eitaa logo
آقا مهدی
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
95 فایل
خوشـبـحـال هـر عاشـقـی که اثری از معشوق دارد. شهیدِ حَرَم|شهید مهدی حسینی| کانال رسمی/ بانظارت خانواده شهید ٢٧مرداد١٣٥٩ / ولادت ١٢مهر١٣٩٥ / پرواز مزار:طهران/گلزارشهدا/قطعه٢٦-رديف٩١-شماره٤٤
مشاهده در ایتا
دانلود
آقا مهدی
#شرح_دعای_ندبه ۵۶ ✨ 📌شرط رسیدن به مقام منتظر، رد شدن از مراتب پنچ‌گانه نَفْس است. - اما چگونه می‌ت
شرح دعای ندبه_57.mp3
9.36M
۵۷ ✨ - مهربانی - آرامش - شادی کدام یک از گزینه های بالا را در درون خود، بطور دائمی دارید؟ 📛 اگر حتی یکی از این سه شاخصه را ندارید، نگران شوید! هم برای دنیایتان، هم ابدیت‌تان.. و اما راه میانبری برای رسیدن سریعتر به این سه شاخصه هست❗️ 🎤 🌱| @mahdihoseini_ir
خانه ای شلوغ و پر از صدا با چند اتاق مجزا و ساکنینی که پسرعموهای هم بودند. در صبح یک روز تابستانی خیابان نامجو، ایستگاه کاشیان، به استقبال پسر سفید و موطلایی گوهرخانم رفتند. گذاشته بودندش وسط وهرکدام نظری میدادند. - وای نگاه کن! این شبیه کیه آن قدر سفیده؟ - به باباش که نرفته، به مامانش؟ فکرنکنم. - این بچه شبیه هیچکدوممون نیست، یه جور دیگه خوشگله. صدای خنده ی جمع وقتی بلند شد که یکی از بچه ها، نوزاد را با انگشت نشان داد و گفت «مامان این چیه؟» مادرش که زن یکی از پسرعموها بود با خنده و محبت گفت «چی نه مامان جان، کیه!» خانه ی پرجمعیت خیابان نامجو، با آمدن نوزاد تازه که حالا اسمش را مهدی گذاشته بودند، صفای دوچندانی به خود گرفته بود. برنامه ی هر روز اهالی خانه، پهن کردن یک سفره ی عریض و طویل بود، برای صبحانه و ناهار و شام. پس از شب نشینی و ظرف شستن خانم ها، هرکسی به اتاق خود می رفت. با ورود به اتاق، خستگی از تن عابد و گوهر درمی رفت و تازه میشد سرشب. شروع می کردند با مهدی بازی کردن. از همان اول هم نگاه معصوم و مهربانی داشت. چشمان رنگی اش با هر لباسی به رنگی در می آمد. هر روز که به ماه های عمرش اضافه می شد، در دل گوهر و عابد، بیشتر جا باز می کرد. سوگلی خانه شده بود. شاید برای همین گوهر حساسیت عجیبی روی این بچه داشت. حواسش بود همیشه مرتب باشد، بهترین لباس را برایش بخرد، تنش کند و بزرگ شدنش را تماشا کند. / سالروز ولادت : ۱۳۵۹.۰۵.۲۷ برشی از کتاب تمنای بی خزان، ص۳۱ 🌷| @mahdihoseini_ir
بهشت را دوبار دیدم یک بار در چشمانت و یک بار در خنده‌هایت چشم‌هایت چه خیس می‌خندند... تولدت هزاران بار مبارک عزیز برادرم 🌷| @mahdihoseini_ir
🍃احوالات دو شخص مسجدی🍃 یَدخُلُ رَجُلانِ المَسجِدَ أحَدُهُما عابِدٌ و الآخَرُ فاسِقٌ، فیَخرُجانِ مِنَ المَسجِدِ و الفاسِقُ صِدِّیقٌ و العابِدُ فاسِقٌ؛ و ذلِکَ أنَّهُ یَدخُلُ العابِدُ المَسجِدَ و هُوَ مُدِلٌّ بِعِبادتِهِ و فِکرَتُهُ فی ذلِکَ، و یَکونُ فِکرَةُ الفاسِقِ فی التَّنَدُّمِ عَلی فِسقِهِ، فیَستَغفِرُ اللّه َ مِن ذُنوبِهِ دو مرد وارد مسجد می شوند یکی از آن دو عابد است و دیگری فاسق، اما هنگامی که از مسجد بیرون می روند آن فاسق به صدّیق (مؤمن راستین) تبدیل شده است و آن عابد به فاسق. علّتش این است که وقتی آن عابد وارد مسجد می شود، به عبادت خود می نازد و همه فکرش در این باره است. اما فاسق در اندیشه پشیمانی از بد کرداری خویش است و از این رو ، برای گناهان خود از خداوند طلب آمرزش می کند. (ع)| علل الشرائع📚 🌱| @mahdihoseini_ir
🍃خاطرات شهـ🌷ـید🍃 انقلاب پیروز شده بود. مردم روستا از فقر و نداری رنج می بردند. بهداشت عمومی در بدترین وضعیت ممکن بود. عزت آستین همت را بالا زد و با کمک نیروهای کمیته شروع به ساختن حمام روستا کرد. بلافاصله بعد از این کار،  مسجد را هم نوسازی کرد. 🌱| @mahdihoseini_ir
🏴 رو می کنیم سوی شما جور دیگری شاید نظر کنی تو به ما جور دیگری شب های جمعه روضه ما را شما بخوان ما را ببر به کرببلا جور دیگری ما گریه می کنیم به لطف نگاه تو در داغ سیدالشهدا، جور دیگری توفیق گریه کردن ما را زیاد کن می خواهم از تو حال بکا جور دیگری بوی شهید می دهد این روضه های ما خو کرده ایم با شهدا جور دیگری مثل همیشه میدهمت با وفا قسم اما به دست های جدا، جور دیگری... 🏴 (عج)🍃 🌷 @mahdihoseini_ir
🍃خودشیفتگان بخوانند🍃 مَن اُعجِبَ بِفِعلِهِ اُصیبَ بِعَقلِهِ هرکه از کردار خود خوشش آید، خردش آسیب بیند. (ع)| غررالحکم، ح۸۳۸۰📚 🌱| @mahdihoseini_ir
و من گاهی نه صورتت، نه چشمانت که دلم می‌خواهد صدایت را ببینم.. 🌱| @mahdihoseini_ir
یک نفر است که سالها دلتنگ کربلاست این عکس گویای همین دلتنگی ست... 🌱| @mahdihoseini_ir
🌷سید، یکی از بچه های مدافع حرم اعزامی از اصفهان و از رفقای شهدا بود اما زندگی خانوادگی اش دچار مشکلات شده بود، مهمترین مشکل آن ها این بود که فرزندانشان قبل از تولد از دنیا می رفتند! سومین فرزند نیز به همین صورت، دکتر پس از دیدن نتیجه سونوگرافی گفت: 💔بچه در شکم مادر مرده، فردا اول وقت بیایید برای خارج کردن فرزند، بیشتر از این هم اگر نگهدارید، مادر از دنیا خواهد رفت. 😔خیلی به هم ریخته بود، همسرش را که رساند به خانه بیرون رفت و با خداوند خلوت کرد، گفت: همسرم دیگر تحمل ندارد، دوست داشتم فرزندم می ماند و سرباز امام عصر می شد، بعد بر سر مزار شهید جواد محمدی رفت به جواد گفت: تو هم مثلا رفیق ما هستی؟ نمی بینی چه مشکلاتی برایم پیش آمده، یک کاری بکن. 🌤صبح فردا می خواستند راهی بیمارستان شوند، قبل از رفتن، مادر همسرش از راه رسید و گفت: صبر کنید، الان شهید جواد محمدی را در خواب دیدم، به من برگه ای داد و گفت: به سید بگو فرزندت به لطف خدا سالم است، باور نکردند قبل از رفتن دوباره سونگرافی کردند و پیش خانم دکتر بردند؛ چند بار سونوگرافی دیروز و امروز را کنار هم گذاشت و نگاه کرد. 😧و بعد گفت: "یکی از این ها حتما اشتباه است،" اما نمی دانستم خداوند متعال می تواند به دعای یک شهید سرنوشت انسانی را حتی در رحم مادر تغییر دهد. ✨الان مدتی است که این سید کوچک به دنیا آمده...✨ 🍃سید می گفت: زمانی که جواد محمدی شهید شد تا مدتی پیکر او مفقود بود من برای کار دیگری خدمت رسیدم به ایشان تصویر شهید جواد محمدی را نشان دادم و گفتم: حاج آقا دعا کنید که پیکر این شهید برگردد. 🌷آیت الله ناصری لبخندی زدند و فرمودند: ایشان در لحظه شهادت مورد عنایت خاص حضرت ولی عصر قرار گرفتند به زودی هم پیکرشان باز می گردد، مدت کوتاهی بعد از این صحبت ، پیکر شهید جواد محمدی به میهن بازگشت. (درچه - اصفهان) به روایت یکی از مدافعان حرم 🌱| @mahdihoseini_ir
. به کدام کیش و آیین به کدام مذهب و دین ببری قرار دل را به سراغ دل نیایی... 🌱| @mahdihoseini_ir
♦️مقتدی صدر در کنفرانس خبری: قاتل و مقتول در آتش. من با شرم در مقابل مردم عراق سر خم می کنم و از آنها عذرخواهی می کنم. من از آنچه در عراق اتفاق می افتد ناراحت هستم من از مردم عراق عذرخواهی می کنم الصدر: عراقی ها تنها کسی هستند که تحت تأثیر اتفاقاتی هستند که در حال رخ دادن هستند وطن اکنون اسیر فساد و خشونت است انقلابی که با خشونت خدشه دار شد، انقلاب نیست از نیروهای امنیتی و بسیج مردمی که بی طرف ایستادند تشکر می کنم.
مقتدی صدر در سخنرانی جنجالی با پذیرش مسئولیت های خشونت های ۲۴ ساعت گذشته عراق، ضمن تشکر از تلاش های نیروهای امنیتی عراق و حشدالشعبی به معترضین و حامیان خود یک ساعت فرصت داد تا منطقه سبز بغداد را ترک کنند. @mahdihoseini_ir
مقتدی صدر: من حتی تظاهرات مسالمت آمیز نمی خواهم، مرجعیت به من دستور بازنشستگی داد و دیگر به سیاست باز نمی گردم، مقتدی صدر: اگر جناح‌ها قبلاً منحل می‌شدند، همانطور که بارها خواسته‌ایم، به صحنه فعلی نمی‌رسیدیم. @mahdihoseini_ir
مقتدی صدر در کنفرانس خبری: -جریان صدر باید منضبط باشد. من حتی تظاهرات مسالمت آمیز را تایید نمی کنم. - به فرزندان جریان صدر 60 دقیقه فرصت می دهم تا به طور کامل حتی از تحصن عقب نشینی کنند و اگر از من اطاعت نکنید موضع دیگری می گیرم. @mahdihoseini_ir
به گزارش مطالعات عراق، عقب نشینی سرایا السلام و طرفداران جریان صدر از مجاورت منطقه سبز آغاز شد. @mahdihoseini_ir
♦️تصاویر جدید منتشر شده در فضای مجازی عراقی، حرکت طبیعی زائران در حرم حسینی و طبیعی بودن اوضاع در کربلا را نشان می‌‎دهد. @mahdihoseini_ir
منافع آمریکا از آشوب‌‌های عراق: ۱. تضعیف شیعه و راه افتادن شیعه کشی ۲.برگزار نشدن همایشِ اربعین حسینی ۳.زمینه سازی برای ظهور مجدد داعش ۴.فشار به ایران برای بازگشت سریع به برجام ۵.فشار به حزب‌الله برای حمله نکردن به سکوهای غصبی‌ گاز @mahdihoseini_ir
37.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ویدیوی کامل سخنان مقتدی صدر @mahdihoseini_ir
با عشق . . . هـزاران بیت گفتہ اند ولی با عشق فقط "دمشق" هـم قافیہ شد 🌱| @mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 آه از غریبی که از یاد رفته باشد 🎥 پاسخ بسیار جالب شهید خادم صادق در بی حرمتی به خانواده شهید در شیراز 🔹️ در خبرها آمد که در پاساژ مصطفوی شیراز به همسر و دختر سردار شهید خادم‌صادق به خاطر امر به معروف و نهی از منکر با مشت و لگد حمله شده و... ◇ این حرکت در ماه محرم که ماه  شهادت حضرت سیدالشهداء علیه السلام است اتفاق می‌افتد و حضرت در آن جمله معروف در فلسفه عاشورا می‌فرماید : من برای امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم. ◇ البته گفتنی است که فرماندهی انتظامی استان فارس گفته است که با افرادی که به خانواده شهید خادم صادق جسارت کرده‌اند برخورد جدی خواهیم کرد. 🔹️ تا ابد مدیون خون شهیدانیم، خشنودی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات 🏴 🌱| @mahdihoseini_ir
AUD-20210910-WA0001.mp3
4.55M
▪️سلام مارو رقیه ببر به محضر بابا... 🎤حاج مهدی رسولی (ع) (س) 🌱| @mahdihoseini_ir
‍ ▪️کفن را باز نکردند. ریحانه پرسید «اگر دوست باباست پس چرا عکس بابا مهدیِ من روی اونه؟» آرام در گوشش گفتم «ریحانه جان اگر راستش را بگویم من را می‌بخشی؟ این پیکر بابامهدی است.» یکهو دلش ترکید و داد ‌زد «نه، این بابای منه؟ این بابا مهدی منه؟ این بابا مهدی خوب منه؟» برادرم خواست بغلش کند و ببرد. سفت تابوت را چسبیده بود و جدا نمی‌شد. از صدای گریه‌های ریحانه مردم به هق هق افتادند. دوباره در گوشش گفتم «ریحانه جان یک کار برای من می‌کنی؟» با همان حال گریه گفت «چه کار؟» بوسیدمش و گفتم «پاهای بابا را ببوس.» پرسید «چرا خودت نمی‎بوسی؟» گفتم «همه دارند نگاهمان می‎کنند. فیلم می‎گیرند. خجالت می‎کشم.» گفت «من هم نمی‎بوسم.» گفتم «باشه. اگر دوست نداری نکن ولی اگر خواستی یکی هم از طرف من ببوس.» یک نگاهی توی صورتم کرد. انگار دلش سوخته باشد. خم شد و پاهای مهدی را بوسید. سرش را بلند کرد و دوباره بوسید. آمد توی بغلم و گفت «مامان از طرف تو هم بوسیدم. حالا چرا پاهایش؟» گفتم «چون آن پاها همیشه خسته بود. همیشه درد می‌کرد. چون برای دفاع از حرم حضرت زینب(س)و حضرت رقیه(س) قدم برمی‌داشت.» یکهو ساکت شد و شروع کرد به لرزیدن. بدنش یخ یخ بود. احساس کردم ریحانه دارد جان می‌دهد. به برادرم التماس کردم ببردش. گفتم اگر سر بابایش را بخواهد من چه کار کنم؟ اگر بخواهد صورت بابا مهدی را ببیند چه طور نشانش بدهیم؟ اگر می‌دید طاقت می‎آورد؟ نه، به خدا که بچه‌ام دق می‌کرد. همه حواسم به ریحانه بود و از مهرانه غافل بودم. (س) 🏴| @mahdihoseini_ir
🍃در محضر علما🍃 إذا جَلَستَ إلی عالِمٍ فَکُن عَلی أن تَسمَعَ أحرَصَ مِنکَ عَلی أن تَقولَ، و تَعَلَّمْ حُسنَ الاستِماعِ کَما تَتَعَلَّمُ حُسنَ القَولِ، و لا تَقطَعْ عَلی أحَدٍ حَدیثَهُ هرگاه در محضر دانشمندی نشستی برای شنیدن حریص‌تر باش تا برای سخن گفتن و همچنان که خوب سخن گفتن را فرا می گیری، خوب گوش دادن را نیز بیاموز و سخن هیچ کس را قطع مکن. (ع)| الاختصاص، ۲۴۵📚 🌱| @mahdihoseini_ir
یادِ یاران قدیم نرود از دل تنگ . . . 🏴سالروز شهادت (س)، مزار شهید مدافع حرم ۱۴۰۱.۰۶.۱۱ 🌱| @mahdihoseini_ir
از همان نوجوانی آدمی نبود که وقت اش را به بطالت بگذراند. هر وقت فرصتی به دست می آورد می رفت کنار دست دامادم خیاطی می کرد. مزدی که می گرفت را هم بدون کم و کاست می آورد و برای کمک خرج خانواده به من می داد. 🌱| @mahdihoseini_ir