#هاشمی و #روحانی یک بار خائنانه #حاج_احمد_متوسلیان رو به #اسرائیل تحویل دادن،الانم روحانی و #علی_لاریجانی میخوان خیلی بی سر و صدا #حاج_قاسم_سلیمانی رو به #اسراییل و #آمریکا تحویل بدن،وجه اشتراک #حاج_قاسم و #حاج_احمد در یک چیزه:رسیدن به مرزهای اسرائیل،جریان #نفوذ اینبار برای #سردار_سلیمانی نقشه کشیده
🔸 sapp.ir/mahdi59hoseini
🔹 eitaa.com/mahdi59hoseini
▪️ instagram.com/shahid_mahdihoseini
39.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ جریان تحریف - چمدان دلار!
🎙با کلام و تحلیل #ایمان_اکبرآبادی ( مدرس و پژوهشگر )
#سردار_سلیمانی
#مدافعان_حرم
#امنیت
@mahdihoseini_ir
💠جمله بیادماندنی که #سردار_سلیمانی به شهید مدافع حرم #مهدی_حسینی گفت:
👇👇👇 در اینجا بخوانید 👇👇👇
🌐 https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3642274
🖥 @mahdihoseini_ir | #آقا_مهدی
آقا مهدی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_هفتم از اتاق که بیرون آمدم دیدم حیدر با عمو تماس گرفته تا از حال ه
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_هشتم
🚁به محض فرود هلیکوپترها، عباس از پلههای ایوان پایین رفت و تمام طول حیاط را دوید تا زودتر #آب را به یوسف برساند.
به چند دقیقه نرسید که عباس و عمو درحالیکه تنها یک بطری آب و بستهای آذوقه سهمشان شده بود، برگشتند و همین چند دقیقه برای ما یک عمر گذشت.
🔸هنوز عباس پای ایوان نرسیده، زنعمو بطری را از دستش قاپید و با حلیه به داخل اتاق دویدند.
من و دخترعموها مات این سهم اندک مانده بودیم و زینب ناباورانه پرسید : «همین؟» عمو بسته را لب ایوان گذاشت و با جانی که به حنجرهاش برگشته بود، جواب داد : «باید به همه برسه!»
😓انگار هول حال یوسف جان عباس را گرفته بود که پیکرش را روی پله ایوان رها کرد و زهرا با ناامیدی دنبال حرف زینب را گرفت : «خب اینکه به اندازه #افطار امشب هم نمیشه!»
عمو لبخندی زد و با صبوری پاسخ داد : «انشاءالله بازم میان.» و عباس یال و کوپال لشگر #داعش را به چشم دیده بود که جواب خوشبینی عمو را با نگرانی داد : «این حرومزادهها انقدر تجهیزات از پادگانهای #موصل و #تکریت جمع کردن که امروزم خدا رحم کرد هلیکوپترها سالم نشستن!»
🍃عمو کنار عباس روی پله نشست و با تعجب پرسید : «با این وضع، #ایرانیها چطور جرأت کردن با هلیکوپتر بیان اینجا؟» و عباس هنوز باورش نمیشد که با هیجان جواب داد :
«اونی که بهش میگفتن #حاج_قاسم و همه دورش بودن، یکی از فرماندههای #سپاه ایرانه. من که نمیشناختمش ولی بچهها میگفتن #سردار_سلیمانیِ!»
لبخند معناداری صورت عمو را پُر کرد و رو به ما دخترها مژده داد : « #رهبر ایران فرماندههاشو برای کمک به ما فرستاده #آمرلی!» تا آن لحظه نام #قاسم_سلیمانی را نشنیده بودم و باورم نمیشد ایرانیها به خاطر ما خطر کرده و با پرواز بر فراز جهنم داعش خود را به ما رساندهاند که از عباس پرسیدم : «برامون اسلحه اوردن؟»
😞حال عباس هنوز از #خمپارهای که دیشب ممکن بود جان ما را بگیرد، خراب بود که با نگاه نگرانش به محل اصابت خمپاره در حیاط خیره شد و پاسخ داد : «نمیدونم چی اوردن، ولی وقتی با پای خودشون میان تو #محاصره داعش حتماً یه نقشهای دارن!»
حیدر هم امروز وعده آغاز #عملیاتی را داده بود، شاید فرماندهان ایرانی برای همین راهی آمرلی شده بودند و خواستم از عباس بپرسم که خبر آوردند حاج قاسم میخواهد با #مدافعان آمرلی صحبت کند...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@mahdihoseini_ir🕊🌹
⭕️ خبرگزاری فارس: تعداد شهدای دو انفجار تروریستی کرمان به ۷۳ نفر و تعداد مجروحین به ۱۷۰ نفر رسید است.
#سردار_سلیمانی #کرمان #ایران