آقا مهدی
گفتگو خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم با برادر شهید مدافع حرم مهدی حسینی #بخش_اول
#برادرشهید:آقا مهدی ما گل بود. ستون خانه و عباس خانواده ما بود. همسرش برایم تعریف میکرد. با همدیگر سوریه بودند همسرش را برده بود به محل کارش بعد به خاطر گرمی هوا برای همسرش پنکه روشن کرده بود. خانمش گفته بود: «مهدی چرا کولر را روشن نمیکنی؟» گفته بود: «آخر نیروهای من کولر ندارند. فقط این اتاق کولر دارد اگر جلسه باشد و همه بچهها باشند من کولر این اتاق را روشن میکنم وگرنه مثل بقیه بچهها فقط از پنکه استفاده میکنم.» رابطه او با همه اطرافیان و دوستانش یک رابطه عاشقانه بود. من گریه نمیکنم و اگر هم اشکی میریزم به این خاطر است که حسودیم میشود و حسرت میخورم.
▪️سیدمهدی👇
@mahdi59hoseini
آقا مهدی
گفتگو خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم با برادر شهید مدافع حرم مهدی حسینی #بخش_دوم
از سال 88 در تهران تا سال 95 در سوریه خط شکن بود
#برادرشهید : مهدی خیلی خوب بود. در سال 88 هم خط شکن بود. اولین نفری که به دل دشمن زد مهدی بود. او خط شکن محلمان بود. در سوریه هم خط شکن بود. مهدی در سوریه دستش مجروح شد، به او گفتم: «هر کس وضعیت تو را داشته باشد میتواند دیگر به این سفر سوریه نرود. باید منتظر باشی کتفت خوب شود. برای چه دوباره میروی؟» میگفت : «حامد من کار نیمه تمام خیلی دارم.» من پرسیدم: «کارهای نیمه تمامت چیست؟» گفت: «آنقدر باید بروم تا آن چیزی که میخواهم را بگیرم.» متاسفانه من متوجه نشدم چه میگوید. منظورش شهادت بود که بالاخره آن را گرفت و روسفید شد.
@mahdi59hoseini
آقا مهدی
گفتگو خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم با برادر شهید مدافع حرم مهدی حسینی #بخش_سوم
#بخش_چهارم
با 10 نفر از نیروهایش به شهادت رسید/مثل حضرت زهرا(س) از پهلو شهید شد
#برادرشهید: نقل قول از شهادتش زیاد شنیدم ولی گویا یک کامیون انتحاری به آنها زده است. 10 نفر بودند که همه با هم شهید شدند. مهدی هم فرماندهشان بود که همراه آنها به شهادت رسید. شنیدم که بیشترین آسیبش از ناحیه پهلو بوده است. او عاشق حضرت زهرا(س) بود. ما همه بچههای هیأت «یازهرا(س)» هستیم و عاشق حضرت زهرا(س). مهدی به آرزویش رسید و شبیه به ایشان به شهادت رسید. پیکرش را که دیدم متوجه شدم که صورتش هم کبود شده بود.
@mahdi59hoseini