.
من اگر کاندیدای #انتخابات میشدم در پوسترهای تبلیغاتی به جای زل زدن در چشم مردم ، سرم را پایین میانداختم و مینوشتم که شرمنده شهدا هستم نه اینکه از رشادت های دفاع مقدس و سابقه جبهه و جنگم مایه بگذارم ، یا مینوشتم که مقام و منصبی هم اگر در کار باشد برای جانبازان شیمیایی است نه اینکه از ترکشهای خیالی پاهایم لنگ بزنم ، سابقه ی تحصیلیام را کربلای چهار مینوشتم که شرافتش به مراتب از تحصیل در فلان دانشگاه بیشتر است! اما درد جامعه امروز ما تخصص نیست که تعهد است ؛ تعهدی که در چشمِ پاک خیلی ها پیدا نمیشود! من اگر کاندیدای انتخابات میشدم به جای رقص و آواز ستاد انتخاباتیام ، نوحه های آهنگران میگذاشتم که مردم یادشان بیفتد هدف کرسی ریاست نیست که ما چشم به اراضی اشغالی داریم که راهش از کربلا میگذرد! به دوستانم میگفتم که رنگ ستاد انتخاباتی رنگ خون شهداست ، حواسمان باشد کجا خرجش میکنیم! در انتخابات آن آقا و خانم کاندیدا هم ایرانی هستند نه بعثی و مزدور دشمن و میدانستم که ما نامزد هستیم نه نامرد ! کاش هر مقام مسئولی توی جیبش عکس صورت آغشته به خون شهید امینی را بگذارد یا قابِ دیوارِ اتاقش کند که حواسش باشد از خودش برای شهدا مایه بگذارد، نه از شهدا برای رسیدن به مقامی، آنها که قبلا معرفتشان به ما ثابت شده. من اگر نماینده میشدم هر روز صبح چشمهایم را که باز میکردم به خودم میگفتم که هیچ کس نیستم! همان اول صبح آب پاکی را روی دستم میریختم که قرار نیست این دست جز خدمت به مردم جای دیگری برود! ما زیرِ سیم های خاردار #شهید ندادیم که مسئولین زیر میزی بگیرند! ما دسته گلهای مادران سرزمینمان را ندادیم که کسی بخواهد دست گل به آب بدهد! حنجره بسیجی هایمان میان آب های اروند سوخت که کسی دادِ سازش با آمریکا نزند! بسیجی هایمان پا از دست دادند که کسی امروز خط قرمزها را رد نکند! راستش را بخواهی من هیچ وقت نامزد انتخابات نمیشدم، آن روزی هم که پای زنگ انشاء معلم خواست انشایم را بخوانم ، همان روزی که همه یا خلبان بودند یا دکتر و مهندس ، گفتم که من میخواهم به درد مملکتم بخورم! فرقی ندارد کجا و چطور ...
کاش همه ی مان ،
یادمان باشد
رای به جهنمی شدنمان
یا جهنمی کردن کسی ندهیم ..
.
#انتخابات1400
@mahdihoseini_ir