبّاس را نزد خداوند منزلتی است که در روز قیامت همه شهیدان بر آن رشک می برند.
#امام_سجاد (ع)|
بحارالأنوار، ج ۲۲، ص ۲۷۴📚
#تاسوعا🏴
🌱 @mahdihoseini_ir | #آقا_مهدی
در این اواخر شهید آنقدر به خدا نزدیک شده بود که هیچ چیز او را غمگین نمیکرد و به خاطر همین نزدیکی با خدا بود که او آسمانی شد.
#شهید_ابوالفضل_سرلک|
روایت همسر بزرگوارشهید🌿
🌱 @mahdihoseini_ir | #آقا_مهدی
آقا مهدی
منزل مادر و پدر مهدی هم حسینیه بود. شروع #محرم بدون مهدی برای آن ها خیلی راحت نبود. پدرها معمولاً اح
نوبت صحبت خاله شد. قربان صدقه رفتن مادر و دلبری و اظهار دلتنگی... دیگر زهرا نمی توانست ساکت باشد.
-خاله جون اینطوری نکن تو رو خدا. مهدی اونجا دلتنگ میشه ها، خود شما هم براتون سخت میشه. اِن شاءالله میاد اینجا، حسابی قربان صدقه اش برید.
مادر مهدی انگار گوشش نمی شنید. نگاه به چهره ی پسر می کرد و بی تفاوت نسبت به محیط، قربان صدقه ی پسرش می رفت. حالا مهدی ماند و زهرا. زهرا خجالت می کشید جلوی مادر و پدر مهدی صحبت کند. رفت یک گوشه.
-سلام آقای خوش اخلاق من.
طعنه ی زهرا اثر کرد. مهدی شروع کرد به خندیدن.
-بابا حالا ما یه بار اون گوشی رو از دست شما گرفتیم که به جای اینکه توی دنیای مجازی باشی، کنار عشقت، توی دنیای واقعی باشی. حالا هی بگو. ببخشید خب. اصلاً می خواهی برات تلافی کنم؟
زهرا و مهدی با هم می خندیدند و وعده می دادند.
-زهرا جونم از اون موقع که رفتی خیلی سخت می گذره. وقتی اینجا بودی خیلی خوب بود.
- وا! مرد هم این قدر کم طاقت؟
-راست میگم عزیزم. از وقتی رفتی خیلی داغونم. کاش اینجا پیشم بودی.
-حالا خودت میای. بعدش من هم دوباره اِن شاءالله میام پیشت.
-حتما صبح میرم دمشق اجازه بگیرم از خانوم و بیام پیشتون. به این زودی ها. اصلا بیام بمونم...
زهرا یک لحظه دلش آشوب شد. این هایی که مهدی می گوید، یعنی چه؟ تا حالا سابقه نداشته اسم بیاورد و مسیر بگوید. "میرم دمشق"، "میام می مونم."
حسینیه زهرا، شب اول محرم، یک سینه زن و مداح و روضه خوان داشت. چراغ ها خاموش بودند. به نور نیازی نبود. محرم آغاز شده بود و دل زهرا پیش حرم بی بی زینب کبری. حکایت دل های شیفته را آن هم در محرم و با یادآوری راوی صادق دشت کربلا، هیچ کس نمی توانست تعریف کند. دلدادگی نه شنیدنی است و نه دیدنی. حس کردنی است و آن شب هم دل زهرا زینبی بود...
بخش هفتم/پایان🌿
شهادت : روز اول #محرم، ۱۲ مهر۱۳۹۵
#شهید_مهدی_حسینی|
روایت همسربزرگوار شهید
برشی از کتاب عاشقانه #تمنای_بی_خزان📖
🌱 @mahdihoseini_ir
رفتی و
عڪس تو
در قاب دلها
جامانده است...
الحُب أنْ أحبكِ ألف مرّة
وفى كُلّ مرّة أشعرُ أنى أُحبكِ للمرّة الأولى
عشق آن است كه
هزار بار دوستت داشته باشم
و هربار حس كنم اولين بارى است
كه دوستت دارم!
هرروز بیش تر از دیروز و کمتر از فردا دوستت دارم...
آقامهدی
۲۷ مرداد
سالروز زمینی شدنت گرامی باد🌷
🌱 @mahdihoseini_ir | #آقا_مهدی
8.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این همه آدم رفتند و نیامدند؛ بعد از مدتی هم برای بقیه عادی شد...
فقط یک نفر است که رفت و نیامد اما هنوز در تاریخ دارند میگویند:
نیامد نیامد …
#ای_اهل_حرم_میر_و_علمدار_نیامد😭
#تاسوعا🏴
🌱 @mahdihoseini_ir | #آقا_مهدی