🍃🌸
•| #الگو_بردارے_از_شهدا
توپ را در دستش گرفت
آمد بزند که صدائی آمد. الله اکبر...
ندای اذان ظهر بود. توپ را روی زمین
گذاشت. رو به قبله ایستاد و بلند بلند اذان گفت.
درفضای دبیرستان صدایش پیچید. بچه ها
رفتند. عده ای برای وضو، عده ای هم برای خانه.
او مشغول نماز شد. همانجا داخل
حیاط. بچه ها پشت سرش ایستادند.
جماعتی شد در حیاط. همه به او اقتدا کردیم.
•| #شهید_ابراهیم_هادی
🍃🌸
💠در منطقه المهدی در همان روزهای اول جنگ، پنج جوان به گروه ما ملحق شدند. آنها از یک روستا با هم به جبهه آماده بودند. چند روزی گذشت. دیدم اینها اهل نماز نیستند! تا اینکه یک روز با آنها صحبت کردم. بندگان خدا آدم های خیلی ساده ای بودند...
👥آنها نه سواد داشتند نه نماز بلد بودند. فقط به خاطر علاقه به امام آماده بودند جبهه، از طرفی خودشان هم دوست داشتند که نماز را یاد بگیرند. من هم بعد از یاد دادن وضو، یکی از بچه ها را صدا زدم و گفتم: این آقا پیش نماز شما، هر کاری کرد شما هم انجام بدید. من هم کنار شما می ایستم و بلند بلند ذکرهای نماز را تکرار می کنم تا یاد بگیرید.
▫️ابراهیم به اینجا که رسید دیگر نمی توانست جلوی خنده اش را بگیرد. چند دقیقه بعد ادامه داد :
در رکعت اول وسط خواندن حمد، امام جماعت شروع کرد سرش را خاراندن، یکدفعه دیدم آن پنج نفر شروع کردند به خاراندن سر!!
😁خیلی خنده ام گرفته بود اما خودم را کنترل می کردم. اما در سجده وقتی امام جماعت بلند شد مُهر به پیشانیش چسبیده بود و افتاد. پیش نماز به سمت چپ خم شد که مهرش را بردارد. یکدفعه دیدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز کردند. اینجا بود که دیگر نتوانستم تحمل کنم و زدم زیر خنده!
📝خاطره ای از زبان #شهید_ابراهیم_هادی| طنز جبهه
🖥 @mahdihoseini_ir
📝 خاطره ای جالب از جوانان انگلیسی
🔺جوانان لندنی که به عشق #شهید_ابراهیم_هادی گریه می کردند
امروزه آدم هایی که آن طرف کره زمین هم هستند با شهدا انس می گیرند؛ چند وقت قبل چند نفری به قم آمده بودند و مهمان ما بودند اینها همه جوانهای ۲۰ تا ۲۵ ساله بودند و این جوان ها ساکن لندن بودند. در جلسه ای با جوانان غربی، به مناسبتی بحث شهدا پیش آمد؛ به آنها گفتم شما از شهدای ایران چه کسی را میشناسید؟ گفتند «شهید حججی را می شناسیم»؛ سؤال کردم از شهید حججی چه می دانید؟ گفتند خاطرات شهید را خوانده بودیم و می دانیم، لذا با این که نه فارسی و نه عربی بلد بودند و به انگلیسی صحبت می کردند، کلی خاطره از شهید حججی نقل کردند.
آشنایی این افراد برای بنده عجیب بود، گفتم شاید چون شهید حججی تقریبا تازه شهید شده، این افراد او را می شناسند و به همین خاطر از آنها پرسیدم از شهیدان دفاع مقدس چه کسانی را می شناسید؟ گفتند خیلی ها را می شناسیم. برایم بسیار عجیب بود که جوانان غربی شهدای ما را می شناسند. به آنها گفتم چه کسی را می شناسید؟ گفتند «شهید ابراهیم هادی را می شناسیم»؛ بنده کتاب «سلام بر ابراهیم» که دو جلد است را خوانده بودم و شناخت آنها هم از این شهید از طریق همین کتاب بود.
این جوانان نزدیک به نیم ساعت مشغول خاطره گفتن از شهید ابراهیم هادی بودند که برایم بسیار جالب بود؛ من خودم با اینکه کتاب شهید را خوانده بودم، اما اینقدر خاطره از این شهید در ذهن نداشتم که جوانان غربی تعریف کردند و نکته جال این بود که در حین تعریف خاطرات شهید هادی، گریه می کردند.
بنده به جوانان حاضر در جلسه گفتم چقدر خوب با شهدای ما آشنا هستید؟ گفتند "ما در غرب با توجه به تهاجم فرهنگی موجود، خودمان را با شهدا حفظ میکنیم و همین خاطرات شهدا را می خوانیم و آنها را الگو قرار می دهیم."
شهدای ما امروزه دست خیلی ها را گرفته اند و اگر شهدا نبودند معلوم نبود ما هم کجا بودیم و اینکه در راه اسلام و انقلاب باشیم یا خیر؟
حجت الاسلام
#سید_مفید_حسینی_کوهساری🖌
🌱 @mahdihoseini_ir | #آقا_مهدی
💬 #شهید_ابراهیم_هادی :
تا آخرین نفس از اسلام و انقلاب دفاع کنید، اگر نمرهات پیش خدا ۲۰ شد، آن وقت شهید خواهید شد.
🌱| @mahdihoseini_ir
ابراهیم میگفت بهتره که شبها زود بخوابیم تا نماز صبح رو اول وقت و سرحال بخونیم.
کسی که نماز ظهر و مغرب رو اول وقت بخونه هنر نکرده چون بیدار بوده.
آدم باید نماز صبح هم اول وقت بخونه.
#شهید_ابراهیم_هادی🌹
🌿| @mahdihoseini_ir
همیشہ میگفت :
در زندگی، آدمی موفق تر است ڪه
⇜ در برابر عصبانیت دیگران "صبور" باشد.
⇜ و ڪار بی منطق انجام ندهد.
و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود.
#شهید_ابراهیم_هادی
سلام بر ابراهیم📚
@mahdihoseini_ir🌹🕊
و سلام
بر او که می گفت :
مشکل ما این است که
برای رضای همه کار می کنیم ،
جز رضای خدا .....
#علمدار_کمیل
#شهید_ابراهیم_هادی
#سالروز_ولادت🌱
•┈┈••✾••┈┈•
@mahdihoseini_ir
💭 #شهید_ابراهیم_هادی:
بعد از توکل به خداوند، توسل به حضرات معصومین؛ خصوصا #حضرت_زهرا(س) حلال #مشکلات است...
•┈┈••✾••┈┈•
@mahdihoseini_ir
🍃🌟🌙🍃¤•¤•¤•••---
#کرامات_و_معجزات_شهدا
#سوئیچ
🔹قسمت اول🔸
یکی از نمازگزاران مسجد مرا صدا کرد و گفت : برای مراسم یادمان آقا ابراهیم هرکاری داشته باشید ما در خدمتیم.
با تعجب گفتم : شما شهید هادی رو میشناختید؟ ایشون رو دیده بودید؟
گفت: نه، من تا پارسال که مراسم یادواره برگزار شد چیزی از شهید هادی نمیدونستم. اما آقا ابرام حق بزرگی گردن من داره.
برای رفتن عجله داشتم، اما نزدیکتر آمدم. باتعجب پرسیدم: چه حقی؟
گفت: در مراسم پارسال جا سوییچیِ عکس آقا ابراهیم را توزیع کردید. من هم گرفتم و به سوییچ ماشینم بستم. چند روز قبل، با خانواده از مسافرت برمیگشتیم. در راه جلوی یک مهمانپذیر توقف کردیم. وقتی خواستیم سوار شویم باتعجب دیدم که سوییچ را داخل ماشین جا گذاشتم. درها قفل بود. به خانمم گفتم : کلید یدکی رو داری؟
او هم گفت: نه، کیفم داخل ماشینه.
خیلی ناراحت شدم. هر کاری کردم در باز نشد. اما هوا سرد بود و راه طولانی. یکدفعه چشمم به عکس آقا ابراهیم افتاد. انگار از روی جاسوئیچی به من نگاه میکرد...
ادامه دارد...
#شهید_ابراهیم_هادی
defapress
@mahdihoseini_ir
---•••¤•¤•¤🍃🌟🌙🍃